eitaa logo
🎈مجله کودک من🎈
2.6هزار دنبال‌کننده
774 عکس
398 ویدیو
0 فایل
هر چی برای کودکت لازم داری ما اینجا توی مجله کودک برات فراهم کردیم ؛ از کاردستی و کلاژ و نقاشی بگیر تا انیمیشن و قصه و بازی های خانگی کاری داشتی اینجا هستم https://eitaa.com/AZ6422 کپی محتوای کانال در کانال های عمومی بدون لینک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌳درخت کوچه ما که توت نوبر آورد به مردم با محبت تعارف داشت می‌کرد 🌳 یکی از راه آمد به پای او لگد زد که هرچه توت دارد برای خود بریزد 🌳 درختم برگ و توتش همه از کال و شیرین به همراه دل من هوروپی ریخت پایین 🌳 من و او غصه خوردیم از این نامهربانی ولی چیزی نگفتیم به رسم میزبانی 🍃استاد ناصر کشاورز🍃 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
این صفحه از کتاب فارسی رو یادتون میاد ؟😍 چه سالی بود ؟🧐 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
کیک تولد کودک 🎂🍰🎂🍰🎂🍰🎂🍰 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تزئین برای بشقاب میوه کودک 🍊🍊🍋🍋🍊🍊🍋🍋🍊🍊 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
زیبای گلفروش💐 🌺معرفی مشاغل به کودکان🌺 گلفروش محلمون نشسته پهلوی گلا مانند او یه شاپرک می‏کشه سوی گل سرک توی هوا پر می‏زنه به هر گلی سر می‏زنه هی گلا رو ناز می‏کنه غنچه‏ها رو باز می‏کنه هر دو با هم خنده به لب کار می‏کنن از صبح تا شب گل می‏برن، گل می‏یارن گل می‏چینن، گل می‏کارن گلدون‏دارن هزار دونه مغازشون گلستونه گل‏های رنگارنگ دارن گلدونای قشنگ دارن از عطر و بوی اون گلا پر میشه خونه ‏های ما 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️قصه درمانی برای کودکان غرغرو مهسا یک عروسک جدید خریده بود که هر وقت دکمه روی شکمش را فشار می داد می گفت : « مامان ... مامان من به به می خوام. » بعد مهسا یک شیشه شیر اسباب بازی بهش می داد. عروسکش شیر می خورد و با لبخند از مهسا تشکر می کرد. 🧸🧸🧸🧸🧸🧸🧸🧸 مهسا چند روز با خوشحالی با عروسکش بازی می کرد و از خوش اخلاقی عروسکش لذت می برد اما یواش یواش عروسک مهسا بد اخلاق شد. یک روز صبح وقتی مهسا دکمه عروسکش را زد عروسکش حرف نزد و اخم کرد. مهسا دوباره دکمه را زد باز عروسکش حرف نزد. بار سوم که مهسا می خواست دکمه عروسک را بزند عروسکش جیغ زد ! مهسا می خواست شیشه شیر را به او بدهد اما عروسک دلش نمی خواست شیر بخورد. می خواست بهانه بگیرد که این را نمی خواهم و آن را دوست ندارم. مهسا خیلی ناراحت شده بود. عروسک اش را بغل کرد و برد دکتر. آقای دکتر از مهسا پرسید عروسک ات چی شده برای چی آوردی اش دکتر ؟ مهسا گفت خیلی بد اخلاق شده می ترسم مریض شده باشه ! دکتر عروسک مهسا را معاینه کرد و گفت فکر کنم مریضی بهانه گیری را از کسی گرفته. شاید یک نفر در خانه شما خیلی بهانه می گیرد و عروسک شما از او یاد گرفته. مهسا خجالت کشید و هیچی نگفت. بعد دکتر گفت دوای درد عروسک شما این است که دیگر کسی در خانه غر نزند. همه باید خوش اخلاق و مهربان باشند تا عروسک تان دوباره حالش خوب شود و خوش اخلاقی و مهربانی دوباره به او برگردد. مهسا برگشت خانه و سعی کرد خودش عروسک اش را درمان کند. شب که نشست سر سفره شام عروسک اش را هم کنار خودش گذاشت تا عروسک اش کار های مهسا را ببیند و یاد بگیرد. مامان یک بشقاب غذا برای مهسا کشید. مهسا از مامان تشکر کرد و همه غذایش را خورد و در جمع کردن سفره به مامان کمک کرد. عروسک مهسا هیچی نمی گفت ولی داشت همه کار های خود را از مهسا یاد می گرفت. بعد از چند روز که دیگر مهسا در خانه بداخلاقی و بهانه گیری نمی کرد ، عروسکش دوباره خوش اخلاق و مهربان شد. حالا دوباره می گفت : « مامان ... مامان ... من به به می خوام. » مهسا با خوشحالی شیشه شیرش را می داد. عروسکش همه شیرش را می خورد و خیلی زیبا لبخند می زد و در بغل مهسا آرام آرام به خواب می رفت. 👧👧👧👧👧👧👧👧👧 از کودک بپرسید : - مهسا چرا غذای خوشمزه مامان را نمی خورد ؟ - چی شد که عروسک مهسا هیچی نخورد ؟ - تو اگر جای مهسا بودی چه می کردی ؟ به کودک بگویید : همه ما گاهی وقت ها خسته می شویم و شاید همه چیز هایی را که دور و برمان است دوست نداشته باشیم اما اگر اعتراضی به چیزی داریم ، باید آن را درست و واضح بیان کنیم ولی اگر مدام به همه چیز اعتراض داشته باشیم هیچ وقت کارهای مان پیش نمی رود و بقیه هم دیگر به خواسته های ما توجه نمی کنند. 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۰ بازی برای تقویت هماهنگی چشم و دست ۱- بازی دارت  ۲- توپ و راکت  ۳- توپ و قاشق  🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀 ۴- قلاب و ماهیگری  ۵- بازی پرتاب حلقه  ۶- کارت دوخت  ۷- مهره و نخ  ۸- مازها  ۹- پازل  ۱۰- مینی بسکتبال  ۱۱- بولینگ  🥎🥎🥎🥎🥎🥎🥎 ۱۲- گرفتن و پرتاب توپ  ۱۳- پیچاندن نخ دور قرقره  ۱۴- حمل زنگوله بطوری که صدا نکند  ۱۵- تیله بازی  ۱۶- یک قل دوقل  ۱۷- پینگ پنگ  ۱۸- بازی دست به دست  ۱۹- دومینو  ۲۰- رمز نویسی  ⚾️⚾️⚾️⚾️⚾️⚾️⚾️ ۲۱-  پر رنگ کردن نقطه چین ها و خط چین ها  ۲۲- تصاویر فراستیک  ۲۳- رنگ آمیزی اشکال  ۲۴- چیدن اشکال  ۲۵- کپی کردن اشکال  ۲۶- تیراندازی با تفنگ پلاستیکی  ۲۷- راه رفتن بین خطوط  ۲۸- ردیابی کردن خطوط با مداد یا انگشت  ۲۹- کوبیدن میخ در تخته  ۳۰- حمل لیوان آب بدون اینکه آب بیرون بریزد 👇 https://eitaa.com/joinchat/1041956889C1850b9f34a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیک تولد کودک 🎂🍰🎂🍰🎂🍰🎂🍰 👇 https://eitaa.com/koodakman
تحقیقات نشون داده تاثیر فرزند بزرگتر بر فرزندان کوچک خانواده بسیار بیشتر از تاثیر والدین بر فرزندان است . بنابراین باید بیشتر توان خود را روی تربیت و توجه به فرزند بزرگتر معطوف کنید. هر رفتاری که شما با فرزند بزرگتون انجام میدید ، دقیقا رفتاری هست که فرزند بزرگ شما با خواهر یا برادر کوچک خودش انجام میده. 👇 https://eitaa.com/koodakman
قصه قورباغه پر حرف 🐸 خونه خاله قورباغه مهمون اومده بود. یه مهمون قورباغه ای. قوری قوری دختر صاحبخانه پیش مهمان آمد و با ادب سلام کرد. مهمان از قوری قوری خوشش آمد و گفت: به به چه قورباغه ی مۆدبی بیا ببینم عزیزم تو کلاس چندمی چند سالته ... قوری قوری جواب همه سوالهای مهمان را داد. مهمان گفت: آفرین صد آفرین عزیزکم قورقورکم ... 🐸 🐸 🐸 🐸 🐸 🐸 🐸 🐸 قوری قوری گفت: من شعر هم بلدم قور قور کنم . مهمان گفت: راست می گی بقور ببینم. قوری قوری شروع کرد به شعر قوردن. قور قور و قور قور.... شعرش که تمام شد مهمان با خستگی گفت: آفرین. قوری قوری گفت: ده تا شعر دیگر هم بلدم بقورم. 🐸🐸🐸🐸🐸🐸🐸🐸🐸 مهمان کمی دستپاچه شد و گفت: خوب باشه فقط زودتر بقور. ده تا شعرش رو هم قور قور کرد . بعد گفت: امروز توی کلاس یک عالمه قور قور جدید یاد گرفتم. مهمان خیلی خسته شده بود. اما قوری قوری دیگر حواسش به این چیزها نبود و پشت سر هم قور قور می کرد. وای قوری قوری آنقدر قور ... قور... قور ... کرد که مهمان بیچاره حالش قَری قوری شد. سرش گیج رفت و چشماش قاری قوری شد. جفت پا از خونه ی قوری قوری پرید بیرون. اما قوری قوری هنوز داشت قور ... قور... قور... می کرد. 💞بچه های گلم اگر ما هم وقتی مهمون میاد بیش از اندازه برای مهمانمون صحبت کنیم و شعر بخونیم و از مدرسه و چیزهای دیگه تعریف کنیم ، ممکنه مهمونمون خسته بشه و دیگه خونه ما نیاد . 👇 https://eitaa.com/koodakman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا