eitaa logo
کوثر ولایت( #همه‌ماخادم‌الرضائیم )
48 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
48 فایل
حضرت امام رضا(ع): خدا رحمت كند كسى را كه امر ما را احياء كند، يكى از اصحاب سؤال كرد چگونه امر شما زنده میگردد؟ فرمود: دانش ما را میآموزد و به مردمان تعليم میدهد بدرستى اگر دانسته‏‌هاى زيباى ما را دريابند از ما پيروى میكنند. معانى الاخبار، ج 1، ص 174.
مشاهده در ایتا
دانلود
●یکی از جنبه‌های مختلفِ آتش‌بس، از بیانات خود (ع)، که به برخی از معترضین بیان داشتند؛ ۱) زنده ماندن شیعیان:  با توجه به تحریفات گسترده‌ای که پس از رسول خدا(ص) دامن‌گیر عالم اسلام شده بود، حفظ جان افرادی که مبانی اسلام را از سرچشمه‌ی پاک نبوی(ص) و علوی(ع) دریافت کرده بودند، از اولویّت‌های مهمّ بشمار می‌رفت. معاویه بنا داشت این باقی ماندگان دوران محمّدی(ص) و وارثان تعالیم علوی(ع) را در جنگی نابرابر، از دم تیغ بگذراند و قبول آتش‌بس، این حربه را از او گرفت. ■امام خامنه‌ای با تطبیق شرایط، بنا بر فرضی که (ع)، فرمان جهاد صادر می‌کرد، به عواقب ناگوارِ این تصمیم می‌پردازد و می‌فرماید: «[در صورت جهاد] حسین کشته میشد، برادرهایش کشته میشدند، اصحاب وفادارش همه به قتل میرسیدند، و امام حسن هم در این بین کشته میشد. بعد معاویه میماند با یک عدّه مردمى که بیست سال، آنها را تمرین داده بود در خلاف جهت اسلام و بر خلاف روح اسلام.» (ع)
●یکی دیگر از جنبه‌های مختلفِ آتش‌بس، از بیانات خود (ع)، که به برخی از معترضین بیان داشتند؛ ۲) حفظ آثار نبوی و فضائل علوی:  به سال ۵۸ یعنی دو سال مانده به هلاکت معاویه، امام حسین(علیه‌السّلام) در ایام حج در منا خطبه‌ی مفصلی در فضائل امیرالمؤمنین(ع) ایراد فرموده و یاران پیامبر(ص) را شاهد صدق خطبه‌ی خویش گرفتند. این در حالی است که معاویه اقلیم گسترده‌ی اسلامی را مالامال از لعن و نفرین امیرالمؤمنین(ع) کرده بود. خود (ع) نیز هرجا فرصتی می‌یافت از فضائل علی‌بن‌ابیطالب(ع) می‌گفت تا خفتگان و فریب‌خوردگان شامی را انتباه دهد و اسلام حقیقی را به آنان بنماید تا جاییکه یکی از علت‌های توطئه معاویه برای شهادت امام(ع) را همین مراودات و سفرهای (ع) به شام ذکر کرده‌اند.  امام خامنه‌ای درباره‌ی تقابل اسلام علوی(ع) و اُموی و جراحات سهمگینی که با شهادت (ع) در جنگ بر پیکره‌ی جامعه‌ی اسلامی وارد می‌آمد می‌فرماید: «اگر امام مجتبىٰ کشته میشد، امروز از اسلام، یا نامى نبود، یا اگر نامى بود، شخصیّت اوّل اسلام، معاویةبن ‌ابى‌سفیان بود. و شما میدانید اسلامى که شخصیّت اوّلش و مرد اوّل یا دوّمش معاویةبن ‌ابى‌سفیان باشد، یعنى آن اسلامى که، پشتوانه‌ى ظلم است، آن اسلامى که، پشتوانه‌ى قدرتهاى جبّار و طاغى و غاصب است؛ آن‌چنان اسلامى، براى بشریّت باقى میماند.»
● از دیگر جنبه‌های مختلفِ آتش‌بس، در بیانات خود (ع)، که به برخی از معترضین بیان داشتند؛ ۳) ایجاد تشکیلات سرّی و زیرزمینی شیعه:  طه حسین معتقد است بعد از دیدار گروهی از شیعیان کوفه که دوسال بعد از آتش‌بس به مدینه خدمت (ع) رسیده بودند، امام(ع) یک تشکیلات منظم سیاسی شیعی را در آن دیدار بنیان نهادند. چه بسا همین تشکیلات سرّی بود که تا شام نفوذ کرد و به عضوگیری شیعیانی در شام و بعدها حتّی تا بالاترین مقامات حکومتی پرداخت. امام خامنه‌ای با تأیید این نظریه طه حسین می‌فرماید: «عدّه‌اى که معترض بودند، از امام سؤال میکنند که تو چرا صلح کردى؟ امام بطور سربسته پاسخ میگفت؛ چون یک چنین مسئله‌اى را خیلى روشن است که نمیشود (واضح) گفت، امام چه بگوید؟ بگوید من صلح کردم که یک حزب سیاسى مخفى تشکیل بدهم و با معاویه بجنگیم! این مثل اینست که بالاى سر درِ مرکز حزب، یک تابلوى بزرگی بزنند، حزب مخفىِ فلان! بنا نیست که امام به همه بگوید که ما حزب مخفى تشکیل دادیم.» (ع)
● اما آخرین جنبه‌ی مختلفِ آتش‌بس، در بیانات خود (ع)، که به برخی از معترضین بیان داشتند؛ ۴) علّت آتش بس همان علّت صلح حدیبیه:  (ع) در تشریح حکمت آتش‌بس به ابوسعید فرمودند: علّت مصالحه‌ام با معاویه همان علّت مصالحه رسول خدا(ص) با بنی‌ضمره و بنی‌اشجع و اهل مکه است. آنان، کافران به تنزیل، و معاویه و یارانش، کافران به تأویل‌اند. همانطور که در صلح حدیبیه تمام اتّهاماتی که قریش به رسول خدا(ص) زده بود، مبنی بر حُرمت نگه نداشتن خانه‌ی خدا و ایجاد انشقاق در جامعه، با قرار داد صلح، شسته و از میان رفت، در آتش‌بس میان (ع) و معاویه نیز تمام تهمت‌هایی که معاویه به جبهه‌ی حق زده بود، مبنی بر ریختن خون مسلمین بخاطر حکومت، کشتن عثمان، تحریف دین، با مراوداتی که بین شام و عراق و مدینه انجام شد، رنگ باخت، و معاویه مجبور به توطئه برای شهادت امام(ع) شد. امام خامنه‌ای در تبیین و تقریب این دو رویداد تاریخی می‌فرماید: «در طول دو سالى که میان صلح حدیبیّه در سال ششم و فتح مکّه در سال هشتم واقع شد، عدّه‌ى مسلمانها برابر بود با دو مقابلِ تمام مسلمانهایى که از اوّل بعثت تا آن روز مسلمان شده بودند؛ در ظرف دو سال، به برکت صلح؛ یک صلح بسیار پُرمنفعتى. خدا درباره‌ى این صلح میگوید: «إنّا فتحنـا لک فتحًا مبینًا.» فتح مبین یعنى صلح حدیبیّه که در تفاسیر هست. میگوید علّت صلحِ من هم با معاویه اینست.» ●بنابراین ماهیت صلح (ع) چیزی جز قیام و جهاد علیه حکومت باطل و غاصب نبوده است، روش ایشان در این جهاد اسلامی بهره‌گیری از آتش‌بس موقت برای وارد آوردن ضربه‌ی سهمگین در آینده بوده است.
🎙 | قیام علیه‌السلام 🔻 بررسی قیام حسنی براساس تحلیل حضرت امام خامنه‌ای، برگرفته از کتاب دو امام مجاهد؛ 🔹 در اذهان عامّه‌ی مردم کمتر کسی از واژه‌ی و قیام حسنی برای این حرکت سیاسی (علیه‌السّلام) استفاده می‌کند، ولی با دقّت در متون و اسناد تاریخی بارقه‌های در این رویداد تاریخی چشم اندیشمندان را خیره و زوایایی از یک حقیقت نامکشوف را عیان می‌سازد. 🔸 رفتار سیاسی علیه‌السلام و تقابل ایشان با معاویه یکی از پر چالش‌ترین و ابهام انگیزترین حرکات سیاسی امامان معصوم شیعه است. حضرت امام خامنه‌ای در سخنرانی‌های خود به سال ۵۱، بخشی از این زوایای پنهان را رونمایی کرده‌اند. ایشان براساس آیات قرآن و مدارک متقن تاریخی • اولاً صلح را به آتش‌بس معنا می‌کنند، • ثانیاً ماهیت این آتش‌بس را قیام و جهاد تحلیل می‌کنند. 🔹 بخش فقه و معارف پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در این یادداشت، قرائت حضرت امام خامنه‌ای از جنبش سیاسی امام حسن (علیه‌السّلام) را براساس کتاب «دو امام مجاهد» تبیین می‌کند. 🔍 مطالعه متن کامل یادداشت: farsi.khamenei.ir/others-note?id=43836
💢بی‌شک آنچه بین و معاویه رخ داد، اگر نه دشوارترین، دست‌کم یکی از سخت‌ترین این آزمون‌های الهی برای شیعیان بود. همواره این حرکت سیاسی محلّ پرسش‌های دوست و دشمن بوده و هست و حکمت‌های آن پیوسته مورد بحث و نظر اندیشمندان اسلامی و شیعی قرار گرفته است. با تألیف کتاب «صلح الحسن» مرحوم شیخ راضی آل‌یاسین، زوایای مختلفی از این رویداد تحت عنوان صلح با معاویه روشن شد. ولی به مرور و با مداقّه و کنکاش‌های موشکافانه‌ی محقّقین این حرکت سیاسی ابعاد تازه‌ای از خود نشان داد که چه بسا نتوان نام صلح را بر آن نهاد. یکی از نکات حائز اهمّیّت در این مسأله اینکه دو مورخ، محدّث و مولّف شیعی، • یک ابراهیم بن محمد ثقفی، که با شجاعتی مثال زدنی یکی از حساس‌ترین کتاب‌های خود را در شهری که دورترین فاصله‌ی اعتقادی را با شیعه داشتند به کرسی تدریس نشاند، • و دیگری هشام بن محمد کلبی که به کرامت امام صادق (علیه‌السّلام) دانش فراموش شده‌اش را بازیافت، هر دو کتابی درباره‌ی امام مجتبی (علیه‌السّلام) نوشته‌اند و نام هر دو کتاب « » است. برداشت این دو عالم شیعه از این حرکت عظیم و پرتلاطم سیاسی، قیام بود. امام خامنه‌ای با اشاره به این دو کتاب می‌فرمایند: «مى‌بینیم در قرن سوّم هجرى، دو کتاب از دو نویسنده‌ى مسلمان و مورّخ شیعه صادر میشود و نوشته میشود به نام «قیام‌الحسن» ؛ صلح را به معنى قیام و با ماهیّت قیام شناخته‌اند.»
💢جهاد علیه‌السلام؛ ■در شرایط دشواری که معاویه برای جبهه‌ی حق ایجاد کرده بود، (ع) همچون رسول خدا(ص)تصمیم بر آتش‌بس می‌گیرد. عبارت آتش‌بس که در فقه با عنوان «مهادنه» شناخته می‌شود بمعنای ترک پیکار برای مدّتی موقّت است. ■ (ع) در حکمت و علت این آتش‌بس به موقتی بودن آن تصریح فرمودند: تا زمانیکه معاویه زنده است، مانند فرش خانه‌هایتان، ملازم خانه‌هایتان باشید. ●معاویه همان کسی است که سودای دفن نام پیامبر(ص) را در سر می پرورانَد، و با رشوه و وعده‌های فریبنده، توانسته فرماندهان پیش قراولان سپاه (ع)، و فرمانده‌ی «شرطة الخمیس(جان‌نثاران و فداییان امام(ع)»، عبیدالله‌بن‌عباس را از جنگ منصرف کند. عبیدالله با اینکه دو فرزندش توسط فرمانده‌ی سفّاک اُموی، بسربن‌ارطاة، بطور وحشیانه‌ای در آغوش مادر به شهادت می‌رسند، ولی در برابر یک میلیون درهم معاویه سست شده و تن به دنیاخواهی و عافیت‌طلبی می‌دهد. ●از طرفی دیگر معاویه خود را در جامه‌ی یک خلیفه‌ی صلح‌طلب چنان جا زده و امام مجتبی (ع) را جنگ‌طلب معرفی کرده که اگر امام حسن(ع) به این پیکار بر حق ادامه دهد، آن‌هم با یاران سست و ضعیفی که دورش را گرفتند، مسلّماً هم در جبهه‌ی جنگ و هم در جبهه‌ی تبلیغاتی بُرد را از آن معاویه کرده است. لذا پذیرش آتش‌بسی که مفادّ آن به دست خود امام است و زیرکانه در بندهای آن خلافت از معاویه خلع شده، مفیدتر از جنگی است که حظّ آن را معاویه می‌برد. 🔻جنبه‌های مختلف این آتش‌بس را می‌توان از بیانات خود امام(ع) که به برخی از معترضین بیان داشتند و برخی واکنش‌های جامعه، چنین یافت: ۱) زنده ماندن شیعیان   ۲) حفظ آثار نبوی و فضائل علوی ۳) ایجاد تشکیلات سری و زیرزمینی شیعه ۴) علت آتش بس همان علت صلح حدیبیه
●یکی از جنبه‌های مختلفِ آتش‌بس، از بیانات خود (ع)، که به برخی از معترضین بیان داشتند؛ ۱) زنده ماندن شیعیان:  با توجه به تحریفات گسترده‌ای که پس از رسول خدا(ص) دامن‌گیر عالم اسلام شده بود، حفظ جان افرادی که مبانی اسلام را از سرچشمه‌ی پاک نبوی(ص) و علوی(ع) دریافت کرده بودند، از اولویّت‌های مهمّ بشمار می‌رفت. معاویه بنا داشت این باقی ماندگان دوران محمّدی(ص) و وارثان تعالیم علوی(ع) را در جنگی نابرابر، از دم تیغ بگذراند و قبول آتش‌بس، این حربه را از او گرفت. ■امام خامنه‌ای با تطبیق شرایط، بنا بر فرضی که (ع)، فرمان جهاد صادر می‌کرد، به عواقب ناگوارِ این تصمیم می‌پردازد و می‌فرماید: «[در صورت جهاد] حسین کشته میشد، برادرهایش کشته میشدند، اصحاب وفادارش همه به قتل میرسیدند، و امام حسن هم در این بین کشته میشد. بعد معاویه میماند با یک عدّه مردمى که بیست سال، آنها را تمرین داده بود در خلاف جهت اسلام و بر خلاف روح اسلام.» (ع)
●یکی دیگر از جنبه‌های مختلفِ آتش‌بس، از بیانات خود (ع)، که به برخی از معترضین بیان داشتند؛ ۲) حفظ آثار نبوی و فضائل علوی:  به سال ۵۸ یعنی دو سال مانده به هلاکت معاویه، امام حسین(علیه‌السّلام) در ایام حج در منا خطبه‌ی مفصلی در فضائل امیرالمؤمنین(ع) ایراد فرموده و یاران پیامبر(ص) را شاهد صدق خطبه‌ی خویش گرفتند. این در حالی است که معاویه اقلیم گسترده‌ی اسلامی را مالامال از لعن و نفرین امیرالمؤمنین(ع) کرده بود. خود (ع) نیز هرجا فرصتی می‌یافت از فضائل علی‌بن‌ابیطالب(ع) می‌گفت تا خفتگان و فریب‌خوردگان شامی را انتباه دهد و اسلام حقیقی را به آنان بنماید تا جاییکه یکی از علت‌های توطئه معاویه برای شهادت امام(ع) را همین مراودات و سفرهای (ع) به شام ذکر کرده‌اند.  امام خامنه‌ای درباره‌ی تقابل اسلام علوی(ع) و اُموی و جراحات سهمگینی که با شهادت (ع) در جنگ بر پیکره‌ی جامعه‌ی اسلامی وارد می‌آمد می‌فرماید: «اگر امام مجتبىٰ کشته میشد، امروز از اسلام، یا نامى نبود، یا اگر نامى بود، شخصیّت اوّل اسلام، معاویةبن ‌ابى‌سفیان بود. و شما میدانید اسلامى که شخصیّت اوّلش و مرد اوّل یا دوّمش معاویةبن ‌ابى‌سفیان باشد، یعنى آن اسلامى که، پشتوانه‌ى ظلم است، آن اسلامى که، پشتوانه‌ى قدرتهاى جبّار و طاغى و غاصب است؛ آن‌چنان اسلامى، براى بشریّت باقى میماند.»
● از دیگر جنبه‌های مختلفِ آتش‌بس، در بیانات خود (ع)، که به برخی از معترضین بیان داشتند؛ ۳) ایجاد تشکیلات سرّی و زیرزمینی شیعه:  طه حسین معتقد است بعد از دیدار گروهی از شیعیان کوفه که دوسال بعد از آتش‌بس به مدینه خدمت (ع) رسیده بودند، امام(ع) یک تشکیلات منظم سیاسی شیعی را در آن دیدار بنیان نهادند. چه بسا همین تشکیلات سرّی بود که تا شام نفوذ کرد و به عضوگیری شیعیانی در شام و بعدها حتّی تا بالاترین مقامات حکومتی پرداخت. امام خامنه‌ای با تأیید این نظریه طه حسین می‌فرماید: «عدّه‌اى که معترض بودند، از امام سؤال میکنند که تو چرا صلح کردى؟ امام بطور سربسته پاسخ میگفت؛ چون یک چنین مسئله‌اى را خیلى روشن است که نمیشود (واضح) گفت، امام چه بگوید؟ بگوید من صلح کردم که یک حزب سیاسى مخفى تشکیل بدهم و با معاویه بجنگیم! این مثل اینست که بالاى سر درِ مرکز حزب، یک تابلوى بزرگی بزنند، حزب مخفىِ فلان! بنا نیست که امام به همه بگوید که ما حزب مخفى تشکیل دادیم.» (ع)
● اما آخرین جنبه‌ی مختلفِ آتش‌بس، در بیانات خود (ع)، که به برخی از معترضین بیان داشتند؛ ۴) علّت آتش بس همان علّت صلح حدیبیه:  (ع) در تشریح حکمت آتش‌بس به ابوسعید فرمودند: علّت مصالحه‌ام با معاویه همان علّت مصالحه رسول خدا(ص) با بنی‌ضمره و بنی‌اشجع و اهل مکه است. آنان، کافران به تنزیل، و معاویه و یارانش، کافران به تأویل‌اند. همانطور که در صلح حدیبیه تمام اتّهاماتی که قریش به رسول خدا(ص) زده بود، مبنی بر حُرمت نگه نداشتن خانه‌ی خدا و ایجاد انشقاق در جامعه، با قرار داد صلح، شسته و از میان رفت، در آتش‌بس میان (ع) و معاویه نیز تمام تهمت‌هایی که معاویه به جبهه‌ی حق زده بود، مبنی بر ریختن خون مسلمین بخاطر حکومت، کشتن عثمان، تحریف دین، با مراوداتی که بین شام و عراق و مدینه انجام شد، رنگ باخت، و معاویه مجبور به توطئه برای شهادت امام(ع) شد. امام خامنه‌ای در تبیین و تقریب این دو رویداد تاریخی می‌فرماید: «در طول دو سالى که میان صلح حدیبیّه در سال ششم و فتح مکّه در سال هشتم واقع شد، عدّه‌ى مسلمانها برابر بود با دو مقابلِ تمام مسلمانهایى که از اوّل بعثت تا آن روز مسلمان شده بودند؛ در ظرف دو سال، به برکت صلح؛ یک صلح بسیار پُرمنفعتى. خدا درباره‌ى این صلح میگوید: «إنّا فتحنـا لک فتحًا مبینًا.» فتح مبین یعنى صلح حدیبیّه که در تفاسیر هست. میگوید علّت صلحِ من هم با معاویه اینست.» ●بنابراین ماهیت صلح (ع) چیزی جز قیام و جهاد علیه حکومت باطل و غاصب نبوده است، روش ایشان در این جهاد اسلامی بهره‌گیری از آتش‌بس موقت برای وارد آوردن ضربه‌ی سهمگین در آینده بوده است.
●دلایل انتخاب صلح: ■با این شرایط محال است که پیروز شود، آیا شروع به جنگ کند و قهرمانانه به شهادت برسد؟ یا با نرمش قهرمانانه راهی پیدا کند برای رسیدن به پیروزی در آینده؟! ■اگر امام راه اول را انتخاب می‌کرد و خود و یارانش کشته میشدند، مساوى بود با نابودی مکتب اسلام بطور کامل. ■من معتقدم شجاع‌ترین چهره‌ى تاریخ اسلام است. چون شجاعت واقعی اینست که انسان برطبق آنچه مصلحت فکر و ایدئولوژى اوست اقدام بکند، اگرچه کسى نفهمد. ■امام حسن حاضر شد خود را و نام خود را در میان دوستان نزدیکش، فداى مصلحتِ واقعى کند و تن به صلح دهد، براى اینکه بتواند کارش را، یعنى دیدبانى اسلام و حفاظت از قرآن و هدایت نسلهاى آینده‌ى تاریخ را در موقع خود انجام دهد. ■ما معتقدیم که ائمّه‌ى ما جهاد می‌کردند؛ اعتقاد شیعه باید این باشد و تاریخ به این گویا است که ائمّه‌ى ما در دوران زندگىِ ۲۵۰ساله‌شان، دائماً مشغول جهاد بودند و امام حسن در این خطّ طولىِ ۲۵۰ساله، یک نقش بسیار اساسى و برجسته‌اى دارد. ■اگر صلح نبود، واقعه‌ى کربلا هم نبود، وقایعِ تاریخِ پُرافتخارِ دودمانِ هاشمى در طول حکومت بنى‌امیّه و بنى‌عبّاس نبود و امروز اسلام اگر بود، اسلام معاویه بود. "گزيده بيانات امام خامنه‌ای" ۱۳۹۸/۰۸/۰۴