🧔🏻‍♂اسکندر در طی لشگرکشی به کوهستانی آرام رسید. 🏞اسکندر، از مردم آنجا خواست تا برای عبور از کوه به او کمک کنند اما مردم جلوی اسکندر را گرفتند و از او خواستند تا از عبور از کوهستان منصرف شود. 🐉مردم به اسکندر گفتند که در کوهستان، اژدهایی سیاه وجود دارد که از دهانش آتش بیرون می زند ... 🔎موضوعات قصه #اژدها #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

جوجه اردک🐥 #کاردستی 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🚂این یک کتاب شعره که در قالب شعر و تصویر با قطار و ماشین و خیلی چیزها آشنا می‌شی. 🔎موضوعات قصه #وسایل_نقلیه #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🦆امروز هم یکی از روزهای شاد برای اردک کوچولو است. 🐸ولی یهو یه اتفاق می افته. یه قورباغه از راه می رسه و ناگهان می پره وسط آبگیر. 😞اولش جوجه اردک دلش نمی خواد باهاش بازی کنه ... 🔎موضوعات قصه #اردک #قورباغه #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🧔🏻‍♂در روزگاران دور مرد حکیمی به نام لقمان زندگی می‌کرد. 😒 در آن دوران افراد ثروتمند بعضی از مردم را به‌عنوان برده به خدمت می‌گرفتند. 👨🏻‍🦱 یک روز شخصی که لقمان را نمی‌شناخت به سمتش رفت و گفت: ... . 🔎موضوعات قصه #لقمان #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

کاردستی زنبور با بادکنک 🐝🐝 #کاردستی 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🧔🏻‍♂پدر خانواده، کشاورز بود و چندان ثروتی نداشت.او دختری داشت به نام گلنار 🧕🏻گلنار، دختر زرنگی بود و بیشتر کارهای خانه را انجام می داد. 👴🏻روزی مرادخان که پیرمردی بداخلاق و طمعکار بود از راه رسید تا طلبش را از خانواده بگیرد. دختر نگران شده بود. 🔎موضوعات قصه #دختر #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

👨🏻روزی مردی کوزه های گِلی اش را سوار بر گاری کرده بود و از کنار دشتی می گذشت. 🏺 ناگهان یکی از کوزه ها از روی گاری سُر خورد. کوزه قِل خورد و وسط دشت ایستاد. 🪰 در همان موقع مگسی از آنجا می گذشت که کوزه زیبا را دید و با خود گفت که این خانه زیبا.... 🔎موضوعات قصه #خانه #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

👳🏻‍♂در یک روستای کوچک، مرد فقیری به تنهایی زندگی می‌کرد و همیشه در جست و جوی خوشبختی بود. 👵🏻 روزی پیرزنی از آن روستا می‌گذشت. مرد فقیر به او کمک کرد و پیرزن به عنوان تشکر، هدیه‌ای به مرد داد تا خوشبختی را به دست آورد. مرد فقیر هدیه را پذیرفت و.. 🔎موضوعات قصه #سفر #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

کاردستی تغییر فصل ها🌳🌳 #کاردستی 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

👫زن و مرد فقیری در زمانهای قدیم زندگی می کردند. 🧔🏻‍♂مرد که خیلی خوش شانس بود به همسرش گفت: امروز به کاخ شاه می روم تا از او کمک بگیرم. 🏰مرد، سه روز به کاخ شاه می رود اما نگهبان ها او را راه ندادند. 🤴🏻بالاخره شاه دستور می دهد تا به او اجازه ی وارد شدن بدهند. 🔎موضوعات قصه #شانس #پیشگویی #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🧑🏻‍🦲یکی بود، یکی نبود. در زمان‌های قدیم «حسن کچل» و مادر پیرش در سرزمین دوری با هم زندگی می‌کردن. 🦌یه روز حسن کچل با دوست‌هاش توی جنگل بازی می‌کردن. چشم اونا به یه بچه‌‌آهوی زیبا افتاد که داشت گریه می‌کرد... . 🔎موضوعات قصه #اهو #حسن_کچل #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🧔🏻‍♂مردی زنی شکمو داشت. مرد هر چه خوراکی به خانه می آورد، زن آن را در مدت کمی تمام می کرد. 👩🏻مرد از پرخوری زن خسته شده بود. 🍖روزی مرد، نیم من ( تقریبا یک کیلو و نیم )گوشت خرید تا زنش برای میهمانان آبگوشت درست کند... 🔎موضوعات قصه #گربه #گوشت #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

کاردستی‌ هلیکوپتر 🚁🚁 #کاردستی 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda