eitaa logo
کوثرنت
270 دنبال‌کننده
17هزار عکس
3.2هزار ویدیو
31 فایل
کانال کوثر کانالی برای دور هم بودن، گاهی خنده ی حلال، گاهی تذکر و گاهی نکته و دلنوشته... از اینکه با ما می مونید خوشحالیم... ادمین: @alirb86
مشاهده در ایتا
دانلود
دو رفیق دو شهید.... 🔹همه جا شده بودن به باهم بودن تو حتی اگه از هم جداشونم میکردن آخرش ناخواسته و دوباره برمیگشتن پیشه هم 🔸خبر علیو که اوردن، مادرِ محمد هم دو دستی تو سرش میزد و میگفت: بچم 🔹 اول همه فکر میکردن علی رو هم مثله بچش میدونه به خاطر همین داره اینجوری گریه میکنه 🔸بهش گفتن مادر تو الان باید قوی باشی، تو هنوز زانوهات محکمه تو باید ننه علی رو دل داری بدی همونجوری که های های میریخت گفت: زانوهای محکمم کجا بود؟ اگه علی شهید شده مطمئنم محمد منم شده اونا محاله از هم جدا بشن 🔹عهد بستن آخه مادر... عهد بستن که بدون هم پیشه نرن.... 🔸مامور سپاهی که خبر اورده بود کنار دیوار مونده بود و به اسمی که روی پاکت بعدی شده بود خیره مونده بود.... 🌷 شادی روحشان 👈|کانال کوثر| @kosarnet |🌺 ✅سایت ما: www.kosarnet.ir
همسر : حاجتش بود و آن را از امام رضا (ع) گرفت. سری آخری که از سوریه امد ما را به زیارت (ع) برد. وقتی از زیارت برگشت محاسنش کاملا از خیس شده بود. گفت: ان شاءالله حلالم میکنید، میکنم و واقعا جبران کردند، زیرا من لیاقت آن را نداشتم که در مقام همسر به من تسلیت بگویند و این مرهون دعای خیر حاج محمد کیهانی است. 🌷 🌺✅🌺✅ @kosarnet
💠﷽💠 🔴 که به دیدنش آمد     💠 مرحوم سید محمدباقر سیستانی می‌گوید: تصمیم گرفتم به گونه‌ای خدمت امام زمان(عج) برسم، هفته در مسجد محله‌مان مراسم زیارت رفتم، تا آقا را کنم. یکی از جمعه‌ها احساس کردم حال خوشی دارم، بعد از زیارت عاشورا از بیرون آمدم، بوی خوشی از خانه نزدیک مسجد حس کردم و از آن بیرون آمد. مردم در حال عبور بودند ولی نگاه نمی‌کردند، این مرا به خودش جلب کرد. جلوتر رفتم، دیدم در باز است، پیش خود گفتم: اجازه دارم وارد شوم؟ وقتی وارد شدم دیدم روی زمین است روی آن هم پارچه‌ای کشیده‌اند! آقایی نورانی کنار این بدن نشسته بود، هنگامي که وارد شدم می‌ريختم سلام کردم... 💠 فرمود: «چرا اينگونه به دنبال من می‌گردی و اين را متحمّل می‌شوی؟! اين باشيد (و اشاره به آن کردند) تا من به دنبال شما بيايم!» بعد فرمودند: «اين است که در دوره کشف حجاب (در زمان رضا خان پهلوي) سال از خانه بيرون نيامد تا (مجبور نشود را کنار بگذارد) و چشم نامحرم به او نيفتد.»  📙 محمدرضا باقي، عنايت امام مهدي(عج) به علما و طلاب،ص ۳۶۷ ✅🌺✅🌺 @kosarnet
💠﷽💠 🔴 که به دیدنش آمد     💠 مرحوم سید محمدباقر سیستانی می‌گوید: تصمیم گرفتم به گونه‌ای خدمت امام زمان(عج) برسم، هفته در مسجد محله‌مان مراسم زیارت رفتم، تا آقا را کنم. یکی از جمعه‌ها احساس کردم حال خوشی دارم، بعد از زیارت عاشورا از بیرون آمدم، بوی خوشی از خانه نزدیک مسجد حس کردم و از آن بیرون آمد. مردم در حال عبور بودند ولی نگاه نمی‌کردند، این مرا به خودش جلب کرد. جلوتر رفتم، دیدم در باز است، پیش خود گفتم: اجازه دارم وارد شوم؟ وقتی وارد شدم دیدم روی زمین است روی آن هم پارچه‌ای کشیده‌اند! آقایی نورانی کنار این بدن نشسته بود، هنگامي که وارد شدم می‌ريختم سلام کردم... 💠 فرمود: «چرا اينگونه به دنبال من می‌گردی و اين را متحمّل می‌شوی؟! اين باشيد (و اشاره به آن کردند) تا من به دنبال شما بيايم!» بعد فرمودند: «اين است که در دوره کشف حجاب (در زمان رضا خان پهلوي) سال از خانه بيرون نيامد تا (مجبور نشود را کنار بگذارد) و چشم نامحرم به او نيفتد.»  📙 محمدرضا باقي، عنايت امام مهدي(عج) به علما و طلاب،ص ۳۶۷ ✅🌺✅🌺 @kosarnet
💠مصطفی و نذرش🙏 زمانی که را بنا کرد اصلا از نذرش اطلاعی نداشت. یک روز آمد خانه و با خوشحالی گفت: یک هیئت به اسم حضرت ( ع) زدم. 🌷خیلی خوشحال شدم و در چشم هایم جمع شد. وقتی دید دارم گریه می کنم با تعجب علتش را پرسید؟😔 اشک هایم را پاک کردم و گفتم: آخه تو رو نذر عمویم عباس(ع) کردم 🙏🌹 حالا خوشحالم که این کاروکردی . 🌷ازآنجا متوجه شدم که حسابی مصطفي را دارند. برای مصطفي خیلی اتفاقهای می افتاد و همیشه ختم بخیر می شد.🌹 🌷همیشه برایم عجیب بود که چقدر درمعرض خطر بوده و همیشه به خیر گذشته. کنجکاو حکمت خدا می شدم..... حالا خوب دلیلش را می فهمم. مصطفی را برای خاندان آل علی علیه السلام انتخاب کرد. 🌷 ✅🌺✅🌺 @kosarnet
‌کسیکه چشمانش قطره ای برا ما بریزد، خداوند را به او عطا خواهد کرد... ‌ 💌 ‌ (ع) 📚 ینابیع المودة، ج۲۲۸ ‌ ▪️▪️▪️▪️ @kosarnet
📸شهید مدافع حرم 💢در دفترچه خاطراتی که از او باقی مانده در جایی نوشته است دوستانم در حال خواندن هستند و در همان حال میریزند ولی من هرگز گریه نمی کنم زیرا اشک ریختن قلب انسان را نرم میکند. من میخواهم بغضم را فرو بخورم و کینه ام را در درونم نگاه دارم تا با کمک آن بتوانم ها هر چه بیشتر به هلاکت برسانم. ▪️نقل از خواهر شهید ▪️▪️▪️▪️ @kosarnet
. 🍃عمر تمام شدنی است. هر چه بدنی و چشم و مال و داری، در راه مصرف کن و زنده زنده کارت را تکمیل کن. اگر هم مصرف نکنی، خواهی مرد و همه آنها از دستت خواهد رفت. خُنُک آن قمار بازی که بباخت هر چه بودش که نماند هیچش الا هوس قمار دیگر ✅🌺✅🌺 @kosarnet
❣️ ❣️ 🕊به دیدنت 🌸دوباره برگ🍃 میشوم 🕊و با عبور شبنمی💧 🌸غریق میشوم 🕊مرا رها مکن🚫 مگر 🌸به روز و رفتنم 🕊بدان فقط به 🌸درون قبر میشوم 🌸🍃 ╭┅──────────────┅╮ اینجا دین و سیاست با هم هستند 🌹 @kosarnet 🌹 ╰┅──────────────┅╯
☘ گاهی عشق می‌کند و بی‌سیم‌چی گردان ، آشنای غریب می شود. . 🍀امیر امینی ، ی ساده ی گردان که حال و هوای هر را با به جاماندگان خبر می‌داد. . ☘ فرمانده قلبش شد و و مناجاتش برای خدا . آنقدر دعا کرد تا عاشق ، مخلص و شد. . ☘ عکاس ِجنگ، با دوربینی که از زیر خاک پیدا کرد ، بی‌سیم‌چیِ عاشق را ثبت کرد و این برگی شد از دفتر ، که این روزها دل هر آدم را می لرزاند😣 . 🍃سربندش،چشم هایش که از خستگی آرام گرفته است و لب های خونینش، که گویی هنوز هم می‌گویند.این‌ها هرکدام روضه ای است برای آنان که دنیا شده‌اند💔 . 🍀 او با و گریه‌هایش خالص شد برای خدا و خدا عزت نصیبش کرد و شد برای دنیا و آدم‌هایش . . ☘ کاش می‌شد عکس او را بر سر در قلب هایمان بیاویزیم، تا در دنیای و کمی بندگی کنیم و او با بی‌سیم‌اش از عشق به محبوب بگوید😢 . 🍃به مناسبت سالروز تولد . . 📆 تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۴۰ ، ساوه . 📆 تاریخ شهادت: ۱۰ اسفند ۱۳۶۵ ، شلمچه، کربلای۵ . 🥀مزار: بهشت زهرای تهران برای شادی روح بلنداین شهید🍅🕊🍎 هر کدوم ار اعضا نیت کنید و قرائت کنید سوره یس را ..............🍎🕊🍎 . 🌹با ما همراه باشید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf