eitaa logo
لبیک یاحسین🏴لبیک یامهدی🚩
9.6هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
4هزار ویدیو
360 فایل
مطالب امام زمانی، چله ها و راه های ترک گناه، مسائل مربوط به نماز و تعقیبات نماز، اعمال ماه های قمری 🌱همه فقط و فقط به نیت تعجیل در فرج و خوشنودی قلب نازنین آقا امام زمان عج الله 🌱 مدیریت کانال👈 @mahdie70 ادمین تبلیغات👈 @mahdieh_1370
مشاهده در ایتا
دانلود
لبیک یاحسین🏴لبیک یامهدی🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای امام زمانم چه کنم؟ 🎧 🔺 تجربه ای نزدیک به مرگ !!! توجه:کپی وفروارداین کلیپ به شرط( ۱۴)صلوات به نیت سلامتی و تعجیل درفرج ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) جایزمی باشد. ...
لبیک یاحسین🏴لبیک یامهدی🚩
🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿 #سه_دقیقه_در_قیامت ٢ 🌱🍂🌱🍂🌱🍂 مجروح عملیات سال ۱۳۹۰ بود و مزدوران و تر
🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿 ٣ 🌱🍂🌱🍂🌱🍂 پايان عمل جراحی ▫️ عمل جراحي طولاني شد و برداشتن غده پشت چشم، با مشكل مواجه شد. پزشكان تلاش خود را مضاعف كردند. ▫️ برداشتن غده همانطور كه پيش‌بيني ميشد با مشكل جدي همراه شد. آنها كار را ادامه دادند و در آخرين مراحل عمل بود كه يكباره همه چيز عوض شد... ▫️ احساس كردم آنها كار را به خوبي انجام دادند. ديگر هيچ مشكلي نداشتم. آرام و سبك شدم. چقدر حس زيبايي بود! ▫️ درد از تمام بدنم جدا شد. يكباره احساس راحتي كردم. سبك شدم. با خودم گفتم: خدا رو شكر. از اين همه درد چشم و سردرد راحت شدم. چقدر عمل خوبي بود. ▫️ با اينكه كلي دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روي تخت جراحي بلند شدم و نشستم. ▫️ براي يك لحظه، زماني را ديدم كه نوزاد و در آغوش مادر بودم! از لحظه كودكي تا لحظه اي كه وارد بيمارستان شدم، براي لحظاتي با تمام جزئيات در مقابل من قرار گرفت! ▫️ چقدر حس و حال شيريني داشتم. در يك لحظه تمام زندگي و اعمالم را ديدم! ▫️ در همين حال و هوا بودم كه جواني بسيار زيبا، با لباسي سفيد و نوراني در سمت راست خودم ديدم. ▫️ او بسيار زيبا و دوست داشتني بود. نميدانم چرا اينقدر او را دوست داشتم. ميخواستم بلند شوم و او را در آغوش بگيرم. ▫️او كنار من ايستاده بود و به صورت من لبخند ميزد. محو چهره او بودم. با خودم ميگفتم: چقدر چهره اش زيباست! چقدر آشناست. من او را كجا ديده ام!؟ ▫️ سمت چپم را نگاه كردم. ديدم عمو و پسر عمه ام و آقاجان سيد (پدربزرگم) و ... ايستاده اند. عمويم مدتي قبل از دنيا رفته بود. ▫️پسر عمه ام نيز از شهداي دوران دفاع مقدس بود. از اينكه بعد از سالها آنها را ميديدم خيلي خوشحال شدم. ▫️ زير چشمي به جوان زيبا رويي كه در كنارم بود دوباره نگاه كردم. من چقدر او را دوست دارم. چقدر چهره اش برايم آشناست. ▫️ يكباره يادم آمد. حدود ۲۵ سال پيش... شب قبل از سفر مشهد... عالم خواب... حضرت عزرائيل...با ادب سلام كردم. حضرت عزرائيل جواب دادند. محو جمال ايشان بودم كه با لبخندي بر لب به من گفتند: برويم؟ ▫️باتعجب گفتم: كجا؟ بعد دوباره نگاهي به اطراف انداختم. دكتر جراح، ماسك روي صورتش را درآورد و به اعضاي تيم جراحي گفت: ديگه فايده نداره. مريض از دست رفت... بعد گفت: خسته نباشيد. شما تلاش خودتون رو كردين، اما بيمار نتونست تحمل كنه. ▫️ يكي از پزشكها گفت: دستگاه شوك رو بياريد ... نگاهي به دستگاه‌ها و مانيتور اتاق عمل كردم. همه از حركت ايستاده بودند! ▫️ عجيب بود كه دكتر جراح من، پشت به من قرار داشت، اما من ميتوانستم صورتش را ببينم! حتي ميفهميدم كه در فكرش چه ميگذرد! من افكار افرادي كه داخل اتاق بودند را هم ميفهميدم. ▫️همان لحظه نگاهم به بيرون از اتاق عمل افتاد. من پشت اتاق را ميديدم! برادرم با يك تسبيح در دست، نشسته بود و ذكر ميگفت. ▫️ خوب به ياد دارم كه چه ذكري ميگفت. اما از آن عجيبتر اينكه ذهن او را ميتوانستم بخوانم! او با خودش ميگفت: خدا كند كه برادرم برگردد. او دو فرزند كوچك دارد و سومي هم در راه است. اگر اتفاقي برايش بيفتد، ما با بچه‌هايش چه كنيم؟ يعني بيشتر ناراحت خودش بود كه با بچه‌هاي من چه كند!؟ ▫️ كمي آنسوتر، داخل يكي از اتاقهاي بخش، يك نفر در مورد من با خدا حرف ميزد! من او را هم ميديدم. داخل بخش آقايان، يك جانباز بود كه روي تخت خوابيده و برايم دعا ميكرد. او را ميشناختم. قبل از اينكه وارد اتاق عمل شوم با او خداحافظي كردم و گفتم كه شايد برنگردم. ▫️ اين جانباز خالصانه ميگفت: خدايا من را ببر، اما او را شفا بده. او زن و بچه دارد، اما من نه. ▫️ يكباره احساس كردم كه باطن تمام افراد را متوجه ميشوم. نيتها و اعمال آنها را ميبينم و... ▫️ بار ديگر جوان خوش سيما به من گفت: برويم؟ خيلي زود فهميدم منظور ايشان، مرگ من و انتقال به آن جهان است. ▫️ از وضعيت به وجود آمده و راحت شدن از درد و بيماري خوشحال بودم. فهميدم كه شرايط خيلي بهتر شده، اما گفتم: نه! ▫️ مكثي كردم و به پسر عمه ام اشاره كردم. بعد گفتم: من آرزوي شهادت دارم. من سالها به دنبال جهاد و شهادت بودم، حالا اينجا و با اين وضع بروم؟! ▫️ اما انگار اصرارهاي من بي‌فايده بود. بايد ميرفتم. همان لحظه دو جوان ديگر ظاهر شدند و در چپ و راست من قرار گرفتند و گفتند: برويم؟ ▫️ بي‌اختيار همراه با آنها حركت كردم. لحظه‌اي بعد، خود را همراه با اين دو نفر در يك بيابان ديدم! ً▫️اين را هم بگويم كه زمان، اصلا مانند اينجا نبود. من در يك لحظه صدها موضوع را ميفهميدم و صدها نفر را ميديدم! ▫️آن زمان كاملا متوجه بودم كه مرگ به سراغم آمده. اما احساس خيلي خوبي داشتم. از آن درد شديد چشم راحت شده بودم. پسر عمه وعمويم در كنارم حضور داشتند و شرايط خيلي عالي بود. ▫️ من شنيده بودم كه دو ملك از سوي خداوند هميشه با ما هستند، ✔️ ادامه دارد...
لبیک یاحسین🏴لبیک یامهدی🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لبیک یاحسین🏴لبیک یامهدی🚩
#عاقبت_گناهکاران_١ 🔥⚰️قبر جنازهٔ زناکار را قبول نکرد🔥 نقل شده است:در زمان امام صادق علیه السلام زن
٢ 🔥عقوبت منکرین ولایت🔥 جمعی در کوفه خدمت علی علیه السلام رسیده گفتند: یا امیرالمومنین در بازارها ماهی های جری را می‌فروشند. علی علیه السلام تبسم کرد و فرمود: برخیزید تا چیز عجیبی به شما بنمایم و درباره وصی (پیغمبر) خود چیزی جز خیر و خوبی نگویید. همگی برهاستند و همراهش به کنار فرات رفتند و آب دهان در فرات انداخت و کلماتی فرمود، ناگهان یک ماهی جری با دهان باز سر از آب بیرون کرد. امیرالمومنین علیه السلام فرمود: وای بر تو و قومت، تو کیستی؟؟ گفت:ما اهل قریه ای نزدیک دریا بودیم، که خدا در کتاب خود می‌فرماید: چون ماهیانشان روز شنبه کنار دریا می‌آمدند (اعراف/64) پس خدا ولایت و دوستی تو را بر ما عرضه کرد و ما نپذیرفتیم و مسخمان کرد، و بعضی در خشکی هستیم و بعضی در دریا، اما اهل دریا پس ما جری هاییم و اما اهل خشکی سوسمار و موش صحرایی است؛ آنگاه امیرالمومنین علیه السلام به مانگاه کرد و فرمود: گفتار او را شنیدید؟ گفتیم:آری. فرمود:به آن کسی که محمد صلی الله علیه و آله و سلم زا به پیغمبری برانگیخت اینها مانند زنان شما حیض می‌شوند. منبع:اثبات الهداة، ج4، ص 572
لبیک یاحسین🏴لبیک یامهدی🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم روز هفتم دوره توجه به نمازمون هستیم. این چله رو از روز جمعه (1402/8/12) که متعلق به آقا صاحب الزمان عج الله هست شروع کردیم. باشد که مولا نظری به ما کنند و مارا در این راه کمک کنند🤲 اگر شما در طول روز سعی کنید دائم الوضو باشین هم در طول روز طهارت تون رو حفظ کردین و هم موقع نمازها چون وضو دارین خیلی راحت تر نمازتون رو به موقع میخونید ‼️ تصمیم بنده برای خودم اینه که دائم الوضو باشم در طول این چله 𝐣𝐨𝐢𝐧↴ 🆔@labeik_mahdyjan
لبیک یاحسین🏴لبیک یامهدی🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماز۷.m4a
26.62M
📿جلسه ۷📿 🌸⃟🦋¦⇠ ❌فقط توسط بانوان گوش داده شود و گوش دادن توسط آقایان مدیونی دارد ❌ @labeik_mahdyjan
صوت جلسه هفتم چله نماز 🌷بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌷 🌷 السلام علیک یا علی‌بن‌موسی الرضا 🌷 تقوا: نیازه که انسان تقوا داشته باشه و تقوی یعنی ترمز نفس که این ترمز، برای نفس ما نیازه و اگر نفس ما ترمز نداشته باشه، تو دست‌ اندازهای زندگی دچار مشکل می‌شه.🌷 اراده قوی با نماز: انسان در نماز اراده‌اش قوی می‌شه. چرا؟ چون‌که ما داریم به نفسمون یادآوری می‌کنیم که الان اذان شد، هر کاری داری رها کن و نماز بخون.🌷 استاد پناهیان می‌فرمایند: اذان هر فردی مختص همون فرد هست و با فرد دیگه تفاوت داره.🌷 خدا به ملائکه می‌گه الان اذان بگو ببینم می‌تونه از علاقه‌اش دست بکشه؟🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 برای نماز خواندن ما باید در مجرا و در جریان نظام آفرینش باشیم. یعنی چی؟ 🌷 کل هستی و نظام آفرینش درحال تسبیح خدا هستند. هر کسی، هر شیئی، به تناسب خودش. 🌷 پس منِ انسان مستثنا نیستم. من انسان هم باید تو جریان نظام آفرینش، مشغول تسبیح خدا باشم، چرا؟🌷 چون تسبیح ما باعث می‌شه که: ما در حرکت و در مسیر کمال قرار بگیریم. من باید نماز بخونم چون باید هم‌ نوا با تمام مخلوقات باشم.🌷 نمی‌شه رودخونه داره یک سمتی می‌ره، منم برم یک سمت دیگه. مخالف جهت آب شنا کنم. من باید هم‌نوا باشم با نظام آفرینش.🌷 قرآن: رعد و برق تسبیح می‌گه، در حالیکه ما فکر می‌کنیم رعد و برق فقط داره غرش می‌کنه. رعد و برق داره تسبیح خدا رو می‌گه.🌷 روایت داریم از حضرت علی: که خروس صبح که داره می‌خونه، داره خدا رو یاد می‌کنه و تسبیح میگه.🌷 کل ذرات عالم، چه اونایی که ما می‌بینیم چه اونایی که ما نمی‌بینیم، دارن تسبیح خدارو می‌گن.🌷 چرا؟ چون در حال‌حرکت به سمت خدا هستند. درحال‌حرکت به سمت کمال خودشون هستن.🌷 این تسبیح باعث کمال من انسان می‌شه کمال منِ گیاه می‌شه. کمال من گُل می‌شه. 🌷 اگر اعتقاد نداشته باشیم، علنا داریم آیات قرآن را انکار می‌کنیم. 🌷 حتی پرنده‌ای که تو هواست و داره پرواز می‌کنه اون هم مشغول تسبیح خداست.🌷 سوال: یعنی چی کل آفرینش در حال‌ حرکت به سمت خداست؟🌷 یعنی این‌که یک برگ، کمالش در عین اینکه سبز بشه، بزرگ بشه، زرد بشه، بیفته، دوباره برگرده تو آغوش خاک و ... ، داره خدارو عبادت میکنه🌷 🌺استاد خانم مهرفرزی( مدرس و مشاور حوزه ی خانواده)🍃 《کانال چهله ی چهل روزتوجه به نماز 》👇 @labeik_mahdyjan
لبیک یاحسین🏴لبیک یامهدی🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب صوتی " ۱۱۴ نکته درباره نماز" اثر استاد قرائتی ناشر :مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن تهیه شده در ایران صدا با صدای