eitaa logo
دلتنگ کربلا
2.2هزار دنبال‌کننده
44 عکس
56 ویدیو
202 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
@Maddahionlin4_5773829281675221933.mp3
زمان: حجم: 5.81M
دنیا چقدر منو عوضم کرد، یا اباصالح من برنگشتم اما تو برگرد، یا اباصالح هیچی منو نمی‌کنه دلسرد، یا اباصالح ای مردِ این زمونه‌یِ نامرد، یا اباصالح 🆕 🔊 💔 🎙 🔅
‍ •دامن‌چشم‌ من ... و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده عبدالزهرا روضه خون بود، در عالم رؤيا خواب امام حسن مجتبي عليه السلام رو ديد، آقا! فرمود: عبدالزهرا! چرا روضه ي مارو نمي خوني؟ گفت: آقاجان! من يه عُمري روضه خون شما هستم، مگه روضه ي شما همين نيست كه به ما رسوندن، روضه ي زهر و طشت و پاره هاي جگر شما؟ آقا فرمود: اين روضه مَنِ، اما اون روضه اي كه من رو كشت اين روضه نبود، به گريه كن هاي ما بگيد: بچه بودم مادرم ميخواست از خونه بره بيرون، گفتم: مادر! مگه ميشه بدون من بيرون بري؟ پسر بزرگت منم، كجا بدون من ميخواي بري؟ حتي روايت ميگه: ابي عبدالله هم كوچيك بود اومد جلو گفت: مادر! منم ببر، بي بي يه نگاهي بهش كرد، فرمود:" سَيَقتُلُك " يعني بعداً تو رو ميكُشن، همه با تعجب نگاه مي كردن مگه چه اتفاقي ميخواد بيوفته، اما حسين رو با خودش نبرد يعني موقعِ قتلِ حسنِ... امام حسن ميگه:با چه غروري دستم رو انداختم توي دستِ مادرم، يه نگاه به بابام كردم، بابا خيالت راحت من دارم با مادرم ميرم، همه جا رو هم نگاه مي كردم كسي نگاهِ چپ به مادرم نكنه، رفتيم مسجد از اونجا برميگشتيم خونه، تا رسيديم به كوچه ي بني هاشم، عبدالزهرا! نانجيبي كه در همه ي عالم مثالش پيدا نميشه، بين راه اومد راهِ من و مادرم رو سد كرد؛ قباله ي فدك دست مادرم بود، نانجيب گفت: فاطمه! قباله ي فدك رو بده من، مادرم گفت: قباله رو نميدم، خدا برا هيچ بچه اي نياره، جلو چشمم چنان به صورت مادرم زد، تا به خودم اومدم ديدم مادرم روي زمين افتاد... عبدالزهرا اينجا بود، گوشواره ي مادرم شكست، واي مادرم! مادرم! مادرم... عبدالزهرا! تا اينجا دستِ من توي دستِ مادرم بود، اما از اينجا به بعد من عصاي دستِ مادرم شدم، هي ميگفت: مادر چيزي نشده، اما چشمام يه كم تار مي بينه... ديدم مادرم داره راه رو اشتباهي ميره... ديگه امام حسن بعد اين حادثه روز خوش نديد، تا ساليان سال نيمه ي شب بلند ميشد، شروع مي كرد گريه مي كردن... مي گفت:....* «مگه يادم ميره من بودم و يه گُلِ پرپر مگه یادم میره خونابه ی بالِ کبوتر مگه یادم میره زخمِ رویِ صورت مادر» دامن چشم من از گریه به دریا اُفتاد چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد پاره هایِ جگرم می چكد از كُنجِ لبم عاقبت قرعه به نامِ منِ تنها افتاد باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند راه من باز بر آن كوچه ی غم ها اُفتاد یاد آن کوچه که با مادر خود می رفتم به سرم سایه ای از غربتِ بابا اُفتاد کوچه بن بست شد و در دل آن وانفسا چشم نامرد به ناموس علی تا اُفتاد آنچنان زد که رَهِ خانه ی خود گُم كردیم آنچنان زد که به رخساره ی گُل جا اُفتاد گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد   حسن لطفی * امام حسن تو بستر افتاده، تا شنيد خواهرش زينب ميخواد بياد فرمود: طشتي كه خونآبه و پاره هاي جگرِ من توي اونه رو زود جمع كنيد، زينب نبايد من رو اينجوري ببينه، حسين جان! زير بغل هاي من رو بگيريد من بشينم، زينب من رو نبايد اينجوري ببينه، يه نگاه كرد ديد همه دارن گريه ميكنن، هيچي بهشون نگفت، تا ديد حسين داره گريه ميكنه، صدا زد: حسين جان! تو چرا داري گريه ميكني؟  برا چي گريه نكم، امامم رو دارم از دست ميدم، آقام رو، داداشم دارم از دست ميدم، يه وقت امام حسن فرمود: "لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله" حسين جان غصه ي من رو نخور، امروز همه ي شما كنار من جمع شديد، تو هستي، زينب هست، اباالفضل هم هست، اما يه روزي مياد كربلا يه عده نانجيب دوره ات ميكنن، تا تو فرياد ميزني همه هلهله ميكنن... يا امام حسن! خوب شد گفتيد طشت رو جمع كنن، آخه خواهرتون زينب كبري يه جايِ ديگه اي قرارِ طشتي رو ببينه، اما نه با پاره هاي جگر، وارد مجلس يزيد ملعون كه شد، ديد ميان طشتِ طلا يه سَرِ بريده گذاشتن، يزيد چوب ميزنه، سر قرآن ميخونه …ناله بزن: حسين!... ..__دلتنگ کربلا یا اَرحَمَ الرّاحِمین 👇🌾
از اشک مسیر گونه ها فرسوده ست انـگـار دعـاهـای هـمــه‌‌‍‌ بـیـهـوده ست یکـبـار تـو را نـدیـده ایـم از بـس کـه در شـهــر تمـام چشـم هـا آلـوده ست 🌷
انگشت به لب مانده‌ام از قاعده عشق …! ما یار ندیده تب معشوق کشیدیم …
‍ ♻️این‌حسین‌کیست... وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام این حسین کیست که در قلب همه جا دارد این همه عاشق و دیوانه و شیدا دارد این حسین کیست که نام کرمش در دوسرا اینچنین پیش خدا رتبه ی اعلا دارد این حسین کیست که با مشعل فرزانه ی خویش عالمی سر به سر از نور و تولا دارد این حسین کیست حریمش شده خلوتگه دل حرم دیگری در عرش معلی دارد این حسین کیست که شد زینت دامان نبی از لب پاک نبی بوسه ی زیبا دارد این حسین کیست که از کشتنِ او چشم خدا اشکِ خون از حرم عالم بالا دارد این حسین کیست که در قتلگه کرب و بلا رقص او در بر شمشیر تماشا دارد این حسین کیست که خونش ثمر کرب و بلاست در دل تیر و سنان باغ مصلی دارد این حسین کیست که در سلسله ی عرش خدا این همه از غم این داغ مُعزّا دارد این حسین کیست دو عالم همه در حلقه ی اوست این چه شوریست در این دایره برپا دارد این حسین کیست که نامش شده آرامش دل نفسی پاک تر از جان مسیحا دارد این حسین است دل فاطمه و جانِ علی ریشه در باغ خداوند تعالی دارد این حسین است و همان صاحب کشتی نجات نام او چون پدرش حُرمت بالا دارد مادری فاطمه چون حضرت زهرا دارد این حسین است که در عشق خدا غوطه ور است کربلایش ثمر از آن شب احیا دارد این حسین است و فروغ ازلی و ابدی قطره از برکت او وسعت دریا دارد این حسین است و به حق شافی فردای جزا بر محبان خودش صورت امضا دارد : هستی محراب
‍ ♻️بهشت رو زمین حرم ... (نماهنگ) وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام ویژهٔ اربعین پیچیده تو گوش زمان پیچیده تو ارض و سماء می‌خونن تمومی زُوّار اربعین یه صدا أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْب و بلاءَ لشکر پیاده نظام حسین راهیه به یاد قیام حسین با امید صبح انتقامِ حسین بهشت رو زمین حرم چه خوبه اربعین حرم قراره ما سینه زنا  غروبِ اربعین حرم «أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْب و بلاءَ» جز دم حرم  قد من خم نمی شه تا که نرسم خیالم جمع نمی شه تو شلوغیِ حرمم راحتم چون جایی خونه ی خود آدم نمی شه قدم به قدم تو طریق حسین میشه نوکر رفیق حسین بیا که راه گریز حسین آخه خاطرش عزیزِ حسین هر کسی اربعین بشه زائر شاهِ بی کفن بدون شک زیارتو گرفته از دست حسن   زائر العجل میگه تو راه سیدالشهداء نیت هم زیارته هم خونخواهی خون خدا «أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْب و بلاءَ» هر جوری شده می رسم به حرم زندگی من میره سمت حرم آرزومه تو هر نفسم یه حرم شور و حَماسه کربلا میمیرم واسه کربلا بین مسیرش رو ببین تو انعکاس کربلا بهشت رو زمین حرم چه خوبه اربعین حرم قراره ما سینه زنا غروبِ اربعین حرم 👇🌾
‍ ♻️•بالای نیزه ماه من... و توسل ویژه اربعین حسینی السلام علیک یا ابا عبدالله زیارت اربعین گره خورده به نام زینب اولین زائر ابی عبدالله زینبه ..با چه حالی آمد کربلا دلها رو روانه کنیم، کنار قبر مقدس ابی عبدالله گذشتگانمون فیض ببرن.. حسین جانم! از راه آمد خواهرت ای سر بریده اما بدون دخترت ای سر بریده حسین جانم! دارد رباب از راه می آید برادر اما بدون اصغرت ای سر بریده از گوشهٔ مقتل هنوزم که هنوز است آید صدای مادرت ای سر بریده *صدای زهرا بلنده.. "بنی قتلوک و من الماء منعوک" پسرم! حسینم! کشتن تو رو ولی بهت آب ندادن..اما داداش...* از شامیان پیراهنت را پس گرفتم از ساربان انگشترت ای سر بریده *یا صاحب الزمان ببخشید آقا..* من که نفهمیدم خودت میگفتی ای کاش خولی چه کرده با سرت ای سر بریده بالای نیزه ماه من بودی برادر در کوچه ها همراه من ای سر بریده *آمد کنار قبر برادر نشست این جمله زبان حاله...داداش ! یادته وقتی بچه هامو از میدان آوردی هر چه نگاه کردی زینبو ندیدی نیامدم برا اینکه خجالت نکشی برادر... امروز تو هم بیا تلافی کن همهٔ بچه هاتو سالم آوردم اما سراغ سه سالتو از زینب نگیر...کنار خرابه شام گذاشتمو آمدم..* زائران قبر من این شام عبرت خانه است مدفنم آباد و قبر دشمنم ویرانه است ..__دلتنگ کربلا یا اَرحَمَ الرّاحِمین
❤️ 🌼اے مهربان من تو ڪجایی ڪہ این دلم 🌼مجنون روے توسٺ ڪہ پیدا ڪند تو را 🌼اے یوسف عزیز چو یعقوب صبح و شام 🌼چشمم بہ ڪوے توسٺ ڪہ پیدا ڪند تو را 🌼 ♡••♡••♡••♡••♡
به تعجیل فرج مومن دو دستت رو به بالا کن ظهور حضرت او را ز درگاهش تمنا کن بگو یارب رسان او را رسان بر عاشقان او را بگو ای منتظر این را بخواه و دیده دریا کن نجات‌ او هست حیات او هست فقط صلح و ثبات او هست به درگاه خداوندی تو اصرار و تو غوغا کن بخواه او را بخواه او را که تنها منجی عالم نجات ما بدست او فقط او را تقاضا کن نماز هر زمان ات را که خواندی با فرج باشد نماز اول وقت ات میانش صد خدایا کن تضرع کن تو زاری کن به سویش بیقراری کن بخواه و التماسش کن هیاهویی تو برپا کن تو مضطر شو پریشان شو شکایت کن‌ تو نالان شو ظهورش را طلب کرده به آن خود را مداوا کن
انگشت به لب مانده‌ام از قاعده عشق …! ما یار ندیده تب معشوق کشیدیم …
‍ •یابن شبیب! جد مرا... روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده *امشب اومدیم برای غم های امام رضا گریه کنیم، اما خودِ امام رضا گریه کنِ ابی عبدالله است، خودش فرموده، اگه سفارش خودش نبود نمی گفتم، خودش فرمود:" یَا ابْنَ شَبِیب! إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْن" ای پسرِ شبیب اگه خواستی گریه کنی برای جد غریبِ ما گریه کن... اگه امشب اومدی برا امام رضا اما بگو: حسین!.... یَا ابْنَ شَبِیب! جد مارو کربلا با لب تشنه سر بریدن، یَا ابْنَ شَبِیب! جد مارو کربلا ذبح کردن... ذبح کردن می دونید یعنی چی؟ یعنی کسی که داره نفس میکِشه سر از بدنش جدا کنن، کربلا چند نفر ذبح شدن، یکیش علی اصغر بود لبهاش به هم میخورد تیر به گلوش زدن" فَذُبِحَ الطِّفل مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن" یکی هم عبدالله بن حسن، رو سینه ی امام حسین داشت گریه می کرد، حرمله تیر به گلوی عبدالله زد، اما یه ذبح دیگه ای هم داریم، این ذبح، ذبح معمولی نیست، ذبح از زیر گلو نیست، ابی عبدالله از قفا سرش رو بریدن...* یابن شبیب! جد مرا بی هوا زدند یابن شبیب! جد مرا با عصا زدند *امام رضا دَم آخر عُمرش صدا زد: فرش هارو جمع کنید، آخه میخوام مثل جد غربیم حسین روی خاک ها جون بدم...* يكي با نيزه اش از پشت ميزد يكي با چكمه و با مُشت ميزد خودم ديدم سنانِ بی مُروَّت حسينم را به قصد كُشت ميزد *ای حسین!...* .._دلتنگ کربلا یا اَرحَمَ الرّاحِمین 👇🌾
‍ •خوشا آن که دل.... و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده صَلَّیَ اللهُ عَلَیکَ یا اَبااَلحَسَن یا علیّ بنَ موسَی أیهَا الرِضــا یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا امامَ الرَئوف یا ثامِنِ الحُجَج... خوشا آن که دل در هوای تو بسته که چَشم و دل از ماسَوای تو بسته شفاعت بدون تو‌معنا ندارد رضای خدا بر رضای تو بسته کَرم چهره بر آستان تو سوده‏ شَفاء دل به دارالشفاي تو بسته‏ سرِ رشته‏ي رحمتِ آسماني‏ به گلدسته‏های طلای تو بسته‏ دری هست درگاه رحمت که گردد برای تو باز و برای تو بسته‏ بشر نَه که جبريل دامان خدمت‏ به ايوان و صحن و سراي تو بسته‏ آقا دیوانه ام اگر که بهشت آرزو کنم آیم اگر به کوی تو یا ثامنِ الحُجج با پیکر تو زهر جهان سوز تا چه کرد خود دانی و خدای تو یا ثامن الحجج *میان حجره افتاده دوراز اهل و عیال  غریب و تنها، زهر به نازنین بدنش اصابت کرده، "یَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ اَلسَّلِیمِ" یعنی مثل مارگزیده به خودش میپیچه، از این پهلو به آن پهلو میلرزه...* به هر نگاه که می بست و می گشود از درد جواد نور دل خویش را صدا می کرد *میوه ی دلش اومد خودشو رساند سر بابا رو به دامن گرفت، ودایع امامت رو تحویل گرفت. پدر، رو دامن پسر جان داد، پسر از مدینه تا طوس آمد. اما کربلا چه خبر بود از خیمه تا گودال امام زین العابدین نتونست بیاد خواهر اومد دید.. الشمر جالسٌ علی صدرک..* بشکند پایت شکست آیینه اش پیش من منشین به روی سینه اش *آنقدر گل آوردن رو نازنین بدن امام رضا ریختن وقتی میخواستن بدن رو بردارن گلها رو عقب زدند بدن رو از زیر گلها بیرون آوردن .اما کربلا، گودی قتلگاه ،عمه ی سادات شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته ها رو عقب زد سنگها رو از رو بدن برداشت خیره خیره به بدن نازنین برادر نگاه میکرد صدا میزد.. اأنت اخی؟! آیا تو برادر منی ؟! گاهی هم صدا میزد.. یا جَدّاه! هذا حُسَینٌ بِالْعَراءِ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ مُنْقَطَعُ الاعْضاءِ مَسْلُوبُ الْعِمامَةِ وَالرِّداءِ، صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ.. .._دلتنگ کربلا یا اَرحَمَ الرّاحِمی 👇🌾