خادم زینب:
خادم زینب:
حال دلم یجوری شده امشب
ستاره تو چشام اومده امشب
بی اراده میباره اشکای من
به مدینه دلم سر زده امشب
اومده ساقی اومده سرور
اومده یک باره دیگه حیدر
اومده اونکه فاتح الخیره
علی شد بابا زهرا شد مادر
حجت الله اومد تا تفضلی کنه
با کرامت همه مارو مشتری کنه
میزنه رو به زهرا با جود و رحمتش
تا برا شیعه ها زهرا مادری کنه
کریم آقام حسن حسن آقام
کریم آقام حسن حسن آقام
2
لیذهب رجس شأن چشاشه
قاب قوسین میون ابرواشه
ألیس صبح بقریب حسن اومد
جنت اعلی خاک زیر پاشه
اومده بارون اومده رحمت
سبط اکبر داره میده حاجت
برات کرببلا شد آزاد
حسنه که داره میده دعوت
خاک پاش سرمه ی چشم حوریا شده
هرکی بش رو زده حاجتش روا شده
اون کریمی که شد سفره دار مصطفی
بهترین آیه ی عرش کبریا شده
کریم آقام حسن حسن آقام
کریم آقام حسن حسن آقام
3
آیه ی چشماش وصف علیه
ذکر رو لبهاش وصف علیه
محو کمالات ابوترابه
نفس نفسهاش وصف علیه
علی مختاره علی کراره
ذوالکرم ذوالعشق علی سرداره
أباالأئمه أبا العلمدار
نداره دل غم تا علی داره
دلبره ، محشره ، یله و دلاوره
قاتل الحربه و حریف یه لشکره
اون که یه أشهدو کم داره تو هر اذون
روز محشر آخه کجا رو داره بره
علی آقام علی علی مولام
#خادم_زینب
#سرود_میلاد_امام_مجتبی
#شور
مجموعه اشعار خادم زینب س
خادم زینب: حرم تو بهترین نقطه ی عالم منه جنت بدون تو حسین جهنم منه اولین امید من گوشه ی پرچم توعه جو
بند اول اشتباه تایپی بود که اصلاح شد ، حتما اعمال بشه إن شآلله
خادم زینب:
لبا میگه حیدر
چشا میگه حیدر
همه چی امشب یک
صدا میگه حیدر
زمین میگه حیدر
هوا میگه حیدر
آره امشب ذات
خدا میگه حیدر
دل از ماتمش لبریزه
هوای دلم پاییزه
تا اسمش میاد رو لبهام
همه چی بهم میریزه
برا داغ حیدر ، کمه مردن حتی
شب داغ عظماست ، واویلا واویلا
یا حیدر یا حیدر ، واویلا واویلا
2
یه ور داغ کوچه ، یه ور داغ اون در
جلو چش خیسش ، کردن گلو پرپر
میپیچه تو گوشش ، صدای اون سیلی
تو قاب چشماشه ، گلی که شد نیلی
بگم چی دیده که چشمش
میافته به در میسوزه
تا زن میبینه تو کوچه
با چشمای تر میسوزه
دیده زخم بازو ، دیده زخم پهلو
صداش میزد اما ، میگرفت ازش رو
واویلا واویلا یا زهرا یا زهرا
3
دلم پر میگیره
میره سمت گودال
تنی بی سر افتاد
سر جسمش جنجال
یکی انگشتر و
یکی میبره سر
یکی بین زنها
به دنبال معجر
میسوزه میون شعله
یه طفل سه ساله تنها
تا یکی اومد با نیزه
فقط گفت ندارم بابا
با موهای سوخته
تو صحرای پر خار
یبار تو خرابه
یبار بین بازار
واویلا واویلا یا أباعبدالله
#خادم_زینب
#شور_روضه_ای
#زمینه_روضه_ای
#شبهای_قدر
#شهادت_أمیرالمؤمنین
هدایت شده از مجموعه اشعار خادم زینب س
خادم زینب:
این اشکا اشکای آخره
دریا تو چشمای حیدره
زهر داره جونم رو میبره زهرا
این شبها شبهای آخره
تو گوشم صدای اون دره
پلک من دوباره میپره زهرا
حس میکنم داری میای ، مهمون من باشی
میخوای مثه قلب علی ، هر لحظه غوغا شی
میخوای پرستاری کنی از حیدر بیمار
زحمت نکش یاسم تو که ، نمیتونی پاشی
با بازوی مجروحت ، زحمت نکش زهرا
شرمنده میشه حیدرت ، به یاد اون روزا
تو بستر افتادی نشد کاری کنه حیدر
ای وای امون از وقتی رو کمرت افتاد در
2
سی ساله ، که روزه ی علی
وا میشه با اشک روضه هات
میمیرم هر لحظه من برات زهرا
سی ساله که آه نیمه شب
حرفای نگفته ی منه
شاهد من اون پیراهنه زهرا
امشب هوا کرده دلم ، نون و نمک زهرا
آیینه ی قلب علی ، خورده ترک زهرا
یاد تو و اون بوی نون و سفره ی ساده
امشب میای به دیدنم ، به قلبم افتاده
اگه میای آروم بیا ، چه خبر از بازوت
راستی ببینم خوب شده ، زخمای رو پهلوت
اگه میای روتو نگیر تورو خدا از من
نیا با اون خونابه های روی پیراهن
3
قلبم رفت این دم آخری
به گودال و صحرای بلا
امون از غم کبوترا زهرا
تب کردم به یاد العطش
طفلی که تو صحرا کرده غش
فکر زینبه دلم همش زهرا
داره تداعی میشه اون ، سفارش آخر
بوسه و حنجر و غم برادر و خواهر
دارم میبینم زینبو با دستای بسته
تو مقتل افتاده حسین ، اما چرا بی سر
دورو بر مقتل چرا ، آشوب و جنجاله
یکی برای بردن انگشت تو گوداله
رحمی ندارن حتی به پیراهن پاره
برادر افتاده رو خاک و خواهر آواره
#خادم_زینب
#زمینه_روضه_ای
#واحد
#شبهای_قدر
#شهادت_أمیرالمؤمنین
#پیشنهاد_دانلود
هدایت شده از آرشیو سبک اشعار خادم الزینب س
این اشکا اشکای آخره..m4a
5.69M