کیسه طلا - @mer30tv.mp3
3.95M
#قصه_شب
کیسه طلا
🥱😴🥱😴🥱😴🥱
https://eitaa.com/kodakane
18.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #کارتون
بوستان سعدی
📀 این قسمت : مرد نقابدار
https://eitaa.com/kodakane
#تربیت_کودک
برای اینکه صحبت کردن با کودک، تاثیرگذار باشد کلمات باید دارای بار احساسی و هیجانی باشند، جملات با بار منطقی و عقلانی معمولا تاثير کمتری دارند. مثلا وقتی می خواهیم کودکی را متقاعد کنیم که به تنگ ماهی دست نزند میتوانیم به شکل مختلف بگویم:
۱.اگر به تنگ ماهی دست بزنی، میافته زمین میشکنه، تکه هایش میره توی پای شما و مجبور می شیم بریم دکتر (منطقی).
۲.اگر به تنگ ماهی دست بزنی و از دستت بیافته مامان کلی نگران میشه که یوقت شیشه توی پای شما فرو نره و دردت نگیره (عاطفی).
اما بسیار دقت داشته باشید که کلماتی را که به کار می برید احساس تحقیر و عذاب وجدان را در کودک ایجاد نکنند.
https://eitaa.com/kodakane
#تربیت_کودک
رفتار شایسته کودک را برایش توصیف و در آخر با کلمه ای خلاصه کنید.
تو مداد رنگی ها و خودکاراتو از هم جدا کردی و هر کدوم رو توی جعبه خودش گذاشتی. آفرین به این میگن سازمان دادن."
می دونم که تو تمایل داشتی به اون اردوی مدرسه بری و وقتی برنامه اردو کنسل شد برنامه دیگه ای چیدی. این اون چیزیه که من بهش میگم انعطاف، ابتکار و سازگار بودن و این خیلی عالیه."
تو پشت سر رفیقت ایستادی. هر چند که بچه های دیگه اون رو مسخره کردند این یه شجاعته پسرم"
دخترم تو الان یک ساعته که داری تلاش میکنی این لغات رو حفظ کنی، من به این میگم استقامت"
پسرم تو گفته بودی که سر ساعت ۵ تمام تکالیفتو انجام میدی و الان درست ساعت ۵ هست و این چیزیه که من بهش میگم وقتشناسی"
https://eitaa.com/kodakane
هدایت شده از دنیای کارتون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر دریا🐳🦈🐬🐟🐙🐡🐚🦀🦐
#شعر
هدایت شده از دنیای کارتون
12.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧚♂️کاردستی فانتزی جذاب💕😍
https://eitaa.com/donyaiecartoon
هدایت شده از دنیای کارتون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایده نقاشی روی قوطی 🎨
https://eitaa.com/donyaiecartoon
هدایت شده از دنیای کارتون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقویت حافظه و بالابردن دقت و آموزش اعداد با بازی
https://eitaa.com/donyaiecartoon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کارتون
قصه های حسنی
🚗 این قسمت : مهمانهای ناخوانده
https://eitaa.com/kodakane
#قصه_کودکانه
🦊 روباه و لک لک
روزی روزگاری روباه بدجنسی در جنگل زندگی می کرد که دوست داشت حیوانات دیگر را اذیت کند و به آنها بخندد. کسی از این کارهای او خوشش نمی آمد اما خودش از مسخره کردن دیگران لذت می برد و خیلی می خندید. در آن جنگل لک لکی زندگی می کرد که باادب و خوش اخلاق بود. روباه تصمیم گرفت لک لک را هم مسخره کند.
یک روز به لک لک گفت: « من شما را برای ناهار به خانه ام دعوت می کنم. فردا ظهر به خانه ام بیایید تا با هم ناهار بخوریم.»
لک لک که خیلی مهربان بود، دعوت او را قبول کرد و برای ناهار به خانه اش رفت. روباه بدجنس شیربرنج پخت و آن را داخل دو تا بشقاب صاف ریخت و سر سفره گذاشت. لک لک با منقار بلندش نمی توانست شیر برنج را از داخل بشقاب بخورد اما روباه با زبانش تا ته بشقاب را لیسید و شیربرنج را خورد و از طعم خوب آن تعریف کرد و به لک لک که نتوانسته بود از آن بخورد خندید و مسخره اش کرد. لک لک چیزی نگفت اما نقشه ای کشید و چند روز بعد روباه را به خانه اش دعوت کرد. آش خوشمزه ای پخت و آن را در دو کوزه با دهانه های تنگ و باریک ریخت و سر سفره آورد و به روباه تعارف کرد تا آش بخورد. لک لک منقار بلند و باریکش را داخل کوزه کرد و تندتند آش را خورد اما پوزه ی روباه داخل کوزه نمی رفت و روباه نتوانست آش بخورد. لک لک گفت:« من هم می توانم تو را به خاطر اینکه نمی توانی از درون کوزه آش بخوری مسخره کنم اما این کار را نمی کنم، چون مسخره کردن دیگران کار خوبی نیست.»
روباه که خیلی خجالت کشیده بود، به لک لک قول داد که دیگر کسی را مسخره نکند. از آن روز به بعد دیگر کسی ندید که روباه دیگران را مسخره کند و به آنها بخندد.
https://eitaa.com/kodakane
#تغذیه
میدونستی کسانی که از زردچوبه به عنوان چاشنی دربرنامه غذایی خود استفاده میکنند کبد مقاوم تری در برابر ابتلا به بیماری کبدچرب دارند واحتمال ذخیره شدن ذرات چربی درکبدآنها کمتر است.
#زردچوبه
https://eitaa.com/kodakane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وضعیت حافظه تو چطوره؟!🤣🤣
https://eitaa.com/kodakane
سنجاب کجا قایم بشه؟! - @mer30tv.mp3
3.36M
#قصه_شب
سنجاب کجا قایم بشه؟
😴🥱😴🥱😴🥱😴
https://eitaa.com/kodakane
#داستان_کوتاه
🌸پادشاه و وزیر
🌼در زمان قدیم پادشاهی بود که به خدا ایمان نداشت اما وزیری داشت که خدا پرست بود هر چه وزیر برای اثبات خدا دلیل می آورد شاه قبول نمی کرد تا این که وزیر دستور داد در یک بیابان دور افتاده که هیچ ساختمان و درختی نبود یک ساختمان خیلی خوبی ساختند و اطراف آن را درخت کاری کرده و جویهای آب در زیر درختان جاری ساختند. یک روز وزیر پادشاه را به شکار دعوت کرد پادشاه نگاهش به آن ساختمان افتاد و از وزیر پرسید در زمانهای گذشته که برای شکار به این جا می آمدیم چنین ساختمانی نبود چه کسی این ها را ساخته است؟
وزیر پاسخ داد اینها خود به خود به وجود آمده اند. پادشاه گفت: مرا مسخره میکنی؟ این چه حرفی است که می زنی؟ آیا می شود که این ساختمان زیبا خودش ساخته شده باشد؟ وزیر گفت: وقتی بنای این ساختمان محقر و كوچك بدون بنا غیر ممکن باشد، چگونه می شود که بنای آسمانها و زمین و موجودات بسیاری که روی آن هستند، بدون آفریدگار باشد؟ پادشاه متوجه شد و به وجود خدا اعتراف کرد
https://eitaa.com/kodakane
25.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون
ماشا و میشا
این داستان: (بازی ماهی و طعمه)
https://eitaa.com/kodakane
#تغذیه_کودک
🚫 وقتی کودک غذا میخورد او را تشویق نکنید!
📣 رعایت این نکته بسیار مهم است!
وقتی کودک شما خوب غذا میخورد، نباید او را تشویق کنید، نباید پاداش و جایزه بدهید یا حتی به نوعی نشان بدهید که از این قضیه خیلی خوشحالید!
🔹غذا خوردن کار خارق العاده یا کاری که مستوجب تشویق و پاداش باشد نیست!
🔹کودک باید بداند که ما غذا میخوریم برای اینکه نیاز به غذا داریم و نه برای خوشایند پدر و مادر یا در ازای جایزه و تشویق!
https://eitaa.com/kodakane
19.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون
✨ مهارت های زندگی ✨
این قسمت :
« دلشوره امتحان »
🔸 رابطه آرامش و موفقیت 🔸
https://eitaa.com/kodakane
خرگوش کوچولو و هدیه سال نو - @mer30tv.mp3
4.97M
#قصه_شب
خرگوش کوچولو و هدیه سال نو
🥱😴🥱😴🥱😴🥱
https://eitaa.com/kodakane
هدایت شده از روانـشناسـی
20.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسمبل کردن ساعت از عجیب ترین کارهای دنیاست
پیشنهاد میکنم حتما ببینید
خیلی جالبه👌
@Ravanshenasi
#داستان_کودکانه
موشی کوچولو
🐭یک روز موشی و مامان موشی داشتند می رفتند که هوا برفی شد. موشی سردش شد. دندان هاش تیلیک تولوک به هم خورد و گفت: مامان موشی! دماغم یخ زد. 🌳
🐭مامان موشی، موشی را بغل کرد. برد پیش درخت. درخت یه سوراخ داشت، قد موشی. مامان موشی، موشی را گذاشت توی سوراخ و گفت: من زود میام. تو این جا بمان، برفی نشوی!🌳
🐭موشی نشست توی سوراخ درخت. دست و پایش از سرما می لرزید. خوب گوش کرد. پوف پوف، دور و دورتر شد. همه جا ساکت شد. ساکتِ ساکت شد. یکهو صدایی آمد.🌳
🐭موشی یواش گفت: کی اینجاست؟
صدا گفت: هوهو، من اینجام!🌳
🐭موشی خوشحال شد و گفت: « یکی اینجاست! » بعد بلند بلند گفت: « کجا قایم شدی هوهو؟ بیا بیرون! »
هوهو گفت: « من اینجام! هوهو. » و گوش های موشی را تکان داد.🌳
🐭موشی یه ذره ترسید.
هوهو گفت: « من بادم! هوهو. » و دُم موشی را تکان داد.🌳
🐁موشی، یه ذره بیشتر ترسید. دُمش را پشتش قایم کرد و گفت: دُمم را ول کن باد!
باد، دُم موشی را ول کرد و خودِ موشی را تکان داد.🌳
🐭موشی ترسید. از جا پرید و گفت: «چی کارم داری؟ برو خانه ات، برو خانه ات باد! » بعد گوشش را گرفت تا صدای هوهو را نشنود و بلند بلند جیغ زد: من می ترسم! کمک، کمک!
پرستو صدای موشی را شنید. پر زد پیشش و گفت: نترس، نترس! بیا بریم خانه من!
باد گفت: منم میام، منم میام.🌳
🐭موشی جیغ زد: « نه، تو نیا! نه، تو نیا! » و دنبال پرستو توی برف و باران دوید. دوید و دوید تا یکهو پرستو گفت: « رسیدیم. » موشی خوشحال شد و گفت: خانه ی پرستو! من آمدم.
باد گفت: « من هم آمدم. » و خانه پرستو را تکان داد.🌳
🐁موشی گفت: وای! باد هم آمد. الآن خانه ات می افتد.🌪
پرستو نشست توی خانه اش و گفت: خانه من محکم است. بیا بشین تویش تا محکم تر شود!
موشی رفت توی خانه پرستو.
باد تند شد. تندتر و تندتر شد. گوش ها و دُم موشی را تکان داد. بال و پَر و خانه پرستو را تکان داد.🌳
🐭موشی گفت: « وای الآن باد گوش هایم را می برد. بال و پر و خانه تو را هم می برد. » و رفت زیر بال پرستو. گوشش را محکم گرفت. پرستو هم بال اش را کشید رویش و گفت نترس کوچولو
باد فقط میخواد با ما بازی کنه .
موشی فهمید باد ترس نداره 😄
🐁موشی آن زیر گرم شد. باد کم کم خسته شد. صدای هوهو کم و کم تر شد. چشم های موشی کم کم بسته شد.
- پوف پوف
صدای پوف پوف آمد. موشی یک چشمش را باز کرد. هر دو تا گوشش را تیز کرد. پوف پوف، صدا می آمد.
صدای پای مامان موشی می آمد. موشی دوید و رفت توی بغل مامانش
https://eitaa.com/kodakane