eitaa logo
شکوفه های بهشتی
526 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
4.5هزار ویدیو
345 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
غی با پرتویی مغلوب» و بالاخره «الامام الخميني شرارة باسم الله واحترق الهشيم- امام خميني؛ جرقه‌ای به نام خدا» ازجمله آثار شگرف ادبي ايشان است كه در حوزه اهل‌‌بيت(ع) و تشيع به رشته تحریر درآمده است. كتاني آرزو داشت این مسیر را به سرانجام برساند. او روزي به من گفت كه اگر اجل، مهلتش دهد، قصد دارد كه درباره همه ائمه معصومين بنويسد و آثارش را اینگونه تکمیل کند .البته كتاني پيش از اين، کتاب‌های ديگري نوشته بود. «یسوع أبد الانسان» درباره حضرت عیسی(ع) و «الـجذور» که جذور یا ریشه‌ها را حامل پیام سعادتمندی مي‌دانست كه به سرزمین‌های منطقه که توسط استعمارگران و به‌ویژه فرانسویان تکه‌تکه شده است، مي‌پردازد. نخستين اثر او هم نمايشنامه «امل و يأس- اميد و ياس» است كه در سال 1932 راه را براي نوشته‌هاي ادبي ديگرش هموار كرد. «لبنان علی نزیف خواصره» كه مختص بررسي اوضاع اجتماعي و اقتصادي لبنان است و به بررسي مهم‌ترين علل عقب‌ماندگی اين كشور اشاره شده، از ديگر آثار اوست. همچنين از ديگر تألیفاتش «جبران خليل جبران في مداره الواسع 1973»، «مي زياده في بحرٍ من ظمأ 1984» و «ميخائيل نعيمه بيدر مفطوم 1990» هستند. كتانی درباره چگونگی آشنايی و نگارش آثاری درباره اهل‌بيت(ع) و توجه او به سيره آن بزرگواران می‌گويد: «نگارشم را با زيبايی واژه‌ای كه به ارزش‌های معنوی انديشه احترام می‌گذارد، آغاز كردم. هدفم از ابتدا و تاكنون اين بود كه زيباترين واژه‌ها را به گونه‌ای بيارايم تا به صورت حُلّه‌ای درآيد كه شايسته عظمت انديشه باشد. از آن هنگام كه بيست ساله بودم، سفر نگارش درباره جامعه‌ای كه در انسانيتش عظمت و نجابت را يافتم، آغاز كردم. توجه درونی برخاسته از فطرتم، پیرامون مسائل بزرگ انسانی و شخصيت‌ها از مهم‌ترين عواملی بودند كه مرا برای بيان و نگارش ياری رساند؛ نه فضای طبيعت زيبايی كه پيرامونم را فرا گرفته بود، آن‌گونه كه برای برخی‌ها اين امر زيبا جلوه می‌كند». وی دیدگاهش درباره اهل‌بيت را اين‌گونه ادامه می‌دهد: «شناختی از اهل‌بيت نداشتم. حتي درباره ستون آن‌ها يعنی علی، امير مؤمنان(ع). پيش از نوشتن درباره‌اش شناختی از او نداشتم و نيز شناختی از پيامبر اعظم نداشتم و ناگفته نماند كه نمی‌توانستم پيش از آن كه درباره آن‌ها در كتاب‌ها و تاريخ، مطالعه عميقی داشته باشم، چيزی بنويسم و پس از مطالعه و آشنايی با ائمه، آن‌ها را بزرگ يافتم؛ چراكه به عظمت اهداف آن‌ها پی بردم. گردآوردن امتی پراكنده در اين گستره خاكی، امر آسانی نبود. اما محمد و علی از عهده چنين كاری برآمدند. فرورفتن در دنيای آن‌ها، فرورفتن در دو جهان صداقت و قهرمانی است. شنا كردن اما در اين فضا بدان معنا نيست كه برخلاف جريان خود حركت كنم. اگر منظور از اين خلاف جريان حركت كردن، مسيحی بودن من است، بايد بگويم كه همه ما برابر خداوند مسلمانیم و سرتسليم فرود آورده‌ايم. آنجا اسلامی برای حضرت عيسی است و اسلامی ديگر نيز برای حضرت محمد؛ لذا می‌گويم اسلام حضرت محمد، اسلام مسيح را در آغوش گرفته. چراكه حدود چهار صد تا پانصد سال از او بزرگتر است. لذا مسيح، الگويی برای مردان بزرگ و انبيای گرام بود كه در محمد و علی و زهرا مجسّم شده است. يكی از بزرگترين ارزش‌هايی كه انگيزه نوشتنش را درباره علی برايم ايجاد كرد، صداقت و انديشه زلال او و بر محور حق بودنش است، در نبردی آنچنانی كه از او در ميدان به نمايش در مي‌آيد. حضرت علی، علی است از همان آغاز تا انجام. صداقت و اخلاص در برافراشتن ارزش‌ها در او موج می‌زند. او بازوی راست پيامبر اكرم بود و كل جامعه با تمام عظمت و شمولش در وجود علی قرار داشت». كتانی در كتاب «محمد شاطئ و سحاب - محمد ساحل و ابر باران‌زاست» خطاب به پيامبر اكرم(ص) می‌نویسد: «ای فرزند عبدالله! ای زلال‌ترين روغن چراغ! ای درخشان‌ترين نور در مصباح! انوار تو هدايت‌گر شد. ای كه پاكی زلالی را بر صفحه‌ای سفيد ترسيم نمودی! ای چهره عظمت و ابهت در تاريكی شب ظلمانی! ای رسول خدا! سبحان‌الله نور تو از جلالت خداوند تجلی يافت». و نیز در كتاب «علی نبراس و متراس - علی مشعلی و دژی»، با امام علی(ع) اين‌گونه نجوا می‌كند كه: «آيا درست است كه آن‌ها با گوناگونی‌شان به جای آنكه به سوی تو بيايند درباره‌ات به اختلاف برخاستند؟ برخی از آن‌ها تو را از دست دادند و ديگر تو را نيافتند و برخی نيز تو را از دست دادند، اما سپس تو را يافتند و برخی ديگر تو را يافتند، اما بار ديگر از دست دادند؛ چراكه از شگفت‌ترين شگفتی‌هاست. چهارده ستون از ستون‌های قرن‌ها، با تمام لحظات و روزها و سال‌هايش، همانند دانه نمكی در كف اقيانوس ذوب شدند، اما هيچ‌يك از حروف نام بزرگت از بين نرفته است! حال چگونه آن‌ها، تو را از دست می‌دهند و بار ديگر نمی‌يابند؟! يا تو را بدست می‌آورند و سپس از دست می‌دهند؟! و چه اندازه روزگار خنده‌آوری است كه حتی آن‌هايی كه تو را يافتند، محدودت ساختند!
كلمه‌ای كه از ميان دو لبت بيرون می‌جهد پس از گذشت چهارده قرن، همچنان در زمان و مكان بی انتها و محدودناشدنی است؛ چراكه نور ارزش‌های فكری و درمان حقايق زندگی را در بر دارد و فراتر از آن است كه در چارچوبی محصور گردد. كلمه‌ای كه از دو لب تو بيرون می‌آيد، والاتر از آن است كه در ظرفی محدود بگنجد. حال، خود چگونه است كه تو را محدود به شورايی كردند كه از قدرت كنارت زدند يا بيعتی كه تو را به خلافت برساند؟! چگونه توانستند تو را ميان آغاز و انجام در تنگنا قرار دهند! لذا پوشش تو، پيراهن عثمان و در دستان ابن ملجم پوششی از كفن است. اگر كسانی كه تو را از دست دادند و حتی كسانی كه تو را يافتند اين را درك می‌كردند كه تو آن شخصيت عظيم اما با قامتی كوتاه و چهره‌ات اگرچه از خاك اما از جنس آفتاب بود؛ در چنين حالتی هرگز تو را توصيف نمی‌كردند و هرگز باور نمی‌كردند كه تا همين امروز نيز تو را از دست داده‌اند!. این نویسنده و ادیب مسیحی در كتاب «فاطمه الزهراء وتر فی غمد - فاطمه زهرا زهي در نيام» نيز خود حضرت زهرا(س) را به تاری از گيتار پيامبر حضرت محمد(ص) تشبيه کرده و اين‌گونه مورد خطاب قرار می‌دهد: «ای فاطمه! ای دهانی كه به عفت زينت داده شد و لعابش نيكوگشت! ای گلويی كه با كرامت آراسته و خوشبو گشت! ای عطر مادری! ای اوج عفت! ای معدن پاكی‌ها! ای همتای مريم! ای نوای پيامبر! ای انقلاب لَحَد و ای شمشيری در نيام!». کتانی پس از سال‌ها پژوهش، نويسندگي و نگارندگي و خلق زيباترين، بديع‌ترين و بليغ‌ترين آثار ادبي پيرامون تاريخ اسلام، سلوك و منش اهل‌بيت عصمت و طهارت، سرانجام در سن 92 سالگي و دقيقاً مقارن روز و ماه تولدش يعني در 29 فوريه سال 2004 (9 اسفند 1382) به همان‌گونه كه با سكون و آرامش زيست، دار فاني را وداع گفت و جان به جان‌آفرين‌ تسليم كرد و انبوهي از گنجينه‌هاي فكر و انديشه‌ از خود باقی گذاشت كه آواي تقريب اسلام و مسيحيت و هم‌زيستي مسلمانان و مسيحيان را سر مي‌داد. جالب اينكه در كليساي مارجرجس بيروت صحنه اين همبستگي تجلي يافت و دو روحاني مسيحي و مسلمان در آيين خاكسپاري‌اش بر پيكر او نماز و فاتحه خواندند. گرچه در سال‌هاي آخر عمر او، بزرگداشت‌هايي برايش گرفته شد و مركز فرهنگي امام خميني(ره) بيروت در مركز يونسكو در جلسه باشكوهي در سال 2000 و رايزني فرهنگي كشورمان در بيروت نيز در سال 2003 از مقام او تجلیل کردند و پيش از او هم امام موسي صدر يكبار در منزل كتاني حضور يافت و به سخنراني‌اش گوش ‌فراداد و حتي نماز را در آنجا اقامه كرد، اما در عين حال با خاموش شدن شمع حيات اين بزرگ‌مرد و سرآمد ادیبان عرب و نورافشان «ادبيات ولايي» در جهان عرب، نامش نيز به تدريج به خاموشي گراييد؛ به‌گونه‌اي كه نسل امروز ما كمتر نام او را شنيده و نسل‌هاي گذشته هم كمتر نام او را بر زبان مي‌آورند. نوشته‌هاي عالمانه، مبدعانه و اديبانه‌اش ديگر نه تجديد چاپ مي‌شوند و نه يادي از او مي‌شود و نه تندیسی منسوب به او در نقطه‌ای منصوب می‌شود كه اين خود نه رسم وفاداري است و نه سنت جوانمردي كه «من لم يشكر المخلوق، لم يشكر الخالق». سخت بر اين باورم كه دسته‌اي از انديشمندان مسيحي يك قرن اخير، تاثيرات عميق و شگرفِ متقابلي بر دو جامعه اسلامي و مسيحي و همچنين نقش بزرگي در نشر فرهنگ اسلامي و معرفي اهل‌بيت(ع) به جامعه بشريت برجاي گذاشته‌اند و سزاوار است به بهانه‌هاي مختلف، يادي از آن‌ها شود؛ آنان كه با نوشته‌هاي تأثيرگذارشان خدمات ارزشمند و شاياني به بشريت ارائه داده‌اند. نگراني‌ام ازين است كه اين نقش، بعد از طيف كنوني نويسندگان مسيحي که در زمينه معرفي ابعاد شخصيتي امامان معصوم(ع) فعال بوده‌اند و اغلب يا از دنيا رفته‌اند و يا در سنین بالا به‌سر می‌برند، به خاموشي يا كم‌سویی بگرايد. اين جريان علمي و ادبي را بايد با شناسايي و تعامل با شخصيت‌هاي جوان جامعه مسيحيت همچنان زنده نگه داشت. بدون شك مراكز علمي و حوزه‌هاي علميه و همچنين بنيادهايي نظير نهج‌البلاغه، مجمع جهاني اهل‌بيت(ع) و ديگر نهادهاي مشابه در ايران، عراق، لبنان و سوريه مي‌توانند با فراخوان‌هاي متنوع نسبت به برگزاري مسابقات بهترين كتاب و اثر نگارش‌يافته در حوزه‌هاي ادبي و همچنين گفتمان ديني به اين امر مبادرت ورزند تا اين مسير مانند گذشته ادامه يابد. نبايد از نظر دور داشت كه چنين اقدامي ارزش‌هاي انساني اديان الهي را فراگیر ساخته و به گسترش همكاري‌ها و گفتمان‌هاي ديني متقابل اسلام و مسيحيت مي‌انجامد. و من الله التوفيق و عليه الت
یم بودن در امر حق. آیا شخصیت هایی همچون کتانی که این چنین عشق در گرو پیامبر رحمت و اهل بیت ایشان دارند بهره ای ندارند؟؟؟ آیا در اطراف خودمون مسلمان هایی را نمی بینیم که فقط شناسنامه ای مسلمان هستن؟
توقیع امام عصر عج الله تعالی فرجه به شیخ مفید
12.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥توجه شما رو به صوت و تصویر درست از دعوت می‌کنیم. 🔴به پویش بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
هدایت شده از شهر پاسخ 🌍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌏 در این تلاوت خیلی متبحرانه و عجیب! احوالات روز رو به تصویر میکشد و ذهن و روح مخاطب رو درگیر میکند حتی اگر معنیش رو هم ندونی! @darshainabazqoran
هدایت شده از شهر پاسخ 🌍
🔴نتایج دعا برای فرج ❓معنای حاصل شدن فرج برای دعا کننده چیست؟ 🔅 به برکت این دعا، به آرزوهای دنیایی و خواسته هایی که درراه آنها تلاش میکند خواهد رسید؛ زیرا این دعا وسیله هرگونه خیر و صلاح است. 🔅 خداوند به برکت این دعا به جای امیدی که دارد، از او هم و غم را دور میسازد و حاجتش را بر میاورد، زیرا کمک به مظلوم سبب یاری خداوند به کمک کننده است. 🔅خداوند صبر و استقامت در محنتها و سختیها را به او عنایت فرماید و دشواریها را براو آسان سازد همچنانکه آهن را برای داود نرم کرد. البته تمام این حرفها بر فرض آن است که حکمت الهی برآن نباشد که فرج کلی واقع شود. @darshainabazqoran
هدایت شده از پهلوانی
راهکارهای عزتمندی واقعی انسان با بهره گیری از آموزه های امام حسن عسکری (علیه السلام) 🔹 پایگاه اطلاع رسانی اسراء: به مناسبت سالروز میلاد امام حسن عسکری (علیه السلام) به بازخوانی فرمایشات حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی با موضوع راهکارهای عزتمندی واقعی انسان با بهره گیری از آموزه های امام حسن عسکری(ع) می پردازیم، که در ادامه توجه شما را به آن جلب می نماییم. حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی با اشاره به حدیثی از امام حسن عسکری که به سراغ گرایشی که ذلت او را به همراه داشته باشد، نمی رود؛ بیان داشتند: وجود مبارک امام عسکری(سلام الله علیه) فرمود: «مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَکُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ» چقدر ناشایست است انسان به چیزی علاقه داشته باشد که باعث ذلّت اوست، برخی می ‌بینید برای رسیدن به یک مقام و پُست و جاه تلاش و کوشش می ‌کنند در حالی که توان آن را ندارند یا برای آنها مصلحت نیست، همین که رسیدند به آنجا ذلّت اینها ظاهر می ‌شود. فرمود مبادا شما به چیزی رغبت داشته باشید که این با عزّت شما سازگار نیست این است. وجود مبارک امام عسکری فرمود؛ آن رغبتی که باعث ذلّت انسان است به دنبال آن رغبت نروید مؤمن به سراغ آن گرایش و میل و آن خواستنی که ذلّت او را به همراه دارد نمی‌رود. 🔹 معظم له بیان داشتند: به این است که نزد کسی مثل خودش سَر خم بکند، نزد غیر خدا سر خم بکند، به غیر خدا محتاج باشد، نیازی به غیر خدا داشته باشد این ذلّت است فرمود شما عزیزید این است این را با هر گرایشی از دست ندهید، در صورت از دست دادن عزّت، این قدر انسان باید ذلیلانه با این و با آن بجوشد تا به مقامی برسد، امام (ع) فرمود؛ این چه کاری است؟ «مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَکُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ»، لذا وقتی ذلّت‌زدایی کردیم به مقام عزّت رسیدیم فهمیدیم که عزیز بودن، گوارا بودن، مقامی داشتن برای خودمان حساب باز کردن، این است. مطالعه بیشتر: 🌐 esra.ir 📚 درس اخلاق تاریخ: 1386/02/06 🌐 http://news.esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
27.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[ ویدئو ] رهبر انقلاب: جوانانی که در خیابان آمدند بچه‌های خودمان هستند 🎞 تولید: خادم رسانه فاطمی ابوالفضل معصومیان 🔷🔸🔹🔸🔷 جوان نو؛ مرکزنوجوانان فاطمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🆔eitaa.com/joinchat/3295150098C8f44199aee 🌐javaneno.amfm.ir
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ جلسه چهاردهم - صبحِ روزِ هفتم ماه محرّم ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۱۴ مرداد ۱۴۰۱ (ه.ش) ✳️ قسمت دوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۱۰ تا دقیقه ۱۹ 🔸 در الهی‌نامه‌ی حضرت علّامه حسن‌زاده (ره) آمده است که: "الهی! گریه، زبان کودک بی‌زبان است، آنچه خواهد از گریه تحصیل می‌کند، از کودکی راه کسب را به ما یاد داده‌ای" انسان هرچه می‌خواهد، باید از گریه بگیرد مثل کودکی که هر آن‌چه می‌خواهد، از راه گریه تحصیل می‌کند. 🔹 حال از آن جایی که گریه در بین خانم‌ها بیشتر است، لذا آن‌ها در این جنبه موفق‌تر هستند. 🔸 در این باره مطلبی از حضرت امام زین العابدین (ع) نقل شده که ایشان فرمودند در شب عاشورا وقتی امام حسین (ع) ابیات زیر را می‌خواندند که "یا دَهْر! اُفٍّ لَکَ مِن خَلِیلِی کَم لَکَ بِالإشراقِ وَ الأصیِلِی" عمه جانم حضرت زینب (س) گریه‌شان را بیرون ریختند و آن را اظهار کردند امّا من گریه‌ام را فرو خوردم. 🔹 با اینکه حضرت کأنّه می‌خواستند بفرمایند که انسان باید سعی کند فقط در پیشگاه خداوند گریه خود را اظهار کند نه در پیشگاه مردم، امّا در عین حال فرمودند که گریه کردن، شأن زنان است. 🔸 بیان شد که برکات زیادی از طریق گریه، برای حضرت آدم (ع) حاصل شد. زمانی که فرزندشان هابیل، توسط قابیل کشته شد، ایشان به شدّت گریه کردند زیرا هابیل، وصیّ و جانشین حضرت آدم بود و با کشتن او نبوّت و امامت مُنقطع می‌شد. به همین دلیل حضرت آدم آنقدر گریه کردند تا خدای متعال به ایشان "شیث" را عطا فرمود. 🔹 از دیگر مواردی که حضرت آدم بسیار گریه کردند، زمانی بود که نسل و ذرّیّه خود را در عالم ذرّ مشاهده نمودند و دیدند که اکثر آن‌ها فقط سیر افقی دارند و صرفاً در تلاش برای کسب امور دنیایی‌اند. لذا بسیار ناراحت شدند و آنقدر گریه کردند که خدای متعال ذوات خمسه‌ی طیّبه را به ایشان نشان داد. 🔸 نکته‌ای که حائز اهمیّت است آن است که حضرت آدم "اَسماء عینیِ" خمسه‌ی طیّبه را مشاهده کردند نه اَسماء لفظی و مفهومی آن‌ها را. لذا امیدوار شدند و بذر امید در دل ایشان کاشته و نهادینه شد. 🔹 بکاء از خَشیّت الهی، برکات زیادی برای انسان می‌آوَرَد. حضرت آدم اوّلین بَکّاء نظام هستی بودند. چه اینکه حضرت نوح نیز جزء بَکّائین قرار داشتند. 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا) https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora ایتا 🌷🌹🔸🌹🌷