eitaa logo
علمدارکمیل
340 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
43 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
را از امام رضا علیه السلام گرفت نحوه فرمانده جاویدالاثر آقامهدی باکری🌷 🔹15 روز قبل از بدر به مشرف شد و با تضرع از آقاعلی‌بن‌موسی‌الرضا(ع)♥️ خواست که خداوند توفیق را نصیبش کند. سپس خدمت حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رسید و با گریه😭 و اصرار و التماس درخواست کرد که برای دعا کنند. 🔸این فرمانده دلاور در روز 25 اسفند سال 1363 و طی « » به خاطر شرایط حساس👌 عملیات، طبق معمول به خطرناکترین صحنه‌های کارزار وارد شد و در حالی که رزمندگان لشکر را در شرق دجله از نزدیک هدایت می‌کرد، تلاش می‌کرد تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتک‌های دشمن تثبیت کند که در نبردی دلیرانه💪 براثر اصابت تیر💥 مستقیم مزدوران بعثی، ندای حق را گفت و به لقای معشوق نایل شد 🔹هنگامی که پیکر مطهرش⚰ را از طریق آبهای انتقال می‌دادند، قایق⛵️ حامل پیکر وی، مورد هدف گلوله .پی‌.جی دشمن قرار گرفت و قطره ناب وجودش به دریا پیوست @komail31 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃
مهدی عسگری 🌹مسجد که میرفتم ، چند باری دیدمش... خیلی ازش خوشم می اومد چون مرد بودن را در اون می دیدم... برای رسیدن بهش چله گرفتم ساده زیست بود ، طوریکه خرید عروسی اش فقط یه حلقه ۴۵۰۰ تومنی بود ... مهریه ام ۱۴ سکه و یه سفر حج بود که یه سال بعد ازدواجمون داد؛ -مي گفت مهریه از نون شب واجب تره و باید داد. هیچ وقت بهم نمی گفت عاشقتم... می گفت می گفت اگه عاشقت باشم به زمین می چسبم.... من از سه سال قبل آماده شهادتش بودم، چون می دیدم که برایش ماندن چقدر سخت است ... برای چله گرفتم چون خیلی دوستش داشتم و می خواستم به آنچه که دوست دارد برسد و دوست نداشتم اذیت شود🌸 همسر شهید برای رسیدن و ازدواج با مهدی عسگری چله می گیرد ، ده سال بعد برای رسیدن مهدی به خدا چله می گیرد ... 🌷خوشا زبانی که شهدا را یاد کند با ذکر یک 🌷 @komail31
شهید 🍃یک هفته قبل از از سوریه به خانه آمد. پنجشنبه شب بود، نصف شب دیدم صدای ناله گریه می آید. رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم، دیدم جهاد سر مشغول دعا و گریه است و دارد با صحبت میکند .دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم. وانمود کردم که چیزی ندیده ام. . 🍃صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟ چرا اینقدر بی قراری میکردی؟چیشده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من بخاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم .گفت: چیزی نیست مادر داشتم نماز میخواندم . دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این‌ پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم! مرا بوسید و بغل کرد و رفت... . 🍃یکشنبه شب فهمیدم آن شب به و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته! و آن لحن پر برای چه بوده است !. راوی: @komail31
🌹🕊🥀🌸🥀🕊🌹 از_شهداء_بیاموزیم علی_گوهری واقعا لایق بود او حداقل ماهی یک بار به زیارت امام رضا (علیه السلام ) میرفت. اخلاق و رفتارش با مردم خیلی خوب بود مخصوصا با آدم هایی که مسن بودند، احترام زیاد می گذاشت و با آن ها می گفت و می خندید و باهاشون شوخی می کرد، طوری که بعد از شهادتش همه اهل روستا می گفتند حیف از که رفت خیلی اخلاق و رفتار خوبی داشت. او تنها روستایشان است. شب قبل از زنگ می زند به پدرش و احوالپرسی می کند ، پدرش می گوید که همه خواهر برادرهایت اینجا هستند و می گوید گوشی را به همه شان بده می خواهم با تک تکشان صحبت کنم و با همه صحبت کرد. اخلاق و رفتار با همه خواهر برادرهایش خیلی فرق می کرد وقتی شد همه می گفتند که واقعا لایق بود. از سربازان انتظامی سیستان و بلوچستان پنجم آبان 1391 در ایست و بازرسی شهر سرباز توسط اشرار ترور و شد . 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ┏━━━━━━🌺🍃━┓ @komail31 ┗━━🌺🍃━━━━━┛