eitaa logo
کودکانه
46.6هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4.6هزار ویدیو
324 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با یه لیوان یک بار مصرف ( دور ریزها ) و منبع نور بچه ها رو سرگرم کنید🔦💡 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔹کودک تا قبل از سه سالگی، وسایلش را مانند اعضای بدنش می‌داند. و هرگز نمی‌پذیرد دیگران را سهیم کند و نباید از او انتظار داشت دستش یا پایش را به کسی بدهد!! 👈تا سه سالگی به او نگویید: این  کوچیکه ، توپت را بهش بده!! 👈 پس کودک اگر تمایل داشت، وسایلش را به دیگران میدهد وگرنه او را مجبور نکنید. و در چنین مواردی حواس بچه کوچکتر را پرت کنید. ✅ این یکی از دلایلی‌ است که می‌گوییم کودک پس از سه سالگی وارد مهد شود. 🔹حدود چهار سالگی می‌تواند وسایلی که مربوط به خودش نیست، ولی اجازه استفاده از آنها را دارد، با دیگران به اشتراک بگذارد. ( مثل تلویزیون، تلفن) 🔹در پنج سالگی علاقه به اشتراک گذاشتن پیدا میکند، و اسباب بازی‌هایش را به دوستانش می‌دهد. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقویت حفظ تعادل و بالا بردن تمرکز 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
42.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کارتون زیبای مینا و دوستان 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
قصه ما بسر رسید حسنی به خونش نرسید(قسمت اول) - @mer30tv.mp3
5.79M
قصه ما به سر رسد حسنی به خونش نرسید قسمت اول 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از قاصدک
🛑 فروشگاه محصولات ارگانیک 🛑 ⭕️ ما اینجاییم تا با قیمت عالی و با کیفیت برتر محصولات را در اختیارتان بگذاریم. ✴️ - انواع گیاهان دارویی ✴️ - انواع شیره ✴️ - روغن های درمانی ✴️ - لوازم آرایشی و بهداشتی ✴️ - انواع شامپوهای طبیعی ✴️. انواع سرکه های طبیعی ✴️. انواع دمنوش های طبیعی ✴️. انواع صابون های طبیعی ✴️. انواع لیف و کفی های طبیعی ✴️.کپسول لاغری بدون عوارض ✴️. انواع مام های طبیعی ✴️. انواع عطرهای طبیعی و کلی محصولات دیگه... 😍 🟢این کانال و محصولات ارگانیک رو براتون پیدا کردم از دستش ندید😍👇🏻 ‎‌‌‎‌ ≪ ⚜️ ✿ ⚜️ ≫ https://eitaa.com/joinchat/1039925254C2a29e59c9b ≪ ⚜️ ✿ ⚜️ ≫ @mahsulpak
اگر امروز را خوب زندگی کنی همه ی دیروزهایت به خاطره ای خوش و فرداهایت به امیدتبدیل خواهدشد سلام صبحتون بخیر✨ 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️مجموعه 🔸️این قسمت عینک 🌸سلام خدای مهربون 🌱منو ببین، من عینکم 🌸رو دسته‌هام دو تا پیچه 🌱لق می زنن شُلَن یه کم 🌸صاحب من یه آدمه 🌱گوش‌هاشو محکم می‌گیرم 🌸تا پرت نشم روی زمین 🌱بشکنم و زود بمیرم 🌸خداجونم کاش آدمه 🌱غصه‌هامو کم بکنه 🌸به بچه پیچ گوشتی بده 🌱پیچ‌هامو محکم بکنه 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌼حضرت یوسف برادرها که می‌دانستند حضرت یعقوب به هیچ عنوان راضی به دوری از بنیامین نمی شود نگاهی به همدیگر انداختند و یکی از آن‌ها گفت: -گرچه آوردن بنیامین سخت است اما ما با پدرمون صحبت می‌کنیم و سعی می‌کنیم او را راضی کنیم. حضرت یوسف بدون آن که برادرهایش بفهمند از مامورها خواست تا پولی را که برادرهایش به خاطر گندم‌ها داده اند در گونی‌هایشان بگذارد. حضرت یوسف برای این کارش دلیل‌های زیادی داشت. برادرهای حضرت یوسف به شهر خودشان برگشتند و همه چیز را برای حضرت یعقوب تعریف کردند. یکی از آن‌ها گفت: -عزیز مصر گفته، اگه برادرتون بنیامین هم اومده بود سهم بیشتری داشت. یکی دیگر از آن‌ها گفت: -دفعه ی بعدی هم اگه رفتیم و بنیامین نبود عزیز مصر به ما هیچ سهم گندم نمی دهد. حضرت یعقوب یک دفعه ناراحت شد و گفت: -نه، شاید شما فراموش کرده باشین اما من هیچ وقت مسئله ی یوسف را فراموش نمی کنم. من سال‌ها پیش به شما اطمینان کرده بودم چه طور انتظار دارین که بنیامین رو هم به شما بسپارم. حضرت یعقوب آهی کشید و گفت: -به هر حال این خداست که بهترین نگهبان و حافظ است. او مهربان تر از هر کسی است. برادرها وقتی دیدند که حضرت یعقوب به شدت ناراحت شده است. ترجیح دادند فعلا در این مورد صحبتی نکنند. آن‌ها وقتی بارها را باز کردند و وقتی پول‌های خودشان را دیدند تعجب کردند و کیسه ی سکه‌ها را به دست گرفتند و با عجله به اتاق پدرشان رفتند. حضرت یعقوب گفت: -باز چه شده؟ برادر بزرگتر گفت: -پدر، عزیز مصر آن قدر بزرگوار است که در این قحطی و خشک سالی هم مواد غذایی به ما داده و هم پولمان را به ما برگردانده. آن هم طوری که نفهمیم و شرمنده نشیم. اجازه بده که دفعه ی بعدی بنیامین هم با ما بیاد. ما مجبوریم ، خانواده‌هامون گرسنه اند. حضرت یعقوب اصلا راضی به این کار نبود. آن‌ها اصرار کردند و حضرت یعقوب گفت: -من هرگز اجازه نمی دم بنیامین با شما بیاد. فقط به یه شرط می‌ذارم بیاد شما باید یک وثیقه ی الهی برای من بذارید چیزی که اعتماد و اطمینان من رو به خودتون جلب کنه. منظور حضرت یعقوب از وثیقه ی الهی عهد و سوگند به نام الله بود. برادرهای حضرت یوسف این شرط را پذیرفتند و دفعه ی بعدی وقتی می‌خواستند با بنیامین بروند وقتی داشتند وثیقه ی الهی را می‌گذاشتند حضرت یعقوب گفت: -خدا نسبت به آن چه می‌گیم آگاه است. ای فرزندانم، از یک در وارد دروازه‌های مصر نشین و از درهای مختلف وارد بشین. حضرت یعقوب می‌خواست توجه مامورهای حکومتی نسبت به برادرها جلب نشود. وقتی برادرهای حضرت یوسف به مصر سفر کردند، بنیامین هم با آن‌ها بود و دربان‌ها هر کدام ورود آن‌ها را جداگانه اطلاع داده بودند. حضرت یوسف دوباره آن‌ها را مهمان خود کرد. وقتی قرار بود هر کدام دور میز بنشینند. حضرت یوسف گفت: -هر کدام از برادرها که از یک مادر هستین کنار هم بشینین. همه کنار هم نشستند اما بنیامین که با حضرت یوسف از یک مادر بود تنها نشست و با ناراحتی گفت: -اگه یوسف برادرم این جا بود. الان کنار من می‌نشست. قلب حضرت یوسف فشرده شد و گفت: -اشکالی نداره برای این که ناراحت و تنها نباشی بلند شو بیا کنار من بشین. وقتی آن‌ها کنار هم نشستند مدتی نگذشت که حضرت یوسف گفت:... ... 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
لوبیا در کنترل قند خون و سیر نگه داشتن شما برای مدت طولانی مفید می باشد پس افرادی که دچار مشکلات قند خون و اضافه وزن هستند موثر بوده است . 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
⚠️ مراقب باشيد تنبيه كردن زياد، اثرات منفی به دنبال دارد: 1⃣ رنجش: اين منصفانه نيست. من ديگر به آدمها اعتماد ندارم. 2⃣ انتقام: امروز قدرت دست اونهاست، فردا تلافی ميكنم. 3⃣ طغيان: از اين به بعد همين كار را تكرار می كنم تا ثابت كنم قرار نيست به ميل آنها رفتار كنم. 4⃣ رفتار پنهانی: كاری ميكنم دفعه بعد نتوانند مچ من را بگيرند. 5⃣ پايين آمدن حرمت نفس: من آدم بدی هستم. ✔️ تنبيه تنها زمانی مؤثر است كه تنبيه مورد قبول باشد و كار فرزندمان بد و خطرناک باشد و ما مطمئن باشيم تنبيه كردن را تنها به دليل عصبانيت يا خستگی اعمال نميكنيم، بلكه از روی منطق و مهربانی آن را اعمال ميكنيم. ✍ ، مشاور تربیتی 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بابابزرگ انگار اسباب بازی دستش گرفته نه نوزاد🫣😂 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
30.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روباه کلک خروس زیرک این قسمت : خروس شاخ دار 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
قصه ما بسر رسید حسنی به خونش نرسید(قسمت دوم) - @mer30tv.mp3
5.96M
قصه ما به سر رسید حسنی به خونش نرسید قسمت دوم 🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروزتون سرشار از مهربانی♥️ 🌸✨ان شالله امروز پراز 🌼✨خیر و برکت باشه 🌸✨دلتون به پاکی صبح زندگیتون سرشار از آرامش🌹🍃 صبحتون پراز حس خوب زندگی🌹🍃 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️مجموعه 🔸️این قسمت مارمولک 🌸سلام خدای مهربون 🌱ببین منو، مارمولکم 🌸می‌خوام بگم خوشم میاد 🌱از این دُمِ وول وولکم 🌸هر کسی دنبالم بیاد 🌱بخواد منو شکار کنه 🌸فوری دم وول وولکم 🌱می‌دونه که چی کار کنه 🌸دمم نوکش جدا می‌شه 🌱مثل یه کرم وول می‌خوره 🌸سر شکارچیه به اون 🌱گرم می‌شه و گول می‌خوره 🌸منم بدو بدو می‌رم 🌱توی سوراخم قایم می‌شم 🌸خداجونم حس می‌کنم 🌱هر جا باشم، هستی پیشم 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
بوی خوب کلوچه خرگوش دست طلا از بازار برگشت، دست و صورتش را شست. یکی یکی خریدها را از سبد بیرون گذاشت و گفت:«آرد، تخم مرغ، بکینگ پودر، شیر، شکر، به به همه چیز آماده است» برای پخت کلوچه دست به کار شد او ده تا کلوچه ی خوشمزه توی فر گذاشت. یک ساعت دیگر بوی کلوچه های دست طلا توی جنگل پیچید. پرپری به مامان کلاغه گفت:«مامانی بوی کلوچه ی خوشمزه می آید من دلم کلوچه می خواهد» مامان کلاغه بالش را روی سر پرپری کشید و گفت:«بو از خانه ی دست طلاست » بعد هم پرواز کرد و به خانه ی دست طلا رفت. تق تق تق صدای در توی خانه ی دست طلا پیچید. دست طلا در را باز کرد و مامان کلاغه را پشت در دید. مامان کلاغه گفت:«سلام همسایه چه بوهای خوبی از خانه ی شما می آید» دست طلا خندید و گفت:«دارم کلوچه می پزم جای شما خالی» مامان کلاغه رویش نشد بگوید:«یک کلوچه هم به پرپری من بده» گفت:«چه قدر خوب نوش جان» و پر زد و به خانه اش برگشت. دم سفید و برفولک توی کوچه بازی می کردند، دم سفید گفت:«وای چه بوی خوبی می آید» برفولک گفت:«بوی کلوچه است» دم سفید جستی زد و گفت:«بیا برویم خانه و به مامان سنجابی بگوییم برایمان کلوچه بپزد» به خانه که رسیدند مامان سنجابی در حال شستن لباس ها بود، دم دراز گفت:«مامانی بوی کلوچه می آید» برفولک گفت:«من دلم کلوچه می خواهد» مامان سنجابی لباس را روی سبد گذاشت و گفت:«بو از خانه ی دست طلاست » بعد هم از روی شاخه ها پایین آمد و به خانه ی دست طلا رفت. تق تق تق صدای در توی خانه ی دست طلا پیچید. دست طلا در را باز کرد و مامان سنجابی را پشت در دید. مامان سنجابی گفت:«سلام همسایه چه بوهای خوبی از خانه ی شما می آید.» دست طلا خندید و گفت:«دارم کلوچه می پزم جای شما خالی» مامان سنجابی رویش نشد بگوید:«دوتا کلوچه بده برای دم سفید و برفولک ببرم» گفت :«چقدر خوب نوش جان» و جست زد و به خانه اش برگشت. دم دراز و مخملی و کپل داشتند تلویزیون نگاه می کردند، کپل یک هو بو کشید و گفت:«چه بوی خوشمزه ای می آید» مخملی هم بو کشید و گفت:«بوی کیک می آید» دم دراز دمش را تکان داد و گفت:«بوی کلوچه است» مامان موشک از توی آشپزخانه گفت:«بو از خانه ی دست طلاست» راه افتاد و به خانه ی دست طلا رفت. تق تق تق صدای در توی خانه ی دست طلا پیچید. دست طلا در را باز کرد و مامان موشک را پشت در دید. مامان موشک گفت:«سلام همسایه چه بوهای خوبی از خانه ی شما می آید» دست طلا خندید و گفت:«دارم کلوچه می پزم جای شما خالی» مامان موشک رویش نشد بگوید:«سه تا هم بده برای دم دراز و مخملی و کپل ببرم» گفت:«چقدر خوب نوش جان» و به خانه اش برگشت. دست طلا کلوچه های پخته را از توی فر بیرون آورد. ان ها را توی سبد گذاشت و راه افتاد. اول به خانه ی مامان کلاغی رفت وبلند صدا زد:«مامان کلاغی می شود بیایی پایین » مامان کلاغی پر زد و زیر درخت روی زمین نشست. دست طلا دوتا کلوچه از توی سبد بیرون آورد و گفت:«این دو تا کلوچه مال شما و پرپری جان بخورید نوش جان» مامان کلاغی تشکر کرد و به لانه برگشت. دست طلا به خانه ی مامان سنجابی رفت بلند صدا زد:«مامان سنجابی می آیی پایین؟» مامان سنجابی از شاخه ها پرید پایین، دست طلا سه تا کلوچه از توی سبد بیرون اورد و گفت:«این سه تا کلوچه مال شما و دم سفید و برفولک جان، بخورید نوش جان» مامان سنجابی تشکر کرد و در را بست. دست طلا راه افتاد و به خانه ی مامان موشک رفت، در زد، مامان موشک در باز کرد. دست طلا چهارتا کلوچه از توی سبد بیرون آورد و گفت:«این چهارتا کلوچه مال شما و دم دراز و مخملی و کپل جان بخورید نوش جان » مامان موشک از دست طلا تشکر کرد و گفت:«بفرمایید تو همسایه چای تازه دم آماده است کلوچه با چای دور هم می چسبد.» چشمان دست طلا از خوشحالی برقی زد و با خوردن چای و کلوچه دور هم خستگی اش در رفت. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
طالبی افرادی که از آسم رنج می برند، در صورت استفاده از میوه هایی که خاصیت آنتی اکسیدانی بالایی دارند، کمتر دچار حملات تنفسی می شوند. از این رو مصرف طالبی برای کسانی که سل ریوی دارند، مفید است. *طالبی به دلیل دارابودن مقدار زیادی فیبر برای کسانی که از یبوست رنج می برند، مفید است. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻