eitaa logo
رسانه کودک ایران صدا
2.2هزار دنبال‌کننده
26 عکس
439 ویدیو
1 فایل
کانال رسمی رسانه کودک ایران صدا سرگرمیهای جذاب و آموزنده تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست. دنیای قصه، شعر و ترانه، کتاب گویا با اجرای چهره ها و هنرمندان ملی . iranseda.ir" rel="nofollow" target="_blank">kids.iranseda.ir دریافت اپلیکیشن از: iranseda.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
D1737125T14099768(Web)-mc.mp3
4.71M
در زمان های قدیم پادشاه پیری عمرش به پایان رسید و پسرش به جای آن بر تخت سلطنت نشست. پسر از مرگ پدرش بسیار ناراحت بود به همین دلیل در اتاقش می نشست و به اداره مملکت کاری نداشت. این رفتار پادشاه باعث شد تا اطرافیانش تصمیم جدیدی برای اداره.... این داستان با زبانی ساده و روان به اهمیت عقل و استفاده از آن در کارها اشاره می کند. * داستان «پادشاه عاقل» از قصه های کشور مالزی است. 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/w64732 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
D1738533T13891298(Web)-mc.mp3
2.94M
🍗پادشاهی بود که به خوردن غذاهای خوشمزه عادت داشت. 👨‍🍳آشپزها هر روز برای او غذاهای گوناگون می‌پختند... بهتره ادامه‌‌ی داستان رو بشنوید. 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/r68890 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
D1736893T16656026(Web)-mc (۱).mp3
4.91M
🤴🏻در دوران قدیم پادشاهی زندگی می کرد که رابطه ی خوبی با مردم نداشت. 😄روزی پادشاه روی تختش تکیه داده بود و با اطرافیانش بلند بلند می خندید. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
D1738407T14899782(Web)-mc.mp3
4.69M
👑پادشاه که بهره‌ای از خرد و آگاهی نداشت، شنیده بود که دیدن افراد زشت‌رو برای انسان خوب نیست. 🤴🏻پادشاه در یکی از گشت‌وگذارهایش، پیرمرد زشت‌رویی را دید و زود دستور داد تا همراهانش او را از آنجا دور کنند. 💂‍♀وزیر دلیل این کار را از پادشاه پرسید و او گفت که دیدن زشت‌‌رویان برای انسان خوب نیست و باعث ناراحتی می‌شود. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
D1737877T14185434(Web)-mc.mp3
6.25M
🤴🏻گفته اند در روزگاران دور پادشاهی بود که بچه دار نمی شد. 👦🏻سال ها گذشت تا این پادشاه صاحب فرزند پسری شد. 🥰پادشاه بسیار خوشحال و شادمان بود و دلش می خواست همه ی مردم سرزمین اش از فرزند دار شدن اش با خبر بشن و درشادی او شریک باشه. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
D1738452T14471857(Web)-mc.mp3
5.34M
🤴🏻پادشاه حکایت ما بچه‌دار نمی‌شد و باید برای جانشین خود کسی را انتخاب می‌‌‌کرد. 🤔پادشاه یک روز درباریان رو دور خودش جمع می‌‌‌کنه تا رازی رو به اونها بگه. 😞او به همه می‌گه که این راز باید سربه‌مُهر بمونه و به گوش کسی نرسه. پادشاه به همه گفت که چون بچه‌دار نمی‌شه، باید جانشینی انتخاب کنه... . 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
D1737007T16183667(Web)-mc.mp3
4.16M
🤴🏻روزگاری پیش پادشاهی بود که هروقت کسی می‌خواست او را ببیند و با او حرف بزند، اطرافیانش نمی‌گذاشتند. 😡 کم‌کم مردم از این موضوع ناراضی شدند و اعتراض کردند. 😟 پادشاه از صدای اعتراض مردم سخت به وحشت افتاد و ترسید؛ به همین دلیل از وزیرش خواست تا.... 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
D1738073T16103312(Web)-mc.mp3
5.98M
🤴🏻روزی روزگاری در زمان های قدیم حاکمی زندگی می کرد که خیلی شکار کردن رو دوست داشت. 🍗 این حاکم هر چند روز یک بار خدمتکارانش رو جمع می کرد و راهی کوه دشت و دمن می شدند تا بلکه شکاری گیرشون بیاد و آتشی برپا کنند و کبابی بخورند و خوش باشند. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
D1737443T17590028(Web)-mc.mp3
2.9M
🐇پادشاهی بود که عاشق حیوانات بود و نزدیکانش فکر می کردند پادشاه حیوانات رو از اطرافیانش بیشتر دوست داره. 🦜پادشاه پرنده ی بازی را از زمان جوجه بودنش بزرگ کرد و بسیار به این پرنده وابسته شد. 🗡️ روزی پادشاه تصمیم گرفت برای شکار به دشت برود و پرنده اش را هم با خود برد. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
D1736986T15724949(Web)-mc.mp3
2.99M
♟پادشاهی بود که به بازی شطرنج علاقه زیادی داشت. 🤡 در هر فرصتی، با دلقکش شطرنج بازی می‌کرد. روزی دلقک در این بازی، پادشاه را «مات» کرد و برنده شد. در آن زمان هر کسی که برنده می‌شد، می‌گفت: «شَه شَه». اما شاه از پیروزی دلقک عصبانی شده بود و.... 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
D1737864T16537185(Web)-mc.mp3
6.25M
🤴🏻در روزگاران دور پادشاهی بود که بچه دار نمی شد. سال ها گذشت تا این پادشاه صاحب فرزند پسری شد. 🥰پادشاه بسیار خوشحال و شادمان بود و دلش می خواست همه ی مردم سرزمین اش از فرزند دار شدن اش با خبر بشن و درشادی او شریک باشن. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
D1738500T14215098(Web)-mc.mp3
5.5M
🤴🏻در سال‌های خیلی دور پادشاه جوانی زندگی می‌کرد که عاشق اسب‌سواری بود و اسب‌های زیادی داشت، اما از بین تمام اسب‌ها یکی‌ رو بیشتر دوست داشت و همیشه سوار بر اون اسب به شکار می‌رفت؛ تا اینکه یک روز ... 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
D1738361T15226970(Web)-mc.mp3
5.75M
🤴🏻ندیمِ پادشاه مردی باتجربه و سرد و گرم چشیده بود. او هرگز دروغ نمی‌‌‌گفت. 🐓یک روز ندیمِ پادشاه در جمع یاران شاه گفت که در یکی از سفرهایش مرغی را دیده که آتش می‌‌خورد. 🔥 حاضران از این سخن تعجب کردند. آن‌‌ها باهم حرف زدند و کم‌‌‌کم به این نتیجه رسیدند که مرغ آتش‌‌‌خوار اصلاً وجود ندارد. ندیم خیلی ناراحت شد و تصمیم گرفت تا درستیِ حرفش را اثبات کند... . 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
D1738236T15086449(Web)-mc.mp3
5.11M
🤴🏻روزگاری پیش از این، در سرزمینی دور، پادشاهی زندگی می‌کرد. 😍 او روزگارش را فقط به خوش‌گذرانی می‌گذراند. 😞پادشاه اصلاً از حال و روز مردمش آگاه نبود. 🏞 او چند روز در هفته به صحرا می‌رفت و حیوانات بی‌گناه را برای تفریحش می‌کشت... 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
D1737877T14185434(Web)-mc.mp3
6.25M
🤴🏻گفته اند در روزگاران دور پادشاهی بود که بچه دار نمی شد. 👦🏻سال ها گذشت تا این پادشاه صاحب فرزند پسری شد. 🥰پادشاه بسیار خوشحال و شادمان بود و دلش می خواست همه ی مردم سرزمین اش از فرزند دار شدن اش با خبر بشن و درشادی او شریک باشه. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
D1738041T13738138(Web)-mc.mp3
4.74M
👑زمانی در سرزمین میانه شهری بنام اِرِبور قرار داشت، که مرکز حکومت بزرگترین پادشاه دورف‌ها بود. 🏞️ این شهر در دامنه کوهستانِ تنها قرار داشت، این کوهستان پر بود از معادن طلا و یاقوت و چیزهای با ارزش دیگه. 🔎موضوعات قصه 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/w41190 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
D1738533T13891298(Web)-mc.mp3
2.94M
🍗پادشاهی بود که به خوردن غذاهای خوشمزه عادت داشت. 👨‍🍳آشپزها هر روز برای او غذاهای گوناگون می‌پختند... بهتره ادامه‌‌ی داستان رو بشنوید. 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/r68890 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
D1737877T13653750(Web)-mc.mp3
5.91M
🤴🏻در زمان های گذشته، پادشاهی تصمیم گرفت تخته سنگی را در وسط جاده قرار دهد اون خودش رو در همان اطراف مخفی کرد تا واکنش مردم را ببیند 👳🏻‍♂بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تفاوت از کنار تخته سنگ گذشتند. بسیاری هم غرولند می کردند که این چه شهری است که نظم ندارد. حاکم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است و با وجود این هیچ کس تخته سنگ را از وسط بر نمی داشت. 🔎موضوعات قصه 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/w41190 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda