eitaa logo
🎈مجله کودک من🎈
2.7هزار دنبال‌کننده
774 عکس
398 ویدیو
0 فایل
هر چی برای کودکت لازم داری ما اینجا توی مجله کودک برات فراهم کردیم ؛ از کاردستی و کلاژ و نقاشی بگیر تا انیمیشن و قصه و بازی های خانگی کاری داشتی اینجا هستم https://eitaa.com/AZ6422 کپی محتوای کانال در کانال های عمومی بدون لینک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕💕 داستان درخت پیر هدف از قصه : مراعات حال بزرگتر ها کلاغ شروع کرد به غار غار کردن ، درخت پیر گوش هاش رو گرفت و با صدایی آهسته گفت: هیس آرومتر. آواز نخون ، من سرم درد میگیره و حوصله ندارم و کلاغ ساکت شد و آروم روی شاخه نشست. دارکوب نشست روی شاخه دیگه درخت و شروع کرد به نوک زدن و تق تق کردن ، درخت پیر شروع کرد به ناله کردن و گفت نه نه نزن. خواهش میکنم نوک نزن من طاقت ندارم و زود خسته میشم و دارکوب ناراحت شد و رفت. 🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳 پرستو دوستاش رو دعوت کرده بود به لونش که روی یکی از شاخه های درخت پیر بود. درخت پیر تا دوستای پرستو رو دید گفت: خواهش میکنم سر و صدا نکنید من میخوام بخوابم ، مریضم و حوصله ندارم و با این صحبت ها پرستو هم از درخت پیر دلگیر شد. غر زدن و زود خسته شدن درخت پیر کم کم همه پرنده ها رو ناراحت کرد و پرنده ها یکی یکی رفتن و فقط کلاغ پیشش موند. کلاغ از بقیه پرنده ها با وفاتر بود و درخت پیر رو خیلی دوست داشت و اون یادش میاومد که از زمانی که یه جوجه کلاغ کوچولو بود روی شاخه های همین درخت زندگی کرده بود. یادش می اومد که چقدر همین درخت که الان پیر و کم حوصله شده است باهاش مهربون بود و بهش محبت میکرد به خاطر همین هیچ وقت حاضر نبود از پیشش بره. کلاغ پیش اون موند اما بدون سر و صدا و وروجک بازی ، کلاغ آروم و با حوصله با درخت پیر زندگی میکرد. 🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳 یه روز درخت پیر که خیلی دلتنگ شده بود ، به کلاغ گفت: دلم برای پرستو و دارکوب تنگ شده است ، ای کاش اونا هم مثل خودت یه کمی مهربون بودن و با من قهر نمیکردن چون من دیگه پیر شدم ونمیتونم سر و صداهای زیاد رو تحمل کنم و نمیتونم مثل قبل زحمت بکشم و کار کنم و بیشتر وقتا میخوام بخوابم اما همه پرنده ها رو مثل خودت دوست دارم و دلم میخواد هر روز اونا رو ببینم اما اونا خیلی زود از دست من ناراحت میشن و با من قهر میکنن. کلاغ حرفای درخت پیر رو شنید و ناراحت شد اما تصمیم گرفت اوضاع رو تغییر بده. کلاغ هر روز با پرنده ها صحبت میکرد و از مهربونی های قدیم درخت پیر براشون خاطرات زیادی تعریف میکرد. 🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳 پرنده ها دوباره دلشون برای درخت پیر تنگ شد و پیشش برگشتن اما از این به بعد وقتی پیش درخت پیر می اومدن آروم حرف میزدن و مراقب رفتارشون بودن تا درخت پیر ‌اذیت نشه ، اینطوری دیگه شادی و صفا بین شاخ و برگ درخت پیر پیدا شد و همه خوشحال بودن و کنار هم زندگی میکردن . 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به فرزندانمان بگوییم : «همه‌چیز ممکن است.» این باور را باید در کودک تشویق کرد که در زندگی، همه‌چیز ممکن  است. همه می‌توانند با خداوند در درون خود ، تماس حاصل کنند. هر روز، فرصتی است تا این بذر را آبیاری کنیم و شاهد رشد آن باشیم. در درون هر‌کس، بذر خلاقیتی هست که می‌تواند در همه‌جهت رشد کند. هیچ‌چیز جز خودمان، ما را محدود نمی‌کند. درون قلب تو همه‌چیز ممکن است. اگر قلب تو پاک باشد، می‌توانی آن‌چه‌ را که می‌خواهی، به‌سوی خود جذب کنی. 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ماشین جذاب رو از دست ندید. با ساده ترین ابزار میتونید یه ماشین پر سرعت درست کنید 😉 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a