🎨 فواید نقاشی برای کودکان 🖼 نقاشی‌ کردن برای بچه‌ها فایده‌های زیادی داره که توی این مطلب می‌خوایم به چندتاش اشاره کنیم: 🔺 مهارت‌های حرکتی ظریف رو توسعه می‌ده؛ 🔺 تحلیل بصری رو تقویت می‌کنه؛ 🔺 به تمرکز کودک کمک می‌کنه؛ 🔺 هماهنگی دست و چشم رو بهبود می‌ده؛ 🔺 اعتمادبه‌نفس کودک رو افزایش می‌ده؛ 🔺 تفکر حل مسئله رو رشد می‌ده؛ 🔺 به تفکر خلاق و تقویت خلاقیت کمک می‌کنه؛ 🔺 اضطراب و نگرانی رو کاهش می‌ده؛ 🔺 مهارت‌های ارتباطی رو تقویت می‌کنه. @kodakan_city

💠 موضوع: فرزند پروری و کنترل خشم (قسمت ششم) ♦️بررسی علل پرخاشگری: استاد:#دکتر_سعید_عزیزی ✍ ادامه بحث نماز🙈 اجبار ، اکراه میاره!!!!! @kodakan_city

💠 موضوع: فرزند پروری و کنترل خشم (قسمت هفتم) ♦️بررسی علل پرخاشگری: استاد:#دکتر_سعید_عزیزی اهمیت به نقاط ضعف طرف مقابل @kodakan_city

نقاشی مرغ 🐓 #آموزش_مرحله_ای بیا این مرغ زیبا و آسون رو باهم بکشیم✏️ @kodakan_city

فكر مي كنيد پاداش و تشويق حتما بايد يك چيز مادی  باشد؟! ممكن است ده دقيقه بازي بابچه ها مهم ترين پاداش برای او باشد. هر كودكی اگر از تمام پاداش هاي دنيا خسته شود و برايش بی اهميت باشد، مطمئن باشيد ارتباط با شما و انجام دادن يك بازی و فعاليت لذت بخش  با شما در کلاس، بزرگترين پاداش دنيا برای اوست. @kodakan_city

هیچوقت عزت مردو جلوی بقیه نشکونید... @kodakan_city

#قصه_شب 💠 آرزوی مسواک کوچولو 🔻موضوع: آرزو داشتن، مسواک زدن 🎼 با صدای بانو مریم نشیبا #هر_شب_یک_قصه @kodakan_city

🌲 درخت خوابالو یکی بود، یکی نبود. پیرمرد زحمت کشی بود که در دوران جوانی درختی کاشته بود اما این درخت میوه نمی داد چون همیشه می خوابید. پیرمرد دیگر ناامید شده بود. روزی پیرمرد اندیشید و با خود گفت:«این درخت فقط می خوابد… نه میوه ای دارد که پولی به دست آورم و نه کاری برای زیبایی طبیعت می کند… پس باید آن را قطع کنم… همین الان باید دست به کار شوم.» پیرمرد بلند شد. وسایل خود را برداشت. نام خداوند را بر زبان آورد تا درخت را قطع کند. ولی احساس کرد که پلک هایش سنگین شده است. با خود گفت:«حالا می خوابم، عصر سرحال می شوم و این درخت را قطع می کنم.» پیرمرد بعد از گفتن این جمله خوابش برد. او سه ساعت خوابید. وقتی بیدار شد خورشید غروب کرده بود و اذان می گفتند. پیرمرد که دید شب شده بلند شد و به خانه رفت، وضو گرفت و نماز خواند. صبح روز بعد به طرف درخت به راه افتاد. در راه، گرفتار یک پیرمرد پرحرف شد. پیرمرد کشاورز مجبور شد تا شب با این پیرمرد پر حرف حرف بزند و به سئوالات او پاسخ بدهد. در نتیجه نتوانست آن روز هم درخت را قطع کند. روز بعد پیرمرد بلند شد و خود را آماده کرد تا برود. در راه احساس ناراحتی می کرد چون واقعاً نمی خواست درخت قطع شود. وقتی رسید تبر را برداشت تا درخت را قطع کند. در آن موقع ناگهان چشمش به به میوه های درخت افتاد که تازه در آمده بودند. با خوشحالی گفت:«میوه…! بالاخره درختم میوه داد!» پیرمرد فراموش کرده بود که این سه ماه که درخت خوابیده بود فصل زمستان بود. او فکر کرد و به یاد دوران جوانی اش افتاد. در آن موقع او به درخت رسیدگی نمی کرد و به آن کم آب می داد و به خاطر همین بود که درخت میوه خوبی نمی داد. @kodakan_city

من ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾـی ﭘﺮﻭﺍنه ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱ ﺑﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﯾﮏ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺑﯽ ﺗﻮﻗﻌﯽ ﯾﮏ ﭘﺪﺭ وﺧﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﻮﺍﻟﯽﺳﺖ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ قلبمان آسمان دلتون پرستاره #شبتون_بخیر🌙✨ @kodakan_city

🌷ســــلام 🌸صبحتون 🌷بخیـر و شـادی 🌷امیدوارم خدابه 🌸 زندڪَیتاڹ،سرسبزی 🌷به قلبتان مهربانی 🌸به روحتان آرامش 🌷به جسمتان سلامتی بده 🌷وازنعمتهای بیکرانش 🌸سیرابتون کنه🌷 . @kodakan_city