D1737305T14245384(Web)-mc.mp3
4.66M
👧🏻ریحانه دختر درستکار و راستگویی بود.یک روز وقتی مریم و ریحانه داشتند عکس های آلبوم را نگاه می کردند که گلدان مادربزرگ را شکستند. 👵🏻مادربزرگ متوجه شد و از ریحانه پرسید که چه کسی گلدان را شکسته است؟ ریحانه گفت؟ گلدان را مریم شکسته است ...
🔎موضوعات قصه
#دهه_فاطمیه
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1738708T16326003(Web)-mc.mp3
2.78M
👴🏻پیرمرد رو هرروز توی صف نونوایی میدیدم.
🤔برام سؤال بود پیرمرد چرا هرروز اینهمه نون میخره.
👨🏻از بابا پرسیدم و اون گفت: برای اربابش میخره، اون خدمتکاره.
این واژهها برام غریب بود.
بچهها شما میدونید به کی میگن ارباب؟
❓از بابا پرسیدم: شما تا حالا خدمتکار بودید؟
بابا گفت: ... .
🔎موضوعات قصه
#دهه_فاطمیه
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1739078T13667141(Web)-mc.mp3
1.7M
🖤ای دلیل خلقت ما همه
مهر مادریت توی قلبمه
گردنم تو خیلی حق داری
🏴ای مادرم فاطمه فاطمه
یه نگاه کن به حالم که دل من شکستهتو قنوتت دعا کن با همون دستای خسته
🔎موضوعات قصه
#دهه_فاطمیه
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1739076T10531171(Web)-mc.mp3
4.38M
👧🏻هدی و عزیز جون رفتن سفر و توی ساحل دریای خلیج فارس لب دریا نشستن و به دریا نگاه می کنن....
🏞 اونا میخواستن با هم توی ساحل قدم بزنن که عزیز جون گفت ممکنه سفره ماهی ها و خرچنگ ها توی ساحل باشن و خطر آفرین باشن ...
🔎موضوعات قصه
#سفره_ماهی
#سرزمین_اسرار_آمیز
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/w41190
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1737691T15444580(Web)-mc.mp3
5.86M
🐦مامان کلاغه صاحب یک جوجه شده بود . روزها گذشت و جوجه کلاغ کمی بزرگتر شد .
🐤یک روز که ننه کلاغه برای آوردن غذا بیرون میرفت به جوجه اش گفت : عزیزم تو هنوز پرواز کردن بلد نیستی نکنه وقتی من خونه نیستم از لانه بیرون بپری.
🔎موضوعات قصه
#کلاغ
#سرزمین_اسرار_آمیز
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/w41190
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1739078T14100196(Web)-mc.mp3
3.7M
🐧یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. یه پنگوئن کوچولو بود که هیچوقت صبحونه نمیخورد.
🐻 یه روز مه پنگوئن کوچولو و دوستش خرس قطبی با هم در حال بازی و دویدن بودن، پنگوئن کوچولو حالش بد شد…
🔎موضوعات قصه:
#پنگوئن
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda