eitaa logo
لبیک‌یامهدی³¹³ 🇵🇸
336 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
14 فایل
- مآهیچ‌الـٰھی‌‌همِھ‌تو دنیا‌همه‌هیچُ‌اَهل‌ِدنیا‌همه‌هیچ... ای‌هیچ‌برایِ‌هیچ‌بر‌هیچ‌مپیچシ︎!🌱 تولدِکانال: ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ کپی؟ حلالت :)🥲🤍 جهت‌تبادل: @Zahra_bano1877
مشاهده در ایتا
دانلود
خوشاآنان‌كه‌باغیرت‌زگیتی ندایِ‌یاحسین‌گفتندورفتند دراین‌بازاراین‌دنیایِ‌فانی شهادت‌راخریدندورفتند... @labayk_ya_mahdi1
به‌قول‌شهیدحججی:خدایایه‌مرگی بهمون‌بده‌که‌همه"‌حسرتش‌روبخورن:) @labayk_ya_mahdi1
وقتی‌میرفتیم‌هیئت حمیدمحکم ‌سینہ‌میزد! بهش‌گفتم‌حمید: ‌چراانقد‌محکم‌سینہ‌میزنۍ؟ میگفت‌: برای‌امام‌حسین‌'ع'محکم‌سینہ‌میزنم تا هیچوقت‌سینم‌نسوزه:) شهید‌‌کہ‌شد‌؛‌پیکرشو‌تومعراج‌شهدا دیدم... همجاش‌سوختہ‌بود‌جز‌سینہ‌ای‌کہ‌برا‌ امام‌حسین‌ ″ع″ باعشق سینہ‌‌میزد 🌱 < @labayk_ya_mahdi1 >
وصیت نامه شهید ابراهیم هادی بسم رب الشهداء و الصدیقین اگر چه خود را بیشتر از هر کس محتاج وصیت و پند و اندرز می‌دانم، قبل از آغاز سخن از خداوند منان تمنّا می‌کنم قدرتی به بیان من عطا فرماید که بتوانم از زبان یک شهید‌، دست به قلم ببرم چرا که جملات من اگر لیاقی پیدا شد و مورد عفو رحمت الهی قرار گرفتم و توفیق و سعادت شهادت را پیدا کردم، به عنوان پرافتخارآفرین وصیای شهید خوانده می‌شود. خدایا تو را گواه می‌گیرم که در طول این مدت از شروع انقلاب تاکنون هر چه کردم برای رضای تو بوده و سعی داشتم همیشه خود را مورد آزمایش و آموزش در مقابل آزمایش‌ها قرار دهم. امیدوارم این جان ناقابل را در راه اسلام عزیز و پیروزی مستضعفین بر متکبرین بپذیری. خدایا هر چند از شکستگی‌های متعدد استخوان‌هایم رنج می‌برم،‌ ولی اهمیتی نمی‌دادم؛ به خاطر این‌که من در این مدت چه نشانه‌هایی از لطف و رحمت تو نسبت به آن‌هایی که خالصانه و در این راه گام نهاده‌اند، دیده‌ام. خدایا،‌ ای معبودم و معشوقم و همه کس و کارم، نمی‌دانم در برابر عظمت تو چگونه ستایش کنم ولی همین قدر می‌دانم که هر کس تو را شناخت، عاشقت شد و هر کس عاشقت شد، دست از همه چیز شسته و به سوی تو می‌شتابد و این را به خوبی در خود احساس کردم و می‌کنم. خدایا عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر انقلاب چنان در وجودم شعله‌ور است که اگر تکه‌تکه‌ام کنند و یا زیر سخت‌ترین شکنجه‌ها قرار گیرم، او را تنها نخواهم گذاشت. و به عنوان یک فردی از آحاد ملت مسلمان به تمامی ملت خصوصاً مسئولین امر تذکر می‌دهم که همیشه در جهت اسلام و قرآن بوده باشید و هیچ مسئله و روشی شما را از هدف و جهتی که دارید، منحرف ننماید. دیگر این که سعی کنید در کارهایتان نیت خود را خالص نموده و اعمالتان را از هر شرک و ریا، حسادت و بغض پاک نمایید تا هم اجر خود را ببرید و هم بتوانید مسئولیت خود را آن‌چنان که خداوند، اسلام و امام می‌خواهند، انجام داده باشید این را هرگز فراموش نکنید تا خود را نسازیم و تغییر ندهیم، جامعه ساخته نمی‌شود. والسلام و علیکم و رحمه الله و برکاته ابراهیم هادی‌پور🥺 < @labayk_ya_mahdi1 >
یجانوشتہ‌بود سھـم‌من‌تنھا،ازجنگ‌ پدرےبودڪھ‌هیچ‌وقت‌در جلسہ‌ےاولیامربیان‌شرکت‌نکرد:)!💔 < @labayk_ya_mahdi1 >
‏مشتری‌شھادت‌زیاده! اماهرکسی‌نمیتونه‌هزینش‌روبپردازه.. بایدوسعت‌برسه‌وگرنه‌نسیه‌نمیدن‌:)💔!' ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌◝ ؛ 🌱 ◟ < @labayk_ya_mahdi1>
حاجے‌صدا‌مونو‌داری؟!📞 دلمون‌بدجوری‌تنگ‌شده‌براتون..🚶‍♀💔 < @labayk_ya_mahdi1 >
لبیک‌یامهدی³¹³ 🇵🇸
-
از فرزند شهید اكبر زوار جنتى خواستن شعر بخونه؛گفت ميشه دعاى فرج بخونم؟آخه من روزی هزار بار دعای فرج می‌خونم! اینقدر‌ می‌خونم‌ تا امام‌ زمان‌ ظهور كنه.ميگن اگه آقا بياد، شهدا هم باهاش ميان.شاید يه بار دیگه بابامو ببینم... < @labayk_ya_mahdi1 >
از شهدا یاد گرفتیم : • از ابراهیم هادی ، پهلوانی را • از حاج همت ، اخلاص را • از باکری ها ، گمنامی را • از علی خلیلی، امر به معروف را • از مجید بقایی ، فداکاری را • از حاجی برونسی ، توسل را • از مهدی زین الدین ، سادگی را • از حسين همدانى ، جوانمردى و اخلاق را • از حاج قاسم سلیمانی، ولایت مداری را با این همه نمیدانم ؛ چرا موقع عمل که میرسد شرمنده ایم...😔💔! < @labayk_ya_mahdi1 >
چند‌‌شب‌پیش یه‌چی‌یه‌جا‌خوندم ... هنوزم‌پریشونم🚶🏻‍♂️- نوشته‌بود روح‌ الله‌ ! یه‌شب‌خواب‌شهیدرومیبینھ🌱 بهش‌میگه: +روح‌الله‌ازاونورچه‌خبر !؟ شهید‌میگھ _خبرای‌خوب... تاسال‌ ۱۴۰۰ انقدر‌نزدیک‌میشه‌کھ دیگه‌نمیگین‌آقا‌کدوم‌ میاد ؟! میگین‌آقا‌چند‌ساعت‌دیگه‌میاد (:🖐🏽 ! خلاصه‌کھ اگه‌مجازی‌نمیذاره‌خودسازی‌کنی ؛ یه‌مدت‌نباش‌اصلا ... هرچیزی‌که‌تورو‌از‌مولات‌دور‌میکنه‌، بریز‌دور ؛ واݪسلام ↻ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💚✨ اڵڵهݥ اڶ؏جل اݪولیڪ اڶفࢪج🌱🕊 بر عہد؎ کہ بٮـــٺیم ھٮــــٺیم     ✥------- ✥ -------✥      @لبیک یا مهدی     ✥------- ✥ -------✥ ‌
▫️میگفت تاخودمان‌را‌نسازیم‌و‌تغییر‌ندهیم‌جامعه ساخته‌نمی‌شود؛ مشکل‌کار‌ما‌این‌است‌که‌برای‌رضای‌همه‌کار می‌کنیم‌الا‌رضای‌خدا . . 《  شهید‌ابراهیم‌هادی🕊🥀 》
شهید_مجید‌محمدی: ‏ما که رفتیم از دار دنیا، چیزی ندارم جز یک پیام: قیامت یقه‌تان را می‌گیرم اگر ولی فقیه راتنها بگذارید! 🕊
🖇تلنگر🍃 شهادت‌رانه‌درجنگ، بلکه،درمبارزه‌می‌دهند.. ماهنوزشهادتی‌بی‌دردمی‌‌طلبیم.! غافل‌که‌شهادت‌را‌جزبه‌اهل‌دردنمی‌دهند.. 💔
_نوشته بود هرخانمی‌کہ‌چادر‌بہ‌سرش‌کند اگردستم‌برسدسفارشش‌رابہ امام‌حسین‌علیه‌السلام‌می‌کنم'!🖐🏼🍃 شهیدحسین‌محرابی 🖇🕊
🌹شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند 🌹عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ 🌹عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته. اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود… پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن.. حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره… تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده! پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید… 🇮🇷عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه… اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭 🌹جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه… مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. 🌹مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… 🌹مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. 🌹پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید. 🌹و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد… 🌹(یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این روایت زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات) 🌹شادی روح پاک  شهدا صلوات: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹 🌟😔 مسئولان گرامی و مردم عزیز یادمان باشه این کشور و آرامش و امنیت به سادگی به دست نیومده که با چندتا لبخند و سیاست بازی و سرگرمی از دست بدهیم