eitaa logo
کانال کمیل
235 دنبال‌کننده
27 عکس
17 ویدیو
1 فایل
کانال کمیل نماد مقاومت تا پای جان است اینجا محلی است برای طرح دغدغه هایم حسین کمیلی. فعال فرهنگی. مشهد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مستند آقا سید محمد حوله ای را دیدم. یک حوله فروش ساده در بازار تهران که دهه هفتاد فوت شده. اطرافیانش وقتی درباره اش صحبت میکنند انگار همگی چشم‌هایشان برق می زند، همه حس دارند، هیچکس تصنعی رفتار نمی کند، پدیده بسیار بسیار جذاب و دیدنی ای بود برای چون منی که همه قواعد پذیرفته شده زندگی پیرامونی ام را بر خودم غالب میدانم. یکی از منبری های روضه های منزلش میگوید که او از اولیای خداست به این استناد که صفت سخاوت در او به کمال رسیده است.. در گوگل بزنید و ببینید... @komeilihosein
جناب قلندر سلام شهردار انقلابی باید جهت گیری هایش انقلابی باشد. انقلابی بودن یک مفهوم ساده نیست. در مشهد همین چهره های برند انقلابی، جاده صاف کن توسعه بی هویت بودند. جانباز بودن، رد مهر بر پیشانی داشتن، اصولگرا بودن، دم از رهبری زدن، نماز جمعه شرکت کردن والله بالله کافی نیست. انقلابی تکنوکراتی که نمی فهمد با هویت مشهد چه می کند و بر نابرابری می افزاید این فقط یک انقلابی سطحی سیاسی است و حضورش بسیار مضرتر است. شنیدم به تازگی آقای منبتی شهردار منصوب شما در منطقه ثامن، سینه سپر کرده اند و گفته اند هویت چیه!؟ سکونت چیه!؟ و حرفهای نامربوط دیگر! اینکه ایشان ندانند ایرادی ندارد باید توجیه بشوند چون حتما دلسوز هستند. انگار ده سالی مشهد نبوده اند ندیده اند که چطور علما و نخبگان و فعالین دلسوز مشهد، بافت را از چنگ تخریب جریان سرمایه داری ریشو و بی ریش درآوردند. اما شما مسوولید، این شورای شهر مسوول است. نیروی انقلابی که خط درگیری را گم کرده انقلابی نیست. خواهشمندم موضع شفاف خودتان را اعلام نمایید کاملا فنی و تخصصی. @komeilihosein
شهری که اساسا فرهنگی توسعه پیدا نکرده مهمترین مسأله اش ایجاد مجدد توازن مرجعیت فرهنگی مبتنی بر داشته های اصیل خودش است. محلات شرق مشهد می توانند برای جبران این وضعیت آشفته هویتی فرهنگی شهر یک فرصت قلمداد بشوند که در این نشست ها حول این ظرفیت گفتگو خواهد شد. @komeilihosein
🌀 یک مسوول مهم شهر میگوید: تا حتی یک ایرانی ثبت نام نشده مانده باشد، حق ندارید مهاجر ثبت نام کنید! مسوول بالاترش حامی است ولی می‌گوید: این سیاست اعمالی است! اعلامی نیست!!😉 مسوول مستقیم قصه که حزب اللهی طور هم هست می گوید واقعا جواب ایرانی را چه بدهم؟ این دست، مو ندارد بیا ببین! وقتی واقعا جا نداریم نداریم!! 🌀 بروکرات جماعت، مأمور است و معذور!! خوبهایشان می گویند زورمان را زدیم ولی مدرسه بیش از این جور نمی شود. هرجایی را هم که نمی شود مدرسه کرد! چون نوسازی تایید نمیکند! ظاهراً حق با اینهاست. 🌀 یک نفر از نسل دفاع مقدس، گفت: باید «مردم» را پای کار بیاوریم، خانه ها، مساجد، حسینیه ها، معلمین داوطلب بیایند که فعلا از این مرحله عبور کنیم. به هر حال مردمان زیادی به ما پناه آوردند، اینها هم فرزندان خودمان هستند!! 🌀 امنیتی طورها و بروکراتها، سریعا موضع میگیرند که نمی شود! اینطوری همه‌چیز از دست در می رود!!! چطور نظارت کنیم؟! چطور سازماندهی کنیم؟!؟😉 🌀 بروکراتها، کاری به رویکردها و آرمان ها و مبانی ندارند، دو دو تا چهارتایشان مبتنی بر ظرفیت های رسمی و ابلاغی است. با سرعت و توان بروکراتها، صد سال دیگر هم هنوز از تقاضا عقبیم!! 🌀 غلبه بروکراتها و امنیتی ها بر مدیریت ها، ذبح آرمانهای انقلاب اسلامی با ظاهر اتوکشیده و کاملا مقبول کارشناسانه است. قصه تحصیل کودکان مهاجر واقعا از مصادیقی است که تفکر و روحیه انقلابی دفاع مقدسی و مشارکت مردم را می طلبد... @komeilihosein
حداکثر تفاوت در ظاهر و حداکثر شباهت در نگاه و دغدغه و حس، این معجزه وحدت ایمانی است. بچه به بغل، چند ده کیلومتر را آمده بودند برای خوش آمدگویی به یک روحانی سیاه پوست که هرچه آبرو و عزت دارد بواسطه فداکاری در راه ارزش هاست. یکی گفت زکزکی کسی است که در ردیف اول فداکاری و دفاع از حق، فرزندان خودش را قرار داده است، شش پسر! شوخی نیست. پاره های تن خودش را، اینگونه نبوده که به مردم بگوید بروید جلو و خودش و خانواده اش را عقب نگه دارد!! همین راز محبوبیت شیخ است. او پدر سه شهید در راه «قدس» است. سه پسرش را در راهپیمایی روز قدس از دست داده است. نمیدانم آخرین بار کی این تعداد جوان آفریقایی و ایرانی همصدا فریاد توحید سر داده اند: الله اکبر لبیک یا الله لبیک یا رسول الله عشق به رسول خداست که این آدمها را اینگونه میسازد، مقاوم در راه دین. اسم شش پسر شهیدش را ببینید: احمد، محمود، حمد، حمید، علی حیدر و حُمید و نام یک پسری که زنده مانده هم محمد است. لبیک یا علی لبیک یا خمینی اما خمینی، خمینی با یک جمله تو و با نفس جان بخش تو چه کرد... لبیک یا الزکزکی شورمان در هم آمیخت و شیخ که آمد ضمن تشکر از حاضرین، آیه ای خواند. می گویند قرآن خواندن برخی، انگار فرق دارد. از زبان او که می‌شنوی تاثیرش فرق دارد انگار قلبت را تکان می دهد، ایمانت را تقویت میکند. خواند: احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لایفتنون(عنکبوت۲) خیال کرده اند بگویند ایمان آوردیم تمام می شود و آزمایش نمی شوند؟! الله اکبر فتنه ما چیست؟ او شش پسرش را داده است. اما شیخ همیشه آرام است. چون عمیقا تسلیم حق است. @komeilihosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی رهبری فرمودند غزه، نماد عزت اسلام است، همین غزه زیر آتش، بخاطر این آدمها و این روحیه هاست...ببینیم اینها ایمان انسان را قوی میکند... @komeilihosein
اول بگویم که من مدافع سرسخت سازماندهی مهاجرین غیرقانونی هستم و حتما کسی که حاضر به طی مراحل قانونی شدن نیست باید برگردد به کشور خودش اما تناقض اینجا شروع می شود که یک دستگاه سخت که مسوول جلب خیابانی غیرمجازهاست هزار تا عذر و بهانه می‌آورد که کارش را درست انجام ندهد! با مدرک و بی مدرک را می‌گیرند و میبرند اردوگاه! آنجا یک کارشناسی تشخیص بدهد که این مدرک درست است یا نیست بعد هم اگر درست بود میگن حالا برگرد برو!!! این را سیستم باید بفهمد که این برخوردها دارد سرمایه اجتماعی امثال همین مجتبی علیزاده ها که پیکرهایشان می آید و بر سر دست مردم عاشق مکتب و اهل بیت علیهم السلام تشییع می شود را از بین میبرد. چرا مهاجرین باید فکر کنند که مهاجر خوب مهاجریست که جانش را بدهد! بخاطر همین تناقض عملکردهاست. دستگاه های سخت غیرپاسخگو، سرمایه های اجتماعی جریان مردمی را هم نابود می‌کنند. رسانه ها هم که معمولا شجاعت لازم برای نقد عملکرد این دستگاه ها را ندارند!! می‌توان درباره لطمات این دستگاه های سخت در کنار سختی و وسعت کار و زحماتشان سخن گفت. درباره برخی از خطاهای این سیستم گاهی سخن گفته می شود ولی در حوزه مهاجرین چون تریبون و مدافعی ندارند معمولا با سکوت می گذریم!! آقای فلان دستگاه دیگر عزیز انقلابی که لوگوی تو پایین این اطلاعیه های تشییع هست تو باید برای این سرمایه اجتماعی اقدام کنی اعتراض کنی هزینه بدهی...باید زندگی با کرامت این عزیزان هم برایت به اندازه فداکاری شان مهم باشد. این یک اطلاعیه واقعی است... @komeilihosein
كولومبيا والصهاينة كولمبيا طردتْ سفيرَ الخنزرة والحاكمُ العربيُّ أرخى المخصرة لا عرقَ يجمعُنا بهم أو دينَ أو لغةً ولكنْ موقفٌ قد سطره صهيونُ لم يغلقْ معابرَنا ولا لكنَّما الأعرابُ كانوا عسكره فنعالُ كولمبي أعزُّ -وذي العلا- من وجهِ حكامِ البلادِ، الداشرة ها قد أتى بايدن يُعينُ بغالهُ أَوَ غِيرةٌ لابن البغي الداعرة!! وبنو العروبةِ لا مرؤةَ أو وفا وكأنَّهم أضحوا عظاماً ناخرة تباً لكلِّ شعوبِنا إن لم تَفِقْ من نومِها تُنهي القوى المتآمرة ولتقلعَ الحكامُ من أوطانِنا حتى وإن كانوا بها متجذرة فهمُ أساسُ أساسِ كلِّ مصيبةٍ هم خنجرٌ لعدوِنا في الخاصرة قولوا لهم أنعالَ أشرارِ الورى يكفي ارتهانٌ للعجوزِ الفاجرة ببقائِكم يبقى احتلالُ بلادِنا والنصرُ آتٍ يا حميرَ المعصرة ها نحنُ نشهدُ فجرَ عدلٍ مشرقٍ خيرُ الورى بالحقِّ فجّرَ كوثرَه فؤاد الراشدي الأربعاء ١٨-١٠-٢٠٢٣ صنعاء https://t.me/fuad313ofj @komeilihosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آه... قال الصادق علیه السلام: إِنَّ آهِ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ قَالَ آهِ فَقَدِ اسْتَغَاثَ بِاللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى‏ @komeilihosein
مددی ای پسر فاطمه، وقت مدد است حال و روز دل شعله ور عشاق، بد است چند روز است که قوتِ همه ی ما آه است دیدنِ کودک افتاده زمین، جانکاه است گرگ غاصب، زده بر صورت هر طفلی چنگ آه مظلوم بلند است و دل ظالم سنگ کودکی بر اثر ترس، تنش می لرزد چشم هایش شده خیره، بدنش می لرزد مادری روی زمین در بغلش فرزندی است آخرین بار به زحمت به لبش لبخندی است کودکی آب ننوشید و به دستش نان ماند آسمانی شد و پر زد، بدنش بی جان ماند صاحب العصری و این عصر دلت را خون کرد غزه ی سوخته در حصر دلت را خون کرد همه ی واقعه ها می گذرد در نظرت دل ما سوخته مثل جگر شعله ورت شام طفلان هراسان چه زمان سر گردد؟! تو اراده بنما تا که ورق برگردد ای که ویران گر هر ظلم و فسادی هستی تو یداللهی و مافوق ایادی هستی چشم داریم همه بر تبرت ابراهیم گوش بر امر ولی در صف حزب اللهیم عزم ما در صف پیکار شبیه صخره است بر مریدان ابالفضل، شهادت فخر است بکش از قبضه ی خود تیغ دو سر را بیرون قطع کن ریشه ی تاریک یهود و صهیون آخرین ناجی و مونس، به رقیه برگرد پسر حضرت نرجس، به رقیه برگرد شعر از محمد جواد شیرازی @komeilihosein
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اجتماع هیآت مشهد، این المنتقم جمعه ۲۸ مهر ۱۴۰۲ میدان فلسطین مشهد @komeilihosein
مواجهه انتزاعی و بعضاً تخیلی ما و محدود دیدن عرصه های کنشگری در قضیه فلسطین، ناشی از برخورد موسمی، درجه دو و سیاسی با این مهم است. اینکه گاهی با پخش یک فیلم از زندگی مردم در آن مناطق، خیلی از ایرانی ها دچار شبهه می شوند!! یا مثلا گاهی فکر میکنیم در جهان، فقط ما داریم برای فلس&طین تلاش می‌کنیم ناشی از روایت های محدود دستگاه های حاکم و رسانه های ما از موضوع است. در حد فهم خودم یک نکته را متذکر میشوم: 👈رهبری دائما تاکید دارند که مهمترین افراد در این جبهه خود افراد ساکن در این مناطق هستند که باید ایستادگی کنند. این یعنی باید حمایت از آنها بشود یک اصل. قوت قلب دادن به آنها، پاسخ به شبهات ذهنی آنها و... 👈بروید حتی همین روزها که ما در اوج عزت هستیم، پای پست های صفحات خبری عربی را ببینید، یک خبر از ایران، در کنار موافقین، چقدر مخالفین زیادی دارد! چقدر افراد هستند که هنوز باور ندارند ما طرفدار این قضیه هستیم!! چرااین را دست کم میگیریم‌؟ اگر رفتید و به یک فلسطینی پیام خدا قوت دادید و پاسخ آمد که ای مجوس، ما به حمایت تو نیاز نداریم!! تعجب نکنید!! آنقدر حضورمان کم است که ذهن بسیاری از مردمان فلسطین دچار شبهه است! 👈 اگر میدان را اینچنین ببینیم، دیگر اعزام هم صرفا به مثابه یک حرکت نمادین شاید بد نباشد ولی قطعا اولویت نیست. 👈به مدد مترجم گوگل واقعا حضور در صفحات عربی در حد پیام گذاشتن کار سختی نیست. 👈دسترسی به این عزیزان هم الان دیگر کار سختی نیست. بروید سراغ فالوورهای کسانی مثل @mahmoudalhasanat که برای یک عمر من و شما فالوورهایی از همان‌جاها دارد. همان مردم ایستاده در میدان. @komeilihosein
فهم غلط از مصلحت و خطر تکثیر حزب اللهی نماها!! 👈گونه هایی از حزب اللهی نما در کشور در حال تکثیییییر است و اگر حزب اللهی حقیقی را مهمترین عنصر قوام انقلاب بدانیم این مهمترین زنگ خطر برای انقلاب است. 👈حزب اللهی های غیرسیاسی، حزب اللهی های لابی باز، حزب اللهی های ساکت و ترسو، حزب اللهی های منفعت طلب، حزب اللهی گیج و.. همه در پوسته های مختلف علمی، اداری، جهادی و... در حال تکثیر است. 👈شاخص‌های حزب اللهی انقلابی تراز هر روز دارد تراش میخورد و تقلیل پیدا می‌کند‌! حزب اللهی قرآنی که ویژگی اش حق طلبی حتی در برابر آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ(مجادله ۲۲) است دارد به نتیجه های دیگری در تعامل با نظام می رسد! 👈ریشه تکثیر این گونه ها را باید هم در گسترش فهم عوامانه از مصلحت و هم در فشار خواسته یا ناخواسته قدرت در برابر هرگونه حق طلبی جوان مومن انقلابی جستجو کرد. 👈بسیاری از جوانان مومن انقلابی به تجربه، میزان حساسیت های صاحبان قدرت حتی در برابر یک انتقاد را دیده اند و به این نتیجه رسیده اند که اینطوری هییییچ زمینه ای برای فعالیت و خدمت برایشان نمی ماند! لذا مشی مدارا و سکوت را در پیش گرفته اند واتفاقا مواجه شده اند با حمایت های مختلف دستگاه ها!! ارتقا در مسوولیت، حمایت های قانونی و... 👈مصلحت اندیشی بی ضابطه ای که هرگونه طرح نقد به عملکردها در هر سطحی را تضعیف نظام می داند!! عنصر گیجی را پدید آورده که بخاطر ترس از تضعیف نظام، اگر با خطاها همراهی نکند حتما سکوت می کند! 👈در این میان «امنیت»، مقوله ایست که مستمسک جدی تری برای توجیه سکوت ها و محافظه کاری ها شده است. حزب اللهی حتما خودش را فدایی امنیت می داند اما همان رویکردهای امنیتی محافظه کار، نمی داند که حذف این عنصر مهم از فرآیندهای تولید ناامنی که «خط مبارزه با فقر و فساد و تبعیض می باشد»، انقلاب را به تدریج در مواقع ضروری هم بی دفاع خواهد کرد. «قربانی این نوع امنیت»، همه حزب اللهی هایی هستند که از فرآیندهای اصیل و ناب انقلابی گری حذف می شوند. 👈اگر منزلت حزب اللهی در انقلاب برایمان مهم است باید برای حراست از آن دغدغه مند باشیم. 👈به تدریج، جایگزین حزب اللهی تراز، عناصر منافق و موقعیت طلب و فاسدی هستند که کار سیستم را راه می اندازند و ذره ای ایمان به این راه ندارند... @komeilihosein
یادداشت امروز روزنامه شهرآرا. مشهد: از مشهدی ها چه کاری برای مشهد غزه برمی آید؟ احمد غنیم، معتز عزایزه، محمد زعنون، دعا روقه، وائل دحدودح، بیسان عوده، هشام زقوت، معتصم مرتجی، محمد مصری، مجدی فتحی، احمد حجازی، یارا عید، بلستیا عقاد، صالح جعفراوی و چندین خبرنگار دیگری که قبل از این حوادث، شاید اسمشان را هم نشنیده بودیم و الان شده اند منبع اخبار مشهد غزه به جهان؛ با روحیه های بسیار بالا دارند میدان را گزارش می‌کنند، بعضا هم غیرمسلمان اند. اولین جمله بعضی شان هم این است که «هنوز زنده ام!» معمولا لبخند به لب دارند! بمب روحیه اند! البته گاهی هم وسط پیکرهای خونین شهدا فریاد می زنند و بر لبشان ذکر الحمدلله جاری است! البته ممکن است فردا که صفحه شان را چک می کنیم دیگر نباشند! مانند حداقل 30 همکار دیگرشان مثل رشدی سراج و... که در این ایام شهید شدند! اما چرا اسم اینها را بردم؟ چون دیگر مثل قبل نیست که هر اتفاقی در جایی از جهان بیفتد، جهان با خبر نشود یا دیر خبردار بشود! الان خبردار شدن از حوادث، لحظه به لحظه است؛ عجیب تر از این خبرنگاران رسمی، امثال عبود بطاح هستند! یک نوجوان غزاوی که خبرنگار هیچ ارگانی نبوده و نیست! گوشی را برمیدارد و میدان را روایت میکند، نوعی طنز هم دارد، غزه دارد بمباران می شود او می خندد و حتی نمی لرزد! و می گوید این بمباران ها بخاطر این است که حماس تانک هایشان را زده! ترس و رنج را به سخره گرفته است! توضیح صفحه اش هم بامزه است، نوشته قوی ترین خبرنگار جهان و تنها وارث شیرین ابوعاقله! در همین مدت جنگ، از چند هزار دنبال کننده به بالای دو میلیون نفر رسیده است و چندین خبرگزاری جهانی درباره او مطلب نوشته اند! مشهد شهر شهادت است؛ ماییم که باید الهام بخش شهادت طلبان جهان باشیم؛ ما نمی توانیم نسبت به این معجزه ای که در غزه اتفاق افتاده و کودک و پیر و جوان، اینگونه شهادت را در آغوش گرفته اند بی تفاوت باشیم! ارتباط با ساکنین غزه که خط مقدم استقامت هستند از طریق همین افراد، شدنی است، کافی است بخواهیم در این میدان باشکوهی که فراهم شده است سهیم باشیم. هر اتفاق شهری، هر اتفاق مسجدی، هر اتفاق خانگی و خانوادگی، هر اتفاقی در دانشگاه و حوزه و حجره و مغازه و... که بتواند به اینها نشان بدهد که ما به یادشان هستیم و صلابت ایستادگی شان به ما رسیده است و شهدایشان شهدای ما هستند نقشی است که ما در این معرکه ایفا می کنیم، این را دست کم نگیریم؛ آنها هستند که نباید باورشان به استقامت را در این نقطه باشکوه تاریخ، از دست بدهند و همه ما می توانیم در این قوت قلب شریک باشیم. در صفحه اینستاگرام خودم به آدرس @komeilihosain صفحات این خبرنگاران را تگ کرده ام. @komeilihosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نحن الطوفان کاری از شیرمردان انصارالله یمن درباره افتخار تحقیر اسرائیل در تصاحب کشتی @komeilihosein
چرا با تفرقه افکنی مذهبی در مشهد برخورد نمی شود؟!! یک طلبه، سال گذشته رفته و در یکی از روستاهای دور از مشهد که اکثریت جمعیت آن اهل سنت هستند مراسم گرفته و طوری عمل کرده که حساسیت ها را برانگیخته!!(البته به نقل از طرف اهل سنت) ظاهرا همه ارگانهای دارای مسوولیت مرتبط هم گفته اند با این کار مخالفیم، از امام جمعه محترم و سازمان های تبلیغی و‌.. تا امنیتی ها و... چطوری مخالفید آقایان که امسال همان فرد با حمایت های مختلف دوباره فعالیتش را شروع کرده است؟! البته این فقط یک مصداق است... چرا یک بام و دو هوا؟!؟ چرا شما که ادعایتان برای مبارزه با جریان تندروی تسنن آمریکایی جدی است و قاطع عمل میکنید، آنقدر قاطع که گاهی تر و خشک را هم با هم می سوزانید!!! پای تشیع انگلیسی که می‌رسد دستتان می لغزد؟! از قبیل این طلبه و مداح ها هنوز هم هستند که در منبرها و هیآت شأن به راحتی توهین میکنند!! چرا؟! چون مشهد به این خط کاری ندارد؟!؟؟ جریانی که ننگ سکوتشان در برابر جنایات و مظالم امروز غزه به خاطر فهم های غلط و مخرب از تشیع اصیل علوی باید تا ابد آنها را به زباله دان تاریخ می برد الان دارند راحت در این شهر فعالیت های بزرگ شهری می کنند! این چه تشیع خنده داریست که به ظلم کار ندارد؟! آقایان! یک بار تکلیف تان را مشخص کنید. شما مقلد که هستید؟! مگر می شود صبح تا شب دم از ولایت بزنید و اینگونه عمل؟!؟ وای به حال شما که قدرت انقلاب دست شماست و می ترسید و مصلحت اندیشی بیجا میکنید!! در مورد مصداق اول، متن بنده بر اساس گفتگو با دو نفر از افراد ذی مدخل در منطقه (شیعه و سنی) تنظیم شده است.ممکن است کسانی حرفهای دیگری داشته باشند که به نظرم موضوع عمومی خوبست در فضای عمومی مطرح شود. @komeilihosein
یک فعال اجتماعی فرهنگی هم در این باره به خبرنگار قدس خراسان گفت: اگر نگاهی به مشهد به خصوص در چند دهه اخیر داشته باشیم متوجه می‌شویم این شهر، مقتل و مذبح هویت به معنی واقعی کلمه است و مهم‌ترین مسئله امروز مشهد این است که آیا از مشهد مشهدی باقی مانده یا باقی خواهد ماند؟ حسین کمیلی چالش بنیادین این کلانشهر را هویت برشمرد و بیان کرد: هویت یعنی «من کیستم» و زمانی که مشهدی‌ها از خودشان این سؤال را بپرسند آیا از آن تعریف بنیادین و اصیل چیزی باقی مانده است؟ او این موضوع را متأثر از روندی دانست که به صورت خودآگاه (منفعت‌مداری) یا ناخودآگاه (از سر بی‌خردی) در چند دهه اخیر، اصل هویت را زیر سؤال برده است. این فعال فرهنگی تصریح کرد: با این اوصاف، هر کاری ولو نمادین، وقتی بهانه‌ای برای اندیشیدن دوباره درباره این پرسش که «مشهد کجاست و کجا نیست» شود، یک ضرورت است، اگر کسی با این زاویه دید به مشهد نگاه نکند یعنی نتوانسته عینک درستی داشته باشد. کمیلی در خصوص انتخاب ۱۰ دی به عنوان روز ملی مشهد یادآور شد: ۱۰دی تجلی، بروز و ظهور هویت دینی مشهد در دوره معاصر است، موضوعی که هویت دین‌گرایانه و ضدظلم این شهر (که به برکت وجود حضرت رضا(ع) و معارف رضوی اتفاق افتاده است) را تقویت کرده است؛ بنابراین فکر می‌کنم این انتخاب، انتخاب معناداری است. این کنشگر فرهنگی و اجتماعی گفت: روز ملی مشهد اگر فقط یک کار نمادین صرف باشد اثری ندارد اما اگر بهانه و فرصتی برای بازنگری در تعریف «کدام مشهد» شود و بعد به تدریج برنامه‌ریزی و اقدام‌های ایجابی برای هویت انجام شود، از نان شب برای واجب‌تر است. @komeilihosein
اول بگویم که این کار باید شروع میشد و برای شروع هم خوب بود. دم شهرداری گرم و کاش مسوولین استانی که نیامدند بگویند چرا؟!؟ اما : چند نفر جوانی که در محلات گلشهر و قلعه خیابان میشناختیم و در ماه امت همکاری کرده بودند را برای بخش نقاشی زنده مراسم معرفی کردیم. این جوان ها بخش ثابت همه مراسم بودند و به همین خاطر، ناخودآگاه ذهن من در کل مراسم، جای ساکنین غیرایرانی مشهدالرضا ع را در نشان مشهد جستجو میکرد. مراسم، چند پرده روایت هویتی از مشهد داشت‌ و از هر روایت یک شخصیت تا پایان برنامه بر روی سن باقی ماند. روایت حضرت شمش الشموس که از آن روایت، اباصلت هروی بر روی سن نشست. روایت ادب فارسی و جناب فردوسی ، روایت مقاومت و کلنل محمد تقی خان پسیان، روایت انقلاب و حضرت آیت الله شیرازی و نهایتا روایت دفاع مقدس و شهید محمود کاوه. این پنج نماد برگزیده، بخش دیگری از قاب تصویری ثابت سن مراسم دیشب را تشکیل می‌دادند. در همه روایت ها من گلشهری ها و مهاجرین را در روایت ضرب میکردم و می‌دیدم در بیشتر این روایت ها ما کنار هم بوده ایم، اصلا در بخش بزرگی که یکی بوده ایم و وقتی هم جدا شدیم باز به هم پیوسته ایم. در اکنون زندگی جاری مشهد هم که این جوانان مهاجر و مشهدی در کنار هم هستند که تصاویر شش برگزیده نشان مشهد را به تصویر می کشند. ما برای فهم واقعی از جهانشهر مشهد نیازمند تعاریف دقیق‌تری هستیم. در کدام مشهد و با کدام تعریف، همه مشهد از جمله مهاجرین و هزاران نخبه آنها نیز دیده می شوند؟! در هر حال جایشان در مراسم فاخر دیشب خالی بود. قصدم تذکر بود و لاغیر. @komeilihosein
بعد از دیدن فیلم، از پسرم پرسیدم نظرت درباره ستار چیه؟ (ستار، کاراکتر مهاجر افغانستانی فیلم است) گفت شجاع، قوی، قهرمان... این دقیقا همان گلی است که فیلم زده، همان نقطه ایست که برادران علمدار (سازندگان فیلم) شجاعانه پایش ایستاده اند، در حقیقت باید بگویم، واقعیت را همانگونه که هست روایت کرده اند و آن را سانسور نکرده اند!! واقعیت این است که بسیاری از مهاجرین ، ستاره های زندگی های روزمره ما هستند، در ورزش، در درس، در کار، در اخلاق و... گاهی ستاره اند و از ما بهترند، از بچه های ما بهترند یا هم ردیفند آیا این برای ما سخت است؟! یا طبیعی است و با آن کنار می آییم؟ علمدارها، خودشان بچه طلاب اند و شاید تجربه زیسته خودشان را به تصویر کشیده اند که در آن، واقعا همزیستی، رفاقت، کمک، ایثار، همدردی، همدلی و همراهی ایرانی و مهاجر در بسیاری از عرصه ها به چشم می‌خورد. مسافری از گانورا ازاین جهت، یک فیلم پیشتاز و گام دومی است. ایران آینده، ایران قوی، ایرانی که دارد به قله ها نزدیک می شود تولیدات متناسب با همین حال را می خواهد و این حالتی است که برادران علمدار به خوبی درک کرده اند، بدون مدارا، بدون استفاده از ظرفیت ها، بدون نگاه به مرزهای امت اسلامی فراتر از دایره تنگ مرزهای ایران، ایران قوی یک موجود تخیلی است که دائما آسیب پذیرتر خواهد شد. همت کنیم و همت کنید از این اثر مهم حمایت کنیم. همه با هم. ایرانی و مهاجر. این حمایت خودش یک عرصه تبلور همکاری است. از سامانه عماریار هم می توانید برای اکران مردمی این اثر کمک بگیرید. به روح شهییدان مزار سردار که خون شریکی ایرانی و افغانی شد صلوات. @komeilihosein
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الجرح الابوی تجدد یک کار دوست داشتنی توسط فرزندان شهدای لبنانی که در سالگرد شهادت سردار اجرا شده و درد دلی از زبان فرزندان شهدا با پدرشان با این مضمون است که با شهادت سردار، زخم شهادت تو دوباره تکرار شد بابا... @komeilihosein
چرا فعالین فرهنگی اجتماعی، عمله انتخاباتی سیاسیون می شوند؟! چرا؟! آیا دچار ارتجاع شده اند و سیاست را به اهلش!! سپرده اند؟! یا سیاست را آنقدر کثیف می دانند که فکر می کنند نزدیک نشوند بهتر است؟! تا دین شان سالم بماند!؟! یا آنقدر تجربه همراهی های ساده لوحانه با سیاسیون داشته اند که از ریسمان سیاه و سفید هم می ترسند ؟! یا آنقدر دورند از سیاست که اصلا نمی دانند چه باید بکنند؟! و اصلا اقتصائات این میدان را نمی شناسند!!! هر کدام از اینها که باشد نوعی افول در انقلابی گری است. اصلا امام آمد گفت، مسأله اصلی قدرت و سیاست است و مردم ، همه مردم باید آن را بفهمند و در آن تعیین کننده باشند. این تعریف چطور با این رفتار منفعلانه قابل جمع است؟! خوبهای فعالین فرهنگی-اجتماعی برای اینکه مطمئن باشند پایشان خیس نمی شود!! یک کارهایی برای مشارکت حداکثری می کنند! همان کارهایی که مثلا برای دعوت مردم به راهپیمایی ها می کنند!!! انگار نه انگار اینجا انتخابات است!! عرصه تنظیم قدرت است، عرصه انتخاب گری است!! کاملا خنثی کنش می کنند!!! و این ژانر هر روز دارد نیروی بیشتری می گیرد!! سیاست زدایی یعنی همین!! و خودش یک ژستی شده است!!! معاذ الله!! کنش نکردن یا اینگونه کنش کردن عملا عملگی و خواست سیاسیون است! مگر نه اینکه شماها دارید به امورات مردم در طول سال می پردازید؟! در مساجد، در هیات ها، در گروه های جهادی، در موسسات آموزشی، در مراکز مشاوره در تشکل های تربیتی در مدارس و....؟؟!؟ چطور میدان را تحلیل می کنید که تحولات جامعه ربطی به تصمیمات لایه های قدرت ندارد؟؟! احساس پوچی نمی کنید؟! یعنی فکر نمی کنید خیلی وقتها کارهایتان بیخود است؟! زور میزنید یک نفر را از یک مشکلی نجات بدهید بعد، یهو می‌بینید یک سیاستی و یک تصمیمی از آن بالا، هزاران نفر دیگر را دچار آن مشکل می کند!! این عاقلانه است؟!؟ تازه کاش اگر تقسیم کار می کردید مطمئن بودید آن طرف چه خبر است! چهار تا آدم با یک دهم عیار فرهنگی کارها کاش بین سیاسیون بود! با تقوای آنها، با علم آنها، با دلسوزی آنها! والله قابل مقایسه نیست! بترسید از این تحجر و ارتجاع! اگر عافیت طلبی باشد که هیچ!! همینقدر می فهمم که این افول انقلابی گری است و انباشت هرچه بیشتر مشکلات... در همین ماه رجب برگردیم، توبه کنیم، استغفار کنیم، جبران کنیم. بدون عجله البته، بدون دوپینگ، که گرفتار تله های سیاسیون نشویم. 🌀تنها نکته کلیدی این است که ذیل دست آنها نرویم. کم کم خودمان راههای اصولی را پیدا می کنیم. همه روشها را به گند کشیده اند و از مسیرش خارج کرده اند لذا باید بر اساس اصول بازنگری کرد. @komeilihosein
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در پروسه «پیشرفت محله»، چون محور و مسأله اصلی را «هویت» می دانیم، دغدغه ما حرکت از مهارت افزایی، آموزش و در یک کلام، «توانمندسازی فرد و خانوار» که حیطه «هویت فردی و خانوادگی» است به سمت «هویت جمعی» و «هویت محله ای» و حتی «هویت شهری محله» است. جشن هایی که با محوریت اعضای طرحهای تربیتی و آموزشی محله ولی برای عموم مخاطبین محله انجام می شوند، گامی است در این جهت که می تواند فرآیند تربیت و توانمندسازی را لااقل تا سطح هویت محلی جلو ببرد، البته باید به محتوای هویت بخشی محلی و عناصر بومی و محلی توجه کافی بشود. @ghale_khiaboon
نقدی به کنشگری سیاسی فعالین حاشیه شهر مشهد 👈اول بگویم که از حیث سلامت(تا جایی که من خبر دارم) این فعالیتها بسیار سالمتر و کم زد و بندتر از فعالیتهای شورای ائتلاف است و از این جهت بر آن، بسیار شرف دارد. 👈دوم، اصل لیست دادن فعالین حاشیه شهر که از چند دوره قبل شروع شده است، نشانه مبارک اعتماد به نفس و استقلال این عزیزان است و باید متنوع تر و قوی تر جلو برود و این نقد با همین هدف نوشته شده است. اما نقد: نقد و سوال اصلی این است که با چه منطقی، اینقدر بر حاشیه شهری بودن اعضای لیست تاکید می شود؟! حتی کسی که الان حاشیه شهر زندگی نمی کند، ولی زمانی در حاشیه شهر بوده است چرا برتری داشته باشد؟ اساسا به فکر حاشیه بودن و راهکار داشتن برای حاشیه شهر، چه ربط الزام آوری به زندگی یا اصالت حاشیه شهری دارد؟ فعال حاشیه شهر که نمی تواند مواجهه عمیقی با پدیده نابرابری داشته باشد، در کوتاه مدت و دراز مدت چه کمکی به حاشیه شهر می کند؟! از این بدتر و غیر قابل توجیه تر، مواجهه سهمیه ای با محلات حاشیه شهر است! واقعا با کدام حجت شرعی می توان یک نامزد ضعیف را به صرف اینکه باید یک محله حاشیه را راضی نگه داریم، در لیست گذاشت و اعضای لیست ها را بین محلات تقسیم کرد؟!!! اگر منطق این کار، گرفتن سهم مستضعفین و مناطق محروم از قدرت و عدالت است و تجربه ای هم در این سالها دارد که ممکن است به طور نسبی موفق قلمداد بشود، مگر این قاعده بر همه نخبگان و فعالین ساکن فعلی یا سابق حاشیه شهر قابل انطباق است ؟ با فرض مساوی بودن سایر ویژگی ها بله شاید بتوان این را پذیرفت که نامزد ساکن فعلی یا قبلی ترجیح دارد اما بدون کسب حداقل های شایستگی چطور چنین چیزی قابل قبول است؟!؟ آیا این به معنی مواجهه ساده‌انگارانه با پدیده نابرابری نیست ؟! 👈 کنش‌گران سیاسی حاشیه شهر که دلسوز و صادق هستند باید احراز کنند که در سیره عملی و نظری، کدام نامزد عمیقاً متوجه اصل عدالت است و قلبش برای مستضعفین می تپد و لذا اوست که شایسته حمایت بیشتر مستضعفین است و نقش خودشان را کمک به شایستگانی از شهر بدانند که حضورشان در مناصب، به کاهش نابرابری ها کمک خواهد کرد. امیدوارم دوستان عزیزم متن بنده را بدون حساسیت بخوانند و نقد کنند.. این متن متعرض هیچ لیست و فردی نیست و ناظر به تجربه های قبلی است. @komeilihosein
مبارکه صاحبش!! نقدی به جریان روایت پیشرفت و خطر سیاست زدایی از انتخابات!! عمده جریان روایت پیشرفت، نسبت به انتخابگری حقیقی در انتخابات، بدون حساسیت شده است!! معنای پنهان روایتی که کاری به فکر حاکم بر کشور ندارد و می گوید جمهوری اسلامی در هر حال دارد پیشرفت می کند، این است که رای شما تأیید نظام‌ است و تاثیر دیگری ندارد! من با این گزاره که کشور در خیلی عرصه ها دستاوردهای چشمگیری دارد، کاملا همدلم و معتقدم در ایران، احساس و ذهنیت عمومی، بسیار منفی تر از واقعیت است و با چشمانم دیده ام که وقتی مخاطب از دستاوردها با خبر می شود چقدر احساس خوبی به دست می آورد و یا لااقل بجای گلایه، سکوت میکند اما... اما فکر میکنم عمق کاهش مشارکت سیاسی و یا لااقل نگرانی درباره آن، برمی گردد به «آسیب دیدن نقش سیاسی مردم» و تجلی این نقش آفرینی، در انتخابات است. شاید به همین خاطر، بخشی از افراد جامعه، با شنیدن دستاوردها بگویند «مبارکه صاحبش!» و خودشان را صاحب این دستاورد ندانند!!! راز این حس چیست؟ نقش نداشتن! انتخابات عرصه تعیین کنندگی مردم است. طرف مهمتر ماجرا این است : ما در «گام دوم انقلاب»، نیاز داریم که مردم بدانند که «جریان توسعه»، که عمده این دستاوردها، حاصل آن است و در آن، اصولگراها و اصلاح طلب ها، هر دو شریک بوده اند! دیگر برای «مرحله پیشرفت» کفایت نمی کند! این دقیقا یعنی یک انتخاب مهم و اساسی. یعنی یک کنش سیاسی. دو گانه گام دوم دیگر دوگانه ساده اصولگرا-اصلاح طلب نیست. اگر منظور شما از پیشرفت، همان توسعه نیست، اتفاقا انتخابات بهترین فرصت برای تبیین این مسأله و حذر دادن مردم است که به اسم پیشرفت، در دام توسعه نیفتند.. روایت پیشرفت، مواجهه ساده سازی شده ای با پدیده ها پیدا کرده و باید مواظب سیاست زدایی باشد... این یک تذکر و دعوت به تأمل است.. @komeilihosein
برای سیف که چهار ماه پای لبتاب بود!! سیف، رفیق نخبه عراقی است. آمده بود مشهد، زنگ زد. رفتم به زیارتش. از روز هفت اکتوبر، خواب به چشم ندارد، میگوید در این چند ماه یک‌ شماره چشمهایش ضعیف تر شده! برای اینکه بتواند شبانه روزی جهاد کند، دخترانش را در شهر دیگری ثبت نام کرده و روزی چهارده ساعت پای لبتاب است. در این مدت، سه کتاب را که جمعا بیش از هزار صفحه است به اتمام رسانده. همه کارهای تحقیقاتی را خودش انجام داده، با کمک نرم افزارهای مترجم، اخبار غغغغزه را به زبان های مختلف دنبال کرده! «طوفان اقصی رسوایی عالم غربی» اسم کتاب اول اوست و دو کتاب دیگر هم در زمینه معرفی خبرنگاران و شخصیتهای اثرگذار این چندماه نوشته است. برای تکمیل بسیاری از این تحقیقات، با شخصیت های جهانی مرتبط شده و صحبت کرده! به این اکتفا نکرده و با جمعی از جوانان عراقی، حرکتی به زبان عبری در صفحات دشمنان، آغاز کرده اند و دلهای زایونییستها را لرزانده اند‌. باز هم کافی نبوده و یک سفر هم به لبنان رفته و تلاش کرده در عملیات‌های آنجا مشارکت کند که طبیعتاً محدودیت داشته است. چنان خودش را به آب و آتش زده که انگار فرزندان خودش در غغغغغزه اند؛ میگوید دائم چشممان اشک است. مجاهدت حقیقی سیف شرمنده ام کرد که چقدر امکان برای تلاش و فعالیت و مجاهدت وجود دارد ‌و‌داشته و مثل من خودمان را مشغول حداقل های رفع تکلیفی کردیم. آدم حواس جمعی است و دلیل این اهمیت را بخوبی میفهمد بجز اینکه انسانیت او زنده و زلال است و ازرنج مسلمان خواب ندارد؛ میگفت، این حادثه می تواند شروع شکست اساسی تمدن غربی باشد و پایان غرب یعنی آغاز شرق ... @komeilihosein