eitaa logo
مجموعه اشعار خادم زینب س
384 دنبال‌کننده
181 عکس
359 ویدیو
87 فایل
ارائه ی سبکهای پیشنهادی ارائه ی نظرات پیشنهادات و انتقادات👇 @khademozeinab
مشاهده در ایتا
دانلود
خادم زینب: زیر لب روضه میخونم ، ببین دریا بعد سی سال به دیدارم بیا زهرا بیا تا وا کنم دردای قلبم رو یه آهم میسوزونه کل عالم رو بیا زهرا ، مث گذشته پیشم باشو ، رفیق حیدر تنها شو ، بیا که بشنوی درداشو بیا زهرا ، بگیم از اون شب بارونی ، چهل تن اومدن مهمونی ، ببین چه درد بی درمونی چه سخته واسه ی یه مرد جلو چشش بیافته زن صدای بچه ها بیاد با سیلی مادرو نزن چه سخته واسه ی یه زن که بسته دست همسرش چه سخته بین شعله ها بسوزه چادره سرش 2 دیگه راحت میشم از درد بی درمون به زینب میرسه میراث دردامون دیگه راحت میشم از فکر اون کوچه خدا روشکر بزرگ شدن یتىمامون شده زینب ، دیگه برا خودش خانومی ، مردی شده حسینت زهرا ، حسن شده انیس بابا یتیماتو ، با خون دل بزرگ کردم من ، با روضه های اون پیراهن ، حالا رسیده وقت رفتن بفکر زینبت نباش عباس کفیل زینبه تموم فکر و ذکر من تنهاییای اون شبه همون شبی که آسمون میباره خون برا حسین همونجا که میره سرش به روی نیزه ها حسین 3 سپردم زینبو دست برادرهاش نمیذاره حسین یک لحظه هم تنهاش نگران حسینت هم نباش زهرا گذاشتم دست عباسو توی دستاش دارم میرم ، ولی با این همه دلشوره ، آخه مسیر صحرا دوره ، اوضاء خیمه ها ناجوره میترسم از ، حوادثی که داره صحرا ، میترسم از غم عاشورا ، نیافته زینب از پا زهرا میترسم از رو نیزه ها بیافته با سرش حسین میترسم از غم و جفا بمیره خواهرش حسین خدا کنه نگردونن تو کوچه بازارای شام کسی که سایشم شده برا نامحرما حرام
خادم زینب: لبا میگه حیدر چشا میگه حیدر همه چی امشب یک صدا میگه حیدر زمین میگه حیدر هوا میگه حیدر آره امشب ذات خدا میگه حیدر دل از ماتمش لبریزه هوای دلم پاییزه تا اسمش میاد رو لبهام همه چی بهم میریزه برا داغ حیدر ، کمه مردن حتی شب داغ عظماست ، واویلا واویلا یا حیدر یا حیدر ، واویلا واویلا 2 یه ور داغ کوچه ، یه ور داغ اون در جلو چش خیسش ، کردن گلو پرپر میپیچه تو گوشش ، صدای اون سیلی تو قاب چشماشه ، گلی که شد نیلی بگم چی دیده که چشمش میافته به در میسوزه تا زن میبینه تو کوچه با چشمای تر میسوزه دیده زخم بازو ، دیده زخم پهلو صداش میزد اما ، میگرفت ازش رو واویلا واویلا یا زهرا یا زهرا 3 دلم پر میگیره میره سمت گودال تنی بی سر افتاد سر جسمش جنجال یکی انگشتر و یکی میبره سر یکی بین زنها به دنبال معجر میسوزه میون شعله یه طفل سه ساله تنها تا یکی اومد با نیزه فقط گفت ندارم بابا با موهای سوخته تو صحرای پر خار یبار تو خرابه یبار بین بازار واویلا واویلا یا أباعبدالله
خادم زینب: این اشکا اشکای آخره دریا تو چشمای حیدره زهر داره جونم رو میبره زهرا این شبها شبهای آخره تو گوشم صدای اون دره پلک من دوباره میپره زهرا حس میکنم داری میای ، مهمون من باشی میخوای مثه قلب علی ، هر لحظه غوغا شی میخوای پرستاری کنی از حیدر بیمار زحمت نکش یاسم تو که ، نمیتونی پاشی با بازوی مجروحت ، زحمت نکش زهرا شرمنده میشه حیدرت ، به یاد اون روزا تو بستر افتادی نشد کاری کنه حیدر ای وای امون از وقتی رو کمرت افتاد در 2 سی ساله ، که روزه ی علی وا میشه با اشک روضه هات میمیرم هر لحظه من برات زهرا سی ساله که آه نیمه شب حرفای نگفته ی منه شاهد من اون پیراهنه زهرا امشب هوا کرده دلم ، نون و نمک زهرا آیینه ی قلب علی ، خورده ترک زهرا یاد تو و اون بوی نون و سفره ی ساده امشب میای به دیدنم ، به قلبم افتاده اگه میای آروم بیا ، چه خبر از بازوت راستی ببینم خوب شده ، زخمای رو پهلوت اگه میای روتو نگیر تورو خدا از من نیا با اون خونابه های روی پیراهن 3 قلبم رفت این دم آخری به گودال و صحرای بلا امون از غم کبوترا زهرا تب کردم به یاد العطش طفلی که تو صحرا کرده غش فکر زینبه دلم همش زهرا داره تداعی میشه اون ، سفارش آخر بوسه و حنجر و غم برادر و خواهر دارم میبینم زینبو با دستای بسته تو مقتل افتاده حسین ، اما چرا بی سر دورو بر مقتل چرا ، آشوب و جنجاله یکی برای بردن انگشت تو گوداله رحمی ندارن حتی به پیراهن پاره برادر افتاده رو خاک و خواهر آواره
تهدمت والله ، ارکان الهدی انقطعت ولله سکان السماء کوفه شده یک سر ، مثل کربلا خدا زده تو عرش خیمه ی عزا ای ذوالفقار قبضه ی یقینت کو محراب غرق خون حبل المتینت کو کو إهدناالصراط المستقیم ای وای قرآن بگو إیاک نستعینت کو کو أمیر زمان ، کو أمیر زمین کو ابر رحمته ارحم الراحمین 2 شق القمر کردن ، با سر علی رسیده تو محراب ، همسر علی قرآن دوتا شد ماه ، شقه شقه شد نازل شد آیات آخر علی یک کوه غصه با سرش زمین افتاد پیش نگاه همسرش زمین افتاد شمشیر میزد و علی علی میگفت کرد استخاره کوثرش زمین افتاد کوفه بر سر زنان ، کوچه سر زنان کو عمود زمین ، تکیه ی آسمان 3 امشب کسی نون و خرمایی نبرد علی غمش رو به ، کوچه ها سپرد سفره های خالی ، آه انتظار امشب کسی نون ، حیدرو نخورد امشب کبوترا پر از تب و تابن چشم انتظار ، سفره های اربابن امشب کسی میون کوچه پیدا نیست امشب کبوترا گرسنه میخوابن کو پناه یتیم ، کو پناه اسیر کوفه امشب میگه ، کو علی کو أمیر