eitaa logo
کودکانه
45.8هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
4.7هزار ویدیو
324 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱هرچی از دستت بر می‌آید 🌹برای یاری دیگران انجام بده 🌱مابقی رو بسپار 🌹به خدا و زمان 🌱فراموش نکن 🌹انسانهایی که 🌱قلبشون زیباست 🌹و کسانی که توکل بر خدا دارند 🌱همیشه برنده اند. شبتون بخیر 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❣️❣️❣️❣️❣️❣️ زندگی میگذره ، گاهی باب دلت گاهی برخلاف آرزوهات 🌸🍃 گاهی خوشحالی و درگیر آدمای زندگیت گاهی میفتی تو گرفتاریات که فقط خدا یادت میاد یاد بگیریم که 🌸 زندگی چه باب دلمون بود چه برخلاف آرزوهامون ، یکی به اسم "خدا همیشه هوامونو داره. 👌 صبحتون زیبا 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
‍ ‍ ‍ با شیر مادر از هفته اول پس از به درخواست مامانای گل 😋بهترین غذا از هفته اول شش ماهگی فرنی با شیر مادر یا شیرخشک و حریره بادام هست و از هفته سوم میتونید سوپ را هم به آن اضافه کنید ✅فرنی با شیر مادر 🍽مواد لازم: شیرمادر نصف پیمانه،آرد برنج 1 ق م سرخالی،شکر نصف ق م 🍽طرز تهیه: ابتدا شیر با آرد برنج خوب مخلوط کرده و روی حرارت ملایم میگذاریم خوب همیزنیم  قوام که آمد شکر را هم اضافه میکنیم. ✅فرنی با شیر خشک 🍽مواد لازم: شیر خشک، آرد برنج 1 ق م، آب نصف پیمانه، شکر نصف ق م 🍽طرز تهیه : ابتدا آب و آرد خوب مخلوط کنید و روی حرارت بگذارید خوب که قوام آمد شکر را اضافه کرده و سپس از روی حرارت بردارید و شیر خشک را اضافه کنید. 🔴به شیرخشک حرارت بدهید. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
تو شهر قم خانمی است که خیلی مهربونه هر کی میاد شهر قم تو خونه‌ اش می‌ مونه مهمونای آشنا از زن و مرد و دختر حتّی می‌ بینی اونجا مهمونای کبوتر دور حرم می‌ گردند پرنده‌ های دعا دعاها رو می‌ برند بی‌ صدا پیش خدا بانوی مهربون کیست پیش خدا معلومه حالا سلامی بده به حضرت معصومه شاعر: مرتضی دانشمند 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
❌️از عبارات: «هرگز»، «همیشه» و «هیچ وقت» استفاده نکنیم❌ 🟢ببین بازم مثل دیروز اسباب بازی ها رو جمع نکردی. 🚫 بزرگ شی هیچی نمیشی.🚫 تا ابد شلخته می مونی. 🚫 همیشه بی ادبی می کنی. 🚫 🔺️پیام های بالا نمونه‌ای از «پیش داوری» والدینه. 🔵وقتی پیامی رو به کودک میدیم، لازم نیست «پیامد عدم انجام» دستور رو هم به او یادآوری کنیم، یا رفتارهای منفی گذشته ش رو بهش گوشزد کنیم. 🟣در مورد آینده هم پیش داوری نکنیم و اونو به همه زمان ها «تعمیم» ندیم. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
ایده دفتر😍 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔴چگونه فرزندانمان راقرآنی كنيم؟ 🔰 آیت الله حائری شیرازی: -من یادم هست وقتی که بچه بودم، در خانواده وقتی همه به خواب می‌رفتند، آخر شب می‌آمدم خدمت پدر. -پدرم این قصه‌های پیغمبران را در همان طفولیت برای من نقل می‌کرد و گاهی مثلاً یک قصه چندین شب طول می‌کشید و همین‌طور مقید بودم و گوش می‌کردم. -وقتی این برنامه‌اش مصادف شد به ایام محرم، پدرم جریان عاشورا و جریان مسافرت حضرت، جریان بیعت گرفتن از امام حسین در مدینه، جریانی که از این ماه رجب شروع شده است، به تفصیل، شب به شب نقل می‌کرد. ✅اینها کارهای موثری است. یعنی پدر و مادر یکی از خدمات بزرگی که به فرزند می‌کنند همین است که سرگذشت اینها را برای طفل بیان کنند. ⚠️این در وجود طفل از همان طفولیت اثر می‌گذارد. -در اخلاقش، کردارش، رفتارش، در عبادتش، نمازش، روزه اش اثر می‌گذارد و همهٔ اینها را اصلاح می کند. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
قصه ماهی کوچولوی تنها به نام خدای مهربون روزی توی یک مرداب قشنگ چند تا ماهی کوچولو در کنار هم زندگی می‌کردند. هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شدند با هم بازی می‌کردند تا شب که آنقدر خسته می‌شدند و نمی‌دانستند که کجا خوابشان می‌برد. بین این ماهی‌ها یک ماهی کوچولویی بود که خیلی با بقیه تفاوت داشت و همیشه بهانه گیری می‌کرد و با بقیه قهر بود. یک روزی از این روزها بچه ماهی‌ها تصمیم گرفتند که ماهی کوچولو را به بازی راه ندهند تا شاید درس خوبی برایش شود. در آن روز قبل از این که ماهی کوچولو بهانه گیری کند، دوستانش بهانه گرفتند و با او قهر کردند. ماهی کوچولو هم سرش را پایین انداخت و از بازی بیرون رفت. مدتی در گوشه‌ای نشست و به دوستانش نگاه کرد ولی خیلی زود حوصله‌اش سر رفت و به سمت ساحل حرکت کرد. نزدیک ساحل که شد قورباغه‌ای را دید که روی یک بلندی نشسته و گریه می‌کرد. از قورباغه پرسید: چرا گریه می‌کنی؟ چرا تنهایی؟ تو را هم دوستانت توی بازی راه ندادند؟ قورباغه گفت: من از بلندی می‌ترسم. همه پریدند توی آب ولی من نتوانستم. بنابراین آن‌ها همه رفتند و من را تنها گذاشتند. ماهی کوچولو فکری کرد و گفت: خب قورباغه عزیز، من کمکت می‌کنم تا بیایی توی آب. ولی به این شرط که من و تو دوستان خوبی برای همدیگر باشیم. قورباغه گفت: باشه… ولی تو چطوری می‌خواهی به من کمک کنی؟ ماهی کوچولو رفت و از لاک پشت پیر خواهش کرد که به لب مرداب و زیر بلندی برود تا قورباغه پشت او سوار شود و به داخل آب بیاید. لاک پشت هم این کار را کرد و قورباغه داخل آب پرید. هر دو از لاک پشت تشکر کردند و به وسط مرداب رفتند و مدتی با هم شنا و بازی کردند. قورباغه یک دفعه دوستانش را دید و آنقدر خوشحال شد که به کل ماهی کوچولو که کمکش کرده بود به داخل آب بیاید را فراموش کرد و به سمت قورباغه‌های دیگر دوید و رفت. ماهی کوچولو در آن روز سراغ هر جانوری رفت، آن جانور بعد از مدتی او را رها کرد و به سراغ دوستان خودش رفت. ماهی کوچولو تنها شده بود و در گوشه‌ای نشسته بود و به اطرافش نگاه می‌کرد. در این هنگام چند تا اسب آبی را دید که با همدیگر شاد و خوشحال بازی می‌کردند و به یاد دوستانش افتاد و با خودش گفت: مثل این که هر کسی باید با همجنس خودش دوست باشد. منم باید بروم پیش دوستانم و قدر آن‌ها را بدانم تا هیچ وقت تنها نباشم. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
16.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصه های حسنی این داستان : گرگ ناقلا 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
سیر موجود درغذا، روده کودکان بالای1سال را از عفونت ها پاک میکند و با این خواص، از بدن او محافظت میکند سیر برای معالجه اسهال و انگل روده ای بسیار موثرست!! 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻