🌷شبی با #شهدای_تفرش
🥀 #شهید_احمد_کمالی_مقدم 🥀 فرزند محمدنبی در سال 1342 متولد شد و در دامان مادری پرهیزگار و مومن و عاشق اهل بیت (ع) و در آغوش پدری فرهیخته، ادیب و هنرمند رشد کرد و بالید.
پدرش از نیروهای شهربانی بود و به دلیل اشتغال وی در شهرهای مختلف، احمد نیز دوران کودکی خود را در اراک، گرمسار و ساوه گذراند.
با گذشت شش بهار از زندگی تحصیلات ابتدایی را در شهرستان ساوه آغاز کرد و پس از انتقال پدر به تفرش تحصیلات ابتدایی را در دبستان مشیری تفرش ادامه داد و بعد از گذراندن دوره ی راهنمایی در مدرسه ی حکیم نظامی، در رشته ی علوم تجربی دبیرستان شهید مطهری، ثبت نام کرد.
با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، او که درس شرافت و جوانمردی را در مکتب اهلبیت (ع) آموخته و آیات الهی و احکام دین با ذره ذره ی وجودش اجین شده بود، پس از گذراندن یک دوره ی آموزش نظامی بسوی عرصه های نبرد حق علیه باطل شتافت و در عملیات بیت المقدس مجروح و در بیمارستان آیت الله طالقانی تبریز بستری شد و پس از بهبودی نسبی مجدداً راه جبهه را درپیش گرفت و سرانجام در چهارمین اعزام خود در روز 1361/02/20 در جادهی اهواز– خرمشهر به خیل شهیدان همیشه شاهد پیوست و پیکر مطهرش در گلزار شهدای بهشت معصومه (س) در تفرش به خاک سپرده شد.
پدر شهید می گوید:
وقتی احمد مجروح شده بود و ترکش های خمپاره در بدنش بود، از او پرسیدم هنگامی که ترکش های داغ به بدن رزمنده ای می خورد چه احساسی به او دست می دهد؟
پاسخ داد: پدر جان به خدا سوگند بسیار لذت بخش است .
گفتم: آهن گداخته چه قرابتی با گوشت و استخوان دارد؟
گفت: این رازی است بین معشوق و عاشقان گمنامش. همان لحظه در ذهنم حکایت ابراهیم(ع) و آتش تداعی شد و رمز "برداً و سلاماً. "
یادش جاویدان و راهش پر رهرو باد.