🔅 #پندانه
✍ تنها راه رسیدن به شادی حقیقی
🔹روزگاری کلاغی زندگی میکرد. او کاملا شاد بود. تا اینکه یک قوی زیبا دید.
🔸کلاغ با خودش گفت:
اون قو چه سفیدی فوقالعادهای داره، ولی من خیلی سیاه هستم. حتما اون شادترین پرنده دنیاست.
🔹قو کمی جلوتر یک طوطی میبیند. با خودش میگوید:
این طوطی چه رنگارنگ و زیباست و من چهقدر زشتم. حتما اون شادترین پرنده دنیاست.
🔸طوطی کمی جلوتر طاووسی میبیند و با خودش میگوید:
طاووس چه دم زیبایی دارد، درست برخلاف دم من. حتما اون شادترین پرنده دنیاست.
🔹طاووس همین طور که داشت میرفت، به کلاغ رسید. با خودش گفت:
کلاغ خیلی خوششناسه، چون آزاده و میتونه پرواز کنه ولی من نمیتونم پرواز کنم.
🔸هرگز حسرت داشتههای دیگران را نخورید؛ این تنها راه رسیدن به شادی حقیقی است.
🆔 @Masaf
ممنون از این که جواب احوال پرسیامو میدید!
اگه میدونستید پیاماتون و جوابایی که به سوالات میدید چه قدرررر برام ارزشمنده، خصوصی منو میترکوندید😄😂
چند وقت پیش توی همین سری که مریض شدم، دو سه شبش خیلیییی تب داشتم. توی تب بودم که پیش خودم گفتم بذار یه کاری کرده باشم...
گفتم خدایا هرچی قدر تب بدی، شاکرم؛ فقط به این شرط که این تب و مریضی من از زمان غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کم بکنه!🤲😢
بعد دیدم که اگه تبم یا مریضیم طولانی بشه بچه هام به سختی میفتن. 🤔
گفتم خدایا فقط یه کاری کن که بچه هام سختشون نشه! حاضرم از خودم همه جوره مایه بذارم اما بچه هام سختی نیفتن.
فکر میکنید چی شد؟!
میام بهتون میگم...😊🌺
#گفتگو
#شخصی
#کلبه_عاطفه
https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279
کلبه عاطفه🏠🌱
چند وقت پیش توی همین سری که مریض شدم، دو سه شبش خیلیییی تب داشتم. توی تب بودم که پیش خودم گفتم بذار
...یهو حس کردم توی ماجرای کربلا وقتی امام حسین علیه السلام قنداقه پرخون علی اصغر رو دیدن، چه زجری کشیدن.😭 یا دیدن تشنگی بچه ها برای حضرات، چه قدر دردآور بوده.😭
اصلا یه بخش از مصیبت کربلا دیدن سختی بچه های بیگناه بوده... دیدن سختی زنهایی که هیچ تقصیری توی دعوای مردا نداشتن و حتی قدرت دفاع هم نداشتن ولی بیشترین صدمات رو دیدن. برای همین مصیبت حضرت زینب سلام الله علیها سختترین مصیبته. البته که اون زنها همه داشته هاشون رو با طیب خاطر در راه همراهی ولی خدا دادن اما خب به هر حال مرد جنگی نبودن...
یعنی میدونید، یه جورایی انگار خدا وسط اون تب بهم گفت اگه میخوای امام زمانت رو یاری کنی با ارزشمندترین هات باید بیای وسط...😔
#گفتگو
#شخصی
#کلبه_عاطفه
https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279
کلبه عاطفه🏠🌱
...یهو حس کردم توی ماجرای کربلا وقتی امام حسین علیه السلام قنداقه پرخون علی اصغر رو دیدن، چه زجری کش
یهو حس کردم با شرمندگی😥 جلوی یه مرد خسته و دل شکسته هستم که داره با ملاطفت از سر گلایه بهم میگه: پس چه طوری هی بهم میگفتی: بابی انت و امی و اهلی و مالی و اسرتی؟!! اگه قرار باشه اونا رو برای من هزینه نکنی و به سختی نندازی یا به خاطر طی مسیر برای من صدمه نبینن پس چه طوری میخوای اونا رو فدای من کنی؟!😔
#گفتگو
#شخصی
#کلبه_عاطفه
https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279
دارم از اون روز، از همون وسط تب و درد، روی خودم کار میکنم که داشته هام رو بشناسم و واقعا از سر صدق و پاکبازانه و عاشقانه، اونها رو فدای ولی خدا و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ❤️ بکنم!
اونم نه با تشخیص خودم بلکه با تشخیص خودشون، هر وقت که بخوان! چه بچه من توی شش ماهگی باشه و چه توی بیست و سه سالگی.
همون طور که جونم رو باید در راه ولی خدا بدم، حاصل این جون و عمر رو هم باید بدم.
البته مطمئنم هرچیزی به ما داده میشه، چه مال و چه همسر و چه علم و چه دست و پا و چه بچه، همه بایدد در راه ولی خدا صرف بشه وگرنه اسراف شده، اما این تقدیم کردن و فدا کردن، باید از سر صدق و مخلصانه باشه.
به نظرم امشب بشینیم و ببینیم داشته هامون چیه و چه قدر راضی به صرف اونها در راه خدا و ولی خدا هستیم؟! 🤔
البته باید از بررسی صادقانه باشه وگرنه اهل کوفه هم خیلی حرفا زدن...
به قول حضرت حافظ:
الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
اونی عاشق واقعیه که موقع مشکلات همچنان قدحش رو به سمت ساقی بیاره و بگه پر کن جام باده بلا رو که ما مست می عشقیم و درد ما رو هشیار نمیکنه...🌷🍃
برای امشب التماس دعای فرج دارم!🤲😢
#گفتگو
#شخصی
#کلبه_عاطفه
https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279
امسال ما دلمون میخواست بریم مشهد. چون ماه مبارک اول سال شروع میشد، دلمون میخواست جور کنیم ده روز رو مشهد باشیم که روزه شوهرم و محمدحسین هم سر جاش بمونه. اما نشد.😔
وقتی فهمیدم جور نمیشه، یه روز گریه کردم. احساس میکردم امام رضا علیهالسلام راهم نداده! ناراحت و پریشون بودم.😟😢
توی عید مریض که شدم، گفتم شاید اگر میرفتم مشهد و مریض میشدم بیشتر خرد میشدم...
#گفتگو
#شخصی
#کلبه_عاطفه
https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279
کلبه عاطفه🏠🌱
امسال ما دلمون میخواست بریم مشهد. چون ماه مبارک اول سال شروع میشد، دلمون میخواست جور کنیم ده روز
بعدشم گفتم اگر کارم اشکال داشته و آقام رو ناراحت کردم باید عذرخواهی کنم. با گریه و پریشونی کاری پیش نمیره. باید مسئولیت عملکردم رو بپذیرم. برای همین مینشستم وبا امام رضا جانم درد دل میکردم: آقا جان، اصلا من هزار هزار کیلومتر ازتون فاصله داشته باشم، ولی ازم ناراحت و ناراضی نباشید. نزدیک بودن به صحن و سراتون برام مهمتر از نزدیک بودن به رضایت و تاییدتون نیست! هیچ وقت مشهد نیام، ولی شما وقتی به زندگی و عملکرد من نگاه میکنید، لبخند رضایت بزنید. آقا جانم این دوری از سر نارضایتیتون نباشه... بهم نشون بدید که کجای کارم غلط بوده..
#گفتگو
#شخصی
#کلبه_عاطفه
https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279