eitaa logo
مجموعه اشعار خادم زینب س
385 دنبال‌کننده
181 عکس
359 ویدیو
87 فایل
ارائه ی سبکهای پیشنهادی ارائه ی نظرات پیشنهادات و انتقادات👇 @khademozeinab
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیکِ اَیَّتُهاالصّدیقه الشّهیده سبکهای پیشنهادیتون رو رو به ایدی زیر ارسال کنید که ان شاالله برای نوحه های فاطمیه سلام الله علیها استفاده بشه (بدون دریافت هزینه)👇🏻 @khademozeinab دیگه تمومه داره میشکنه بغضی که تو گلومه واسه (برای) تو مردن علی ارزومه دیگه تمومه دیگه تمومه چشمام نمیبینه کی روبرومه؟ فضه بگو حیدرِ من کدومه؟ دیگه تمومه چقد دردِ دل دارم اما نفس نیست به دنیا بگو این همه غصه بس نیست؟ کنارم بشین ، دمِ اخری باید بعدِ من ، کنی مادری بتو میسپارم ، من اَیتامَمو علی رو غریب ، نزاری بری یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی بند دوم تنگه نفسهام چقد جابجا داره میبینه چشمام افتاده لکنت دیگه توی حرفام تنگه نفسهام تنگه نفسهام پشت دره حیدر از دردِ پاهام حتی نمیشه بلند شم من از جام تنگه نفسهام گفتم به زینب همه چیزو اما چشمت به زینب باشه حتما اسماء دلش نازکه ، اخه دختره نزار حوصلش ، یه وقت سر بره حواست باشه ، یه وقت داد نزن سرِ دختری که بی مادره یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی بند سوم بارون میباره داره کربلا رو به یادم میاره یکی سنگ اورده یکی نیزه داره بارون میباره بارون میباره میبینم حسینم سپاهی نداره کسی نیست برا اصغرش اب بیاره بارون میباره زینب داره بینِ خارا میگرده دنبالِ انگشت تو صحرا میگرده یدفعه پیِ ، تنِ بی سره یدفعه پیِ ، یه انگشتره یکی نیست کمک ، کنه زینبو نزاره گلم ، اسیری بره یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی
اجرک الله یا بقیت الله ارسال فایل اجرای مجلس به ایدی زیر @khademozeinab تو‌کوچه ی غربت ، بین همه اشرار هرچی که برات گریه کنم باز کمه انگار با لبای تشنه ، با این چشای تار از شدت خستگی زدم تکیه به دیوار هیشکی توی این شهر ، نیست چشم انتظارت راه خواهرات نیافته به کوچه و بازار میترسم از اینکه راه تو سد بُکنَن میترسم اقا بهت جسارت بکنن اینایی که دارم میبینم منتظرن انگشتر و انگشتتو غارت بکنن اَینَ اَمانِکُم اَینَ اَمانِکُم طفل سه ساله تو راهه اَینَ امانِکُم اَینَ اَمانِکُم داره میرسه شش ماهه بابی انت و امی مسلم بمیره واست بند دوم هل من ناصرِ تُ ، تا اینجا رسیده مسلم کوچه کوچه مثل مادرت دویده سوختم مثل زهرا ، زینب هم میسوزه وقتی میبینه رگای حنجرت بُریده میره بِین کوچه ، میره بِین بازار اون زینبی که سایشو هم هیشکی ندیده میبینم روی تل گریه های خواهرو میگی با اشاره زینب از اینجا برو دارم میشنوم من خس خِسای حنجرو بالای سرت سینه زنیه مادرو اَینَ اَمانِکُم اَینَ اَمانِکُم وا وَلَدی میگه  مادر اَینَ اَمانِکُم اَینَ اَمانِکُم نزنیدش جلو خواهر بابی انت و امی مسلم بمیره واست بند سوم از دارالاماره ، میگم السلامُ زیر لب میخونم روضه ی بازار شامُ ای وای واسه زینب ، ای وای از خرابه زنهای حرم رو میبرن تو ازدحامُ خاکستر میریزن ، روی زینب ای وای یاد بچه ها خون میگیره جلو چشامو ای کاش میشد اقا راهتو عوض کنی یا اینکه نیاری بچه هارو با خودت اینجا صحبت از گوشواره های دختراست دارن نقشه میکشن واسه اومدنت اَینَ اَمانِکُم اَینَ اَمانِکُم رحمی کنید به شش ماهش اَینَ اَمانِکُم اَینَ اَمانِکُم سه شعبه خیلیه واسش بابی انت و امی مسلم بمیره واست نکات مقتلی بند اول 👈🏻 انقدر به اقا سنگ زده بودند که بدنش مجروح شد و نفسش بند امد تکیه داد به دیوار (گریز تکیه ی امام حسین به نیزه غربت و سنگی که به پیشانی اقا خورد) نکات مقتلی بند دوم 👈🏻 مسلم چندین بار برای امام حسین گریه کرد یکبار در وداع یکی زمان دستگیری و یکبار شب شهادت ان ملعون گفت چرا گریه میکنی؟ و بکی  فَقالَ لَه امربن عبیدالله بن عباس : کسی که میطلبد ان چیز عظیمی را که تو طلب کردی(یعنی مخالفت با حکومت شکستن بیعت)  لَم یَبکِ گریه نمیکند جواب اِنّی والله ما لِنَفسی اَبکی بخدا برای خودم گریه نمیکنم و لا لَها مَنَ القَتل اِرثی : شهادت ارث ماست ولکنّی اَبکی لِاَهلی المُقبِلین اَبکی لِلحسین و آل الحسین نکات مقتلی بند سوم 👈🏻 گریه برای سیدالشهدا لحظه ی شهادت اِرجِعْ فِدَاكَ أَبِي وَ أُمِّي بِأَهْلِ بَيْتِكَ وَ لَا يَغُرُّكَ‏ أَهْلُ الْكُوفَةِ فَإِنَّهُمْ أَصْحَابُ أَبِيكَ الَّذِي كَانَ يَتَمَنَّى فِرَاقَهُمْ بِالْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ إِنَّ أَهْلَ الْكُوفَةِ قَدْ كَذَبُوكَ وَ لَيْسَ لِمَكْذُوبٍ‏ رَأْيٌ》 ♦️با اهل بیت خود برگرد! اهل کوفه تو را نفریبند که آنها همان اصحاب پدر تو هستند که آرزوی مرگ یا شهادت می کرد تا از دست آنها راحت شود. بدان که اهل کوفه به تو و من دروغ گفتند و کسی که به او دروغ گفته شده رایی ندارد.(۲) سپس مسلم را کشتند و سر از تنش جدا کردند و سرش را به دمشق نزد یزید فرستادند. https://eitaa.com/joinchat/1448214528C1fcf13e198
چشام میسوزه از بس که گریه میکنم صدام گرفته خبر داری اتیش به گیسوام گرفته بس که دویدم دیگه زانوام گرفته نمونده نایی که واسه تو گریه کنم دیگه بابایی من توی صحرام اما تو خودت کجایی بگو تو مقتلی یا روی نیزه هایی هرچی صدات زدم بابا نیومدی کاش به سه ساله لااقل سرمیزدی این اولین باره که تنهام میزاری میون صحرا نیمه شب جام میزاری شاید سرت شلوغه بابا سراغی از من نمیگیری دلت میاد ببینی بابا میرم با عمه ها اسیری بند دوم نمیدونم که همه سه ساله ها مثه من بیقرارن؟ شبا که وقت خوابه مثل من بیدارن؟ اینو میفهمن اونا که بابا ندارن دلم نمیخواد ناراحتت کنم ولی پام پُره خاره تنم مثه تو جای سالمی نداره کجا سه ساله تاب تازیونه داره؟ بابا دلم میخواد منو بغل کنی این موهای سوخته رو شونه بزنی بازم بگی لالا لالا دخترکم راستی تو صحرا گم شده عروسکم فدا سرت که سوخته موهام فدا سرت که زخمه دستام تو فکر من نباش بابایی چیزی نپرس از گوشواره هام بند سوم تو فکر اینم اگه بیای چه جوری من پا بشم از جام؟ گفته بودم زخمی شده تو صحرا پاهام داره یکی یکی یکی میریزه موهام میدونی بابا خیلی برا من عمه ها زحمت کشیدن من میدویدم و اوناهم میدویدن با اینکه حال عمه ها بدتره از من بابا بابا بابا بابا بابا بابا از اون بهونه ها دارم که دخترا فقط برا باباهاشون میگیرن و فقط اروم میشن با دیدن اونا نمیدونم که پیر شدم یا توی سه سالگی خمیدم گفته بودی شبیه زهرام حالا شنیده هارو دیدم
(اقا شرمندم) بزرگواران حواستون باشه تو هر مجلسی اجرا نشه ان شاالله (مسولیت اجرای این شور پای خودتون) روضه مکشوفه و بنده با احتیاط سعی میکنم واردش بشم ارسال فایل اجرا به ایدی زیر @khademozeinab جمع شدن دورش تک و تنها بود و حلقه زدن دورش با عصا و نیزه و سنگ اومدن دورش جمع شدن دورش نه امون داره نه دیگه دست و پاهای مولا جون داره دست خالی مونده و حرمله کمون داره نه امون داره سنگ خورده پیشونیش داره میره از حال میندازنش بدجور با لگد تو گودال خون قلبش داره میریزه رو خاکا من میگم وا اَخاه اون میگه وا اُماه وای غریب اقام غریب اقام غریب اقام بند دوم شد تنش پا مال من رو سر میزنم و شمر و سنان خوشحال خولی با خورجینش اومد وسط گودال شد تنش پا مال جمعیت دیدم کِی بریدن سرشو من نفهمیدم حتی نالشو تو قتلگاه نشنیدم جمعیت دیدم ادم نه ادم نه گُرگا گُرگا گُرگا ریختن توی گودال واویلا واویلا بالای گودالش دعوا بود دعوا بود تو کیسه ی اونا هم خیلی چیزا بود بند سوم میدویدم من همه چیزو برده بودن و رسیدم من روی خاکا خودمو میکشیدم من میدویدم من چادرم پارست وا نکن چشماتو که معجرم پارست نبینی زینبو که تو صحرا اوارست چادرم پارست تو نیزه میخوردی من سیلی میخوردم تو زیر پا بودی و من داشتم میمردم کو عمامت داداش انگشتت انگشتت؟ اعضای جسمت کو؟ کی اینجوری کُشتت؟
ارسال فایل اجرا به ایدی زیر @khademoeinab اَین العباس علمدارت کو علمدارت کو علمدارت کو تنهایی پس سپهدارت کو سپهدارت کو سپهدارت کو ابالفضل تو که با یه اخمت میپاشه یه لشکر چه جور باورم شه که نیستی برادر میگن نیزه خوردی میگم تاب میاره رباب میگه حالا میاد اب میاره بلندشو میگن یه سه شعبه به چشم تو خورده ولی من میگم نه علمدار زینب نمرده اگه اون ابالفضله حتما سرش تاب اورده بند دوم اَین العباس علمدارت کو علمدارت کو علمدارت کو تنهایی پس سپهدارت کو سپهدارت کو سپهدارت کو ابالفضل بلند شو کفیلم بلندشو امیدم علمدار لشکر داداش رشیدم حسین مونده تنها علم رو زمینه نزار حرمله بی کسیشو ببینه بلند شو که خیمه بدون تو از هم میپاشه بلند شو مگه میشه میدون علمدار نباشه بلند شو نزار سهم جسم حسین بوریا شه بند سوم اَین العباس علمدارت کو علمدارت کو علمدارت کو تنهایی پس سپهدارت کو سپهدارت کو سپهدارت کو ابالفضل دیگه باورم شد تو هم پر کشیدی بار اوله که جوابم نمیدی حسین بی علمدار حرم بی پناهه میگن بچه ها که عمو توی راهه تو باشی حسینم تو گودال گرفتار نمیشه تو باشی دیگه هیشکی راهی بازار نمیشه تو باشی چشای سه ساله دیگه تار نمیشه
ارسال فایل اجرا به ایدی زیر @khademozeinab حال منو کی میدونه غیر از خدا یه عمره که میسوزم اما بیصدا پیش چشام هر شب میسوزه خیمه ها پیش چشام هر شب میسوزه خیمه ها تو دلم ، غوغای قتلگاه تو چشام  اشوب خیمه ها رو تنم ، مونده نشونه ی همه ی ، اون تازیونه ها میباره ، از موهام خاک اون بیابون میخونم ، لالا علی با چشمِ گریون تا حالا ، من میخونم دعای بارون بند دوم داغی که من دیدم اخه هیشکی ندید با نعل نو رو جسمش با کینه دوید خونِ سرش از روی نیزه میچکید خونِ سرش از روی نیزه میچکید رو زمین ، هر وصله ی تنش رو تنِ ، خولی بود پیرُهنش جلوی ، چشمای خواهراش با عصا و سنگ میزدنش تِشنَش بود ، وقتی که سرشو میبریدن خستش بود ، جسمشو رو صحرا میکشیدن میبُردن ، هرچی داشت تا بش میرسیدن بند سوم روی دلم مونده اتیش اون تنور ناله نزن دم اخر قلب صبور تنِ منو یه کمی ارومتر بشور تنِ منو یه کمی ارومتر بشور پُره از ، زخمای قدیم بدنم ، کل زندگیم تنِ من ، زخمه جوری که میسوزه ، حتی با نسیم غسلم کن ، اروم اروم تنم مریضه جوری که ، پوست سوخته ی تنم نریزه این زخما ، خیلی برای من عزیزه (علیه السلام)
(علیه السلام) ارسال فایل اجرا به ایدی زیر @khademozeinab اروم نمیگیره چشای بی قرارم به کی بگم چه داغی توی سینه دارم؟ غیرت حیدر تو رگام میجوشه اما دارن زنا رو میزنن  سپر ندارم میزنن گوشوار دخترارو میبرن میبینم که زنا بی معجرن اما جایی ندارن برن وای دلم جلو چشمام میسوزه حرم دنیا میچرخه دور سرم میسوزه چادر خواهرم هی میگردن ، دورِ زنها بچه ها پخشن تو صحرا پیش چشمام وحشیونه عمه میخورد تازیونه واویلا حسین واویلا حسین واویلا بند دوم میگم عَلَیکُنَّ بِلفرارُ اما دلم داره میشه پاره پاره پاره عمه سپر میشه برای همه اما سیلی و سنگش میزنن سپر نداره خاکیه چادرش پاره پاره شده توی صحرا اواره شده بعد بابا بیچاره شده خیمه سوخت پرده ای نیست زنا تو چِشَن پیش من چادرا رو میکِشَن نگرانِ بچه هام گم بشَن تو دعاهام ، میگم اینو حتی دشمن ، هم نبینه که زنا بی ، پرده باشن اونچه من دیدم نبینه واویلا حسین واویلا حسین واویلا بند سوم میسوزم و میبارم و میمیرم اروم عبای سوختمو رو سر میگیرم اروم شرمنده از نگاه عمه هامم ای وای میسوزم و میبارم و میمیرم اروم دیدم اون سری که روی نی شد بُلند دور نیزه بگو و بخند دلمو اشکای عمه کَند رو تنش چیزی جز نیزه پیدا نبود دست و انگشتر و پا نبود واسه بوسیدنش جا نبود جسم بابا ، روی خاکا قطعه قطعه ، اربن اربا عمه میخورد تازیونه وقتی میگفت ، واحسینا واویلا حسین واویلا حسین واویلا علیه السلام
السلام علیکِ اَیَّتُهاالصّدیقه الشّهیده سبکهای پیشنهادیتون رو رو به ایدی زیر ارسال کنید که ان شاالله برای نوحه های فاطمیه سلام الله علیها استفاده بشه (بدون دریافت هزینه)👇🏻 @khademozeinab دیگه تمومه داره میشکنه بغضی که تو گلومه واسه (برای) تو مردن علی ارزومه دیگه تمومه دیگه تمومه چشمام نمیبینه کی روبرومه؟ فضه بگو حیدرِ من کدومه؟ دیگه تمومه چقد دردِ دل دارم اما نفس نیست به دنیا بگو این همه غصه بس نیست؟ کنارم بشین ، دمِ اخری باید بعدِ من ، کنی مادری بتو میسپارم ، من اَیتامَمو علی رو غریب ، نزاری بری یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی بند دوم تنگه نفسهام چقد جابجا داره میبینه چشمام افتاده لکنت دیگه توی حرفام تنگه نفسهام تنگه نفسهام پشت دره حیدر از دردِ پاهام حتی نمیشه بلند شم من از جام تنگه نفسهام گفتم به زینب همه چیزو اما چشمت به زینب باشه حتما اسماء دلش نازکه ، اخه دختره نزار حوصلش ، یه وقت سر بره حواست باشه ، یه وقت داد نزن سرِ دختری که بی مادره یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی بند سوم بارون میباره داره کربلا رو به یادم میاره یکی سنگ اورده یکی نیزه داره بارون میباره بارون میباره میبینم حسینم سپاهی نداره کسی نیست برا اصغرش اب بیاره بارون میباره زینب داره بینِ خارا میگرده دنبالِ انگشت تو صحرا میگرده یدفعه پیِ ، تنِ بی سره یدفعه پیِ ، یه انگشتره یکی نیست کمک ، کنه زینبو نزاره گلم ، اسیری بره یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی
دیگه تمومه داره میشکنه بغضی که تو گلومه واسه (برای) تو مردن علی ارزومه دیگه تمومه دیگه تمومه چشمام نمیبینه کی روبرومه؟ فضه بگو حیدرِ من کدومه؟ دیگه تمومه چقد دردِ دل دارم اما نفس نیست به دنیا بگو این همه غصه بس نیست؟ کنارم بشین ، دمِ اخری باید بعدِ من ، کنی مادری بتو میسپارم ، من اَیتامَمو علی رو غریب ، نزاری بری یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی بند دوم تنگه نفسهام چقد جابجا داره میبینه چشمام افتاده لکنت دیگه توی حرفام تنگه نفسهام تنگه نفسهام پشت دره حیدر از دردِ پاهام حتی نمیشه بلند شم من از جام تنگه نفسهام گفتم به زینب همه چیزو اما چشمت به زینب باشه حتما اسماء دلش نازکه ، اخه دختره نزار حوصلش ، یه وقت سر بره حواست باشه ، یه وقت داد نزن سرِ دختری که بی مادره یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی بند سوم بارون میباره داره کربلا رو به یادم میاره یکی سنگ اورده یکی نیزه داره بارون میباره بارون میباره میبینم حسینم سپاهی نداره کسی نیست برا اصغرش اب بیاره بارون میباره زینب داره بینِ خارا میگرده دنبالِ انگشت تو صحرا میگرده یدفعه پیِ ، تنِ بی سره یدفعه پیِ ، یه انگشتره یکی نیست کمک ، کنه زینبو نزاره گلم ، اسیری بره یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی https://eitaa.com/joinchat/1448214528C1fcf13e198
نیمه شبه اما چشام خواب نمیگیره بخدا مادرم از شدت درد داره میمیره بخدا چه جوری من راحت بخوابم با ناله ی مادر خودم دیدم روی کمرش چه جوری افتاد در گلم شده پرپر گلم شده پرپر یعنی مادر ، دووم میاره امشب؟ یعنی فردا ، یتیم نمیشه زینب؟ اشک مادر ، دلم رو میسوزونه اما تا هست ، همیشه گرمه خونه مادر مادر صفای خونه مادر بند دوم هی پهلو به پهلو میشه دردش شده خیلی زیاد خودم دیدم لب میگزه اما صداش در نمیاد جَوونه اما راه که میره دستش به دیواره جارو بدست میگیره دردِ کمر نمیزاره دلم شده پاره دلم شده پاره انگار میخواد ، برای بار اخر خونه داری ، کنه برای حیدر میخواد بویِ ، نون بپیچه تو خونه اما دیگه توون نداره مادر مادر مادر صفای خونه مادر بند سوم میخنده مادرم بزور برای دلخوشیِ ما موهامونو شونه زده روشو میگیره از بابا(چِش نمیگیره) به زینبش میگه حواسِ تو به حسین باشه عزیزِ مادر نزار یلحظه هم بابا تنها شه نزار که تنها شه ، نزار که تنها شه زینب مادر ، به فضه هم سپردم شبها واسه ، حسینم اب بزاره مهل المهلا حسین غرببه مادر میدونی تابِ تشنگی نداره مادر مادر صفای خونه مادر
با سلام لطفا در صورت استفاده از این شعر ، فایل اجرا و ضبط مجلس رو به ایدی زیر ارسال فرمایید باتشکر @khademozeinab به سبک‌ حریفم نشد حریفم نشد هیزم اوُرد اما حریفم نشد نفسهام بُرید ولی خوبه که از سرِ حیدرِ من یه مو کم نشد قَدّم خمید و عاشقیَم جاوِدانه شد خون از پهلو و بازو و چَشمم روانه شد شمشیرِ من همین غم‌و اشکِ شبانه شد خونِ فاطمه حِرزِ همه اهل خانه شد نفسهای من ، فدایِ علی فدایِ لحظه ی ربَّنایِ علی مسیحِ علی ، ذبیحِ علی فقط دنیا اومده(که به دنیا اومده) برایِ علی سیدتی یا زهرا سیدتی یا زهرا بند دوم منم پشتِ در ، منم پشتِ در عربَده میکِشَن و منم پشتِ در شده واسه من ، سپر محسنم واسه حیدر پهلومو کردم سپر تکرار میکنم که منم کوثرِ علی من قدرتِ بازویِ شبِ خیبرِ علی تا لحظه ی اخر مَن دور و بَرِ علی این ناحِلتُ الجِسم فدایِ سرِ علی اگرچه علی ، نداره سپاه نمیزارم بکِشونَنِش قتلگاه میشه جسمَم از ، کبودی سیاه نمیزارم بکِشونَنِش قتلگاه (جهادِ منه ، علی گفتنم افتخارمه برا علی مُردنم برا غربتِش ، یه چند روزیه که دارم رو به کس و ناکس میزنم‌) سیدتی یا زهرا سیدتی یا زهرا بند سوم این ارثیه ی ، منه زینبم چادرِ خاکیِ مادره سهمِ تو بلاگردونِ علی من شدم پرچمِ حسینِ بی سره سهمِ تو بشکن اُبُهَّت پسرِ بی پدر نترس زهرایِ دومی پس از این دردِ سر نترس از چوبِ خیزران و لبِ پر شرَر نترس بعد از حسین از حرمِ شعله ور نترس نزار چادرِ ، تو غارت بشه اگر هم (اگرم)قسمتِ تو اسارت بشه بزار با همین ، حجابِت گلم نصیبِ(قسمتِ) دشمنِ تو حقارت بشه سیدتی یا زینب سیدتی یا زینب اجرا
دیگه تمومه داره میشکنه بغضی که تو گلومه واسه (برای) تو مردن علی ارزومه دیگه تمومه دیگه تمومه چشمام نمیبینه کی روبرومه؟ فضه بگو حیدرِ من کدومه؟ دیگه تمومه چقد دردِ دل دارم اما نفس نیست به دنیا بگو این همه غصه بس نیست؟ کنارم بشین ، دمِ اخری باید بعدِ من ، کنی مادری بتو میسپارم ، من اَیتامَمو علی رو غریب ، نزاری بری یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی بند دوم تنگِ نفسهام چقد جابجا داره میبینه چشمام افتاده لکنت دیگه توی حرفام تنگه نفسهام تنگِ نفسهام پشت دره حیدر از دردِ پاهام حتی نمیشه بلند شم من از جام تنگِ نفسهام گفتم به زینب همه چیزو اما چشمت به زینب باشه حتما اسماء دلش نازکه ، اخه دختره نزار حوصلش ، یه وقت سر بره حواست باشه ، یه وقت داد نزن سرِ دختری که بی مادره یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی بند سوم بارون میباره داره کربلا رو به یادم میاره یکی سنگ اورده یکی نیزه داره بارون میباره بارون میباره میبینم حسینم سپاهی نداره کسی نیست برا اصغرش اب بیاره بارون میباره زینب داره بینِ خارا میگرده دنبالِ انگشت تو صحرا میگرده یدفعه پیِ ، تنِ بی سره یدفعه پیِ ، یه انگشتره یکی نیست کمک ، کنه زینبو نزاره گلم ، اسیری بره یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی https://eitaa.com/joinchat/1448214528C1fcf13e198