eitaa logo
رسانه کودک ایران صدا
2.3هزار دنبال‌کننده
26 عکس
440 ویدیو
1 فایل
کانال رسمی رسانه کودک ایران صدا سرگرمیهای جذاب و آموزنده تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست. دنیای قصه، شعر و ترانه، کتاب گویا با اجرای چهره ها و هنرمندان ملی . iranseda.ir" rel="nofollow" target="_blank">kids.iranseda.ir دریافت اپلیکیشن از: iranseda.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
D1736436T14268646(Web)-mc.mp3
9.15M
🧔🏻‍♂انوشیروان، پادشاه ایران وزیری داشت به نام بزرگمهر. او دستور داده بود تا طنابی که سرش زنگوله ای داشت را دم در دادگاه قرار دهند تا اگر کسی شکایتی داشت؛ 🔔طناب را بکشد؛ زنگوله به صدا در بیاید و قاضی متوجه شکایت مردم بشود. 🔎موضوعات قصه: 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1736558T15128834(Web)-mc.mp3
5.39M
🏞در جنگلی زیبا گروهی از حیوانات زندگی می کردند. 🦁 ولی شیری زورمند و ظالم هم در نزدیکی جنگل خانه داشت. 😥شیر ظالم در نزدیکی جنگل کمین کرده بود و هر روز یکی از حیوانات را می درید و می خورد. 🔎موضوعات قصه: 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1736564T14168373(Web)-mc.mp3
4.62M
🌳شیر مهربانی بود که دریک جنگل حکمرانی می کرد. 🦁 این شیر برخلاف بقیه شیرها گیاهخوار بود و بسیار با حیوانات مهربان بود. 🐪 روزی شتری که راه خودش را گم کرده بود از جنگل سر درآورد. 🔎موضوعات قصه: 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1738523T13942152(Web)-mc.mp3
3.06M
🎮مریم می‌خواست به خانه‌ی حنانه بیاید.حنانه خیلی نگران بود، چون فکر می‌کرد که مریم اسباب‌بازی‌های او را خراب می‌کند؛ 🎎 اما مریم با یک عروسک موطلایی به خانه‌ی حنانه آمد و شروع کرد به بازی. 🔎موضوعات قصه: 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1736513T14014100(Web)-mc.mp3
5.16M
👩🏻‍🦳قدیم ها پیرزنی زندگی می کرد که قد کوتاهی داشت و بسیار مهربان بود. 🔎موضوعات قصه: 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737096T14225180(Web)-mc.mp3
2.91M
🧔🏻مرد بازرگان تصمیم گرفت تا همه افراد فقیر را به جشن بزرگش دعوت کند. 👳🏻‍♂در زمانهای قدیم در شهری کوچک مرد بازرگانی زندگی می کرد. 🔎موضوعات قصه: 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1738924T13038778(Web)-mc.mp3
5.9M
🥰مجموعه کتاب های ۱۴ معصوم مهربان که برای گروه سنی کودک و نوجوان نوشته شده اند در چهارده جلد جداگانه منتشر شده اند. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1738130T15974782(Web) (1)-mc.mp3
6.11M
🖤مام باقر (علیه السلام) امام پنجم شیعیان است. 😞امام باقر (ع) به‌‌سختی کار می‌‌کرد و در جلسات بحث و گفت‌‌و‌‌گو شرکت می‌‌کرد. ☺️این امام با لقب باقرالعلوم، یعنی شکافنده ی علم‌‌‌ها، مشهور است. در این کتاب گویا، درباره‌‌‌‌ی زندگی و شخصیت این امام سخن می‌‌گوییم. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737982T12513740(Web)-mc.mp3
3.74M
🌳🌲هدی و عزیزجون به شمال ایران سفر کرده‌‌ن. هدی کنار دریا نشسته و ناگهان، یه کتری کوچولو شبیه چراغ جادو توی آب می‌‌‌بینه. هدی با خنده به عزیزجون می‌‌گه: «ای کاش! این کتری هم مثل چراغ جادوی توی قصه‌‌ها می‌‌تونست آرزوی من رو برآورده کنه!» 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737991T15817320(Web)-mc.mp3
3.24M
🌸مریم کوچولو داشت با عروسکاش بازی می کرد. مادرش چادرش رو سرش کرد و گفت: «مریم جون! پاشو بریم.» مریم گفت: «کجا مادر؟» مادرش گفت: «همون جایی که قول داده بودم و خیلی دوست داری بری.» مریم از جاش پرید و باخوشحالی گفت: «فهمیدم مادر، حرم.» بعدش... 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1736956T13917139(Web)-mc.mp3
13.58M
🗿 ابراهیم پدرش را در کودکی از دست داد و سرپرستی اش را آذر، عمویش به عهده گرفت. آذر بت تراش بود، اما ابراهیم از بت ها دوری می کرد. 👑 در شهر بابل پادشاهی بنام نمرود حکومت می کرد، او معبد بزرگ و بسار مجللی درست کرده بود که محل عبادت مردم بابل بود. 😞 مردم شهر مجسمه هایی از سنگ و چوب درست می کردند و در این معبد بزرگ می گذاشتند و هر روز برای عبادت و پرستش در مقابل این مجسمه ها زانو می زدند و سجده می کردند. 🔎موضوعات_قصه: 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1736709T15543720(Web)-mc.mp3
4.42M
🕋 پدر و مادر ریحانه کوچولو به سفر حج رفته بودند. ریحانه کوچولو خانه ی مادربزرگش بود. 🌠هر شب یک نفر برای او قصه می گفت. یک شب، مادربزرگ. یک شب، پدربزرگ. یک شب هم عمه جان. شب عید قربان شده بود ... 🔎موضوعات قصه: 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda