🌸 پدر بزرگ
دیشب پدربزرگم
آمد به خانه ی ما
باز او مرا بغل کرد
بوسید صورتم را
مادر برای او زود
یک چای تازه آورد
او خسته بود و پایش
انگار درد میکرد
با خنده باز از من
پرسید : در چه حالی؟
کردم تشکر از او
گفتم که: خوب عالی
در دست پیر او بود
باز آن عصای زیبا
خندید و قلقلک داد
با آن عصا دلم را
📎 #شعر_کودکانه
📎 #پدر_بزرگ
📎 #صله_رحم
📎 #شعر
🔸 https://btid.org/fa/koodak
کودک شاد🍀
🌱https://eitaa.com/koudakshad