#شهیدانه
دو رفیق
دو شهید....
🔹همه جا #معروف شده بودن به باهم بودن
تو #جبهه حتی اگه از هم جداشونم میکردن آخرش ناخواسته و #تصادفی دوباره برمیگشتن پیشه هم
🔸خبر #شهادت علیو که اوردن، مادرِ محمد هم دو دستی تو سرش میزد و میگفت: بچم
🔹 اول همه فکر میکردن علی رو هم مثله بچش میدونه به خاطر همین داره اینجوری گریه میکنه
🔸بهش گفتن مادر تو الان باید قوی باشی، تو هنوز زانوهات محکمه تو باید ننه علی رو دل داری بدی
همونجوری که های های #اشک میریخت گفت:
زانوهای محکمم کجا بود؟ اگه علی شهید شده مطمئنم محمد منم #شهید شده اونا محاله از هم جدا بشن
🔹عهد بستن آخه مادر...
عهد بستن که بدون هم پیشه #سیدالشهدا نرن....
🔸مامور سپاهی که خبر اورده بود کنار دیوار مونده بود و به اسمی که روی پاکت بعدی #نوشته شده بود خیره مونده بود....
#شهیدسید_محمدرجبی🌷
شادی روحشان #صلوات
👈|کانال کوثر| @kosarnet |🌺
✅سایت ما:
www.kosarnet.ir
#دلنوشته
✅گاهی حل شدن مشکلی که برامون پیش اومده مستلزم اینه که فلان مسئول تشریف بیاره و کار ما رو راه بندازه تا مشکلی که دنبالش بودیم حل بشه...
🚶تا بیاد بنده خدا بیاد دائم داریم تکاپو می کنیم و سوال می کنیم و راه می ریم و در کل آروم و قرار نداریم.
😞اما بدا به حالمون...
🗓هفته ها و روز ها میگذره و مشکل روی مشکلاتمون میاد و گرفتاری روی گرفتاری, اما اصلا حواسمون به مشکل گشامون نیست...
😓حواسمون نیست تا دعا کنیم که صاحب و مولامون بیاد و مشکلات رو حل کنه...
👌چرا حواسمون نیست که فرج مولامون صاحب الزمان گشایشی است برای مشکلات ما...
🙏اللهم عجل لولیک الفرج
👈|کانال کوثر| @kosarnet |🌺
✅سایت ما:
www.kosarnet.ir
سلام
امروز می خوام ادامه داستان #سراب_هوشمند رو براتون بذارم....
موافقید که؟
الان قسمت دومش رو براتون منتشر می کنم....
کوثرنت
#داستان سراب هوشمند( قسمت اول) ✅مسیر خونم از جایی می گذشت که هر روز از جلو نمایندگی یکی از گوشی های
داستان #سراب_هوشمند(قسمت دوم)
🚶آخرش رفتم بازار و گوشی مورد علاقم رو خریدم...
وای چه حس خوبی داشت...
📱مغازه دار یه کارتون آکش رو آورد و با تیغ پلمپش رو باز کرد و همین که درب جعبه رو باز کرد دیدم یه گوشی نو و تمیز که تو یه پلاستیک پیچیده شده بود تو اون جعبه هستش!!
👈گوشی رو از کاورش در آورد و به من گفت:
🙏سیم کارتتون رو لطف می کنید؟
☺️من هم که از خوشحالی تو پوست خودم نمی گنجیدم سریع گوشی قدیمیم رو خاموش کردم و سیم کارت رو در آوردم و به فروشنده دادم تا اون رو روی گوشی جدیدم بندازه!
سیم کارت قدیمی بود و باید پانچ می شد، به خاطر همین سیم کارت رو پانچ کرد و اون رو تو گوشی جدید قرار داد و دکمه پاور رو فشار داد!
😭وای دارم دیوونه میشم!!!
📱صفحه گوشی روشن شد و بعد از چند لحظه صدای آهنگ ابتدایی گوشی اومد...
💳گوشی رو به من داد و من هم بعد از تست کردن اون، کارتم رو بهش دادم و پس اندازی که داشتم رو برای خرید گوشی به فروشنده دادم...
📸از الان دیگه من یک گوشی هوشمند داشتم که می تونستم روش برنامه نصب کنم و با دوستام چت کنم و هر جا که از چیزی خوشم میومد عکسشو بگیرم...
☺️حس خیلی خوبی بود...
🏃بعد از خرید گوشی سریع اومدم خونه!
دائم به خودم می گفتم حالا همسرم چی میگه؟
⁉️چه واکنشی به این کار من داره؟
⁉️چجور با من رفتار می کنه؟
و...
🔑زنگ خونه رو زدم و با دلهره وارد خونه شدم ...
👩وارد که شدم دیدم همسرم جلوی درب منتظرم ایستاده و با لبخندش به پیشوازم اومده...
⁉️گفت: آقا رضا کجا بودید؟ دیر کردید؟ گوشی خریدید؟
😍من که تعجب کرده بودم گفتم:
✅آره ! آره خریدم!
✅همسرم با لبخندی که رو لباش داشت و با آرامشی خاص گفت: مبارکت باشه!
🙏خدا رو شکرکه شما هم تونستی از این گوشی ها بخری!
☕️بیا! بیا تو با هم یه چایی بخوریم... امشب هم برای شیرینی گوشیت باید شام دعوتمون کنی!!
😳این حرکت همسرم برام خیلی عجیب بود! البته با اخلاقی از که همسرم می دونستم باید هم اینجور با خوش رفتاری با من رفتار می کرد و چیزی بهم نمی گفت و...
⌛️یک ماهی گذشت و...
👈👈ادامه دارد...
🌺🌺برای خوندن قسمت قبلی داستان با ما همراه بشید...
👈|کانال کوثر| @kosarnet |🌺
✅سایت ما:
www.kosarnet.ir
#حدیث
🌺 #امام_صادق علیه السلام:
🚫سزاوار نیست که مؤمن خود را خوار سازد.
⁉️ مفضل بن عمرو گفت: مولای من چگونه خود را خوار می کند فرمودند: دست به کارى زند که موجب عذرخواهى شود.
📚 میزان الحکمه جلد7 ص 129
👈|کانال کوثر| @kosarnet |🌺
✅سایت ما:
www.kosarnet.ir
#خدا_آرامش_بخش_دلها
💕خدایا شکر بخاطر بودنت
بخاطر شنیدنت، بخاطر اینکه میشه بهت تکیه کرد
بخاطر گذشت های بی مثالت
بخاطر اینکه از وجود تو ام وبا تو آروم میشم
خدایا شکر که هستی
چقدر خوبه که هستی
خدایا شکر بخاطر بودنت
بخاطر بودنت...
خدایا دوست دارم
👈|کانال کوثر| @kosarnet |🌺
✅سایت ما:
www.kosarnet.ir
#دلنوشته
😭وقتی تو درمانگاه زن جوانی رو دیدم که گریان از داخل اتاق پزشک خارج شد و رفت...
برام سوال شد که چه اتفاق ناگواری رخ داده که این زن اینطور گریان بودش؟!
👶اما وقتی پزشک بهمون گفت که یکی بچه داشته و حالا برا بچه دوم باردار شده و الان گریان اومده که یه جوری مجوز سقطش رو بگیره خیلی برام عجیب بود...
😞وای از اخلاق بعضی از ما آدما...
😭یکی گریونه چون خدا می خواد بهش بچه بده؟؟
👈و یکی گریونه که چرا خدا بهش بچه نمی ده؟
🏃یکی تلاش می کنه بچه ای که خدا براش قرار داده رو سقط کنه!!
👶و یکی تلاش می کنه که هر جور شده برای تولد یک بچه باردار بشه!!
✅اینه وضعیت روزگار ما آدما...
👌نعمت هایی که خدا می ده اما ما قدرش رو نمی دونیم...
🙏خدای توفیق بده تا شاکر باشیم برا اون چیزی که به ما هدیه می کنی...
👈|کانال کوثر| http://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf |🌺
✅سایت ما:
www.kosarnet.ir
#خنده_حلال
امروز داشتم تلفنی تنظیمات یه برنامه رو به یکی از
دوستام می گفتم برگشته میگه حالا #ساوه رو بزنم؟!
.
.
.
بعد کلی بحث و اینا فهمیدم منظورش save بوده!!😳😐😒
الان من دارم میرم تو کویر لوت خاک سرخ کنم بخورم🏃🏃
👈|کانال کوثر| http://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf |🌺
✅سایت ما:
www.kosarnet.ir