eitaa logo
مجموعه اشعار خادم زینب س
386 دنبال‌کننده
181 عکس
361 ویدیو
87 فایل
ارائه ی سبکهای پیشنهادی ارائه ی نظرات پیشنهادات و انتقادات👇 @khademozeinab
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام لطفا در صورت استفاده از این شعر فایل ضبط مجلس روبه ایدی زیر ارسال فرمایید باتشکر 👇 @khademozeinab شولوغه سرت جلو چشم زینبت کجا بردنت شولوغه سرت میکشه زینبتو کتک خوردنت شولوغه سرت تا اینجا میاد بمیرم صدای خس خس حنجرت جلو چشم من با پا بردنت با نیزه آوردنت شولوغه سرت یعده دور مقتل یه عده دور زینب یعده توی گودال چه خبر شده امشب یعده تازیونه یعده نیزه دارن یعده دارن واسه زدنت سنگ میارن بند دوم نداری امان هی به دور مقتلت میرن و میان نداریم امان عده ای دنبال زن و بچه هان نداریم امان نداری امان سر تو گوشه ای پیکرت گوشه ای نداریم امان افتاده ساقی لشکرت گوشه ای نداریم امان میخونم مهل المهلا شاید برگردی مولا هرچند میدونم اینو اربن اربایی حالا دیدی زدن زینب رو دیدم بیحالت کردن دیدی بستن دستامو دیدم پامالت کردن بند سوم دیگه وقتی نیست دنبال طفلا باید باشم من کمک کن حسین دستامو بگیر که پاشم من کمک کن حسین ولی کی تورو کمکت کنه که پاشی مولا اخه جابجا شده تکه های تو واویلا واویلا حسین دست رو سرم میگیرم وا محمدا میگم گوشوار دخترها رو به حرومیا میدم حالا باید آماده باشم واسه بازارا ای وای ای وای از کوچه ای وای ای وای از صحرا
(اقا شرمندم) بزرگواران حواستون باشه تو هر مجلسی اجرا نشه ان شاالله (مسولیت اجرای این شور پای خودتون) روضه مکشوفه و بنده با احتیاط سعی میکنم واردش بشم ارسال فایل اجرا به ایدی زیر @khademozeinab جمع شدن دورش تک و تنها بود و حلقه زدن دورش با عصا و نیزه و سنگ اومدن دورش جمع شدن دورش نه امون داره نه دیگه دست و پاهای مولا جون داره دست خالی مونده و حرمله کمون داره نه امون داره سنگ خورده پیشونیش داره میره از حال میندازنش بدجور با لگد تو گودال خون قلبش داره میریزه رو خاکا من میگم وا اَخاه اون میگه وا اُماه وای غریب اقام غریب اقام غریب اقام بند دوم شد تنش پا مال من رو سر میزنم و شمر و سنان خوشحال خولی با خورجینش اومد وسط گودال شد تنش پا مال جمعیت دیدم کِی بریدن سرشو من نفهمیدم حتی نالشو تو قتلگاه نشنیدم جمعیت دیدم ادم نه ادم نه گُرگا گُرگا گُرگا ریختن توی گودال واویلا واویلا بالای گودالش دعوا بود دعوا بود تو کیسه ی اونا هم خیلی چیزا بود بند سوم میدویدم من همه چیزو برده بودن و رسیدم من روی خاکا خودمو میکشیدم من میدویدم من چادرم پارست وا نکن چشماتو که معجرم پارست نبینی زینبو که تو صحرا اوارست چادرم پارست تو نیزه میخوردی من سیلی میخوردم تو زیر پا بودی و من داشتم میمردم کو عمامت داداش انگشتت انگشتت؟ اعضای جسمت کو؟ کی اینجوری کُشتت؟
با سلام.لطفا در صورت استفاده از این شعر ، فایل  ضبط مجلس رو به آیدی زیر ارسال فرمایید ، جهت سفارش شعر و سبک ، نماهنگ و ... بصورت به آیدی زیر مراجعه فرمایید 👇👇 @khademozeinab این همه سختی کشیدم حالا ناکام برم بدون دیدن اون ماه دلارام برم اولین دیدار ما پای لَحَد باشه بَده به هوای دیدنت نوکر به دنیا اومده ارباب دیر چشامو وا کردم پیشت خودم رو رسوا کردم عمری گم شده بودم اما باتو خودم رو پیدا کردم اول و آخرش سهم من از این زندگی یه سنگه و یه کمی خاک اما نمیخوام زندگیم تموم شه تا قبل از اینکه دلم رو کنی پاک العجل العجل یا صاحب الزمان العجل العجل الغوث و الامان بند دوم داره میچرخه زمین و جاریه این زندگی جوونیم رفت و نکردم لحظه ای هم بندگی لحظه ای که چشم من بیافته به چشمای تو نکنه روتو بگیری از من و بگی برو کی گفت بندگی به نماز و روزست وقتی حسینی نیست حال دلامون دنیا افتاده به جون خودش ما حتی خبر نداریم از اقامون سیرم و سفره ی همسایه خالی یعنی نرفته سیرتم به مادر آخه  گدا نمیره دستِ خالی حتی سر رکوع از پیش حیدر العجل العجل یا صاحب الزمان العجل العجل الغوث و الامان بند سوم همه چی دیده چشای پر گناهم غیر تو اما دائم میرسه به روسیاها خیرتو خوبیه نوکر اینه بدست هیشکی نیست نگاش میدونه میفرسته روزیشو خود اقا براش ارباب دوست ندارم بمیرم حالا اخه یوسف و یک نظر ندیدم میخوام نوکریتو کنم آقا جون دیگه از هرکی غیرت دل بریدم من که بدهکار تواَم یه عمره دعا بکن بی دیدنت نمیرم درسته بد کردم ولی میدونی به اون چشای حیدریت اسیرم العجل العجل یا صاحب الزمان العجل العجل الغوث و الامان