#حدیث
امام علی علیه السلام:
انسان شکیبا پیروزی را از دست نمیدهد.
هر چند زمان آن طولانی شود...
شهیدكاظم عاملو بيست و دوم تير 1344 در شهرستان سمنان به دنيا آمد. پدرش غلامرضا و مادرش عذرا نام داشت. تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. كارمند اداره مخابرات بود. از سوي بسيج به جبهه رفت. هفتم اسفند 1366 در ماووت عراق بر اثر اصابت تركش به سر، شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده يحياي زادگاهش واقع است.
علمدارکمیل
شهیدكاظم عاملو بيست و دوم تير 1344 در شهرستان سمنان به دنيا آمد. پدرش غلامرضا و مادرش عذرا نام داشت
#خاطره
🌹 #شهید کاظم عاملو🌹
✅تفریح عجیب
از درون می لرزید و به خود می پیچید. عرق از سر و رویش قطره قطره می چکید. چندبار صدایش زدم. حالت عادی نداشت. انگار توی عالم دیگری بود و صدای ما را نمی شنید. چراغ والر را آوردیم نزدیکش و پتوهایمان را انداختیم رویش. لرزَش، کم نمی شد. توی خواب صحبت می کرد. بچه ها گفتند:«تب کرده و هذیون می گه.»
اما حرف هایش به هذیان نمی خورد. این ماجرا چندین شب ادامه داشت. شب های بعد با واکمن و نوار صدایش را ضبط کردیم و گاهی هم می نوشتیم. چندین نوار ضبط کرده و حدود پانصد صفحه کتاب موجود است. ارتباط با عالم دیگر و شهدا شده بود سرگرمی معنوی اش در دل شب. ماهم از این عنایت بی نصیب نبودیم.
(به نقل از همرزم شهید، محمد حسن حمزه)
✅لحظه های آخر
صورتش خیس شده بود. صدای گریه اش حسینیه را پر کرده بود. همیشه دیرتر از همه بچه ها از حسینیه می آمد بیرون. می دانستیم قنوت و سجده های طولانی دارد، اما این بار فرق می کرد. انگار در حال و هوای دیگری بود و هیچ کدام از ما را نمی دید. در مسیر هم که باید پیاده تا منطقه گردرش می رفتیم، ذکر می گفت و گریه می کرد. نزدیکی های خط مستقر شدیم. خمپاره ای نزدیک سنگر ما به زمین خورد. ترکشش پایم را زخمی کرد. پس از چند روز، روی تخت بیمارستان فهمیدم همان خمپاره کاظم را از جمعمان گرفت.
(به نقل از همرزم شهید، حسن عزالدین)
منبع: #کتاب فرهنگ نامه شهدای استان سمنان
💚چادرش را که تکان داد جهان پیدا شد
اولین بار که خندید زمان پیدا شد💙
💛آمد از پیش خداوند و مکان پیدا شد
تا به لب گفت علی جان، ضربان پیدا شد❤️
بسم الله الرحمن الرحیم
شانزدهمین ختم #زیارت_جامعه_کبیره هدیه به دلیل خلقت حضرت فاطمه زهرا س ، مادر بزرگوارشان حضرت خدیجه س، دخترانشان حضرت زینب و ام کلثوم س، مادر امامان معصوم علیه السلام و همسران و دختران بزرگوارشان ،
و تمام بانوان عالیقدر و بزرگوار منتسب به اهل بیت علیهم السلام
و🎁 به تمام زنان مسلمانی و مؤمنه ای که برای به ثمر نشستن اسلام و برای ایران زحمت کشیدند.
و🎁 به زنان شهیده( شهدای دفاع مقدس، کادر درمان و...)
🎁 مادران آسمانی و زمین مان، مادران و همسران شهدا
خدایا بحق این بانوان با کرامت همه ی بانوان و مادران آسمانی را ببخش و بیامرز و به آنان که در قید حیاتند، سلامتی طول عمر باعزت و ایمان بده
دعاهایشان در حق خانواده بیامرز و ما را جزو زنان لشکر امام زمان عج قرار بده و به زنان جبهه مقاومت و زناني که برای کسب روزی حلال زحمت میکشند. موفقیت و سلامتی بده
خدایا به بانوان مان. حیا و عفت و قناعت عطا کن.
امروز ۵ دی ماه سالروز #زلزله_بم است(۵ دی ۱۳۸۲). روزی که زمین لرزید و قلب زمان از حرکت ایستاد...
در زمین لرزهای پر قدرت در این شهر، در چنین روزی، بیش از چهل هزار نفر جان خود را از دست دادند و تقریبا تمامی این شهر از جمله ارگ معروف بم، به طور کلی ویران شد.
یاد و خاطره درگذشتگان این زلزله گرامی باد🥀
و در ثواب زیارت شریکشان میکنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 شهید گمنامی که قاب عکس هم نداشت.
لحظاتی با مادران شهدا
🍃❤🍃پنجشنبه_های_شهدایی
سلام ما به لبخند شهیدان
به ذکر روی سربند شهیدان
سلام ما به گمنامانِ لشکر
به تسبیحات یا زهرای معبر
همانهایی که عمری نذر کردند
اگر رفتند دیگر برنگردند
🌹🕊 #زیارتنامهیشهدا 🕊🌹
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
🌹سلام_بر_شهدا🕊
💐هدیه به روح مطهر شهدا صلوات💐🌿
#خاطره
#سیره_شهدا
رزق حلال
در زمان تقسیم اراضی 2 ساعت آب به همراه همین مقدار زمین از ملک ارباب به نام ایشان ثبت کرده بودند اما ایشان قبول نکردند و گفتند: من ملکی را که توسط طاغوت شاه تقسیم شود قبول نمی کنم. این ملک را رد کرد و قبول نکرد و دهقان همان ارباب شد. گفت: من ملک ارباب را می کارم او حق اربابیش را ببرد و من هم حق کشاورزی خودم را. زیرا معتقد بود این ملک تقسیم شده از طرف طاغوت برای ایشان نجس است. یعنی تا این حد ایشان پافشاری کردند و این ملک تقسیمی را قبول نکردند. طولی نکشید که ایشان به مشهد مراجعت کردند.
#شهید عبدالحسین برونسی
@komail31
#عکس_نوشته | #شهیدانه
هیچ تیری،
بر پیکر شهید
اصابت نمیکند،
مگر آنکه،
اول از قلب مادرش
گذشته باشد!
یعنی؛
اول،
قلب"مادرشهید"شهید میشود...
#خاطره
#سیره_شهدا
✅ حلال و حرام
🌺 به خاطر دارم پسرم علی اکبر در مغازه ای به نقشه کشی قالی مشغول بود. یک روز به درب مغازه ایشان رفتم تا احوالی از او بپرسم. وارد مغازه شدم علی اکبر رو به من کرد و گفت: پدر امروز در بازار سر شور بودم که در بین راه دستمالی را پیدا کردم آن را برداشتم و داخل آن را نگاه کردم، دیدم سه هزار تومان داخل دستمال است، بعد به مغازه آمدم و بعد از چند دقیقه صاحبکار آمد و درب مغازه را باز کرد. در همین هنگام یکی از مشتریان وارد مغازه شد در حالی که رنگ و رویش پریده بود. استاد کارم از او سئوال کرد چرا رنگت پریده است؟ گفت: امروز سه هزار تومان که به شما بدهکار بودم را در دستمالی پیچیده بودم تا برایتان بیاورم ولی در بین راه آن را گم کردم. من همان لحظه فهمیدم که پول هایی که داخل دستمال صبح پیدا کرده بودم مال همان مشتری است رو به مشتری کردم و گفتم: آیا نشانی داری؟ آن مرد گفت: بله. یک پارچه ی قرمز که سه هزار تومان هم داخل آن بود را گم کرده ام. من آن پولها را به او دادم که خیلی خوشحال شد و دست هایش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدا خیرت دهد. من این پول ها را با چه زحمتی تهیه کرده بودم تا طلب استادکار شما را بدهم. ان شاءالله هر آرزویی که داری به آن برسی. پسرم علی به مال حلال و حرام خیلی اهمیت داد و در کارهای خیر صاحب قدم بود.
#شهید علیاکبر بسکابادی
منبع: اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 23000شهید استانهای خراسان
@komail31
4_6010542667572713636.mp3
5.6M
❤️بسیار زیبا، پیشنهاد دانلود ❤️
عاشقی دردسری بود نمیدانستیم
حاصلش خون جگری بود نمیدانستیم
پرگرفتیم، ولی باز به دام افتادیم
شرط، بی بال و پری بود نمیدانستیم
آسمان از تو خبر داشت، ولی ما از تو
سهممان بی خبری بود نمیدانستیم
آب و جاروی در خانه ما شاهد بود
از تو بر ما گذری بود نمیدانستیم
اینهمه چشم به راهی نگرانم کرده
عاشقی دردسری بود نمیدانستیم
تا ظهورت چقدر فاصله داریم آقا؟
آه از جمعه ی بی تو گله داریم آقا
رفته بودی که بیایی چقدر طول کشید؟
عرض کردیم نبودی و سحر طول کشید
ما برای خودمان این همه گفتیم بیا؟
نذر کردیم به پای تو بیفتیم بیا...
تو طبیب دل غمدیده ی مایی آقا
ما که مُردیم بیا پس تو کجایی؟
آقا مگر اینکه تو بیایی و حیاتم بدهی
مگر اینکه تو از این وضع نجاتم بدهی
از به خود آمدن این قافله را گم کردیم
وای بر ما پسر فاطمه را گم کردیم
دست برداری از این غیبت طولانی اگر
من به پای تو بریزم طلبی جان دگر
از تو دنبال تو بودن نکند سهم من است
فقط از هجر، سرودن نکند سهم من است
من شب جمعه قرار تو دلم می خواهد
صبح فرداش کنار تو دلم میخواهد
به خدا منتظر آمدنت میمانم
پای این عشق اویس قرنت میمانم
تو دلت بیشتر از ما تب هجران دارد
سحر وصل همیشه شب هجران دارد
تا به اندازه ی شرمی که ز سر می سوزد
پر پروانه به امید سحر می سوزد
خیر از جمعه ندیدیم به والعصر قسم
بی تو ما طعنه شنیدیم به والعصر قسم
❤️ #آیات_فتح؛ #دعای_نصر | توصیه رهبر انقلاب به قرائت سوره فتح، دعای ۱۴ صحیفه سجادیه و دعای توسل برای پیروزی جبهه مقاومت
#سوریه
#وعده_صادق
@komail31
🖇 خدایا !
واقعا من بخشیده شدم ؟!
〽️ ما حالات درونی خودمان را باید مراقبت بکنیم. وقتی حالمان نسبت به آینده بد باشد، یؤوس میشویم! خیلی وقتها گناه در اثر همین مأیوس بودن و روحیه بد رخ میدهد. بارها شده وقتی خودمان با رفقا دعای کمیل میخوانیم، بعد از رسیدن به این عبارت که صفحه دوم دعاست "خدایا همۀ گناهان ما را ببخش. «اللهم اغفر لی کل ذنب اذنبته و کل خطیئة اخطأتها»" به رفقا میگویم که رفقا هر کی میخواست خدا گناهش را ببخشد، بخشید! بلند شود برود. همان اول دعا بعد از اینکه چند جور استغفار میشود، در یک جمعبندی در صفحۀ دوم دعا این عبارت است. بقیۀ دعا مال این نیست که اصرار کنی خدایا ببخش! بخشیدی یا نه؟
〽️ بگذار یکبار دیگر بگویم. شاید نبخشیده باشی!
من از کجا بدانم تو بخشیدی؟ آخر ساده نیست که تو من را ببخشی! بقیۀ دعا مال این نیست که تو سوءظن داری به پروردگار! خود امیرالمؤمنین علی(ع) هم در آغاز دعای کمیل دارد این مطلب را: صدا میزند که خدایا، حالا تا اینجا درخواست من طلب مغفرت بود. در ادامه تلقّی دعا کننده این است که خدایا حالا که من را بخشیدی، میخواهم به تو نزدیک بشوم! بیشتر با تو حرف بزنم. اجازه میدهی؟ حالا که من را بخشیدی، (من دیگر در آن باره بحثی ندارم) میخواهم با تو مناجات کنم، میخواهم باهات درد دل کنم. خدا بخشید که آدم بلند نمیشود برود که! خدا بخشیده، تازه دلت نرم شده، ارتباطت قشنگ شده، میخواهد حرف بزند.
❗️ یک دعایی در حرم اباعبدالله الحسین(ع) هست که دعای جالبی است. زائر صدا میزند خدایا! من اگر توی حرم امام حسین زیاد میمونم، مال این نیست که به تو سوءظن دارم و اگر میروم مال این نیست که از حرم خسته شدم. من دلم هنوز اینجاست. اگر میروم از سر تکلیف است، اگر ماندم هم از سر علاقه است. توی حرم امام حسین هم بخواهی بمانی از سر یأس بد است. فکر نکن حالا ده تای دیگر دعا و زیارت کردی خیلی کار خوبی کردی. برای چی این کار را داری میکنی؟ چرا ده مرتبۀ دیگر داری میگویی؟ میگوید آخر نمیدانم. مشکوکم، مأیوسم، نمیدانم که دعایم را جواب دادند یا نه. این حالت بدی است.
📚حاج آقا پناهیان
#شب_جمعه
➖کربلا
➖دعای کمیل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امید آخر دلهای بیقرار حسین
«مرا هزارامید است و هر هزار»
حسیــــن❤️
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_ارباب
«یکی از بیمارىهاى خطرناک،
بیماری، «عادىشدنِ نعمت» است. این بیمارى چهار نشانه دارد:
1ـ این که نعمتهاى فراوانى داشته باشى، اما آنها را نعمت ندانى، و هیچگونه احساس [شکرگزارى] در قبالش نداشته باشى، گویى این که حقى کسب شده است...
2ـ این که وارد خانه شوى و همهى اعضاى خانواده در سلامتى بسر برند، اما «شکر خدا» را به جاى نیاورى!....
3ـ وارد بازار شوى و خرید کنى و تمامى مایحتاج زندگى را در چرخ دستى بگذارى و به خانه برگردى، بدون این که قدردان و شکرگذار صاحب نعمت باشى، و این امر را عادى و حق خودت در زندگى بپندارى.
4ـ هر روز در کمال صحت و سلامتى از خواب برخیزى در حالى که از چیزى نگران و ناراحت نباشى، اما خدا را سپاس نگویى!
خدایا مراقبمان باش!
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─