D1736894T14455165(Web)-mc.mp3
4.47M
⛰️پسر سنگ تراش می خواست به روحِ کوهستان، کمک کند تا ثروتمند شود.
🧑🏻🦱در زمانه های قدیم سنگتراشی بود که هر روز با پسرش تخته سنگها را می تراشیدند.
🔎موضوعات قصه
#سنگتراشی
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737095T13811861(Web)-mc.mp3
4.73M
🐝زنبور قصه ی ما برای خوردن شهد گل ها بین گل ها رفته بود که ناگهان صدایی شنید.
🏞در یک باغ پر از گل، کندوی زنبوری قرار داشت.
🌷 زنبورها هر روز صبح با طلوع خورشید به باغ می رفتند تا شیره ی گل ها را بنوشند و از آن ها عسل درست کنند.
🔎موضوعات قصه
#زنبور
#مورچه
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737095T14287721(Web)-mc-mc.mp3
4.49M
🐚صدفی دلش می خواست زود پرواز کردن را یاد بگیرد.
🕊️روی یک درخت لانه ای بود که پرنده ای روی آن زندگی می کرد.
🐥 پرنده به تازگی صاحب سه بچه شده بود. اسم بچه های او صدفی و خاکستری و طلا بود.
🔎موضوعات قصه
#پرواز
#پرنده
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س) 🏴
🔸🕊 #نماهنگ عطر یاس 🕊🔸
▪️با صدای امیرحسین کاکازاده
▪️همخوان کودک مهدی سلیمانی
🖤 هزار ساله کوچهها
🥀 پُر میشه از عطر یاس
🖤 امّا مکان اون گل
🥀 مونده هنوز ناشناس
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736962T14490698(Web)-mc.mp3
3.91M
🦷دندان مصنوعی پیرزن از دهانش به بیرون پرتاب شد و شروع کرد به گاز گرفتن دیگران.
😨دندان مصنوعی لثه های پیرزن را اذیت می کرد.
👅یک روز عطسه ای کرد و دندان های مصنوعی او از دهانش به بیرون پرتاب شد و رفت توی حیاط.
🔎موضوعات قصه
#دندان
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736565T15226131(Web)-mc.mp3
4.53M
🧔🏻♂مرد عارفی در شیراز بود که او را درویش دانا دل می گفتند.
🚶♂دانادل زودتر از قافله ی حاجی ها به راه افتاد.
🥷دانادل پیش از نوروز راهی شده بود اما از بخت بد در راه به دزدان رسید.
🔎موضوعات قصه
#پرنده
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736564T15425274(Web)-mc.mp3
2.25M
🦂سنگ پشتی و عقربی بسیار با هم دوست بودند تا این که در وطن شان اتفاق بدی افتاد.
دو دوست با هم از وطن بیرون رفتند. آنها به آبی رسیدند.
⛲ اما عقرب از این که نمی توانست از آب رد شود بسیار نگران شد.
🐢سنگ پشت به او دلگرمی داد و گفت بر پشت من سوار شو و از چیزی نترس.
🔎موضوعات قصه
#نیش
#دوستی
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737041T15463146(Web)-mc.mp3
1.81M
🦆اردکی جوان در باغی زندگی می کرد. در باغ دریاچه ای بود که ماهی بسیاری داشت.
🐟اردک شنیده بود که گوشت ماهی بسیار خوشمزه است. در یک شب مهتابی که عکس ماه در آب افتاده بود. اردک فکر کرد که ماهی است.
🔎موضوعات قصه
#اردک
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736564T14393546(Web)-mc.mp3
1.45M
🧔🏻♂مردی پارسا بود که بسیار دیگران را نصیحت می کرد.
🙂او چون قصد و غرضی در نصیحت کردن نداشت همه نصیحت های او را می پذیرفتند.
🐺روزی مرد نیکوکار گرگی را دید که بدجنسی از نگاه کردنش معلوم بود.
🔎موضوعات قصه
#گرگ
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737041T15487295(Web)-mc.mp3
3.05M
🏞باغبانی خوش سلیقه باغی سبز و خرم داشت. او بسیار پر انرژی بود و برای همین دوستانش به او پیر زنده دل می گفتند.
🌹پیر زنده دل در باغش گل سرخی داشت که خیلی دوستش داشت.
🔎موضوعات قصه
#بلبل
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
هدایت شده از ایران صدا
👦 #معرفی_پایگاه_کودک
📌 داستانی زیبا در مورد آلودگی هوا را می توانید در پایگاه کودک ایرانصدا بشنوید👇
🌐 B2n.ir/h96106
🔈🇮🇷 ایران صدا یک دنیای بزرگ شنیدنی
🆔 @iranseda
D1737095T15589244(Web)-mc.mp3
1.47M
🧔🏻♂مردی شکمش درد گرفت. پیش طبیب رفت.
👨🏻⚕طبیب او را معاینه کرد و از خوراکش پرسید.
🤔طبیب از مریض پرسید آیا دل درد تو سابقه هم داشته؟ گفت: نه.
طبیب گفت ایا چیزی خورده ای؟
مریض گفت: فقط نان سوخته خورده ام. مزه ی زغال داشت.
👁️طبیب دارویی را که نور چشم را زیاد می کند در چشم او ریخت. مریض عصبانی شد ...
🔎موضوعات قصه
#بیماری
#طبیب
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737216T14147106(Web)-mc (۱).mp3
10.39M
🕷️جرج، عنکبوت کوچولو، از آدم ها می ترسید.
🛌عنکبوت کوچولو در تختش خوابید اما خواب بدی دید.
😣جرج همیشه خیالبافی می کرد. او آدم ها را دوست نداشت. از آنها می ترسید.
🔎موضوعات قصه
#عنکبوت
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737215T14781342(Web)-mc.mp3
2.94M
👨🏻بازرگانی کارش فروش روغن بود. در همسایگی اش مرد فقیری خانه داشت.
👳🏻♂گاهی بازرگان کمی روغن به همسایه ی فقیرش می داد. مرد درویش هم فکر می کرد که او به همه ی همسایه ها روغن می دهد بنابراین قبول می کرد.
🔎موضوعات قصه
#خیال_بافی
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda