🍃داستان دنبالهدار پول باارزش
🍃ماجرای پولی که به نیت امام زمان عج در صندوق صدقه قرار میگیرد.
🍃قسمت دوم
🌸نویسنده: حسن محمودی
🌸تصویرگر: آ . حسینپور
🌸انتشارات: عطر عترت
📚📚📚📚📚📚📚📚📚
#داستان_دنبالهدار_پول_باارزش
🌼🍃کانال کودک مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/1236992670C137bcab6a2
پولها با خوشحالی به هم نگاه کردند.
هزاری گفت: احتمالاً من به بانک میروم. خیلی از فامیلهایم آنجا هستند دلم برایشان تنگ شده میخواهم یک سر به آنها بزنم.
دو هزاری گفت: مگر دست خودت است که هرجا خواستی بروی؟!
پانصدی گفت: من که نمیدانم فردا چه سرنوشتی در انتظارم است اما از خدا میخواهم بهترین سرنوشت را برای من رقم بزند.
#داستان_دنبالهدار_پول_باارزش
🌼🍃کانال کودک مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/1236992670C137bcab6a2
دو هزاری با غرور در حالی که اصلاً به پانصدی نگاه نمیکرد گفت: معلوم است دیگر تا من و هزاری هستیم کسی سراغ تو نمیآید ما را برای کارهای بزرگ انتخاب میکنند.
هزاری هم که از حرف دو هزاری خوشش
آمده بود به پانصدی گفت:
راست میگوید تا ما هستیم کسی سراغ تو نمیآید.
#داستان_دنبالهدار_پول_باارزش
🌼🍃کانال کودک مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/1236992670C137bcab6a2
پانصدی که دلش شکسته بود با چشمی پر از اشک گفت: ما هم خدایی داریم.
پولها ساکت شدند و آرام به خواب رفتند.
با صدای شکسته شدن قلک پولها از خواب پریدند.
نور چراغ خیلی چشمهایشان را اذیت میکرد.
#داستان_دنبالهدار_پول_باارزش
🌼🍃کانال کودک مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/1236992670C137bcab6a2
پویا با دیدن پولها لبخند زد.
پول دو هزاری و هزاری منتظر بودند که پویا اول آنها را بردارد ولی پویا اول سراغ پانصدی رفت.
پانصدی تمیز و نو را برداشت و در جیبش گذاشت. بقیه پولها را هم مرتب کرد و به پدرش داد.
#داستان_دنبالهدار_پول_باارزش
🌼🍃کانال کودک مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/1236992670C137bcab6a2
پانصدی غصه میخورد و در فکر تنهایی خودش بود که پویا به سمت صندوق رفت.
تا به صندوق برسد چند صلوات فرستاد
پانصدی با شنیدن صدای صلوات خیلی خوشحال شد و احساس خوبی پیدا کرد.
پانصدی حالا کنار یک صندوق زیبا بود که شنید: این پول هم برای سلامتی امام مهربانم امام مهدی عج.
پانصدی داخل صندوق شد پولهای دیگر را دید همه به او سلام کردند و خوشآمد گفتند.
در صندوق پولهایی بودند که خودشان را خوشبختترین پولها میدانستند چون آنها در راه سلامتی امام زمان عج خرج شده بودند.
پانصدی بوی عطر عجیبی گرفته بود اینجا خیلی با قلک فرق میکرد، او خوشحال با دوستان جدید و مهربانش مشغول گفتگو و بازی شد.
#داستان_دنبالهدار_پول_باارزش
🌼🍃کانال کودک مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/1236992670C137bcab6a2
🔸️کاردستی گل نرگس
#کاردستی_گل_نرگس
🌼🍃کانال کودک مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/1236992670C137bcab6a2