eitaa logo
کلبه آرامش
17.2هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
4.2هزار ویدیو
1 فایل
اینجا کانالی سرشاراز حس خوب و آرامش است.😍 🤗باماهمراه باشید🤗 ‼️پستهای تبلیغاتی از نظرما ن رد و ن تایید میشوند‼️ ارتباط باما👇 @Fate77mehh ثبت تبلیغات👇 @ya_zeynabe_kobra0
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدم نمی‌تونه به زور قلبش رو به کسی گره بزنه، به همون اندازه که نمی‌تونه به راحتی بعضی گره‌ها رو باز کنه. عشق مثل یه طناب، قلب دوتا آدم رو یه جوری به هم وصل می‌کنه که حتی تیزترین چاقو هم نمی‌تونه پاره‌اش کنه. اونا ممکنه از هم دور بشن، اما هم‌ دیگه رو فراموش نمی‌کنند... ╔══ ●♡● 🍃 ೋ•══╗ 🛖@kolbehAramsh🌱
💫🌹✨ هـی رفیق شما باهم زد و بند دارین پس جوری وانمود نکن که نمیدونستی شام بیرونیم کیومهر برای دفعه اول تو صورت رادین زل زد و خندید.زمزمه کرد: خوش بگذره، شیشلیگ بود منــم هستم کیومهر وارد شد و من خارج رادین هم پشت سرم رو به کیومهر گفتم: چشم حتما خوب بخوابی و در نهایت چشـمک ریز کیومهــر! ضربان قلبم بالا بود داشتم میرفتم بیرون، کم چیزی نبود بخدا منی که آرزوم بود بیرون رو ببینم... رادین سرش رو انداخت پایین و رفت سوار شد پسره ی بی شخصیت حداقل در رو برام باز کن. شونه ای بالا انداختم و زمزمه کردم: اینم بخت و اقبالت مهرانا.. در رو باز کردم و سوار شدم که به دو ثانیه نکشید ماشین رو از جا کند در باغ رو باز کرد و به سرعت از در خارج شد من اما محــو دنیای بیرون بودم و قافل از همه چیز به پاساژ ها و هم همه مردم خیره بودم زنانی چادری و زنانی بی چادر در دنیای من چقدر تضاد هست ایناهم دریک هوانفس میکشند اماباهم به اندازه فاصله کـــره ها،فرق دارند انقدر نگاه کردم تا رادین ترمز کرد،به رستوران کنار دستم از پشت پنجره نگاه کردم نمای فوق العاده اش مشتری جذب میکرد و بس صدای رادین مرا به هوش کرد: کف کردی بس به همه چیز مثل علامت تعجب نگاه کردی دِ پیاده شو دیگه.... درو باز کردم و پای راستم رو بیرون گذاشتم ،پیاده شدم و در رو بستم رادینم به تقلید از من همین کار رو کردمن محو شکوه اطراف بودم که شخصی بازومو گـــرفت: خواب نمونی دختر! مگه از فضا اومدی اینطوری نگاه میکنی بازومو کشید و به دنبـال خودش برد تا دم در رستوران اما به در که رسیدیم بازوم رو ول کرد و گفت : ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
🌸🍃 •| ❣قلـــب انسان ❣همانند حوضی است ڪه چهار ❣جویبارهمیشه آبشان درآن می ریزند... 💠اگر آب چهار جـویبار پاڪ باشد، 💠قلب انسان را پاڪ و زلال میڪنند 💠اما اگر آب یڪی یا دو 💠تا یا چهارتاے این جویبارها 💠آلوده باشند قلب را هم آلوده میڪنند. 💌جویباراول: چشم است 💌جویبار دوم: گوش است 💌جویبار سوم: زبان است 💌جویبار چهارم: فڪرو ذهن ‎‌╔══ ●♡● 🍃 ೋ•══╗ 🛖@kolbehAramsh🌱
مشکل داشتن کجایش ایراد دارد؟ تنها کسانی مشکل ندارند که در گورستان آرمیده اند.🌸🍃 مشکلات نشانه زندگی هستند. مشکلات نشانه این هست که تو داری تلاش می کنی.... مشکلات یعنی دنبال تغییر زندگیت هستی ما در سایه مشکلات رشد میکنیم... و قویتر میشویم....🌸🍃 مشکل داشتن نشانه زنده بودن توست. یادت باشد مشکلات همیشگي نیستند. تاریخ انقضا دارند... همه حـل می شوند ... به شرطی که بخواهیم و اراده کنیم...✌️ ╔══ ●♡● 🍃 ೋ•══╗ 🛖@kolbehAramsh🌱
💫🌹✨ من تو این رستوران تنها زیاد میام اینجا الان که با یه دختر دارم وارد میشم تقریبا هیچـی بلد نیستم پس تو ضایعترمون نکن خواهش میکنم زمزمه کردم: خیلی خوب در رستوران رو باز کرد و مثل خر خودش وارد شد اصلن جنتلمن نبود منم پشت سرش وارد شدم کنارش که ایستادم تقریبا تمام زن های رستوران چشمشون رو رادین بود و پسرایی که با نگاه های بد به من نگاه میکردن تو این مدت که خونه رادین بودم اصلن احساس ناامنی نمیکردم اما حالا.. خداروشکر که بخشی از گذشته که این رفتارا رو شامل بود رو به یاد ندارم. گرم نگاهم کرد انگار بزرگترین کمپانی حمایت رو به نامم زده بودن نمیدونم چرا اما با فخر فروشی و با افتخار با رادین کنار میز ۴متوقف شدیم و رادین زمزمه کرد: این میز رزرو ماست میز رزرو کرده بود پسرک همیشه تنها نشستم اونم درست رو به روم نشست. به در رو دیوار رستوران نگاه کردم و رادین سیگاری از جیب در آورد و روشن کرد لب باز کردم: مکان عمومیه رادین مهم نیست زل زدم بهش و گفتم: دارن نگاهمون میکنن لطفا.. خم شد به طرفم و با لبخندی ملیح جواب داد: نگاه هیشکی مهم نیست درخواست من چی مهم نیست؟ کلافه سیگارو رو بشقاب کوچیک کنار دستش خاموش کرد و من لب باز کردم: فکر کنم از اون آدمایی هستی که واس رفیق جون میدن: پوزخند رادین تلخ شد و گف: ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
زندگیتو فدای حرف مردم نکن 👈برخی مردم کتاب رایگان نمی‌خوانند چون رایگان است! 👈کتاب پولی هم نمی‌خوانند چون گران است! 👈فقط حرف می‌زنند چون مفت است!!👌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎ ╔══ ●♡● 🍃 ೋ•══╗ 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چنتا جمله ی قشنگ و با ارزش بخونیم؛ بهترین معلم من کسی بود که با ارزشترین مطلب عمرم را به من آموخت دو خط موازی روی تخته کشید و گفت : این دو هیچگاه به هم نخواهند رسید ؛ مگر اینکه یکی خود را بشکند همیشه کسی را برای دوستی انتخاب کنید که آنقدر قلبش بزرگ باشد که نخواهید برای جاگرفتن در قلبش خودتان را بارها و بارها کوچک کنید خدا چه زجری میکشد وقتی این همه آدم حرفش را نفهمیده اند که هیچ، اشتباهی هم فهمیده اند. گاهی آنقدر از آدمها دلگیر میشوم که میخواهم تاسقف آسمان پرواز کنم و رویش دراز بکشم آرام و آسوده مثل ماهی حوضمان که چند روزیست روی آب است. خدایا ﺑﻪ ” ﺟﻬﻨﻤﺖ ” ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺎ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻬﺘﺮ ” می‌سوزانیم ╔══ ●♡● 🍃 ೋ•══╗ 🛖@kolbehAramsh🌱
💫🌹✨ من دوستی نداشتم نگاهش کردم و گفتم: اولین دوستت مهراناست لبخندی زد و زمزمه کرد: اولین و آخـرین... گارسون اومد و خوش آمد گفت منو ر و به دست رادین داد و رادین لب باز کرد: کوبیده.شیشلیگ. تک خنده ای کردم و گفتم: جای کیومهر خالی رادین از پشت منو نیمه نگاهی بهم کرد و گفت: یه شیشلیگم اماده کن میبرم رو کرد سمـتم و گفت: تو چی میخوری؟ من اما محو این همه مهربونی بودم ، واقعا چطور دل کیومهر میاد که با رادین گاهی بد برخورد کنه... یا اون عوضی ها که اونطوری زدنش حال و احوالش مهم شده بود انگار! زمزمه کردم: من استیک گوشت گارسون که رفت رادین لب باز کرد: میدونستی اولین دختری هستی که باهاش اومدم بیرون دلم قنچ رفت و لب باز کردم: وای آره رادین خیلی خوبه رادین به صندلی تکیه کرد و گفت: این که فابریکم سری تکون دادم و گفتم: نه این که تو بغلت بوی عطر زنونه نداری خوبه رادین قهقهه ای زد که همه متوجه ما شدن و من سر به زیر انداختم و اون بعد از چند لحظه تک خنده ای کرد و گفت: این همه بی پروا حرف زدن آخر سرت رو به باد میده.. قرمز شدم مطمعنم چه فکری کردم با این حرف زدنم .. ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
خودت باش ، آدمها مجبور نيستن ازت خوششون بياد . تو هم مجبور نيستى اهميت بدى برای آنچه که اعتقاد دارید، ایستادگی کنید حتی اگر هزینه‌اش تنها ایستادن باشد. ╔══ ●♡● 🍃 ೋ•══╗ 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح یعنی یک سلام سبز که بوی زندگی میدهد صبح یعنی امید برای شروعی زیبا شروعی دوباره آغازی نو روزتان  بخیر طلوع  صبحتان به شادابی باران روزتان  به زیبا یی گلهای داوودی   عطرش تقدیم مرام و معرفتتون صبحتون بخیر🌹🍃  ╔══ ●♡● 🍃 ೋ•══╗ 🛖@kolbehAramsh🌱
💫🌹✨ رادین به حرف اومد: چقدر خوب میشد اگـر میفهمیدم این دخترا وقتی اینطوری قرمز میشن به چی فکر میکنن! چشم غره ای غلیظ به رادین رفتم امــا اون عمیق لبخند زد وای از اون چال لپاش!خدای مــن. گوشیش زنگ خورد و از جیب کتش در آورد و اتصال رو زد نیم اخمی کرد و نمیدونم طرف چی گفت که رادین با حرص گفت: سلام جناب احتشام چشمام گرد شد و بیشتر به رادین زل زدم اون صداشو پایین آورد و گفت: حرف میزنیم رادین اخمش غلیظ تر شد و گوشی رو قطع کــرد منم چیزی نپرسیدم یا بهتره بگم دخالتی نکردم به اطراف نگاه کردم، اینـکه بی هویت باشی حالت رو بد میکنه دلت رونازک، سدی جلوی گلوم درست شد... چشمام تار دید اطرافم رو رادین که به صورتم نگاه کرد اول یکم جا خورد اما بعدش خش دار نجواکرد: مهرانا سریع پشت این حرفش آب دهن فرو دادم لب باز کردم: گاهی وقتا دلت نخواسته درمان شی؟رادین پشت گردنش رو دست کشید و زمزمه کرد: نه بهش فکر کردم، نه کسی این انگیزه رو بهم داده فقط میدونم فعلن زن ها برام جذابیت ندارن رو برگردوندم و گفتم: دورت رو نگاه کن آب از لب و لوچه این دخترا و زنا میریزه واسه یه نیمه نگاهت پسر خوب، این همه چراغ سبز یک بار انگیزه نشده برات؟؟ رادین بدون این که به کسی نگاه کنه زل زد بهم و گفت: من فقط به افراد خاص نگاه میکنم... بقیه عددی نیستن.. لب باز کردم جواب بدم که شام رو آوردو مشغول شدیم ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘️بخند ببخش فراموش کن ☘️ ╔══ ●♡● 🍃 ೋ•══╗ 🛖@kolbehAramsh🌱