eitaa logo
کلبه آرامش
15.2هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
1 فایل
اینجا کانالی سرشاراز حس خوب و آرامش است.😍 🤗باماهمراه باشید🤗 ‼️پستهای تبلیغاتی از نظرما ن رد و ن تایید میشوند‼️ ارتباط باما👇 @Fate77mehh ثبت تبلیغات👇 @ya_zeynabe_kobra0
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرگز به کسی حسادت نکن بخاطر نعمتی که خدا به او داده است... زیرا تو نمیدانی خداوند چه چیزی را از او گرفته است ... و غمگین مباش وقتی خداوند چیزی را از تو گرفت ... زیرا تو نمی دانی خداوند چه چیزی را عوض آن به تو خواهد داد .... همیشه شاکر باش و بگو ... شکر ...🤲🌺 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنیا به شایستگی‌هایت پاسخ می‌دهد نه به آرزوهایت، پس شایسته‌ی آرزوهایت باش..! چه بسیار انسان‌ها دیدم تنشان لباس نبود! و چه بسیار لباس‌ها دیدم که درونشان انسانی نبود...! هر فردی بهترین هم که باشد اگر زمانی که باید باشد، نباشد "همان بهتر که نباشد..!" « هرگز منتظر فردای خیالی نباش، سهمت را از شادی های زندگی، همین امروز بگیر..!» زندگی پانتومیم است، به هر کس نیکی کنی او را ساخته ای، و به هرکس بدی کنی به او باخته ای، پس بیا بسازیم و نبازیم...! 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا امشب آرامشی از جنس فـرشتـه هـایـت  نصیب همه دلها و شبـی بـی دغدغـه آرام وبی نظیر قسمت عزیزانم بگردان بــه امـید فردایی عـالـی شبتون پر از آرامـش 🌠🌙      🛖@kolbehAramsh🌱
🌱↶حـــس‌آرامـــش‌نـــــابــــــ ↷🌱 🌸☁️🌱 خـدایا هر روز صبح بخیر تو یعنی امروز هم نفس بکش 🌸☁️🌱 خـوب مـن می‌دانم تو مرا فراموش نخواهی کرد پس اجازه بده من هم هر لحظه از امروزم را به ياد تو باشم 🌸☁️🌱 الهـی می‌ترسم کودک درونم پیر شود و بدون عشق و اشتياق بیدار شوم آن وقت صبح دیگر آغاز نیست پایان است، پایان زنده نفس کشیدن هایم 🌸☁️🌱 خـدایا مرا با عشق خود هر روز صبح بيدار كن تا تو را عاشقانه سپاس گویم صبحتون بخیر رفقا😍☘ 🛖@kolbehAramsh🌱
🥀 باقدمهای بلندخودموبه آینه رسوندم نامه ی کنارآینه روبرداشتم نفسم حبس شده بود روی نامه نوشته بود《برسدبه دست آیدین》انگاربی حس شدم بادست لرزان نامه روبازکردم آیدین عزیزتراز جانم سلام حالا که این نامه رومیخونی من ازت خیلی دورم خیلی باخودم فکرکردم تااین تصمیمو گرفتم فکرمیکنم برای هردومون بهتره میخوام اعتراف کنم که دیگه بریدم دیگه تحمل اینوندارم هرروزتو رو ببینم وتوبه من توجه نداشته باشی خیلی سخته عاشق کسی باشی هرروزبااون غذابخوری توهوای اون نفس بکشی درست مثل تشنه ای بودم که لب چشمه است ودست وپاشوبستن لبام ازتشنگی ترک خورده بودنمیدونی دردورنجی که عشق توبه من داد منوازپادرآورد من هرروزعاشقتر شدم ولی تومنودرک نکردی نمیخوام منکرزحمات وحمایتهات بشم تومنو از دست زن عموم نجات دادی کمک کردی درسموبخونم ورفتاربچه گانموکناربزارم توهمیشه حامی من بودی دیگه تحمل ندارم هرروز منتظرتوباشم تاازدربیای تامن فقط سلامت کنم آیدین عزیزم تک تک سلولهای من توروفریادمی زنه من میرم یعنی بایدبرم تا توبتونی عشق زندگیتوپیداکنی چندروزپیش رفتم دفترثبت ویلاو ماشینوبه نامت زدم ی تعهدم دادم که تومی تونی ازدواج کنی فقط ازت خواهش میکنم منوطلاق نده بزارهمچنان زیرسایت باشم تنهاچیزی که داشتم موهام بودمیدونم عاشقش بودی قول می دم روپای خودم بایستمو ازغروروناموس توحفاظت کنم من تاآخرعمربهت وفادارم خواهش میکنم عمومو اخراج نکن دنبالم اونجانرومعصومه خانومم کاری نداشته باش به زور ردش کردم درپایان ازیاسیومحسن که درحقم برادری کردخداحافظی کن من میرم کسی و پیداکن ک بهش عشق داشته باشی از خانوادتم ممنونم ک این مدت منو پذیرفتن بگوبهشون خیلی دوسشون دارم...ممنونم این مدت منو تحمل کردی اینو بدن عاشقتم ...میدونم روم تعصب داری پس قول میدم از شرف و نجابتم نگه داری کنم برای کاری ک اون شب کردی ناراحت نیستم ولی نمیتونم بمونم میرم تاموقعیت کاری و اعتبارتو از دست ندی...باتمام وجودم دوستت دارم خدافظ....<<ایدایی ک هیچ وقت ندیدیش>> نامه رو تو دستم فشردم ....... ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهنگ شاد وزیبای 🍃🌺گذشته هایت را ببخش 🌺🍃زیرا آنان همچون کفش های کودکی ات نه تنها برایت کوچکند 🍃🌺بلکه تو را از گام برداشتن های بلند باز می دارند … ! 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیا عقد موقت در دوران آشنایی جایز است؟ 📌عقد موقت برای آشنایی صلاح است تا پسر و دختر یکدیگر را بشناسند. 🛖@kolbehAramsh🌱
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی ده - یازده سالم که بود تو بازی با بچه های فامیل پام گیر کرد به پای یکیشون و افتادم. ساق پای راستم خورد به لبه ی آجر و زخم شد..بدجور زخم شد. خیلی طول کشید تا کم کم جای اون زخم یکم بهتر شد و کمتر اذیتم کرد. اون روزا فقط یه دوست صمیمی داشتم دوستی که مثل خانوادم بود. دوستی که بهش اعتماد داشتم. تو مدرسه فقط اون می دونست ساق پای راستم زخم شده...اون تنها کسی بود که جای زخمم رو بلد بود. چند روز بعد از این اتفاق با دوستم بحثمون شد. یادم نمیاد سر چی. یادم نمیاد کی مقصر بود. فقط یادمه زنگ ورزش بود و داشتیم فوتبال بازی می کردیم. وسط فوتبال وقتی داشتم شوت می زدم با کف پا اومد ساق پای راستم رو زد. کاری به توپ نداشت. اومد که  زخمم رو بزنه. زخمم دوباره تازه شد! دوباره درد و درد و درد... چند روز بعدش دوباره با هم رفیق شدیم.ولی دیگه هیچوقت نذاشتم بفهمه دردم چیه. از این اتفاق سال ها می گذره ولی هروقت کسی رو می بینم که درد داره،  زخم داره،  بهش میگم هیچوقت هیچوقت هیچوقت نذار کسی بفهمه جای زخمت کجاست. نذار بفهمه چی نابودت می کنه..شاید یه روز زخم شد رو زخمت ! دردت رو واسه خودت نگه دار. میگم مراقب اونایی که جای زخمت رو بلدن باش...اونا می تونن با یه حرف... با یه کنایه... با یه خاطره کاری کنن که دوباره زخمت سر باز کنه... دوباره تو میمونی و درد و درد و درد. 🛖@kolbehAramsh🌱
🥀 نامه روتومشتم فشردم اشکام نامه روخیس کرده بود نعره زدم زارزدم به موهام چنگ زدم خدایا آیدارفته کجارو بگردم موهای خوش رنگشو ومثل ی عتیقه بغل کردم بوکردم بوی آیدارومیده رو زانو افتادم کجادنبالش بگردم اون تاحالا بدون من جایی نرفته محسن میگفت بااین کارام آخرش فراریش میدم ولی من گوش ندادم کمرم خم شده بودازجام بلندشدم شماره ی محسن وگرفتم الوسلام سلام محسن آیدین چی شده چراصدات گرفته؟ محسن آیدانیست آیدارفته چی میگی تو؟چراگریه میکنی آیدا کجارفته؟ نمیدونم یه نامه گذاشته ورفته فریادکشید دلعنتی اینقدرعذابش دادی آخرش رفت صبرکن بیام برم دنبالش بگردیم حق باتوعه باشه فقط زودبیا باشه اومدم اولین جایی که رفتیم خونه ی عمو آیدا بود درزدم علی دروبازکرد:سلام عمو سلام بابات خونس؟ بله هستن بفرمایید نه ممنون بگوبابات بیاد چشم علی رفت وعموی آیدا اومد دم در سلام آقاخوش آمدید..... ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
❣راه‌های کاهش استرس؛ ۱- موسیقی ملایم و ترجیحا بی‌کلام گوش کنید. ۲- دمنوش های آرامبخش بنوشید ( ترجیحا چای سبز یا گل گاو زبان). ۳- پیاده روی کنید. ۴- بنویسید(با نوشتن احساسات خود را برروی کاغذ جاری کنید). ۵- یک رایحه را بو کنید( زیبایی و بوی گل های تازه آرامبخش هستند، در محیط کار یا منزل داشته باشید). ۶- بخندید( خنده نشانه شادی درونی است و با استرس تعارض دارد). ۷- نفس عمیق بکشید ( در کاهش استرس و بهبود شرایط روانی شگفت انگیز است ). ۸- به کسی که دوستش دارید زنگ بزنید. 🛖@kolbehAramsh🌱
🥀 باصدای گرفته گفتم:آیدا اینجانیومده؟ نه به خداآقا اینجانیست چیزی شده؟ بغض راه گلوموبسته بودمحسن بازومو گرفت گفت:سلام باهم حرفشون شده آیدا ازخونه زده بیرون وای خاک برسرم به خدااینجانیست باورنمی کنیدبیادداخل ونگاه کنید آهی کشیدم باکدام فامیلتون بیشتردرارتباط بود؟ والا آقامن بابای آیداتنهافرزندان خانواده بودیم با کسیم زیاددر ارتباط نیستیم خودتون میدونیدتاشب سرکاریم بعدشم حالی برای رفت وآمدنمیمونه آیداهم بجزماکسی رونداره دستی به صورتم کشیدم کلافه چرخی زدم وای خدایعنی کجارفته؟ عموی آیداکمی به فکرفرورفت شایدرفته خونه ی ساغر برق امیدی تودلم روشن شدهمراه عموی آیدارفتیم خونه ی ساغرمی دونستم باهم درارتباطن ومدام همو می بینن همسرساغرکه جوان خوش قیافه وبرازنده ای بود دروبازکرد باهم سلام واحوال پرسی کردیم بفرماییدداخل عموگفت:نه پسرم کارداریم ی دقیقه بگوساغربیاددم درهمسرساغرنگران شد چیزی شده بابا جان اگه خبربدی داریداول به من بگیدمیدونیدساغربارداره نبایدنگران بشه وقتی فهمیدم ساغربارداره گفتم:نه آقانگران نباشید شمام می تونیدبه ماجواب بدید چه جوابی؟ راستش باآیداحرفم شداونم ازخونه رفته خواستم ببینم اینجانیومده؟ بااخم کمی فکرکرد:نه فکرنمی کنم اینجاامده باشه بزاریدساغرصداکنم شایدخبری ازش داشته باشه دستشوبه طرف خونه درازکرد:بفرماییدداخل ن راستش عجله داریم...... ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از تنهایی می ترسی؟ خب بیشتر خودتو دوست داشته باش ! از شکست خوردن می ترسی؟ خب مگه قراره چقدر فرصت داشته باشی که دنبال چیزایی که میخوایی هم نری ! از اعتمادت سواستفاده کردن؟ خب تو اون لحظه برای دل خودت انجامش دادی ! از آدما خسته شدی؟ خب از هیچکی هیچ انتظاری نداشته باش ! از بقیه نا امید شدی ؟ خب هر حرفی پشت سرت زده میشه رو همون پشت سرت رها کن ! باور کن هر چیزی به قیمت از دست دادن آرامشت باشه زیادی گرونه ...! 🛖@kolbehAramsh🌱
با مردم به همان بدی که با شما رفتار کردند رفتار نکنید...! به اندازه خوبی خودتان، با آنها برخورد کنید...! هميشه خودت را "نقد" بدان تا ديگران تو را به "نسيه" نفروشند. سعی كن استاد "تغيير" باشی نه قربانی"تقدير" در زندگی به کسی اعتماد كن كه به او "ايمان" داری نه "احساس" هرگز به خاطر مردم "تغيیر" نكن... 🛖@kolbehAramsh🌱
🥀 شوهرساغررفت داخل کمی بعدهمراه ساغراومد دم در چهری نگران ساغربااون شکم برجستش دنیامو خراب کرد سلام چی شده ؟آیداگم شده؟ بله درست حدس زدم آه ازنهادم بلندشد راستش آیداازصبح رفته بیرون وای خاک برسرم من دیروز باهاش حرف زدم حالش که خوب بود توروخدااگه خبری شد به من بگیدمحسن که رگ پزشکیش گل کرده بودجلواومد باشه خانوم شمابه خودتون استرس ندید ایشالله پیداش می کنیم باخداحافظی ازشون جداشدیم تاصبح توخیابوناترمینال حتی بیمارستان یاپارکها همه جاروگشتیم ولی آیدانبودآب شده ورفته بودتوزمین جستجوی من ازاون شب به ماها طول کشید چندین نفروبرای جستجودرشهرهای مختلف استخدام کردم ولی فایده نداشت مث شب گردا توخیابونا پرسه میزدم خیلی مغروربودم که آب شدن آیدارونمی دیدم لعنت به من که عشقمو فرشته ی خونمو پروندم ازاون شب دیگه لباسروشن نپوشیدم باخودم عهدبستم تا آیداروپیدانکنم نه رنگ روشن بپوشم نه اصلاح کنم ازغم دوری آیدامریض وافسرده شدم توخونه آروم و قرارنداشتم خانوادم برای همیشه به ایران برگشتن تنهادل خوشیم این بودمی دونستم کارت عابرودفترچه ی پسندازشو برده منم حسابش وپرکرده بودم تا راحت باشه هرشب لباس وموهاشوبغل می کردم موهارومثل ی چیزمقدس کنارآینه آویزون می کردم مدام فیلم عروسیمون و تماشامیکردم خونه بدون آیداجهنم بود یه روز ازاداره ی پلیس زنگ زدن خبردادن کسی که فیلموساخته پیداکردن همراه آرمین وامینی رفتیم اداره پلیس وارداتاق سرهنگ مسئول پرونده شدیم سرهنگ مردی سبزه روباریشوسیبیل تقریبا سفید خیلی جدی ازماخواست بشینیم دستاشو درهم قفل کرد کسی که اون فیلمو ساخته پیداکردیم ولی خواهش می کنم خونسرد باشیدبزاریدقانون جواب این ناجوان مردیشوبده عصبانی شدم قانون جواب بده؟؟ محکم زدم توسینم:جناب زندگی من خراب شد همسرمثل برگ گلم ب خاطر حرف مردم و ابروش رفته ناپدید شده میدونم پسرم ایشالله اونم پیدامیکنیم ولی........ ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه وقتایی باید دورباشی نزدیکی همیشه باعث عزیز شدنت نیست ! بخصوص که کلا عزیز نباشی از قدیم گفتن دوری و دوستی بیخودی نگفتن باید دور باشی تا بفهمه هیشکی واسش مثل تو نمیشه بالاخره میفهمه دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره ! 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خود را بفروشی به کسانی به چه قیمت؟ از خوان فلک خوردن نانی به چه قیمت؟ یک روز به این‌سوی دگر روز به آن‌سوی لنگان خرَک خویش برانی به چه قیمت؟ هرجا به چراگاه رسیدی فکنی بار چشم و شکمت را بچرانی به چه قیمت؟ در بند کشی مردم آزاده دوران تاخویشتن از بند برانی به چه قیمت؟ این چرخ فسون کارتر از توست حذر کن مشت تو شود باز زمانی به چه قیمت؟ از آن خودت باش که ارزنده‌ترینی خود را بفروشی به کسانی به چه قیمت؟ 🛖@kolbehAramsh🌱
🥀 ولی این آقاباشما فامیله مغزم سوت کشیدآب دهنم خشک شد منوآرمین به هم نگاه کردیم: آشناس؟؟؟ آرمین گفت:این آدم بی شعورکیه؟ سرهنگ ازجاش بلندشدومیزشودورزد اگه آروم باشیدمیگم بیارنش به طرف دررفت وبه سربازدم درگفت:متحمو بیارید چنددقیقه سخت گذشت یعنی کی میتونه باشه؟؟ بابازشدن در دهن من وآرمین ی متربازشد باورم نمیشه پسرخاله ی خودم همونی که شب تولدم به آیداحمله کرد دست بندبه دست همراه سربازواردشد زبان بازکردم: اینه؟باورم نمیشه سرهنگ پشت میزنشست این آقااعتراف کرده که فیلموساخته آرمین باخشم جوری بلندشدکه صندلیش افتاد تاسربازبه خودش بیادمشت محکمی حوالیه صورتش کرد: بی شعورچرااین کاروبااون دختربی گناه کردی؟چطورتونستی باپسرخالت این کاروبکنی؟فریادزدرگ گردنش بیرون زده بود دلعنتی چطورتونستی ؟ سرهنگ ازپشت میزبلندشد:آقابشین اگه ی باردیگه تکراربشه میندازمت بازداشگاه آرمین باچهره ی برافروخته نشست زمین منم که تازه ازشوک بیرون آمده بودم بلندشدم وحمله کردم بهش تامیخورد زدمش آرمینم دوباره زدش به زورچندسربازوسرهنگ وامینی اززیردستمون درش آوردن بعدهردومونو از اتاق بیرون انداختن خون ازسروصورتش می ریخت حقش بودپسره ی جلف ی ربعی منتظرموندیم که امینی بیرون اومدهردوبه دهانش چشم دوختیم اگه قول بدیدآروم باشیدبیادداخل هردوگفتیم....... ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
سبز و آرام بمان. زندگی کوچک است، کوچک‌تر از غصه‌های من و تو. زندگی چیزی بجز یک شوق ساده نیست. گرمی چای، لبخند گلدان پشت پنجره‌‌‌، بوسه‌های نور هنگام صبح. خوشحالی همینقدر کوچک است. کاش فراموشت نشود عشق ورزیدن به خودت را، و به دنیایی که دور تو می‌چرخد🌸🥰 🛖@kolbehAramsh🌱
🥀 باشه قول میدیم باورودمون پسرخاله ی گرام که صورت خوش فرمش داغون شده بود سرشو انداخت پایین سرهنگ روبه من گفت:این آقاگفته به خاطرانتقام این کاروکرده چه انتقامی مگه من چکارش کرده بودم؟ روکردم بهش توزندگیمو زنمو همه هست ونیستمونابودکردی آخه چرا؟ بغضم ترکیدمدتهابودکه جلوی اشکمو نمیگرفتم دیگه غروری برام نمونده بود میدونی آیدای من رفته نمیدونم کجاس سرموتودستم گرفتم به زمین خیره شدم به حرف اومدمیدونی چرااین کاروکردم؟اون تنهادختری بودکه به نگاههای من پاسخ ندادتنهادختر ی بود به من محل نزاشت بعدشم تومنو توجمع ازخونت پرت کردی بیرون همون شب تصمیم گرفتم تلافیشو دربیارم حرفاش مثل خنجری بودکه به قلبم اصابت میکرد چندروز بعدحکم زندانی شدنش اومد البته تنهافیلمیم که داشت پلیس ازش گرفت کاش آیدامی دونست که دیگه فیلمی درکارنیست واین عوضی دست گیرشده خانواده بعدازمدتی فهمیدن طی این چهارسال من وآیداهیچ ارتباطی باهم نداشتیم ومامان باخشم جلواومد سیلیه محکمی حواله ی صورتم کرد:آخه پسره ی احمق چطورچهارسال کنارش بودی ولی بهش توجه نکردی همیشه حس میکردم ی حسرتی تونگاشه بخصوص وقتی به تونگاه می کردباخودم گفتم این ازعشق زیاده نگوازبی مهری زیاده باگریه گفتم: به خدادوسش داشتم عاشقش بودم می ترسیدم مث کاترین بهم خیانت کنه بابا با عصبانیت دستاشوتوهواتکان دادفریادزد:آخه احمق توآیداروبااون دختره ی هرجایی یکی میکنی؟حیف این دخترکه به پای توفناشد آرمینم ناراحت بودولی درسکوت بودتومدتی که ایران بودن باآیداخیلی جورشده بودباهم شوخی می کردن بیرون می رفتن وکلی شیطنت میکردن....... ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣تفاوت کلیدی رفتار با دختر در کودکی و نوجوانی! 🎙دکتر سعید عزیزی 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی دلت بشکنه... تغییر می‌کنی دیگه مثل قبل نمی‌خندی مثل قبل معاشرت نمیکنی... دل که بشکنه دیگه دوست داشتن آدما برات خیلی ترسناک میشه ! دیگه بی خود ریسک نمیکنی چون دیگه نه جای زخم جدید داری و نه تو آدمی هستی که بخاطر تلافی یا فراموشی با یه آدم دیگه وارد رابطه بشی... بهای دلِ مهربون و شکسته میشه خلوت و بی اعتمادی ! 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعايی زیبا از بابا طاهر ابرها به اسمان تكيه ميكنند🌸🍃 درختان به زمين و انسانها به مهربانی يكديگر.... گاهي دلگرمي يك دوست چنان معجزه ميكند كه 🌸🍃 انگار خدا در زمين كنار توست جاودان باد سايه دوستانی كه شادی راعلتند نه شريك و غم را شريكند نه دليل......🌸🍃 🛖@kolbehAramsh🌱
🌸ســـــلام 🍃سلامی به قشنگی بهشت 🌸به بی‌انتهایی هستی 🍃به زیبایی بـهار 🌸به گرمی تابستان 🍃به‌جلوه برگهای پاییزی 🌸وسفیدی وپاکی برفها 🍃سلامی به محکمی پیوندقلبها 🌸که یادآورخوبیهاست 🌸صبحتون زيبـا🌸 🛖@kolbehAramsh🌱
🥀 باهزاربدبختی یه ترم دیگم برای آیدا مرخصی گرفتم دوست نداشتم نتیجه ی زحمتش به بادبره بایدبیشترتلاش کنم تازودترپیداش کنم دیگه رسما مجنون شده بودم خانواده ام درکنارم نگران بودن ولی سعی می کردن به من دلداری بدن [[**آیدا**]] وقتی متوجه بارداریم شدم اول ترسیدم ولی بعدلبخندزدم درسته آیدین وندارم ولی ازش ی چیزباارزش یادگارگرفتم عمه حالاچطوربدون پدربزرگش کنم؟ عمه قربون چشمای خوشگلت بره خدابزرگه فعال بایدبه خودتوبچه برسی تااون موقع ام خداکریم میدونی عمه چهارسال انتظارکشیدم تا ازاون صاحب فرزندبشم عمه درسکوت به من گوش می دادچه خوبه کسی وبرای درددل دارم دستی روی شکمم کشیدم بلندخندیدم این اولین باری بودبعدازاین مدت خندیدم وای عمه اگه آیدین بدون بچه داره فکرکنم شاخ دربیاره عمه خندید:خداروشکربالاخره خندیدی ببین این بچه ازالان داره باخودش شادی میاره پس بهش برس تا می تونی خودتوتقویت کن خندم به گریه تبدیل شدسرمو به سینه ی عمه گذاشتم:عمه طاقت ندارم آیدینو میخوام همون آیدین اخمومغروروهمونی که ازخشمش دنبال سوراخ موش میگشتم ومیخوام...هق هق میکردم عمه دستی به موهام کشید:آروم باش دخترم همه چی درست میشه صبورباش دخترکم بااینکه ویاربدی داشتم تمام سعیموکردم توکارا به عمه کمک کنم البته عمه اجازه هرکاریوبهم نمی دادحساب و چک کردم باورم نمی شدیه میلیارآیدین به حسابم واریزکرده بود خوشحال شدم هنوزبه فکرمه ازعمه یادگرفتم چطورکیفای قشنگ سنتی بدوزم یاباحصیرسبدووچیزهای دیگه درست کنم باخودم فکرمیکردم حالا که من نیستم آیدین بایکی ازاون دخترای پول دار اطرافش شایدم الهام ازدواج کرده غم ندیدنش منوازپادراورده بودهرشب بادیدن عکسش به خواب میرفتم عمه هرروز وادرم می کردپیاده روی کنم تازایمان راحت تری داشته باشم...... ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
زندگی مشترکت رو نابود کن با: ۱ بی توجهی به حال؛ مشکلات و غم شریک زندگیت ۲ وقت گذروندن بیش از‌حد با موبایل ۳ وابستگی شدید به خانوادت ۴ نداشتن رابطه‌ی زناشویی باکیفیت ۵ صحبت نکردن و سکوت کردن ۶ نداشتن تفریحات دونفره ۷ اولویت قرار دادن هرچیزی و هر کسی غیر از شریک زندگیت ۸ مسخره و توهین و تحقیر کردن شریک زندگیت در جمع ۹ فراموش کردن تاریخ های مهم ( تولد ، سالگرد و...) ۱۰ دخالت دادن اعضای خانواده در تصمیم گیری و امور خونه و رابطه ی عاطفیت 🛖@kolbehAramsh🌱
بذر"مهربانی را" بی محاسبه بر زمین دل ها بپاش؛ "بی شک" جهانی "عشق" درو خواهی کرد... بهترین باش، و حس خوب زندگی را درک کن و این حس را به دیگران تزریق کن در مسیر روياهايت حرکت کن! آن جوری که تصور می کرده ای زندگی کن. و اصلا شک نکن به نشدنش چون خدایی وجود داره که تصورقدرتش غیر ممکنه جسارت اینو داشته باش اهداف بزرگ داشته باشی و شجاعتشو داشته باش که بهش برسی. 🛖@kolbehAramsh🌱
🥀 منم تنبل بدنم ورم داشت وسنگین شده بودم یه روز عصربی تاب بودم تنهابرای پیاده روی رفتم هوای خوب طبیعت زیبارروحموجلا میداد ازروزی که ازخونه زدم بیرون سیم کارتمودورانداختم نمیدنم چی شدکه ناخداگاه سرازمخابرات درآوردم از مسئولش درخواست تلفن کردم چنددقیقه بعدصدای بم ودل نشین آیدینوشنیدم:بله بفرمایید: درسکوت باگریه به صداش گوش دادم الوچراحرف نمی زنی؟الو...الو...آیداتوای؟توروخداحرف بزن خودتی آره؟تحمل نداشتم گریم شدیدشدگوشی وقطع کردم صداش خیلی گرفته بودچه زودفهمیدمن پشت خطم نکنه اونم داره ازدوری من رنج میبره؟باپشت دست اشکموپس زدم پولوحساب کردم زدم بیرون هواتاریک شده بود عمه نگران درمغازه اطرافو نگاه می کرد وای خدانگرانش کردم بادیدنم خندید کجایی دختردلم هزارراه رفت خوبی دخترکم؟ خوبم عمه ببخش نگرانت کردم. اشکالی نداره بیابریم خونه بازتنهاشدی وگریه کردی؟ چکارکنم عمه دلم آرام وقرارنداره بیابریم خونه باهم واردخونه شدیم عمه لیوان شیری دستم داد:بخوردخترم خسته به نظرمیای چشمات برق خاصی داره فکرکنم امشب یافردابچت دنیابیادتوکه نزاشتی بریم ببینیم بچت دختره یاپسر به زودی خودش میاد عمه برام فرقی نداره همین که یادگاری آیدینه کافیه سلامتیش ازهمه چیزمهم تره شیرو یه نفس سرکشیدم راستی ازکجافهمیدیدبچه کی میاد؟ عمه لبخندی زدوگفت:میدونم دیگه منم لبخندی زدم:وای عمه شمابرای هرکاری تجربه داریدخیلی خوبه عمه فقط لب خندزد انگارحدس عمه درست بود ازسرشب کمردردداشتم بعدازشام به سختی روی تختم درازکشیدم ولی تکان خوردن بچه هرلحظه بیشتر میشد.... ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
❣هرگز نگو چطور و‌ چگونه ؟ ▫️ آنگاه که از جهان هستی چیزی درخواست می کنید جهان دست به کار میشود تا خواسته شما را اجابت کند. ▫️ اما گاهی ما به خواسته مان نمی رسیم و این بابت افکار منفی است که فرکانسی جدید و خلاف چیزی که قبلا ارسال کردیم دارد، ما با عشق به خودروی مورد علاقه مان ، به خانه رویاهایمان، به یک زوج خوشبخت ، به پول زیاد می نگریم . ▫️ و با لبخند از کائنات خواسته مان را درخواست می کنیم و این احساس عشق به چیزی که می خواهیم کار خودش را بلد است و به صورت ارتعاشاتی قدرتمند به جهان اعلام میشود. ▫️ و اما، مشکل از جایی شروع میشود که بعد از آن ذهن می رود سمت " چگونه"و این چگونه ها سم درخواست شما به کائنات است زیرا با جستجو برای جواب آنها در نهایت به ناامیدی می رسید... 🛖@kolbehAramsh🌱
🥀 یواش یواش درد دلمم اضافه شد عمه خواب بودازسرتخت بلندشدم ودوراتاق چرخیدم هرلحظه دردم بیشترمیشد عرق کرده بودم ی دستم روشکمم بودویه دستم توکمرم دیگه طاقت ندارم جیغ زدم عمه هراسان برق وروشن کردوخودشوبه من رسوند چیه دخترم درداری؟؟ لباموگازگرفتم باگریه گفتم:وای عمه درددارم؟دارم میمیرم وای توروخدای کاری بکن...آی آی آاااااااااااای به همسایه زنگ زدکه منوبرسونن بیمارستان عمه سریع رفت باخیس شدن دامنم ازترس جیغ زدم وای عمه کیسیه آبم ....به دادم برس درددارم نترس دخترم الان میریم بیمارستان بیامانتوتوتنت کن تحمل کن دخترم وااااای نمی تونم ...ای خدا ... گریه کردمودادزدم آی ...آیدین . ..آیدین ...وای خداآیدین کجایی؟ جیغ می زدم وآیدینو می خواستم آیدینی که حتی خبر نداره داره بابا میشه عمه ساک بچه روکه ازقبل آماده کرد بود برداشت تاحالا اینقدرنترسیده بودم نمیتونستم راحت نفس بکشم یه لحظه چنان دردی تودلم پیچیدکه هرچی توان داشتم جیغ زدم ونشستم زمین وآی...عمه داره میاد نمیتونم پاشم باورم نمیشدبچه توخونه وروی فرش به دنیاآمدعمه خیلی سریع کارارو انجام داد نافش وبریدوبچه روپیچید به حوله ی تمیز دردم کمترشده بودولی ضعف شدیدی داشتم بی حال روی زمین افتاده بودم به کارهای عمه نگاه میکردم عمه مدام صلوات و الله اکبر می گفت باذوق خندید ماشالله چه پسررشیدی مبارک دخترم پسره پسر خداروشکر بچه رودادبغلم بابی حالی بچه رو گرفتم بادیدین صورتش همه ی دردی که کشیده بودم ازیادم رفت صورت تپل وسفید چشمای آبی مثل آیدین دستاش تپلی وانگشتای کشیده انگارآیدین کوچیک شده بود پیشونیشوبوسیدم دادم بغل عمه بغض گلوموفشار میداد بااین سختی باترس بچموتوخونه بدون آیدین به دنیاآوردم باکمک عمه لباس تمیز پوشیدم دخترم خداروشکر هردوتون خوبیدولی برای اینکه خیالمون بشه بهتره بریم بیمارستان.... ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱