🔶 معاون فرهنگی مدرسهی حضرت فاطمه الزهرا (س) آران و بیدگل گفت: همزمان با روز عید غدیر، تعداد زیادی از طلاب و اساتید این مدرسه، در راستای نشر فرهنگ علوی و ایجاد نشاط معنوی اقدام به اطعام غدیر و تهیه بستههای فرهنگی و بهداشتی با عنوان "پویش#من_مبلغ_غدیرم" نمودند.
#آران_بیدگل
#مدرسه_حضرت_فاطمه_الزهرا_س
➕ متن کامل
✅@hawzah_khaharan_qom
مدیریت حوزه علمیه خواهران استان قم
🔸 نشست هماندیشی اساتید پژوهش با موضوع «ارتقای سطح علمی و پژوهشی اساتید و طلاب مدرسه علمیه حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) برگزارشد.
#مدرسه_حضرت_فاطمه_الزهرا_س
✅@hawzah_khaharan_qom
مدیریت حوزه علمیه خواهران استان قم
🏴نهضت عاشورا نباید در جامعه خاموش شود
🔸مدرسه علمیه حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) آران وبیدگل، به مدت 25 روز مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله(ع) را برگزار نمود.
#مدرسه_حضرت_فاطمه_الزهرا_س
#آران_بیدگل
➕ متن کامل
✅@hawzah_khaharan_qom
مدیریت حوزه علمیه خواهران استان قم
🖊خنده در گریه
با شنیدن سخنِ او، صورتش برافروخته! احوالش پریشان! و گریه اش شدیدتر شد، پرسید: دخترم چرا بی تابی!! چرا چشمت گریان است!! به نزد من بیا!!
با صدای آهسته، سخنی در گوش او نجوا کرد و در دم مهربانیِ خنده بر لبانش نشست و از گریه افتاد.تا پدرش بود حرفی نزد و سرّ پدرش را فاش نکرد.
اما بعد از مرگ پدر فرمود: پدرم در گوشم گفت: فاطمه جان!! تو اولین کسی هستی که بعد از مرگم، به من ملحق می شوی.
چشمان حق بین پدر بسته، و زبان حق گویش خاموش گشت و روحش در عالم ابدی پرواز نمود. و ماتم سترگی بر دل فاطمه روی آورد. از داغ فراغ او، خوبانِ بنی هاشم، همه در ماتم بودند. اما عده ای بر سر خلافت و جانشینی او، به نقشه کشیدن افتادند، و گنج غدیر را زیر پا نهادند و در سقیفه به فرهنگ جاهلی و نظام قبیلگی پرداختند.
فاطمه و علی علیه السلام مشغول غسل دادن بدن مطهر ختم الرسل بودند، که انصار در سقیفه بنی ساعده، اجتماع نمودند. بزرگِ طایفه ی خزرج، سعدبن عباده، درحالیکه در بستر بیماری بود، به سقیفه دعوت کردند.سعد از مردم میخواست تا با او بیعت کنند. انصار او را اجابت کردند، سپس گفتند : اگر مهاجرین با ما ستیز کنند چکار کنیم؟ گفتند: می گوییم یک رئیس ما انتخاب میکنیم و یک رئیس شما تعیین کنید.اولی و دومی از قضیه باخبر شدند به سرعت خود را به محل رساندند. اولی، دومی را ازسخنرانی منع کرد و خود بر منبر نشست و گفت: زمامداران از آنِ ما و وزیران از آنِ شما باشند. یکی از انصار برخاست و گفت زیر بار سخنان ابوبکر نروید. حرف ما این است که یک رهبر ما انتخاب کنیم و یک رهبر آنها. عمر بن خطاب گفت: هیهات!! هرگز دو شمشیر در یک غلاف نمی گنجد. خود با خود دعوایشان بالا گرفت. در نهایت با ابوبکر بیعت کردند، سعد بن عباده، همانی که با بستر آورده بودند، بطور شکست خورده، زیر دست و پای جمعیت فریاد می زد که مرا کشتید!!
جماعتی که در غدیر مردانشان بخ بخ گفتند و با علی بیعت کردند و زنانشان در ظرف آبی بنشانه پیمان بستند، همانها بیعت شکستند، و غلاف شمشیر ولایت را دوتا کردند و با آیه قران مقابله کردند. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَي اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً (نساء59)
طاغوت ها برای رسیدن به قدرت، هرکار بگویی میکنند. گردانندگان سقیفه از راههای مختلف در پی جمعآوری بیعت با ابابکر بودند. منافقان در بدی خودشان با هم متحد شدند، چنانچه مولا علی علیه السلام فرمود: حاضرم هر ده یار خود را بدهم تا یک یار از یاران معاویه بگیرم. «چون یاران معاویه در بدی خودشان از یکدیگر حمایت و مداومت میکنند، اما یاران علی سست هستند» .همچنین، عمر و ابابکر به خانه علی علیه السلام آمدند و گفتند اگر بیعت نکنید، محبت حضرت رسول صلی الله علیه وآله، باعث نمیشود که خانه تان را به آتش نکشیم.وخیلی زود مزد رسالت رسول خاتم که مودت اهل بیت علیهم السلام بود را فراموش کردند. غاصبین دستان علی علیه السلام را بستند و با زور برای گرفتن بیعت، او را به مسجد بردند. هیزم آوردند، باب خانه وحی، که ملائک، با اذن ورود از اهل خانه وارد میشدند ، و درِ خانه ای که بجای همه در ها به خانه پیغمبر باز مانده بود، را به آتش کشیدند.فاطمه سلام الله علیها پشت درب بود، چنان فشار دادند که جنین او را سقط کردند .
حور در آتش بود با پهلوی شکسته و بازوی ورم کرده، گریه ی او دو چندان شد و صدا زد: یا ابتاه یا رسول الله ببین با حبیبه ات چه می کنند! حکایت خنده در گریه اش اینجا بود بزودی گریه اش به خنده محقق شد و به دیدار پدرش شتافت.
#یادداشت_علمی
#خانم_وجگانی_مشاور_مبلغ
#سطح_سه_تعلیم_وتربیت
#مدرسه_حضرت_فاطمه_الزهرا_س
#آران_بیدگل
🔰@hawzah_khaharan_qom
مدیریت حوزه علمیه خواهران استان قم
🖊نامه سلیمان باتکیه بر وصیت نامه شهید
نامهاش گشودنی و خواندنی است. نامه سلیمان را باید خواند و با خواندنش چه بسا بلقیسهایی هدایت شده و مسیر هدف را پیدا کردهاند.
ولایت پذیری سلیمان در نامهاش سرآمد است. به یادگار گذاشته است که، خداوندا تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش، اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنهای عزیز که جانم فدای او باد قرار دادی!!!
در روایتی ولایت رکن اول ذکر شده است. «ولی» به معنای واقع شدن چیزی پشت سر چیز دیگر، بهطوری که بیگانهای بین آن دو واسطه نباشد و نوعی رابطه بین آن دو برقرار باشد. همانند یاران با وفای حسینبنعلی علیه السلام که سر و خون دادند، مانند عمار یاسرها شکنجه شدند اما علی فروشی نکردند.
ولایت مداری سلیمان ستودنی است، با دستان پر قدرت نظامیش، و با صلابت و عقلانیتش، قسم جلاله خورد، که روز قیامت از وزنه ی ولایت مداری میپرسند.
و این یادآور این عبارت است :
نماز بى ولایت بىنمازیست، تعبد نیست، نوعى حقه بازیست
ولایت چیست! در خون غوطه خوردن/ کلید سینه بر مولا سپردن…
وصیت نامه سلیمان، هویدا از پاکیزه بپذیر مرا است!! رسم رادمردی را معنای تازه بخشیده است و آن زمان که یاران آسمانیاش یکییکی پر میکشیدند، ذرهذره در آتش اشتیاق دیدار محبوب میسوخت.
نامه زندگیاش، یادآور این کلام است:
شهادت اتفاقی نیست.!! شهید زندگی کردن عاقبت به شهادت رسیدن است.
خداوندا!!! تو را سپاس که مرا با بهترین بندگانت درآمیختی و درک بوسه بر گونههای بهشتی و استشمام بوی عطر الهی آنان را به من ارزانی داشتی!
نامه زندگی سردار، حاکی از مهمترین ترویج او حس مسئولیتی است، که به دوشش نهاده و آن دفاع از اسلام و مصداق حقیقی اسلام مجسم را، نظام جمهوری اسلامی میدانست. حرکت برایش مهم و مهمتر داخل خط قرار گرفتن بود. حبّ کسی را بیشتر و کمتر داشتن مهم نیست و مهمتر حفظ اصول است که نباید خدشهدار شود. مثل شمشیر فرود میآمد و مثل فرشته ناپدید میشد. بلوکهای تا شهادت را سپری میکرد. فرمانده خودش پیشتاز رزم بود، زمانیکه حفاظت زائرین اربعین حسینی بر عهدهاش بود، در مقابل اسیر داعشی، گفت :الان با کت و شلوار در مقابل شما ایستادم. وای به وقتی که لباس نظامی بپوشم!!
علم و عقل و شجاعتش در دایره ایمان کامل و صوت اذان و اقامه نمازش درکاخ کرملین طنینانداز شده بود و سجده شکرش نمایانگر این بود که خدایا این از کرم توست! که دراین کاخ سالها برای اسلام نقشه میکشیدند و الان قاسم سلیمانی با نمازش نقشهها را بر آب میکند و پیغام اسلام را به آن سوی مرزها میبرد.
شهادت را لیاقت و مبارک داشت. که با مبارکیاش تحولی در دلها ایجاد کرد، که هر کس با هر ابزارش جهاد کند، یکی با علمش، یکی با مالش، یکی با جانش، یکی با قلمش و یکی با تولید نسلش قاسمها را متولد میکند.
یکسال جهان، بی حاجقاسم، صدها نوزاد، به عشق او متولد شد و نام قاسم، محمد قاسم، امیر قاسم بر آنها نهادند، تا مکتب حاج قاسم سلیمانی را قسمت کنند.
نامهاش نشانِ فاطمی دارد، و جایی دور نیست که انصارالمهدی از او الگو میگیرد.
مهدی موعود «عج» فرمود:
الگوی من فاطمه زهرا دختر رسولالله است. الگوی مهدی الامم فاطمه است و مکتب حاج قاسم برگرفته از الگوی مهدی«عج» است. رزق خاطرهاش فاطمیه است.
#یادداشت_علمی
#خانم_وجگانی_مشاور_مبلغ
#سطح_سه_تعلیم_وتربیت
#مدرسه_حضرت_فاطمه_الزهرا_س
#آران_بیدگل
🔰@hawzah_khaharan_qom
مدیریت حوزه علمیه خواهران استان قم
«اللّهُمَّ لا تَکلنی إلی نَفسی طَرفَةَ عَینٍ أبَدا»
چقدر تو را دیر شناختم. شاید، حدود چند سالی بود، که حضورت بیش از همیشه میان ما هویدا شده بود. انگار تو اهل ماندن نبودی بعد از هویدا شدن. و دشمن چقدر تو را بهتر از من می شناخت.
دلتنگم سردار، برای حضورت با اقتدارت و دیدارت، ولو از راه دور، از پشت دوربین. بعد از حاج احمد و قبل از آن، دیگر اهل ماندن نبودی. تو از ابتدا هم آسمانی بودی، ایمان دارم؛ از همان لحظه های حضور در بهشت طلائیه و شلمچه و هویزه و دهلاویه و و و ....
اهل زمین نبودی، که آسمانی شدنت نه تنها ملتی را که جهانی را عزادار و ماتم زده کرد.
یتیمی، درد و گردی که تو با دستان و نگاه مهربانت از سر فرزند شهدا می زدودی؛ اما اکنون، میخواهم بپرسم، چه کسی گرد یتیمی را از دل و سر ما زینب ها و حسین هایت خواهد زدود؟
مرا دریاب...
نه، ... اکنون دیگر نشستن و تنها مویه کردن کافی است. باید سلیمانی شد. باید مالک اشترها متولد شود. باید کاری کرد سید علی تنها نماند. باید همه جان، گوش شود، و سخن ات فهم.
«برادران، رزمنده ها، یادگاران جنگ یکی از شئون عاقبت بخیری نسبت شما با جمهوری اسلامی به انقلاب است. والله والله والله، از مهمترین شئون عاقبت بخیری این است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما، با این حکیمی است که امروز سکان این انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است.»
آن قدر روح ات بزرگ شده بود، که نگاه ولیات را میخواندی. غم در چهره او می دیدی و دست ادب به سینه میگرفتی. تو بزرگترین قهرمان معاصر منی.
اکنون باید، همه زوایای زندگی تو را شناخت و شناساند، تا سلیمانی ها متولد گردد.
زمین عجیب به سلیمانی ها نیاز مند است.
سلیمانی هایی که خداوند آنها را بخرد.
میان سطور بسیاری را گشتم و گشتم، من میخواهم تو را پیدا کنم. نه، تو پیدایی من پنهانم. باید، که خود را پیدا کنم. به نوشتههایت نگاه میکنم به دست خط ات در ساعت های آخر...
«الهی لا تکلنی
خداوندا مرا بپذیر خداوندا عاشق دیدارتم، همان دیداری که موسی را ناتوان از ایستادن و نفس کشیدن نمود. خداوندا مرا پاک به بپذیر.»
به تکتک جملات در نوشته ات برای فاطمه نگاه میکنم. چه قدر جملات تأملبرانگیز است.
" فاطمه، فاطمه عزیزم! این چند صفحه را برای تو مینویسم؛ چون میدانم مقدسانه مرا دوست داری، نمیدانم، چرا این حرفها را برایت مینویسم؟!؛ اما احساس میکنم در این تنهایی و غربت عمرم نیاز دارم با کسی، عقده دل باز کنم. آه، مرگ خونین من! عزیز من! زیبای من! کجایی؟
مشتاق دیدارت هستم ... وقتی بوسه انفجار تو، تمام وجود مرا در خود محو میکند. دود میکند و میسوزاند. چه قدر این لحظه را دوست دارم. آه ... چه قدر این منظره زیباست. چه قدر این لحظه را دوست دارم. در راه عشق جان دادن خیلی زیباست ...
خدایا! ۳۰ سال برای این لحظه تلاش کردم. برای این لحظه با تمام رقبای عشق درافتادم. زخمها برداشتم واسطهها فرستاده ام. چه قدر این منظره زیباست! چه قدر این لحظه را دوست دارم ..."
سردار دلها چقدر در هوایت نفس کشیدن زیباست. چقدر با نگاه تو دیدن زیباست. چقدر مثل تو راه رفتن و گام برداشتن و نگریستن آرامش بخش است...
این روزها، بیشتر از پیش به نگاه پر محبتت به فرزندان این سرزمین نیازمندم.
من دستان یتیم نواز تو را عجیب می خواهم تا اکنون که دستت باز تر است به قلب گذاری تا جز خدا و رضای او نبینم...
عجیب در دنیای پیرامون خودم اخلاص ات را می جویم...
مرا دریاب اگر به فرزندی این سرزمین ات قبول داری...
تویی که مرزها را نیز در نوردیدی و شکستی و فقط انسانیت را تصویر کردی و بنده خدا بودن را مشق ...
کاش مرا هم به اندازه زینب و فاطمه ات دعا کنی...
#دلنوشته
#خانم_معصومه_احمدیان_علیآبادی_معاون_مدرس
#سطح_چهار_تفسیر_تطبیقی_تربیت_مدرس
#مدرسه_حضرت_فاطمه_الزهرا_س
#آران_بیدگل
🔰@hawzah_khaharan_qom
مدیریت حوزه علمیه خواهران استان قم