فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایده عالی با ظروف بازیافتی😍👍
ظرف های پلاستیکی رو دیگه دور نریزید
و اینجوری ازش استفاده کنید
خیلی باحالن😍
@kodakan_city
#قصه_شب
🚁 سفر دور هلی کوپتر
هلی کوپتر باید به سفر می رفت. به یک سفر دور. او باید به یک منطقه ی سردسیر سفر می کرد. پس باید وسایلی با خودش برمی داشت که در این سفر به دردش بخورد.
او مشغول جمع کردن وسایلش شد. با اینکه هوا گرم بود، صندوقش را پر از لباسهای گرم کرد. چون می دانست که بعدا به این لباسها خیلی احتیاج پیدا می کند.
هلی کوپتر با آمادگی کامل به سوی آسمان پرواز کرد. او خیلی زود به اوج آسمان رسید. او خوشحال و سرحال و طبق نقشه، راه خودش را در آسمان در پیش گرفت. البته ابتدای راه، هوا حسابی گرم بود. اما هلی کوپتر فریب گرمای هوا را نخورد، چون می دانست بعدا قرار است هوا سرد بشود.
هلی کوپتر رفت و رفت تا اینکه کم کم احساس سرما کرد. اما نگران نبود. او یک لباس بافتنی برداشت و پوشید.
کمی جلوتر که رفت، متوجه شد صورتش خیس می شود. مثل اینکه باران شروع به باریدن کرده بود. باران هم هلی کوپتر را نگران نکرد. چون چتر هم به همراه خودش آورده بود. هلی کوپتر با خیال راحت چترش را باز کرد و روی سرش گرفت. مدتی بعد باران تمام شد. اما هوا سردتر شد.
هوا آنقدر سرد شد که دستهای هلی کوپتر یخ کرد. هلی کوپتر دستکشهایش را پوشید. همینطور کاپشن و کلاهش را.
با اینکه هوا خیلی خیلی سرد شده بود اما او احساس سرما نمی کرد. چون لباسهای گرمی پوشیده بود. هلی کوپتر از سفرش خیلی لذت می برد.
هلی کوپتر باز هم رفت و رفت تا بالاخره به منطقه ی سردسیر رسید. آنجا به خانه ی دوست قدیمی اش رفت و ماجراهای سفرش را برای دوستش تعریف کرد. او عکسهای قشنگی از هوای بارانی و کوههای پوشیده از برف گرفته بود که به دوستش نشان داد. اما زیباترین عکس او عکس خودش بود که با کاپشن و کلاه و دستکش گرفته بود.
@kodakan_city
از خدا بخواه
آنقدر بینهایت است که میتوانی با خیال آسوده🌸💫
نشدنی هایت را به او بسپاری
و بدانی تنها وجود او ،
تمام غیرممکنهای زندگیت را ممکن میکند
شبتون خوش وسرشار از آرامش🌸💫
@kodakan_city
🌺الهی صبح امروزت زغم دور
🍃دلت ازحسرت هر بیش و کم دور
🌺خدا یارت، نگهدارت، به هرجا
🍃از اقبالت، دو چشم پر زِ نَم دور
🌺نصیبت حال خوش، شادی و لبخند
🍃لبت از ناله های دم به دم دور
✨ روز زیباتون بخیر ✨
@kodakan_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهربانتر از مادر ✨
@kodakan_city
#تغذیه
🎯 کنجد به رشد سلول های عصبی مرکزی در نوزادان کمک می کند و باعث افزایش قدرت بینایی می شود. متخصصان تغذیه مصرف آن را به خانم های باردار و شیرده توصیه می کنند.
🎯 کلسیم موجود در کنجد برای داشتن استخوان ها و دندان های سالم موثر است و در انعقاد خون، کاهش فشارخون و عملکرد عضلات نقش دارد.
🎯 کنجد به عنوان منبع آهن در درمان کم خونی نقش دارد و ویتامین های گروهB موجود در آن نیز به بهبود سوخت و ساز بدن کمک می کند.
@kodakan_city
.
با بچه ها «صادق» باشیم
هفت سال اول دوران سروری بچه است. ما باید در این دوران با او صادق باشیم.
تقلید نقش اساسی در یادگیری بچه دارد؛ لذا باید عملا به او مفاهیم را بیاموزیم.
دارایی و نداری را، رقت قلب را، حل مسئله و تفکر را و مهارت ارتباط را باید در همین دوران تقویت و بچه را تربیت کرد. اگر ما داد زدیم، بچه دادِ ما را ادامه میدهد. یاد میگیرد
درهنگام گوش دادن به صحبتهای کودک بااوهمدردی کنید🤗
مثلا بگویید
(چه بد، منم جای تو بودم ناراحت میشدم)
خود رابه شنیدن حرفهای کودک مشتاق نشان دهید
@kodakan_city
به فرزندانتان بگویید" دوستت دارم" ....
بگویید "عاشقش هستید"
او خودش متوجه آن نمیشود.
عشق مامان کیه ؟
عزیز بابا کیه ؟
میدونی من خیلی دوستت دارم.
من عاشق این دخترم.
من به این پسر گلی افتخار میکنم.
وقتی این حرفهای خوشگل را به فرزندتان میگویید؛ او خوشحال میشه، ذوق میکنه، میخنده و...
و باعث ایجاد صمیمیت عاطفی بین فرزند با پدرومادر میشه، که برای زمان نوجوانیش لازمه.
او یاد میگیرد در بیرون از خانه به دنبال محبت نگردد و عشق را داخل خانه جستجو کند
وقتی فرزندمان را در کودکی از محبت سیراب کنیم، در نوجوانی با یک دوستت دارم دلش نمیلرزد...
@kodakan_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش قلب سه بعدی❤️💓
😍😍👌👌
@kodakan_city
💢شاید شما برای فرمان دادن به فریاد کشیدن و جیغ زدن و احیاناً داد و فریاد با کودک متوسل می شوید...
یادمان باشد که «نه گفتن» مهارتی است که بچه ها باید این مهارت را با فراغ بال و به دور از هر ترس و وحشتی ، در محیط خانه تجربه کنند
منصفانه بیاندیشید که آیا فرمانتان بجا و متناسب،
آیا فرمانتان باید به فوریت اجابت بشود،
آیا فرمان ارزش جارو جنجال راه انداختن و به تبع آن ایجاد رعب و جبر اجابت را دارد؟
اکثر والدین وقتی میبینند بچه به حرف آنها گوش نمیکند صدایشان را بالا میبرند و میخواهند با داد و فریاد حرفشان را به کرسی بنشانند.
روانشناسان معتقدند این کار را بدتر می کند و توصیه می کنند که والدین آرام تر و مهربانانه تر صحبت کنند.
نجوا کردن یک درخواست، نتیجه مثبت تری دارد تا بالا بردن صدا و احیاناً داد و فریاد.
وقتی پدر و مادر با تُن و آهنگ صدای مهربانانه و آرام تری صحبت میکنند بچهها ناخودآگاه تمایل بیشتری به گفتگو پیدا می کنند.
@kodakan_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹#دکتر_سعید_عزیزی
💜تفاوت محبت به همسر و فرزند
@kodakan_city
⭐️⭐️سختگیری بیش از حد ممنوع
⚠️⚠️مواجهه کودک با خوراکیهای ناسالم گریزناپذیر است. بپذیرید که پفک و چیپس و انواع شکلاتهای هیجانانگیز پدیدههای لاینفک زندگی امروز هستند و نمیتوان دنیای بچهها را به خوراکیهای تماماً سالم و طبیعی محدود کرد.
✅اگر بچهها در خانه رژیم غذایی سفت و سختی داشته باشند که مثلاً هیچ نوعی شیرینی، غذای سرخشده یا خوراکی فرآوریشده در آن نیست، واکنش طبیعی آنها در مهمانیها این است که سراغ خوراکیهای ممنوعه بروند و آنقدر بخورند که دیگر جا نداشته باشند. مصرف گهگاه این خوراکیها در خانه باعث کاهش ولع آنها میشود و احساس محدودیت نمیکنند.
@kodakan_city
دروغگویی_در_نوجوانان😱
✅️والدینی که به فرزندان خود سخت می گیرند، باعث رشد خلاقیت در دروغگویی در آن ها می شوند.
✅️روحیه فریب کاری و دروغگویی در کودکانی که از عکس العمل تند والدین هراس دارند، بیشتر رشد می کند.
✅️تقریباً صد در صد مطمئن باشید که نوجوان شما در مورد چیزی به شما دروغ گفته یا خواهد گفت. 😐
✅اولین نکته مهمی که در مورد دروغگویی نوجوانان وجود دارد این است که نباید در این مورد خودتان را گول بزنید. این یک حقیقت است که نوجوانان ممکن است دروغ بگویند .
✅️اگر نوجوان ما دروغ گفت و ما متوجه شدیم به عنوان والدین او چگونه باید رفتار کنیم⁉️
✅️نوجوانان اغلب برای رهایی یافتن از کنترل والدینشان به آنها دروغ میگویند.
با نوجوان خود صحبت کنید برای پیدا کردن ریشه اصلی دروغ و طاقت شنیدن حقیقت را داشته باشید .
✅️قوانین مشخصی تعیین کنید اما نوجوان خود را دروغگو خطاب نکنید و سعی نکنید مچ گیری از او داشته باشید.‼️
@kodakan_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای جووونم تازه تازه داره راه میره😁
@kodakan_city
#قصه_شب
💠 نماز
حمید روی تخت بیمارستان بود. ملافهی سفیدی سرش کشیده بود و آرام آرام اشک میریخت. دو روز بود که از عمل او میگذشت. حمید حوصلهاش حسابی سر رفته بود. او یک غصهی بزرگ دیگر هم داشت. او فکر میکرد در اتاق بیمارستان نمیتواند نماز بخواند. دلش برای مسجد، بچههای مسجد و تکبیر گفتن در نماز جماعت تنگ شده بود. یکدفعه صدای در آمد. نگاه حمید به آقای سبحانی، روحانی مسجد، افتاد. او با دوستان حمید به عیادتش آمده بودند. آنها با حمید سلام و احوالپرسی کردند. آقای سبحانی دست حمید را در دست گرفت و برای شفایش دعا کرد و بچهها آمین گفتند. آقای سبحانی گفت: «حمیدجان! چیزی احتیاج نداری؟» حمید گفت: «نه. فقط از این ناراحتم که نمیتوانم از روی تخت بلند شوم و نماز بخوانم.»
آقای سبحانی گفت: «میتوانی تیمّم بگیری و نشسته و حتی خوابیده نماز بخوانی.» حمید گفت: «خوابیده؟» آقای سبحانی رسالهی کوچکی را که همراه آورده بود، باز کرد و گفت: «بگیر، خودت بخوان.»
کسی که نمیتواند ایستاده نماز بخواند، باید نشسته بخواند؛ و اگر نشسته هم نمیتواند بخواند، باید خوابیده بخواند.
آقای سبحانی گفت: «خدا دوست دارد در هر حال بندگانش با او گفتوگو کنند و صدای آنها را بشنود؛ مخصوصاً در تنهاییهای بیمارستان خداوند به تو توجه بیشتری دارد.»
حمید خوشحال شد. آقای سبحانی و دوستان حمید نیم ساعتی کنار حمید نشستند. آقای سبحانی به ساعت نگاه کرد و گفت: «خُب حمیدجان، ملاقات تمام است. انشاءالله زود خوب شوی و دوباره به مسجد بیایی. فقط قول بده اگر ما مریض شدیم، تو هم به عیادت مان بیایی و برایمان کمپوت بیاوری. قول میدهی؟»
حمید گفت: «چشم، حتماً میآیم و کمپوت میآورم!»
آقا گفت: «نگو چشم میآیم. بگو خدا نکند که مریض بشوید.»
حمید خندید، بچهها هم خندیدند.
@kodakan_city