علمدارکمیل
نگاهی اجمالی به زندگی سراسر مجاهدت فرمانده لشکر 27 محمدرسول الله(ص) #شهید «سعید مهتدیجعفری»،
#شهید سعید مهتدی، یکم فروردین ماه سال 1337 در پیشوای ورامین چشم به جهان گشود.
بعد از دیپلم، وارد مرکز تربیت معلم شد. پس از اخذ فوق دیپلم علوم تجربی از آن مرکز، در مدارس روستاهای اطرافش، به تدریس پرداخت و در دوران مبارزات مردم علیه شاه نقش مؤثری داشت.
بعد از پیروزی انقلاب، به فرمان امام(ره) وارد جهاد سازندگی شد.
«او به غیر از معلمی، در جهاد سازندگی، بدون هیچ چشمداشتی، برای مردم کار میکرد و با ماشین تویوتایی که داشت به کشاورزان کمک میکرد. شبها نیز با یک دستگاه کمباین که در اختیار جهاد سازندگی بود، با #شهید عطایی میرفتند برای درو. روزها هم به کارهای دیگر مشغول بود و در واقع شب و روزش را وقف خدمت به مردم کرده بود.»
پس از اینکه ضد انقلاب تحرکاتی را در کردستان شروع کرد، سعید همراه یکی از دوستانش به سمت کردستان حرکت کرد.
حاج سعید میدانست کردستان شرایط بسیار سختی دارد و جنگیدن در آنجا یعنی گذشتن از همه چیز، اما بدون هیچ ترس و واهمهای به آنجا رفت. همه فکر میکردند مدت کوتاهی آنجا باشد. اما ماندنش طولانی شد و به مدت دو سال در آنجا، فعالیت میکرد.
وی پس از این مدت، از سوی سپاه پاسداران به جنوب رفت و در لشکر 27 محمد رسول الله(ص) فعالیت خود را در کنار شهیدان 🥀 ابراهیم همت، عباس کریمی، رضا دستواره و حاجی پور 🥀 ادامه داد.
#شهید سعید مهتدی در حین فعالیتهای جبههای خود، در دانشگاه تربیت معلم تهران به تحصیل در رشته شیمی پرداخت و مدرک کارشناسی شیمی این دانشگاه را کسب کرد و در ادامه، مدرک فوق لیسانس مدیریت دفاعی را نیز به کارنامه تحصیلی خود اضافه کرد.
نوزدهم دی ماه سال 1384 در آیدینلو ارومیه بر اثر سقوط هواپیمای C130سانحه هوایی به شهادت رسید. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.
فرازی از وصیتنامه شهید «سعید مهتدیجعفری» را در ادامه میخوانیم:
خدای من!
من آن کسی هستم که تو فرمانش دادی و از فرمان تو سرپیچی کرد من آن کسی هستم که تو او را از کاری بازداشتی او رفت و دست به آن زد. عارف بزرگ: ای وای بر من! اگر زمین از گناه من خبر داشت، مرا در خود فرو می برد و مرا میخورد.
برادران و خواهران عزیز امروز نعمت بزرگی از جانب خداوند بزرگ در دست ما به رسم امانت میباشد که این نعمت بزرگ امام عزیزمان میباشد. کفران نعمت نکنیم که مورد غضب ایزد متعال قرار میگیریم که در این حالت وای بر ما. در این دنیا جهت به دست آوردن توشه برای آخرت آمدهام ولی چه کنم که به این دنیا آن چنان چسبیدهایم که از آن دنیا دور افتاده و بیاطلاعم، چه خوش گفته است آن عالم بزرگوار:
«برادران من زندگی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست و سرای آخرت است که محل زندگی است و انسان اگر انسان باشد، در پایینترین مرحلهی زندگیاش جز آمادگی برای زندگی دیگر و طی راه قرب و نزدیکی به خدا وظیفهای ندارد.»
#غیرت_دینی
@komail31
🌷 تنها فرزند #شهید توفیق احمدی در پی شناسایی پیکر پاک و مطهر پدر شهیدش، طی متنی از فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، سردار باقرزاده تشکر و قدردانی نمود.
📜 متن نامه دختر شهید:
بسمربالشهداءوالصدیقین
سردار رشید و بزرگ اسلام، فرشته نجات دل تنها فرزند یک شهید، سلام علیکم و رحمته الله و برکاته؛
اینجانب عایشه احمدی تنها فرزند شهید تازه تفحص شده شهرستان سقز استان کردستان، شهید توفیق احمدی میباشم.
سردار جان امشب خیلی خیلی دلم تنگ بود خیلی برایتان دعا کردم، که واقعا فرشتهاید.
سردار جان من دو هفته بعد از شهادت پدرم به دنیا آمدم و در این دنیا از محبت پدر هیچ بویی احساس نکردم. سردار جان خیلی دوست داشتم پدر داشته باشم؛ ولی نبود! خیلی دوست داشتم پدرم مزار داشته باشد، بر سر مزارش بروم و درد دل کنم؛ ولی نبود! در مدرسه سخن از بابا بود، ولی نبود!
فرشته جانم، بابایم آمد. بعد از سی و هفت سال بابای شهیدم آمد! چه آمدنی، چه افتخاری، چه بزرگ آمد، چه با عظمت و با آبرو آمد. سردار جان بزرگم کردید، سردار جان دل یک بچه یتیم که هرگز بوی بابا را احساس نکرده بود شاد کردید، بابایش را برایش آوردید. دیگر مثل سابق دلتنگ نیستم که همه میرفتند سر مزار بابایشان! الان من هم بابا دارم. درست است و خواب نیست، راست راستی من هم سر مزارش میروم و خداوند عالمیان را شکر میکنم که دل من را هم شاد کرد و بوی پدر را احساس کردم.
از خداوند عالمیان خواستارم که فرشته نجات دل من سردار رشید و بزرگ اسلام سردار باقر زاده را در پناه خود و قرآن محفوظ بدارد. خداوند به شما و دل شما عزت دهد، شما و خانواده محترمتان را محفوظ بدارد که دل بچه یتیمی را شاد کردید. از خداوند هر چی میخواهید انشاالله به شما عطا میکند، چون همیشه با چشمانی گریان دعاگویتان هستم. دست مریزاد.
دختر کوچکتان عایشه احمدی. سقز-کردستان
🖊 پاسخ سردار باقرزاده:
سلام علیکم دخترم؛
خدا را شکر که بابای خوب و مهربان و شجاع و مظلومت آمد.
شما بهتر از هر کسی درد فرزندان امام حسین علیهالسلام را درک می کنی، خصوصا درد رقیه کوچک را... البته با این تفاوت که برای حضرت رقیه سلاماللهعلیها در ۳ سالگی سر بریده پدر را آوردند!
شما هرگاه دلت گرفت بر سر مزار پدر حاضر شو و ضمن دعا برای همه، این حقیر و بچههای تفحص را فراموش نکن.
بهطور پیوسته ملتمس دعای خیرتان هستم.
سید محمد باقرزاده
(لازم بهذکر است شهید توفیق احمدی بهدست مزدوران ضد انقلاب شهید شده بود و پیکر او را مخفیانه دفن کرده بودند، پیکر مطهر این شهید بهتازگی با تلاش گروههای تفحص شهدا کشف و همکاری مردم بومی منطقه کشف و شناسایی گردید)
سلامتی تمام دست اندرکاران کمیته جستجوی مفقودین، خانواده های شهدا
شادی روح شهدای جستجوگر نور و همه شهدا
#صلوات
#غیرت_دینی
@komail31
14.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌠☫﷽☫🌠
🎥نحوه مطلع شدن فرزندان و خانواده شهید سلیمانی از شهادت پدر
لحظه ای که قلب ایران تیر خورد 😭😭
#حاج_قاسم
#شب_جمعه
#غیرت_دینی
╲\╭┓
╭🌺🍂🍃
┗╯\╲
@komail31
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹
با توکل بر خدا
ختم چهاردهم #زیارت_جامعه_کبیره رو شروع میکنیم :
❤️ به نیابت از آقا #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
تمام پیامبران، اهل بیت و خاندان مطهر پیامبر صلى الله عليه و آله
به نیابت از
🌹 شهید یوسف قربانی
🌹شهید مجید داوودی راسخ فرمانده گردان حضرت زهرا
🌹شهید محمد داوودی(شهید انقلاب توسط رژیم شاهنشاهی)
🌹شهید محمد داوودی (دانش آموز شهید دفاع مقدس) و سایر شهدای داوودی
💐شهدای خانواده بنی نجار (محسن و منصور بنی نجار، داماد شهیدشان امیر عطاپور و...)
🌹سردار شهید ابوالحسن مسیح آبادی
🌹شهید محمود (عبدالله ) نوریان
🎁 هدیه به محضر مبارک
خانم حضرت #ام_البنین سلام الله علیها و تمام مادران شهدا
☘🌸☘☘🌸☘
@komail31
#غیرت_دینی
#شهدا
☘🌸☘☘🌸☘
به نیت خشنودی و تعجیل در ظهور حضرت مهدی عج
قبولی طاعات و بخشش گناهان، دعای خیر و نگاه ویژه حضرت ام البنین به خانواده و زندگیمان در دو دنیا، آرامش و سلامتی، ادامه دار بودن راه شهدا
🔴این تصویر را قاب کنید بالای سرتان در محل کار بگذارید تا فراموش نکنید میزی را که بر آن تکیه کرده اید به برکت جانفشانی #مردان_میدان است.
◾️مردانی که رفتند تا راه گم نشود، مردانی که رفتند تا معنی دیگری را از خدمت ارائه دهند
صلواتشو رو یادت نره
#غیرت_دینی
با کمک و شجاعت یک جراح و تیم همراه و تیم تخریب حاضر در منطقه این رزمنده عزیز مورد عمل جراحي قرار گرفته و خمپاره عمل نکرده، از پای او بیرون آورده شد.
@komail31
12.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂🌺🍃برشهایی از زندگی یک منتظر واقعی، #شهید_مدافع_حرم محمودرضا بیضایی به مناسبت سالروز شهادت...
🔹در یک چنین شرایطی،
آن چیزی که میتواند ملّت را سَرپا نگه دارد، در آنها شوق و طراوت به وجود بیاورد،
یاد شهدا است؛
🍂یعنی از جملهی عوامل مهم، یاد شهدا است.
خصوصیّات زندگی اینها و سبک زندگی اینها و چگونگی مشی زندگی اینها را تبیین کنیم، این مهم است.
(امام خامنه ای۹۵/۰۷/۰۵)
#غیرت_دینی
@komail31
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲💔
آهای آدم های پر مدعا، اینجوری ما شهید دادیم و این مملکت رو حفظ کردیم😭
#غیرت_دینی
#حاج_قاسم
علمدارکمیل
نام : صدیقه رودباری
تاریخ تولد : ۱۳۴۰/۱۲/۱۸
محل تولد: سمنان
تاریخ شهادت : ۱۳۵۹/۵/۲۸
محل شهادت: بانه
فرازی از وصیت نامه شهیده:
🕊
خدایا! وقتی به خاکم میسپارند به یادم باش. چرا که زنده بودنم، همیشه با یاد تو همراه بود. خدایا! خدایا! شهادت را نصیبمان گردان.
بعضی از بیمارای آسایشگاه طوری بودن که هیچکس حتی طاقت دیدنشون رو نداشت، چه برسه به اینکه ازشون نگهداری کنه، ولی صدیقه میرفت اونا رو میشست و کاراشون رو انجام میداد و اصلاً هم از این کار ناراحت نمیشد. کلاً آدم پر دل و جرأتی بود، واسه همین هیچ وقت دنبال کارای کوچیک و راحت نمیرفت. همیشه آخر هفتهها یا تو آسایشگاه کهریزک پیداش میکردیم یا تو بیمارستان معلولین ذهنی نارمک.
آنقدر فعال بود که یکی دوبار منافقین برایش پیغام فرستادند که "اگر دستمان به تو برسد ،پوستت را از کاه پر میکنیم".خواهرش در ان روزها خواب دیده بود که اقایی نورانی وارد جمع میشود و صدیقه را صدا می کند و با خودش میبرد .از حاضرین سوال کرده بودند که این آقا چه کسی بود که گفتند ایشان امام زمان بودند... تعبیر این خواب را که پرسیدند گفتند این دختر سربازی اش در راه اسلام قبول میشود.
۲۸ مردادماه ۵۹، صدیقه، خسته از مداوای محروحین و پا به پای پاسداران دویدن، با دوستانش نشسته بود.
بعد از سحری مختصری که خورده بود تا موقع افطار سخت مشغول به کار بود.
دختر دیگری(از نفوذیهای ضدانقلاب) وارد شد؛ چند دقیقهای بیشتر نشد که به بهانهای، اسلحه صدیقه را برداشت و مستقیم گلولهای به سینهاش شلیک کرد.
صدیقهی ۱۸ ساله، سه ساعت بیشتر زنده نماند و...
ساعاتی پس از شهادت صدیقه محمود با چهرهای غمگین به جمع سپاهیان آمد و خبر شهادت او را اعلام کرد و گفت: بچهها من هم دیگه عمری نخواهم داشت. شاید خواست خدا بود که عقد ما در دنیای دیگری بسته شود...
حدود ۲ ماه بعد محمود خادمی در ۱۴ مهر به شهادت رسید تا عقدشان در دنیایی دیگر و در آسمانها بسته شود...
(شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات)
@komail31 🍃🍃🌺🍃🍃
#غیرت_دینی
#شهید صدیقه رودباری
#خاطره
کرامات حضرت زهرا
تفحص شهدا با رمز يا زهرا
🔰
2.
مي گفت صبح زود براي نماز بلند شديم بعد نماز و زيارت عاشورا و خوردن صبحانه از معراج حرکت کرديم ، هر روز با نام يکي از معصومين و توسل به ايشان کارمان را شروع مي کرديم و اون روز هم نوبت بي بي فاطمه زهرا(سلام الله عليها ) بود ، بچه ها داشتند براي همديگر از حضرت زهرا مي گفتند و زير لب زمزمه مي کردند و نوحه مي خواندند ، آن روز از يک محل پنج شهيد پيدا کرديم که يکي از شهدا پلاک نداشت يعني گمنام بود ...
@komail31
#غیرت_دینی
علمدارکمیل
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 با توکل بر خدا ختم پانزدهم #زیارت_جامعه_کبیره رو شروع میکنیم : ❤️ به نیا
📝🌹 #شهیده «فوزیه شیردل»، همان پرستار شهید فیلم «چ» ابراهیم حاتمیکیا، که سی و پنج سال گمنام بود و کسی او را نمیشناخته است.
✳️فوزيه شیر دل در سال 1338 در شهر كرمانشاه در كانون گرم خانواده اي متدين و مومن متولد گرديد.
پدرش حافظ کل #قرآن بود و از کودکی به او آموزش روخوانی میداد.
پس از گرفتن مدرك سيكل و گذراندن یک دوره آموزشی بهیاری، وارد بهداري شد.
وی به مدت 2 الي 3 سال در بهداري كرمانشاه خدمت كرد و پس از آشنايي با كارش به پاوه منتقل شدو در بيمارستان آن جا مشغول به كار شد.
✴️خواهر شهیده فوزیه شیردل در این مورد میگوید: دوره آموزشی که تمام شد نوبت تقسیم نیروها بود...
اکثر دوستان او تمایل به ماندن در کرمانشاه و کار کردن نزد خانوادههایشان را داشتند تا شرایط کاری راحتتری داشته باشند....
همان موقع اعلام شده بود که بیمارستان پاوه بیمارستان خیلی مجهزی نیست و به نوعی جور کمبود دستگاه ها و تجهیزات پزشکی را باید نیروی انسانی بکشند و شرایط خدمت در آنجا به دلیل منطقه محروم بودن خیلی سختتر از کرمانشاه است...
با همه اینها فوزیه خدمت در شهر پاوه را انتخاب کرد، چون معتقد بود از این طریق خدمتش ارج بیشتری دارد و شغل پرستاری یعنی دست و پنجه نرم کردن باهمین محرومیت ها و رسیدگی به محرومین ...
فوزیه با پیام انقلاب اسلامي همگام بود و دوستدار حضرت امام (ره) بود.
او پرستار مومن و محجبه ای بود که آشكارا در بيمارستان پاوه اعلام مي كرد كه:
من پيرو امام و خط امام هستم.
رئیس بیمارستان به نام دکتر عارفی فردی ضدانقلاب بود که بعدها به آمریکا فرار کرد و به دلیل اعتقادات خواهرم با او خصومت و دشمنی داشت. هشت ماه از پیروزی انقلاب گذشته بود و خواهرم با ارادتی که به امام داشت عکس ایشان را به دیوار اتاقش نصب کرده بود. با وجود هشدارهای دوستانش یک روز رئیس بیمارستان متوجه عکس شد و از فوزیه خواست که این عکس را بردارد اما فوزیه در جواب میگوید: «اینجا اتاق من است و دوست دارم که عکس امام بر دیوار اتاقم باشد، حاضر هستم بیست سال عمر خود را بدهم و یک تار مو از سر امام خمینی(ره) کم نشود.»
رئیس بیمارستان به خاطر این موضوع یک ماه حقوق فوزیه را کسر کرد.
سرانجام وی در روز بیست و پنجم مرداد 1358 در جریان حمله گروهک ضد انقلاب دموکرات به بهداری پاوه و محاصره آن محل و در حالی که گروه دکتر شهید چمران در صحنه حاضر بود در حالی که برای کمک به گروه اقدام می کرد و در حال راهنمایی هلی کوپتر برای فرود در بهداری بود، مورد اصابت گلوله ناجوانمردانه دموکراتها قرار گرفت و به شدت مجروح شد.
فوزیه در آن محل بعد از 16 ساعت جان به جان آفرين تسليم كرد و به شهادت رسید.
بعد از مدتي پيكر شهيد وچندتن ديگر شهدا را هلي كوپترحمل مي كرد،مورد اصابت گلوله هاي منافقين قرار گرفته و سقوط كرد.
خلبان و كمك خلبان ومجروحان نیز همگي به شهادت رسيدند .
شهید چمران در وصف رشادت این پرستار شهید نوشت:
خداوندا! چه منظره ای داشت این خانه پاسداران! چه دردناک!....
دختر پرستاری که پهلویش هدف گلوله دشمن قرار گرفته بود خون لباس سفیدش را گلگون کرده بود، 16 ساعت مانده بود و خون از بدنش می رفت و پاسداران هم که کاری از دستشان بر نمی آمد گریه می کردند.
این فرشته بی گناه ساعاتی بعد در میان شیون و زاری بچه ها جان به جان آفرین تسلیم کرد.
@komail31
#غیرت_دینی
علمدارکمیل
#خاطره کرامات حضرت زهرا تفحص شهدا با رمز يا زهرا 🔰 2. مي گفت صبح زود براي نماز بلند شديم بعد نماز
#خاطره
تفحص شهدا با رمز يا زهرا(س)
🔰
کرامت حضرت زهرا
3.
چند تا شهيد پيدا کرديم . يکيشان گمنام بود. قرار شد بررسي دقيق براي شناسايي در مقر انجام بشه. پيکر باقي مانده و وسايلش را گذاشتيم داخل گوني. رفتيم مقر.
هنوز در گوني را باز نکرده بوديم يکي از بچهها گفت: بياييد به خانم حضرت زهرا(س) توسل کنيم. هر کس يه نذري کرد.
يک نفر گفت: هزار تا صلوات براي بيبي و…
در گوني که باز شد اولين چيزي که پيدا کرديم روي پيراهن نوشته شده بود يا زهرا (س)
هويتش هم پيدا شد.
@komail31 🍃🍃🌸🍃🍃
#غیرت_دینی