eitaa logo
کمیته خادمین شهداء گرمی و انگوت ، موران
372 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.8هزار ویدیو
672 فایل
┄┅═✧☫ کمیته خادمین شهداء شهرستان گرمی ، انگوت، موران ☫✧═┅┄ موسس : #علی_مرادی_کلان تاریخ تأسیس: ۱۳۹۴/۱۱/۳۰ . شناسایی و جذب ،اطلاع رسانی برنامه ها . 👤ارتباط‌با‌خادمین‌برادر @alimoradikalan . 👤ارتباط‌با‌خادمین‌خواهر .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 صحبت درگوشی فرزند شهید القدس شهید صداقت به موسوی واعظ 🗓 ویژه برنامه افطاری در ایام ماه مبارک رمضان، حوالی ساعت ۱۸ عصر 🌐 www.ofoghtv.ir 🆔 @koolebar_germi
هدایت شده از مُبَيِّن MOBAYEN
4_6032812635643185191.mp3
2.79M
دلتنگی عصر جمعه مناجات زیبا با امام زمان(ارواحناله الفدا)
☀️ذاکر قریب البکا و سرباز امام زمان (عج) 🌷روایت می‌کنند، آیت‌الله بهاءالدینی (ره)، استاد این شهید بزرگوار که خود تندیس عرفان و آیینه بصیرت و ‌سالک واصل است، او را «ذاکر قریب البکا» نامید. زمانی که آیت‌الله بهاءالدینی (ره) بعد از شهادت جلال از اصفهان می‌گذشتند، به همراهان گفتند: «من ستون نوری می‌بینم که از یک‌گوشه اصفهان تا عرش اعلی امتداد یافته است» زمانی که همراهان اتومبیل را تا محل موردنظر هدایت کردند، به گلستان شهدای اصفهان رسیدند و آن زمان آیت‌الله بهاءالدینی گوشه‌ای از گلستان شهدا را با دست نشان دادند و گفتند: این ستون نور از اینجا برمی‌خیزد و زمانی که همراهان به محل موردنظر رفتند، سنگ مزار شهید روحانی جلال افشار را مشاهده کردند. حضرت آیت‌الله‌العظمی بهاءالدینی مکرر می‌فرمودند «آنکه اذان را بامعنا می‌گوید، اذان بگوید» و منظور ایشان جلال افشار بود. وقتی هم پس از شهادت او، عکسش را به محضر آیت‌الله بهاءالدینی عرضه کردند، بی‌اختیار اشک از چشمان ایشان جاری شد، به‌طوری‌که قطرات اشک روی عکس جلال افتاد، در همین حین ایشان گفتند: «امام زمان (عج) از من یک سرباز خواست، من هم صاحب این عکس را معرفی کردم. اشک من، اشک شوق است.» ؛ شهید امام زمانی(عج) 🌷چه سعادتی بالاتر از اینکه سرداری در میدان جنگ در هنگام گفتن اذان و زمانی که به ذکر «محمد رسول‌الله» برسد شهد شهادت بنوشد، آری سرانجام سردار روحانی جلال افشار پس از تلاش و کوشش بسیار در تحقق آیین زلال محمدی  در تاریخ 24/4/1361 در عملیات رمضان با زبان روزه و درحالی‌که ذکر اذان بر لبش بود، از ناحیه پهلو مورد اصابت ترکش قرار گرفت و آسمانی شد... 🌷دار و ندار جلال ایمانش بود و یک موتورسیکلت خراب! 🌷شهید افشار نام امام زمان را که می‌شنید، بی‌اختیار گریه می‌کرد، یکی از هم‌رزمانش تعریف می‌کند: رفته بودند کوه؛ بعد از نماز مغرب و عشا، دعاى توسل خواند و نام امام زمان (عج) را برد. صداى هق ‌هق گریه‌اش بلند شد و بعد با شور و سوز و وجد و نیاز خواند: بیا بیا که سوختم ز هجر روى ماه تو/ بهشت را فروختم به نیمى از نگاه تو / اگر نیست باورت بیا که روبه‌رو کنم / بدان امید زنده‌ام که باشم از سپاه تو. 🌷دوستانش می‌گویند: آقا جلال همیشه می‌گفت دنیا ارزش آن را ندارد که به خاطرش آخرتمان را خراب کنیم، داروندار جلال ایمانش بود، وسیله‌اش یک موتورسیکلت همیشه خراب بود و این را از دستان همیشه روغنی و سیاه او زمانی که قبض حقوق یتیمان و مشمولان طرح شهید رجائی را توزیع می‌کرد، می‌شد فهمید! 🌷سرلشگر سید یحیی رحیم صفوی از هم‌رزمان شهید در خصوص حالات او می‌گوید: اهل ایمان بود و یقین وجود پاکش از عشق به ولایت لبریز بود؛ ‌اهل عمل بود و حال، نه اهل قیل‌ و قال، چونان دریا ‌ظاهری زیبا، آرام و پر ابهت داشت و در درون پر رمز و رازش غوغایی بود از ارتباط دائم با مبدأ هستی و ذات اقدس ربوبی و ذکر پیوسته،‌ دعای کمیل و راز و نیازهای عاشقانه او با محبوب زبانزد هم‌رزمان و هم‌سنگرانش بود، ‌گویا ره صد ساله را یک‌شبه پیموده و به مقاماتی از عرفان نائل گردیده بود... 🌷محبت و ارادت وافر او به اهل‌بیت عصمت و طهارت هنوز هم در خاطره‌ها هست. همچنین عشق زائدالوصف او به نائب امام عصر (عج) و ولی‌فقیه مثال‌زدنی بود، چنانکه در سفری برای زیارت حضرت امام خمینی (ره) به جماران عزیمت نمود که براثر ازدحام جمعیت توفیق ورود به حسینیه جماران را نیافت و موفق به زیارت سیمای ملکوتی حضرت امام (ره) نشده بود، با چشمانی اشک‌بار فریاد زد «السلام علیک یا روح‌الله»‌و به دوستانش گفت: «‌ما امام را با چشم دل زیارت کردیم» کتاب شهدا و اهل بیت، ناصر کاوه برشی از زندگی روحانی شهید، جلال افشار
هدایت شده از شیپا - شبکه پیشرفت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏡 شما هم می‌تونید یه خونه ویلایی ۱۰۰۰ متری داشته باشید!! 🔴 هشتمین دوره رایگان معرفی "زیست‌شهرهای نوین مولد" 💎 الگویی هم‌افزا برای حل مشکلات ✔️ مسکن ✔️ اشتغال ✔️ جمعیت برای دستیابی به سبک زندگیِ خانواده محور، شاداب و سالم ایرانی 🗓 زمان برگزاری: ۱ تا ۲۸ اردیبهشت 📱 بصورت مجازی (آفلاین)؛ با امکان شرکت از سراسر کشور ⏱ بصورت فشرده در ۳ ساعت 👨‍🎓 همراه با اعطای گواهی پایان دوره از طرف اندیشکده زیست‌شهر ثبت‌نام‌ از طریق👇 https://formafzar.com/form/c6stg ⏳ مهلت ثبت‌نام: ۳۱ فروردین ماه 🔆 در کانال شیپا عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/1847066952Cfcb8fc8ce2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تلاوت زیبا دلنشین و شیرین از قاری نوجوان گیلانی به سبک استاد عبدالباسط 💐
📆 شنبه ☀️ ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ هجرے شمسے 🌙 ۴ شوّال ۱۴۴۵ هجرے قمرے 🎄 ۱۳ آوریل ۲۰۲۴ میلادے 📿 امروز ۱۰۰ مرتبه: 🎗«یا رَبَّ الْعالَمین»🎗 🎗«ای پروردگار جهانیان»🎗 ☀️ رویدادهای امروز در تقویم خورشیدی: 🔹راه‌آهن شمال به فیروزکوه رسید.(1315ش) 🔸سید باقر کاظمی وزیر سابق امور خارجه استاندارد آذربایجان گردید.(1315ش) 🔹عنایت الله سمیعی وزیر مختار ایران در بغداد به سمت وزیر امور خارجه تعیین و معرفی گردید.(1315ش) 🔸در انتخابات هیئت رئیس مجلس سنا مجدداً محسن صدر (صدرالاشراف) به ریاست مجلس انتخاب گردید. دکتر سعید مالک و محمدعلی وارسته نواب رئیس شدند.(1338ش) 🔹مرگ "امیراسداللَّه علم" نخست‌وزیر و وزیر اسبق دربار پهلوی در یکی از بیمارستان‌های آمریکا به بیماری سرطان خون ؛ وی حین فوت 59 سال داشت و یکی از مهره های اصلی رژیم در سی سال اخیر بود (1357ش) 🔸در پی جلوگیری ماموران از برگزاری نمازجمعه در مسجد حسین آباد اصفهان، تظاهراتی در چهارباغ این استان برپا شد.(1357ش) 🔹از ساعت 22 الی 22:30، پس از پایان نماز در مسجدسید شهر اصفهان، تظاهراتی با شرکت جمعیتی حدود هزار نفر در این شهر برپا شد.(1357ش) 🔸شهادت برادر "رضا چراغی" فرمانده لشکر محمد رسول‏‌اللَّه (ص) (1362ش) 🔹عملیات نصر 1 در غرب بانه توسط سپاه (1366ش) 🔸عملیات نامنظم فتح 5 در شمال سلیمانیه توسط سپاه پاسداران (1366ش) 🔹اعتراف صریح بغداد به استفاده از سلاح‌های شیمیایی در طول جنگ (1367ش) 🔸درگذشت استاد دکتر "محمد جواد مشکور" مورخ، ادیب و زبان‌شناس معاصر (1374ش) 🔹رحلت مورخ شهیر حوزه علمیه قم "حاج شیخ محمد شریف رازی" (1379ش) 🔸روز بزرگداشت ادیب و عارف شهیر "شیخ فرید الدین عطار نیشابوری" 🔹روز ملی منابع انسانی 🌙 رویدادهای امروز در هجری قمری: 🔹تصرف شهر نیشابور توسط "یعقوب لیث صفاری" و سرنگونی سلسله‌ی طاهریان (259ق) 🔸درگذشت "ابوبکر محمد بن حسن دارقطنی" عالم و ادیب (351ق) 🔹تولد "سید محمد دلداری" عالم بزرگ هندی (1260ق) 🔸رحلت عالم مجاهد و مبارز آیت‌اللَّه "سید عبدالحسین لاری" (۱۹ اردیبهشت ۱۳۰۳ش) (1342ق) 🔹درگذشت عالم برجسته "میرزا رضا کلباسی" (۲۹ بهمن ۱۳۴۲ش) (1383ق) 🎄 رویدادهای مهم امروز در تقویم میلادی: 🔹درگذشت "ژان لافونْتَن" شاعر و افسانه‌نویس معروف فرانسوی (1695م) 🔸تولد "توماس جِفِرسون" سیاست‏مدار و نظریه‌پرداز معروف امریکایی (1743م) 🔹تولد خانم "ژرژ سانْدْ" نویسنده معروف فرانسوی (1804م) 🔸کشتار وحشیانه مردم هند توسط استعمارگران انگلیسی (1919م) 🔹اشغال اتریش توسط ارتش شوروی (متفقین) در اواخر جنگ جهانی دوم (1945م) 🔸آغاز جنگ داخلی لبنان توسط فالانژها (1975م) 🔹برپایی نخستین تظاهرات مردم عراق علیه اشغال‏گران پس از سه دهه اختناق (2003م) 🔸درگذشت گونتر گراس نویسنده آلمانی برنده نوبل و منتقد اسرائیل (2015م) 🔹روز جهانی ارج نهادن به گیاهان ‎🆔 @koolebar_germi
به اقای خامنه ای بگویید دیگر روضه حضرت قاسم(ع) را نخوانند...! در یکی از روزهای سال 1362 ، زمانی آیت الله خامنه ای ، رییس جمهور وقت ، برای شرکت در مراسمی از ساختمان ریاست جمهوری ، واقع در خیابان پاستور خارج می شد ، در مسیر حرکتش تا خودرو ، متوجه سر و صدایی شد که از همان نزدیکی شنیده می شد. صدا از یک نوجوان۱۳-۱۲ساله بود، آقا خواستند خودشان شخصا بروند ببیند چه شده است، اما محافظ ایشان نگذاشت و خودش رفت با نوجوان نزد آقا آمدند. اقا با ارامش پرسید اسم شما چیست پسرم؟! پسرک گفت: مرحمت هستم، از اردبیل امده ام تا شمارو ببینم! آقا گفتند خب کارت چیه که تنها از شهر دور کوبیده ی و امده ای تهران! مرحمت گفت: به مداحان و روحانیون بگویید دیگر روضه ی حضرت قاسم(ع) آقا فرمودند: چرا پسرم مگه چی شده؟! مرحمت گفت: حضرت قاسم(ع) هم سن و سال ما بودند و برای خدا و امام حسین(ع) رفتند و شهید شدند، چرا نمیگذارید ما به جبهه برویم؟ حضرت اقا با شنیدن حرفای مرحمت برگه ی اعزام او را شخصا امضا کرد... 🌷 @koolebar_germi
: ما از سوختن نمی ترسیم ڪه چون پروانہ ها عاشق نوریم وهرجاڪه نور ولایت است گرد آن حلقہ می زنیم... 🌷 @koolebar_germi
شـ‌هدا از خواب و خوراڪ افـ‌تادنـ‌د تا دنـ‌یا خوابـ‌مان نڪ‌ند... و ایـ‌ن است مـ‌عناے مـ‌ردانگے... اے ڪاش مـ‌ردانہ قـ‌در مردانـ‌گے هایـ‌شان را بـ‌دانیمـ .. 🌷 @koolebar_germi
🌹 شهیدی که "برات کربلا" میدهد:👇 🌿این گوشه ای از قصه علیرضای۱۶ ساله است که با همه ی ما در کربلا وعده کرده است..❤️بسم الله ایام عید نوروز برای دیدار اقوام به اصفهان رفتیم . روز آخر تعطیلات به گلزار شهدا و سر مزار شهید خرازی رفتم وسط هفته بود و کسی در آن حوالی نبود با گریه از خدا خواستم تا ما هم مثل شهدا راهی کربلا شویم. توی حال خودم بودم. برای خودم شعرمی خواندم.از همان شعرهایی که شهدا زمزمه می کردند: این دل تنگم عقده ها دارد گوییا میل کربلا دارد. ای خدا ما را کربلایی کن... هنوز به مزارش نرسیده بودم. یک دفعه سنگ قبر یک شهید توجهم را جلب کرد. با چشمانی گرد شده بار دیگر متن روی سنگ را خواندم. آنجا مزار شهید نوجوانی بود به نام 👈علیرضا کریمی 🎈اوعاشق زیارت کربلا بوده، و درآخرین دیدار به مادرش چنین گفته: میروم و تا راه کربلا باز نگردد باز نمیگردم!!در روزی هم که اولین کاروان به طور رسمی راهی کربلا می شود پیکر مطهرش به میهن باز می گردد!... این را از ابیاتی که روی سنگ مزارش نوشته بود فهمیدم. حسابی گیج شده بودمد. انگار گمشده ای را پیدا کردم. گویی خدا می خواهد بگوید که گره کار من به دست چه کسی باز میشود. همان جا نشستم... حسابی عقده دلم را خالی کردم. با خودم می گفتم : اینها در چه عالمی بودند و ما کجائیم؟! این ها مهمان خاص امام حسین(ع) بودند... ولی ما هنوز لیاقت زیارت کربلا را هم پیدا نکرده ایم.بار دیگر ابیات روی قبر را خواندم: گفته بودی تا نگردد باز، راه راهیان کربلا عهد کردی برنگردی سرباز مهدی پیش ما و.... با علیرضا خیلی صحبت کردم.از او خواستم سفر کربلای مرا هم مهیا کند. گفتم من شک ندارم که شما در کربلایی تورا به حق امام حسین(ع) ما را هم کربلایی کن با صدای اذان به سمت مسجد حرکت کردم. درحالی که یاد آن شهید و چهره ی معصومانه اش از ذهنم دور نمی شد.  روز بعد راهی تهران شدیم.آماده رفتن به محل کار بودم. یک دفعه شماره تلفن کاروان کربلای روی طاقچه ، نظرم را جلب کرد. گوشی تلفن را برداشتم. شماره گرفتم...😇 آقایی گوشی را برداشت. بعد از سلام گفتم: ببخشید، من قبل عید مراجعه کردم برای ثبت نام کربلا، میخوام ببینم برای کی جا هست؟ یک دفعه آن آقا پرید تو حرفم و گفت:ما داریم فردا حرکت می کنیم. دو تا از مسافرامون همین الان کنسل کردن،اگه میتونی همین الان بیا!. نفهمیدم چطوری ظرف نیم ساعت از شرق تهران رسیدم به غرب. اما رسیدم . مسئول شرکت زیارتی را دیدم و صحبت کردیم. گفت:فردا هفت دستگاه اتوبوس از اینجا حرکت می کنه. قراره فردا بعد از یک ماه،مرز باز بشه و برای اربعین کربلا باشیم. اما دارم زودتر می گم، اگه یه وقت مرز رو باز نکردن یا ما را برگردوندن ناراحت نشین! گفتم: باشه اما من گذرنامه ندارم. کمی فکر کرد و گفت:مشکل نداره،عکس برای شناسنامه خودت و خانمت رو تحویل بده. بعد ادامه دادم: یه مشکل دیگه هم هست،من مبلغ پولی که گفتید رو نمی تونم الان جور کنم. نگاهی تو صورتم انداخت. بعداز کمی مکث گفت: مشکلی نیست، شناسنامه هاتون اینجا میمونه هروقت ردیف شد بیار. با تعجب به مسئول آژانس نگاه میکردم انگار کار دست کس دیگه ای بود. هیچ چیز هماهنگ نبود. اما احساس میکردم ما دعوت شدیم... 🌹از صحبت من با آن آقا ده روز گذشت. صبح امروز از مرز مهران عبور کردیم، وارد خاک ایران شدیم! حوادث این مدت برای من بیشتر شبیه خواب بود تا بیداری... هشت روز قبل،با ورود کربلا ، ابتدا به حرم قمر بنی هاشم رفتیم .در ورودی حرم، برای لحظاتی حضور علیرضا ، همان شهید نوجوان ،را حس کردم. ناخودآگاه به یادش افتادم. انگار یک لحظه او را در بین جمعیت دیدم. بعد از آن هرجا که می رفتم به یادش بودم. نجف،کاظمین ،سامرا و... سفر کربلای ما خودش یک ماجرای طولانی بود. اما عجیب تر این که دست عنایت خدا و حضور شهید کریمی در همه جا می دیدم. 🌹در این سفر عجیب ،فقط ما و چند نفر دیگر توانستیم به زیارت سامرا مشرف شویم. زیارتی بود باور نکردنی. هرجا هم می رفتیم ابتدا به نیابت امام زمان(عج) و بعد به یاد علیرضا زیارت می کردیم...این مدت عجیب ترین روزهای زندگی من بود. پس از بازگشت بلافاصله راهی اصفهان شدم. عصر پنج شنبه برای عرض تشکر به سر مزار علیرضا رفتم . هنوز چند کلامی صحبت نکرده بودم که آقای محترمی آمدند. فهمیدم برادر شهید و شاعر ابیات روی سنگ قبر است. داستان آشنایی خودم را تعریف کردم. ماجراهای عجیبی را هم در آنجا از زبان ایشان شنیدم. عجیب تر این که این نوجوان شهید در پایان آخرین نامه اش نوشته بود:👇 به امید دیدار در کربلا... برادر شما علیرضا_کریمی✋علیرضا با همه ما در کربلا وعده کرده بود.💞 منبع 📚مسافر کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ما هسته‌ای نداریم ولی کلاهک‌های ما به اندازه‌ای هست که  اونجا رو چند بار شخم بزنه
🔰إن‌شاءاللَّه یک روزی همه مسلمین با هم برادر و همه ریشه‌های فساد از همه بلاد مسلمین کنده بشود و این ریشه فاسد از مسجد الاقصی‌ و از کشور اسلامی ما کنده بشود و ان شاء الله تعالی با هم برویم و در نماز وحدت بخوانیم. 📚صحیفه نور ،جلد ١٢، صفحه ٢٨٢ •┈••✾••┈• 🆔 @koolebar_germi