eitaa logo
کوهساران (خُم‌پیچ)
2.9هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
8 فایل
💟به "کوهساران" خوش آمدید آخرین اخبار و اطلاعات روستاهای #کوهسار خوانسار 💚 #تبلیغات با تعرفه پذیرفته میشود. #اخبار روستاهای خُم‌پیچ، رحمت‌آباد، تجره، مهرآباد، صفادشت و (جهان) ❤️ارسال مطلب و ارتباط با مدیر کانال #سیدداودطباطبایی @S_D_Tabatabaei
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ لحظه‌ای با آدمی به خوب و بد همیشه عادت میکنه هرکسی یه جور خداوندو عبادت میکنه یکی بخشش میکنه جونشو با عزت نفس دیگری بهر یه لقمه نون شکایت میکنه 💎🌼💎🌼💎 @kohsar5
🔺روزهای درخشان بارشی در راه است 😍😍 🔸در دهه آخر مهرماه بیشتر استان‌ها درگیر بارش‌های پاییزه خواهند شد. ✳️ غرب استان اصفهان در شهرهای گلپایگان، خوانسار و فریدن بارش‌های خوبی را در پیش‌رو دارند. ⛈💦⛈💦⛈ @kohsar5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🌼🌸🍃 یک دقیقه زیبایی ،یک دقیقه هنرمندانه 💢 نی و تُنبک پدر و دختری 👌😍 🔹🔶🔹🔶🔹 @kohsar5
🔸🔹🔹🔸 ❇️ درباره در گلپایگان و خوانسار و روستای خُم‌پیچ بیشتر بدانیم 👇👇👇👇👇 💢قدیمی‌ترین موقوفه گلپایگان در سال ۱۱۰۳ هجری قمری مربوط و متعلق به کربلایی خداکرم است که در آن دو دانگ از مزرعه دره‌باغ وقف امامزاده ابراهیم سعیدآباد شده است. 🔹موقوفه قدیمی بعدی متعلق به ۳۱۴ سال پیش است که در آن یک دانگ از ، نصف روستای ، دو دانگ از قریه ریحان کمره، دو دانگ ، یک دانگ از روستای ، چهارطاق از ۲۴ طاق بهمراه یک دانگ از زمینهای کشاورزی روستای ، نهر سد شاهرخ، ۱۸ طاق از قریحه قیدوز که در آن زمان توسط زنی به اسم خانم وقف امامزاده ۱۷تن گلپایگان شده است. 🅾 این خانمِ که در بالا اسمش برده شد دارای اموال زیادی بوده که به گفته بزرگان روستای خُم‌پیچ دارای فرزند نبوده و اموال خود در روستاهای بالا 👆و از جمله خُم‌پیچ را وقف امامزاده ۱۷تن گلپایگان کرده است. 💢بزرگترین موقوفه گلپایگان متعلق به میرزایحیی‌خان با ۵۷۰ مستاجر و ۵۰۰ هکتار زمین که ۲۱۱۴ رقبه دارد. 🔸🔹🔹🔹🔸 @kohsar5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ این پیرمرده پارچه فروش هنرمند واقعا عالی میخونه.. 🔸گوش کنید و ببرید 😍👌 🔶🔹🔹🔹🔶 @kohsar5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رفته بودم سوی قبرستان شهرم 🔸مخصوصا کسانیکه خیلی دارند..!!! 👌✋ 💠🍃💠🍃💠 @kohsar5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ گوش کنید و لذت ببرید نوازی بسیار زیبا 🔮 اصیل‌ها همیشه ماندگارند... 👌😍 🔸🔹🔹🔹🔸 @kohsar5
✳️ دو تن از عزیزانی که خیلی برای مردم روستا طی نزدیک به سه دهه، زحمت کشیدن. 🔮حاج سیدعلی‌اصغر و حاج‌ابوالفضل طباطبایی مینی‌بوس روستا در سه دهه ۵۰ ، ۶۰ و ۷۰ (خُم‌پیچ) 🌀🍃🌀🍃🌀 @kohsar5 🔸این خاطره رو از خاطرات خودم بخونید که بیشتر درباره حاج هست بقیه قسمتهای خاطرات در کانال کوهساران در میباشد و انشاالله در صورت امکان خاطرات چاپ خواهد شد. 🔸در تلگرام هم با همین آی دی هستیم @kohsar5 👇👇👇👇👇
کوهساران (خُم‌پیچ)
#نوستالژی ✳️ دو تن از عزیزانی که خیلی برای مردم روستا طی نزدیک به سه دهه، زحمت کشیدن. 🔮حاج سیدعلی
قسمت دوم از خاطرات دهه شصت به قلم 👇 @S_d_Tabatabaei مدیر کانال 👇 @kohsar5 🅾غروب جمعه سرد اواخر پاییز سال 63 بود سوزِ سردی میومد، مشقامو نوشته بودم ، ولی هی میرفتم لب پنجره بیرون و نگاه میکردم. آخه داشت برف ریزریزی میومد خوشحال شدم😄 آخه تنها چیزی که تو ذهنم بود تعطیلی فردای مدرسه بود، هی با داش علی‌اکبرِ خدابیامرزم نوبتی میرفتیم لب پنجره یا دَم در شاید نزدیک چهل پنجاه بار رفتیم، آخرش بابام دعوامون کرد گفت؛ عوض اینکه دعا کنید برف بیاد مدرسه‌ها تعطیل بشه لااقل بشینید درس بخونید. ولی ما فقط به برف و تعطیلی فکر میکردیم و به تنها چیزی که کار نداشتیم درس بود.😁 شب خوابیدیم به امید اینکه فردا تعطیل باشه و راننده مینی‌بوس نره دنبال معلما غافل از اینکه بعدها فهمیدیم که شب‌های سرد و برفی تا صبح چند بار مینی‌بوس و روشن میکنه تا گازوئیلش یخ نزنه و بره دنبال معلما😂😂 صبح پاشدیم دیدیم نزدیک ۳۰سانت برف اومده، خوشحال شدیم که امروز تعطیله ولی بازم ته دلمون خالی میشد که هر چی هم بیاد بازم میره دنبال معلما😢 رفتیم تو مدرسه ، بچه‌ها داشتن تو حیاط مدرسه برف بازی میکردن و از سر و کول هم بالا میرفتن و به چیزی هم که فکر نمیکردند درس بود 😁😄 طبق معمول عمونعمت بصائری (بابای مدرسه) چند نفر از قدیمیهای مدرسه از جمله خسرو دایی‌جلیل خدابیامرز و داود عم‌مجتبی و حجت عم‌مصطفی و عباس عم‌فرج‌آقا که از بزرگان مدرسه بودند رو فرستاده بود رو پشت بوم مدرسه تا برف پایین کنن خودشم فقط نظارت میکرد 😂😂 خسرو از رو پشت‌بوم مدرسه هی داد میزد بچه‌ها مینی‌بوس اومد (آخه از رو پشت بوم جاده پیدا بود) و هول مینداخت تو جون بچه‌ها بعد دوباره میگفت دروغ گفتم و تعطیله 😄😄 چند بار گفت و هی بچه‌ها رو اذیت میکرد تا اینکه ساعت تقریبا 9 صبح گفت به جون نَنَم ماشین اومد ، همه میدونستیم خسرو وقتی جون مادرشو قسم میخوره راست میگه همه ناراحت شدیم😔😢 چند دقیقه بعد مینی‌بوس معروف سبز جلوی مدرسه بود، پشت سرشم یه مینی‌بوس آبی که از میومد راننده دوشخراطی بود خدابیامرز چند سال پیش فوت کرد اسمش یادم نیست 🤔 مینی‌بوس‌ها پشت سر هم وایسادن دعادعا میکردیم معلم ما از ماشین نیاد پایین 😄😁 به ترتیب اومدن پایین مرحوم مدیر مدرسه اولین نفر بود (ایشون متأسفانه چند سال بعد بهمراه پسرش دچار برق‌گرفتگی شدن و فوت کردن 😔) بعدش آقای سیدصالحی ناظم، آقای عباس اسدی (اعجوبه ی ) ، آقای خوشنویسان، آقای شیرازی (بداخلاق) ، آقای قطبی(مهربون) ، آقای طیباتی (جدی) ، آقای بطحایی(طراح و ایده پرداز برای دانش‌آموزان) ، آقای‌شوکتی (فوتبالیست و عالی تو همه چیز) ، آقای فضائلی(خندان) و آقای فراست (بعضی کلاسها دو تا کلاس بود) 🔷 چون اکثرا معلم خودم هم بودند همه رو میشناختم متاسفانه معلم ما آقای بطحائی (مغز طراحی انواع تنبیه 😁) هم تو نفرات بود 😂😂😢😢 از اون‌ور از مینی‌بوس آبی معلمای راهنمایی داشتن میومدن پایین آقای عنایتی معلم علوم، آقای شفیعی معلم ریاضی، آقای اشفعی معلم فارسی، آقای سلطانی معلم تاریخ و جغرافیا ، آقای میرزایی معلم حرفه‌وفن ، آقای احمدی معلم عربی ، آقای شجاعی معلم ورزش، آقای‌عزتی معلم زبان، آقای یاوری و آقا ناصر توکلی مدیر مدرسه و آقا جواد سیدصالحی معلم دینی و قرآن که سال ۶۵و ۶۷ تو شهید شدند😔🌷 البته شهید سیدصالحی معلم قرآن ما هم بودند تو ابتدایی درس قرآن میداد. معلما به این خاطر زیاد بودند که برا مدرسه راهنمایی دخترا هم میرفتند. به صف شدیم . دیدم طبق معمول شنبه‌ها دایی‌حسن‌آقا دلّاک و سلمونی روستا هم اومده کسانی که موهاشون بلند بود هول افتاد تو جونشون😂 اول معلما رو برای ناهار که معمولا آبگوشت بود دعوت کرد خونه یه نفر معلما همیشه از دیدن دایی‌حسن‌آقا خوشحال میشدند چون دیگه نمیخواست ناهار بیارن یا درست کنن 😂😂 بعد رفت گوشه حیاط وایساد. چند نفر که موهاشون بلند بود و مدیر و ناظم از صف برد بیرون، دایی‌حسن‌آقا (آرایشگر قدیمی و مهربون روستای خُم‌پیچ) شروع کرد به چهارراه انداختن وسط سرشون اینا تا غروب همینجوری تو مدرسه بودند تا عصر برن پیش دایی‌حسن‌آقا تا از ته براشون بزنه 😂😂😂 🔮قسمت‌های بعدی خاطرات در کانال کوهساران هست دوست داشتید برید بخونید✋ ❤️💙💚🧡💛💜 @kohsar5