#خاطره
🔰خاطره مشترک از دو شهید
🍉 یک قاچ از #کتاب دلتنگ نباش
⚜بیستوهفتم آبانماه، روحالله مانند روزهای دیگر به دانشکده رفته بود. از صبح کارهایش را بر طبق روال همیشه انجام داد و ظهر همراه مهران به سالن غذاخوری🍲 رفتند. وقتی وارد سالن شدند، گرم صحبت بودند که عکسی روی دیوار🌠 نظر روحالله را به خود جلب کرد.
⚜وسط حرفش پرید و گفت: «مهران یه لحظه صبر کن!»چی شده⁉️
روحالله بهسمت عکس روی دیوار رفت. همان طور که به عکس اشاره میکرد، خندید😄 و گفت: «اینجا رو نگاه کن. زده #شهید_محمدحسن_خلیلی . اینکه محمدحسن نیست، این رسوله، دوستمه💞، میشناسمش!»
⚜مهران با تعجب به او نگاه میکرد😳. هنوز حرفی نزده بود که روحالله گفت: «خب حالا چرا زده #شهید🤔 نکنه واقعاً شهید شده⁉️ این رسوله نه محمدحسن؛ اما عکس خودشه.»
⚜بعد با ترسی که از چشمانش میبارید، به مهران خیره شد.نکنه واقعاً رسول شهید شده😢 بیچاره میشم.
مهران همچنان در سکوت به او خیره شده بود و چیزی نمیگفت. نمیدانست باید چه عکسالعملی نشان بدهد.
⚜روحالله غذایش را گرفت و سر میز نشست، اما یک قاشق هم نخورد.
به یک نقطه خیره شده بود و با غذایش بازی میکرد🍝.
مهران چند بار صدایش کرد.
- کجایی داداش؟ چرا غذات رو نمیخوری⁉️
⚜روحالله که با صدای او به خودش آمد، از سر میز بلند شد و گفت: «اصلاً اشتهام کور شد، میرم یه پرسوجو کنم ببینم خبر صحت داره یا نه.»
این را گفت و از سالن غذاخوری رفت بیرون. چند دقیقه بعد مهران رفت سراغش👥، نگران حالش بود. وقتی به اتاقش رفت، دید که روحالله اشکهایش را پاک میکند😭.
⚜از حالوروزش پیدا بود که خیلی ناراحت است. رفت کنارش نشست و گفت: «چی شد؟ پرسیدی❓»
روحالله سرش را بهنشانۀ تأیید تکان داد و با بغض گفت: «آره پرسیدم. خبر صحت داره. حالا چهکار کنم😭؟»
⚜میدونم دوستت بوده، خیلی ناراحتی. اما باید خوشحال باشی که #شهید شده و نمُرده.
روحالله که سعی میکرد بغضش را مخفی کند، گفت: «درد من فقط این نیست. آره شهید شده🌷، خوش به حالش.
⚜اما رسول خیلی بلده بود. به کارش وارد بود. میخواستم برم پیشش ازش کار یاد بگیرم🛠 کلی سؤال_داشتم ازش. قرار بود چیزهایی رو که از #محرم_ترک یاد گرفته بود، بهم یاد بده😞. خیلی قرارها با هم گذاشته بودیم. فکرشم نمیکردم اینجوری بشه.»
⚜مهران بازهم سعی کرد که دلداریاش بدهد، اما خودش هم میدانست خیلی فایدهای ندارد. روحالله خیلی ناراحت بود😔.نمی دونست خودش هم روزی میشه شهید مدافع حرم و دست خیلیا رو میگیره...
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_رسول_خلیلی
#شهید_روح_الله_قربانی
🌹🍃🌹🍃
@komail31
🔰نامش هم مرا یاد ارباب می اندازد، اما وقتی فهمیدم در دهه اول محرم🏴 چشم به این جهان گشوده است، مطمئن شدم خریدارش غریب_مادر است
🔰هرچه از زندگیش خواندم📖 به اندازه تمام لحظه های زندگیم که در غفلت گذراندم شرمنده شدم😞
🔰عشق به مادر ارباب را از اسم #دخترش فهمیدم و وقتی دل نوشته📝 فاطمه را خواندم که اقتدا به #سه_ساله مشگل گشا😔 کرده بود، فهمیدم گاهی کوچکترها، دل بزرگی دارند، به اندازه درک "ما رایت الا جمیلا"😍
🔰 استاد_تخریب، در آخرین روز ماموریتش، مدال شهادت🌷نصیبش شد. آن هم با بسته انتحاری که آسمانی اش🕊کرد. دلم سوخت وقتی فهمیدم همچون #حضرت_مادر غریبانه سوخته است😭 گویی سوختن🔥 سرنوشت فرزندان مادر است، چه مدافع باشند، چه رزمنده
🔰بازهم به رسم مادر، شهادتش غریبانه ترین اتفاق آن ایام و بعدها، به عنوان #اولین_شهید_مدافع_حرم، تیتر اول رسانه های خبر🗞شد
🔰رفیقِ شهیدِ شاگردانش شد
👈 #شهید_رسول_خلیلی آنقدر زائر مزارش🌷 شد تا عاقبت بخیر شد
👈شاید هم #شهید_بیضایی در حضور شهید، از کوثرش گذشت💕 و به عشق حقیقی لبیک گفت
👈و #شهید_محمدرضا_دهقان هم به نیت شهادت🕊 کنار مزار شهید عکس یادگاری گرفت و گفت: "شهید ترک، کلید فتح شهدای ایران🌷 در #سوریه است"
❣شهید جان
🔰تو را قسم به همان سوره واقعه ای که مونس روزهایت بود؛ مدت هاست در #برزخ ظلمت نفسی😔 راه گم کرده ایم، چشم های پر از گناهمان، نابینای راه #سعادت شده است😭 فانوس #هدایت این روزهای سرگردانی باش
✍نویسنده: طاهره بنایی منتظر
محل شهادت: #دمشق
محل دفن: بهشت زهرا #تهران
#شهید_محرم_ترک
🌹🍃🌹🍃 @komail31
شهید محرم ترک :
هر کجا #ظلمی باشد وظیفه ماست که حضور داشته باشیم.
❤️✨کسانی که ایشان را می شناسند می دانند که ایشان #استاد بسیاری از مدافعین حرم حضرت زینب ( سلام الله علیها ) بوده است که از جمله می توان به افراد زیر اشاره نمود :
#شهید_رضا_کارگر
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#شهید_مهدی_عزیزی
#شهید_اکبر_شهریاری
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_رسول_خلیلی
روحش شاد و یادش گرامی
🍃🌹🍃🌹
@komail31