eitaa logo
لفظ قلم | زهرا محسنی‌فر
2.6هزار دنبال‌کننده
276 عکس
45 ویدیو
2 فایل
✍️ [ آدمی] سخنی به لفظ در نمی‌آورد، جز آنکه فرشته نگاهبانی نزد او حاضر است [و آن را می‌نویسد] (ق - 18) 📝یادداشت‌های زهرا محسنی‌فر راه ارتباطی: @z_mohsenifar https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌اینجا کسی باید مردم شهرِ ذره‌ای را از سرخ شدن در روغنی که جنگلی‌های عالم بالا (جهان اولی‌ها) داغ کرده‌اند، نجات دهد. آنها نمی‌دانند که کانگوروها و میمون‌ها و کرکس‌های جهان‌خوار، هویت و موجودیت جون‌تپه را به رسمیت نمی‌شناسند، بلکه اقرار به وجود جون‌تپه‌ها را برای ینگه دنیا خطرناک می‌دانند. کسی باید هویت‌بخشی کند. یک قهرمان گمنام باید مردم سرخوشِ بی‌خبر را به تکاپو درآورد... ▫️برش از انیمیشن هورتون ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
لفظ قلم | زهرا محسنی‌فر
📌اینجا کسی باید مردم شهرِ ذره‌ای را از سرخ شدن در روغنی که جنگلی‌های عالم بالا (جهان اولی‌ها) داغ کر
📌 در جون‌تپه! درسی که یک انیمیشن به ما می‌دهد 🔸هورتون، فیل مهربانی که می‌خواهد مردم شهر گَرده‌ای هوویل (جون‌تپه) را نجات دهد، قهرمان داستان نیست. شهردار موروثی جون‌تپه که جهانی تازه کشف کرده و علم و آگاهی‌اش از منظومه‌ی خُردِ خِردِ جون‌تپه به دنیای بی‌نهایت‌ها نقب زده، او نیز قهرمان داستان نیست. کسی نه فیل را باور می‌کند و نه شهردار را (تهمت متوهم بودن). مردم جون‌تپه، که گَردی بر گُلی‌ست، تکانه‌های وحشتناک شهر و تغییرات ناگهانی اقلیمی (ژئوپلتیک) را حس می‌کنند، اما وجود هرگونه منشأ خارجی را منکر می‌شوند. آنها متوجه خطر نیستند و بزرگان (سیاست‌بازان) جون‌تپه، سرگرم کردن مردم به جشن و خوشگذرانی را بر دفع خطر موهومی ترجیح می‌دهند. 🔸اینجا کسی باید مردم شهرِ ذره‌ای را از سرخ شدن در روغنی که جنگلی‌های عالم بالا (جهان اولی‌ها) داغ کرده‌اند، نجات دهد. آنها نمی‌دانند که کانگوروها و میمون‌ها و کرکس‌های جهان‌خوار، هویت و موجودیت جون‌تپه را به رسمیت نمی‌شناسند، بلکه اقرار به وجود جون‌تپه‌ها را برای ینگه دنیا خطرناک می‌دانند. کسی باید هویت‌بخشی کند. یک قهرمان گمنام باید مردم سرخوشِ بی‌خبر را به تکاپو درآورد. شهر با سوپرمن‌بازی و اسپایدرمن‌سازی نجات پیدا نمی‌کند. قهرمان باید مردم را برای نجات مردم برانگیزاند و به خروش آورد. باید صدای واحد مردم، مُشت درشتی شود بر پهنه‌ی آسمان. اما چگونه؟ 🔸تنها پسر شهردار، یک نابغه‌‌ی درونگراست که تمایلی به شهردار شدن ندارد (فقدان انگیزه‌ی قدرت‌طلبی) و نمی‌خواهد حلقه‌ی بعدی سلسله‌‌ی اجدادی خود در قبضه کردن قدرت باشد. او یک تشکیلات پنهان از تجهیزات فناورانه (برنامه‌های مدون و منظم)، که در هماهنگی کامل با هم هستند، در یک جای دنج بنا کرده و از زاویه‌ی دیگری به قدرت نگاه می‌کند. حالا وقتش رسیده که او امواج مردمی را برای نجات جون‌تپه برانگیخته کند. وقتی صدا به صدا نمی‌رسد (تشتت و تفرقه‌ی مردم) و انرژی‌ها هرز می‌رود، این پسر شهردار است که تشکیلات در سایه‌‌ی خود را برای همنوا کردن حنجره‌ها (استعدادها و فرصت‌ها) به کار می‌گیرد. گنبد گیتی شکافته می‌شود و فریاد یکپارچه‌‌ی اهالی شهر، سند هویت و موجودیت آنها می‌شود تا از پرتگاه نیستی به گرانیگاه هستی و امنیت برسند. 🔸انیمیشن فلسفی-اجتماعی «هورتون» را حتماً ببینید. نقدهایی به این انیمیشنِ الهام‌بخش وارد است و بنا ندارم در این نوشته مشابهت‌سازی نعل‌به‌نعلی بین محتوای آن با شرایط کشور در آستانه‌ی انتخابات انجام دهم. اما امروز راه نجات ایران از رستاخیز توده‌ها می‌گذرد. هیچ ابرمردی (رئیس‌جمهوری) به تنهایی نمی‌تواند خرق عادت کند. کشوری که هویت و معیشت و امنیتش مورد تهدید فرهنگی و اقتصادی و نظامی است، تنها به پشتوانه‌ی مردمی می‌تواند بقا داشته باشد. و در این میان، آنکه اراده‌ها را شبیه برّاده‌ها با مغناطیس محبت و خِرد و کارآمدی همراستا کند، کشتی کشور را به ساحل نجات پهلو‌به‌پهلو می‌کند. یک جهان فرصت و یک ایران جهش با نقش‌آفرینی باشکوه مردم حاصل می‌شود. اینجا مجمع‌الجزایر انگیزه‌های سرگردان است، اما انتخاب ما، رسیدن به سلسه‌جبال جمهوری اسلامی ایران است. ✍‌ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔴 تاریخ ام‌پی‌تری برجام! متنی که باید یک نفس خواند 🔹حسن روحانی گفتمان انتخاباتی خود را بر مذاکره گذاشت و رأی مردم را دشت کرد. رئیس دولت یازدهم خزانه خالی را نشان داد و بر رفع تحریم متمرکز شد. رهبری مذاکره را بی‌فایده دانست. روحانی گیر سه‌پیچ داد و شاخ و شانه کشید. رهبری نصیحت کرد. روحانی فشار آورد و مجوز را گرفت. ظریف با کری قدم زد. روحانی کشور را در آمپاس نگه داشت. به دیپلماسی بالکونی روی آورد. رهبری خطوط قرمز را ترسیم کرد. روحانی همه‌ی مسئولیت مذاکره را پذیرفت. کمیسیون برجام وارد گود شد. ظریف خطوط قرمز را لایی کشید. لاریجانی مجلس را ٢٠ دقیقه‌ای دور زد. زارعی گریه کرد. منتقدان در صدا و سیما سانسور شدند. ظریف با تام کاتن رفیق توئیتری شد. رهبری هشدار داد که خرشان از پل بگذرد، به ریش قشنگتان می‌خندند. روحانی گلواژه نثار کرد. وحدت عجیبی بین دولت و مجلس موگرینی‌پسند شکل گرفت. برجام متولد شد. مردم بیرون ریختند. فیروزآبادی تبریک گفت. رهبری به او تشر زد. ظریف در آسمان‌ها سیر می‌کرد. سانتریفیوژها از روی زمین جمع شدند. هسته‌ای زیر ذره‌بین نظارت پادگانی رفت. ١+۵ بشکن زد. اوباما تحریم‌ها را با قدرت ادامه داد. اروپا سوت بلبلی زد. روحانی به روی مبارک نیاورد. رهبری هشدار داد. سوئیفت کار نکرد. سیف از «تقریبا هیچ» رونمایی کرد. ترامپ با لگد به برجام ورود کرد. رهبری ادامه‌ی مسیر را خسارت محض دانست. دولت، برجام را تصمیم نظام معرفی کرد. رئیس وقت شورای عالی امنیت ملی همچنان گلواژه تولید می‌کرد. ترامپ با خط‌خطی از برجام خارج شد. ظریف روی زمین برگشت. روحانی اسیر جوسازی‌ها نشد. اروپا پوزخند زد. مجلس وقت، ملنگ سلفی بود و خم به ابرو نیاورد. زنجیره‌ای‌ها جا انداختند که برجام در هماهنگی کامل با رهبری امضا شده. رهبری در مقابل این بهتان گفت خودتان چشم و عقل دارید و من چنین توافقی را نمی‌خواستم. 🔹حاج قاسم طومار داعش را در هم پیچید. ترامپ ایران را به مذاکره فراخواند و گوش به زنگ نشست. رهبری به شینزو آبه گفت که ترامپ لایق هیچ پیغام و پسغامی نیست. اروپا بازی اینستکس را شروع کرد. دولت مشغول بازی شد. رهبری نصیحت کرد که نگاه‌ها به خارج نباشد. تحریم‌های جدید آمد و روی قبلی‌ها تلنبار شد. اروپا با آمریکا همراهی کرد. ایران تنها پایبند به توافق باقی ماند تا کاپ اخلاق بگیرد. روحانی همچنان از فتح‌الفتوح برجام می‌گفت. ناگهان میدان فدای دیپلماسی شد. حاج قاسم پر کشید. ترامپ پرچم آمریکا را توییت کرد. روحانی در تله‌ی تنش نیفتاد. ظریف دیپلماسی توئیتری را ادامه داد. در نطنز خرابکاری شد. دولت اسیر این صحنه‌آرایی خطرناک نشد و سکوت کرد. فخری‌زاده شهید شد. سکوت مرگبار ادامه یافت. مجلس دولت را موظف به خروج از پروتکل الحاقی کرد. روحانی چهره ترش کرد. آژانس با صالحی به توافق رسید. ایران ضرب‌الاجل داد. آمریکا خواستار مذاکره مستقیم شد. لیبرال‌ها له‌له زدند. رهبری قدغن کرد. گفتگوهای وین شروع شد. آمریکا در اتاق بغلی نشست. نطنز آتش گرفت. غنی‌سازی به ۶٠ درصد رسید. گفتگوها سرعت پیدا کرد. نوار ظریف لو داده شد. حاج قاسم دوباره شهید شد. بن‌سلمان با دمش گردو شکست. ظریف همه را حلال کرد! رهبری از ظریف ابراز تعجب و تأسف کرد. لیبرال‌ها دوباره برجام را گردن رهبری انداختند. 🔻و این داستان ادامه دارد... ✍‌ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔴پزشکیان؛ دیروز که رأی نمی‌خواست: - پزشک متخصص ایرانی ۷ برابر پزشک آمریکایی درآمد دارد. - چرا دوباره مذاکره کنیم؟ ما با قاطعیت در برابر ظلم (آمریکا در برجام) خواهیم ایستاد و سر خم نخواهیم کرد. - بنده معتقدم بنزین باید به قیمت بازار آزاد و لیتری ۲۵ هزار تومان باشد. 🔴پزشکیان؛ امروز که رأی می‌خواهد: - پزشک خارجی متخصص ۱۰ برابر پزشک ایرانی درآمد دارد. - برنامه قطعی دولت من مذاکره (با آمریکا) است. - بنزین را گران نخواهم کرد. نتیجه: من به انسان متناقضی که با مردم صداقت ندارد، رأی نمی‌دهم. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
امشب «ظرفیت» خودش را آزاد کرد تا از «فرصت» مناظره برای «جهش» رأی‌هایش استفاده کند و یک «نقش باشکوه» در امیدواری مردم به آینده داشته باشد. او عمل به شعارش را قبل از پذیرش مسئولیت نشان داد. انتخاب جلیلی، شرط چاقوست. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
با شکوه است؛ مرد پا گذاشتن در راه‌های نرفته و فتح قله‌های ناشناخته... پیشران همت‌های دوربرد و خلاقیت‌های نقطه‌زن... سلسه‌جنبان ظرفیت‌های خفته و تکیه‌گاه مردم آشفته. سرنخ تسبیح منظومه‌ی ارزش‌های انقلاب. جوانمردی که سمند قدرت‌طلبی را به کمند تکلیف‌گرایی رام کرد تا حب مقام را در شوراب شهرت مزمزه نکند. پایمردی که پایش را در گام اول انقلاب جا گذاشت، توانش را برای جهش در گام دوم انقلاب خواهد گذاشت. همچون سپند در آتش خدمت به دوستان بی‌قرار است و چون کوه در برابر آتش‌فشان دشمنان، استوار... در نقطه‌ی پایان ، مرد همه‌چیز تمام انقلاب تازه شروع شده است؛ بسم الله‌ الرحمن الرحیم... ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔴 آلارم زلزله 🔸مسعود پزشکیان اینک رئیسِ همه‌ی جمهور ایران است (حتی ما که به او رأی نداده‌ایم) و جایگاهی که بر آن تکیه زده، محترم و نیازمند پاسداشت است. اما بازی قومیت‌ها را هرکه شروع کرده، این رییس‌جمهور منتخب ملت ایران است که باید آن را جمع کند. کسب جمعیت از این زلف پریشان به شانه‌ی تدبیر او بستگی دارد. 🔸به گواهی تاریخ، تحریک گسل‌های قومی و نژادی، زلزله‌خیز و گسست‌آفرین است. رنگین‌کمان اقوام، به ایرانِ زیبا قوام داده و ترکیب خوش‌خامه‌ی این بوم اهورایی به تنوع رنگ و پراکندگی گونه و تراکم گویش است. دارِ قالی هزار شانه‌ی این سرزمین را باید رئیس‌جمهور چله‌کشی کند. آنکه تار و پود ایران را ریش‌ریش می‌خواهد، ریشه‌‌ی ما را نمی‌خواهد و آنکه به یکپارچگی ما زخم می‌زند، مرهمی برای دردهای مشترکمان نمی‌شود. 🔸القصه زلزله بی‌خبر می‌آید، اما خبرش مثل توپ صدا می‌کند. اگر جلوی سرچشمه‌‌ی شکافت و گسست را به بیل نگیریم، بعد با پیل هم نمی‌توانیم از آن بگذریم. اینجا اگر باد بکاریم، طوفان درو می‌کنیم. ایرانیان باغیرت اگر گوشت هم را بخورند، استخوان هم را دور نمی‌ریزند. اما هشدار که کفتارهای اطرافمان نباید بوی خون استشمام کنند. گرگ‌هایی که در حوالی‌مان زوزه می‌کشند، مترصد فرصت حمله و درندگی‌اند. 🔸آزادی بیان جای خود، اما رئیس‌جمهور باید بعضی صداها را در نطفه خفه کند تا صدای غرّش زلزله بلند نشود. ما نه عاشق شیپور جنگیم و نه از مارش عزا می‌ترسیم؛ ما سامانه‌ی هشدار زلزله نیاز داریم تا کسی با هویت جمعی‌مان شوخی نکند. کسی به این دیبای زیبنده‌ی برازنده، بشکافت نزند. باید گوش تیز کرد و به صداها حساس بود. بر سردر نهاد ریاست‌جمهوری باید آلارم زلزله نصب کرد. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔴 سِنت به سنت قرارداد ، بیت‌المال است. انفعال در پاسداشت انفال، مردم را نسبت به حاکمیت بی‌میل می‌کند. چهار قاضی‌القضات و پنج رئیس‌جمهور و شش مجلس آمده و رفته‌اند، اما پرونده کرسنت همچنان مفتوح است. زخم‌های کهنه اگر باز بمانند، جای متهم و شاکی عوض می‌شود. وقتی پرونده‌ها کشدار می‌شوند، مردم یا فساد را منکر می‌شوند و یا سر و ته کرباس نظام را یکی می‌کنند. هیچ اکسیری در اقبال مردم به جمهوری اسلامی همچون عزم حاکمیت بر مبارزه‌ی قاطع، به‌هنگام و بی‌تبعیض با فساد معجزه نمی‌کند. 🔻آسیب‌شناسی نصاب‌های پایین مشارکت در انتخابات را از این نقطه باید شروع کرد. دوقطبی‌های شب انتخاباتی همچون کارنامه-برنامه و مذاکره، آری-خیر محرک مردم برای آمدن پای صندوق نیست. قوام سرمایه‌‌ی اجتماعی تابع رشد عدالت است. لَختی و کرختی و اینرسی و بروکراسی باید جای خود را به سرعت و دقت و قاطعیت بدهد. کسی باید برای ماراتن کرسنت، خط پایان بکشد. ✍️ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
تیر غیب، مترسک کاکل‌طلا را گوشمالی داد. هنوز اما نوبت به چوب خدا نرسیده. بگذار قمارباز از این حادثه‌‌ی دست‌ساز برای خدایی بر سرزمین شیطان بزرگ، بهره‌برداری کند. به وقت انتقام، بینی مستکبر به خاک ذلت مالیده می‌شود. آنجا تیر شست خدا خطا ندارد و تشریح تقاص الهی، از این گوش تا آن گوش خواهد بود. و آسمان دنیا به چراغهایی رخشان زیور یافته که به تیر شهاب آنها، شیاطین رانده می‌شوند و عذاب آتش فروزان بر آنها مهیّا می‌گردد. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
دنیا وادی مورچگان است و کلونی‌های بهم‌تنیده‌ی شهرها، قواره‌ی بشر مورمنزلت را قدر ارزنی بزرگ نمی‌کند. لایغرّنک تقلُّبُ الّذین کفروا فی البلاد، متاعٌ قلیلٌ ... قد آدم خاکی به اندازه‌ی وسعت نگاهش به آسمان بلند می‌شود و عروج در ساحت انسان، حبل الله می‌خواهد. سررشته‌‌ی سیر صعودی ابناء بشر در کف با کفایت حسین بن علی (ع) است که عروة الوثقای بیعتش را به بلندای تاریخ امتداد داده. و «شهادت»، سلسلة الذهب حسین (ع) است که جواهرمردان هر عصر به آن چنگ می‌زنند و قدر می‌یابند. شهید، شاه‌ماهی دریای دنیاست که خود را از بیم گرداب فتنه‌ها در دام و دامان حسین (ع) می‌اندازد و صید می‌شود. و چه سِرّی در سَر است که در کوی حسین‌یاوران، دادنش نه، اما داشتنش عجب است؟! همه آهوان صحرا سر خود نهاده بر کف به امید آنکه روزی به شکار خواهی آمد به هزار توی تاریخ اگر گوش جان بسپاری، پژواک ندای «هل من ناصر» آن بلندمرتبه شاهِ سلیمان‌سیرت را می‌شنوی که منطق النمل می‌داند و به زبان فطرت با ما سخن می‌گوید. صدایی که طنینش همچون نفخ صور در دل اهل شهادت رستاخیز بپا می‌کند و از اموات، احیا می‌سازد. الهی! ما کوچکیم و ردای شهادت بر قامتمان زار می‌زند. به عظمت حسین (ع) بزرگمان کن تا جامه‌ی شهادت راست بر انداممان بنشیند. ما چون ذره‌ای بی‌مقدار سرگردان طوفان دنیاییم و هرزه‌گردی می‌کنیم. به مغناطیس حسین (ع)، ما را سربراه کن و به صراط مستقیم شهادت در آور. الهی! بالحسین بالحسین بالحسین ... https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
می‌شد بین هیأت عزا و هیأت دولت جمع بست؛ اما پزشکیان ترجیح داد در رفتن به اولی حضور پررنگ و بی‌درنگ و در چینش دومی ظهور محو و کم‌رنگ داشته باشد. در پستو و پشت‌صحنه چه می‌گذرد خدا می‌داند، اما میزانسن شورای راهبری دوره انتقال دولت یک بازیگر نقش اول کم دارد و آن خود رئیس‌جمهور منتخب است. فیلم‌نامه‌ای که باید ، حماسی و اپیک نگاشته شود، با فقدان «قهرمان کاریزماتیک» و کارگردانی با سنجه‌های وارونه ممکن است تراژیک و دراماتیک از آب درآید! مدیریت کردن یا مدیریت شدن، این دوگانه‌ای از تصویر رسانه‌ای رئیس‌جمهور است که در ذهن مردم نوسان دارد. با کنار زدن هر آنکه در قاموس جمهور عرض اندام می‌کند، پزشکیان باید یک بار دیگر خود را در قامت رئیس‌جمهور اثبات وجود کند. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔴این قاعده‌ی بازی‌ست، لطفاً دبّه نکنید! 🔸چپ و راست و انقلابی و لیبرال ندارد؛ هر که در این مملکت به قدرت برسد، مخالف و منتقد زیاد دارد. اصلاً در همه جای دنیا ماجرا همین است. احزاب در آمریکا شکم هم را پاره می‌کنند و گوش هم را می‌برند. ترامپ را ببینید. اصولاً حکمرانیِ یکدست و بلامنازع نداریم. در این کره‌ی خاکی پذیرش و کنار آمدن با اصطکاک، پیش‌فرض به قدرت رسیدن هر دولتی است. البته نقد منصفانه بستر رشد و اصلاح را فراهم می‌کند و تخریب، هیچگاه تجویزِ مردم عاقل و دلسوز نیست. با این وجود، مخالفان و منتقدان دولت‌ها طیفی از مردم منصف تا رادیکال را تشکیل می‌دهند. همین شهید رئیسی عزیز بارها بی‌رحمانه مورد هجمه‌ی رسانه‌ها قرار گرفت. 🔸بهانه‌‌های نخ‌نمایی مثل «تندروها نگذاشتند»، «مجلس چوب لای چرخ ما گذاشت»، «ما هیچ‌کاره و صرفاً تدارکاتچی هستیم»، «دلواپسان علیه ما در نماز جمعه شعار می‌دهند»، «صدا و سیما با ما نیست» و از این دست توجیهات و فرافکنی‌ها مانعی برای مطالبه‌ی وعده‌های دولتمردان و وظایف آنها نسبت به مردم نیست؛ چرا که رئیس‌جمهور منتخب با علم به این منازعات وارد گود رقابت شده و قدرت را به دست گرفته است. ما به عنوان منتقد دولت هرگونه بی‌اخلاقی و تخریب شخصیت و جایگاه رئیس‌جمهور و منتصبان او را شدیداً محکوم می‌کنیم و تلاش داریم با ابزار نقد منصفانه به کمک دولتمردان بیاییم و به رشد حکمرانی کمک کنیم. اما دولت باید در مقابل رسانه‌ها و حتی مخالفان بی‌اخلاق، اصطلاحاً پوست‌کلفت باشد. نباید وارد فضای مظلوم‌نمایی شود. دولت باید جنبه داشته باشد. باید متعهدانه قواعد بازی را بپذیرد. نباید دبّه کند. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔴ورزش یا ورزِشْت؟! ورزش سیاسی نیست و فیل‌ها پرواز می‌کنند! به فتوای شیطان بزرگ، روسیه باید از صحنه‌ی ورزش روزگار محو شود، اما فرانسه غده‌ی سرطانی را بجای شیمی‌درمانی، دوپینگ می‌کند. کمر استاندارد دوگانه رگ‌به‌رگ می‌شود. فرعون‌های روزگار گوساله‌ی سامری را در المپیک پاریس تقدیس می‌کنند و حجاب ورزشکاران زن را تقبیح. بله خدا را به دهکده‌ی المپیک در سرزمین آزادی راه نمی‌دهند. بنی‌اسراییل همواره پیامبران اولوالعزم و ادیان ابراهیمی و کتب الهی را استهزاء کرده‌اند؛ بازنمایی شرم‌آور صحنه‌ی شام آخر که چیز عجیبی نیست. ابتذال نمایش مراسم افتتاحیه برای عاشقان فرهنگ غرب هم قفل است. اینجا مهد دموکراسی است یا مرکز دگرباشی؟! ویروس اُمیکرون به گور سویه‌ی اعظم خندید اگر به اندازه‌ی امانوئل مکرون برای بشر خطرناک باشد. شیطان از ورزش برای خط‌خطی کردن فطرت انسان یک جهان فرصت ساخته، اما دریغ از یک خط المان فرهنگی و هویتی بر روی لباس رسمی کاروان جمهوری اسلامی ایران! ورزش سیاسی نیست و ما از پاپ کاتولیک‌تریم که برای کاپ اخلاق در فستیوالی پر از بی‌اخلاقی روپوش خنثی می‌پوشیم. در آن نمایش بی‌شرمانه با انسان‌زدایی از ساحت زن و مرد، از جنسیت‌های مجهول، پلنگ ساختند و ما حتی دریغمان آمد لااقل عکس همان یوزپلنگ ایرانی را روی لباس‌هامان حک کنیم. فطرت‌های بیدار، کاروان رژیم صهیونیستی را «هو» می‌کنند، اما واکنش ده هزار ورزشکار المپیکی به کشتار بیش از ده هزار کودک فلسطینی تقریباً «هیس» است. این ورزش نیست؛ این چهره‌‌ی کریه، ورزِشْت است. ✍🏼‌ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
رسم مهمان‌کشی و شیوه‌ی شهرآشوبی را اشباه‌الرجال بنا نهادند، اما ما نه شبیه اهل کوفه بلکه «رجال الله فی المیدان»یم. گاهی برای مجاهد قدسی راه شهادت از تهران می‌گذرد. بله زاده‌ی باریکه‌ی غزه هم باشی، فرهنگ جهاد تو را عاقبت در ام‌القرای ایران عزت و حیات ابدی می‌بخشد. اینجا جایی است که از سوگ، حماسه می‌سازند. و جمهوری اسلامی، سلسله‌جنبان مقاومت، شیوه‌ی خون‌خواهی مهمان را یک بار برای همیشه به تاریخ خواهد آموخت تا شیطان‌توله‌ها بفهمند دوران سیلی و گوشمالی گذشته و نوبت انتقام خونین است. ما همان نسل مظلومیم که در شعب‌ابی‌طالب جنگ و تحریم، از درماندگی برای واردات سیم خاردار گذشتیم و به سرافرازی در صادرات هایپرسونیک رادارگریز رسیدیم. عاشوراها و شهاب‌ها و سجیل‌ها و خرمشهرهامان در آشیانه‌ها بی‌قراری می‌کنند تا ترس از غرش آنها کابوس زندگی سگی اسرائیلی‌ها شود. ما و خدا تقسیم کار منصفانه‌ای کرده‌ایم؛ ما بندگی می‌کنیم و او خدایی. ما تدبیر می‌کنیم و او تقدیر. ما می‌چکانیم و خدا در وسط تلاویو می‌نشاند. اصلاً ما و حضرت عزرائیل مشترکاً «مرگ بر اسرائیل»یم. و میان‌دار این شوکت و عظمت، خَلف امام روح الله است که کوه نه، بلکه سلسله‌جبال شجاعت و مقاومت است و یک‌تنه جبهه‌ی حق را در نزاع تمدنی با اهل باطل راهبری می‌کند. https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
📌غزه، آزمون امروز اربعینی‌ها... صدای شیپور جنگی که ده ماه پیش در نواخته شد، انگار «نفخ صور» است. حدیث هول قیامت، غرّش موشک‌های بی‌پدری است که بیمارستان را با بیمارانش کن‌فیکون می‌کند و کودکان را بی‌پدر. آفتاب سوزان برزخ، جهنم انفجاری است که پوست و گوشت تن‌ها را به هم می‌آمیزد و برشته می‌کند. زوزه‌ی خمپاره‌‌های پرسه‌زن بیخ گوش اهل غزه الرحیل می‌خواند. ارابه‌ی مرگ، گهواره‌ی اطفال بی‌پناه را با هیبت رعب‌آور خود خُرد و خاکشیر می‌کند. جنگنده‌‌بمب‌افکن‌ها، دیوار صوتی را مثل دیوار خانه‌های فلسطینیان در هم می‌شکند. بله غزه شاهد آخرالزمان است و ما تماشاچی محشر آنهاییم. در دفتر عدل الهی نوشته‌اند که آهِ مظلوم فقط دامن ظالمان را نمی‌گیرد؛ وبال گردن بی‌طرفان و ساکتان عالم هم می‌شود. نمی‌توان صم بکم نسل‌کشی مسلمانان را دید و لام تا کام چیزی نگفت. نمی‌توان در طریق‌الحسین قدم زد، اما راه و رسم ستمگرسوز حسین (ع) را پاس نداشت. اربعین نمایش قدرت نرم اسلام در به صف کردن مسلمانان به سوی آرمانخواهی است. اگر فرصت اربعین برای مهمات جهان اسلام خرج نشود، این آیین مذهبی از جنس «مناسک میان‌تهی» خواهد شد. مگر نه روح اربعین همان روح قیام حسینی است؟ چه باید کرد؟ باید نمادهای ضدصهیونیستی در این پیاده‌روی آئینی نمودی برجسته داشته باشند. پرچم فلسطین باید در کنار پرچم عزای حسین (ع) به اهتزاز درآید و بر دوش امواج زائران دیده شود. باید تصویر کودکان مظلوم غزه پشت انبوه کوله‌ها نصب شود. باید تصویر قدس شریف جزء لاینفکی از المان‌های بصری مسیر پیاده‌روی باشد. سخنران‌های مواکب و حسینیه‌ها باید بر بیداری ملت‌ها برای مبارزه با اسرائیل متمرکز باشند. مداحی‌ها باید رنگ و بوی حماسه‌‌ی آزادی بیت‌المقدس به خود بگیرند. تصویر شهدای شاخص مقاومت باید در مقابل چشم جهانیان قرار گیرد. مطالبه‌ی اتحاد جهان اسلام برای انتقام از صهیونیست‌ها و بیرون راندن‌شان از اراضی اشغالی باید سرخط شعارهای اربعینی‌ها باشد. فعالان مجازی باید فضای رسانه‌ها را در تولید محتوا برای روشنگری جنایات اسرائیل و مظلومیت فلسطینیان اشباع کنند. القصه باید نهضت در حمایت از مردم غزه جریان‌سازی کند. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
، دختر نسل زد چادری، بجای زرد بودن، طلایی شدن را زندگی کرده است تا این پنجه‌ی آفتاب، در دانش اختر و نجوم، شهره‌ی آفاق شود. در دنیای گودزیلاها و پلنگ‌ها، تو مثل حنانه‌ فرشته باش. در زمانه‌ای که سلبریتی‌های شهرت‌زده دسته گل به آب می‌دهند، تو مثل حنانه به گل کاشتن مشهور شو. او افتخار ملی است، اما چرا برنده‌ی المپیاد علمی به اندازه‌ی مدال‌آور المپیک ورزشی دیده نمی‌شود؟! ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
این ساچمه‌‌های تپانچه‌ی بادی نبود که زبردستانه در وسط سیبل پارالمپیک نشست و ساره را آساره کرد. این سنگی بود که یک زن مسلمان محجبه‌ی قهرمان برای پنجمین بار به ویترین تمدن غرب کوبید و آن را درهم شکست تا تعریف خودش را از زن موفق به رخ جهانیان بکشد. در تمدنی که معنویت، خرافه‌انگاری می‌شود و حجاب، جرم‌انگاری و در فرزندآوری سهل‌انگاری و در آزادی ولنگاری، این است که یک‌تنه الگوی زن غربی را رمی جمره می‌کند. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
📌شیخی که قطب‌نما داشت لیسانس فیزیک را که گرفت، موقعیت‌های شغلی به پیشوازش آمدند. یک فعال دانشجویی شاخص بسیجی را که مدرک دانشگاهی در دست داشت، در دولت احمدی‌نژاد حلوا حلوا می‌کردند. اما او سودای دیگری در سر داشت و رؤیای خاصی در ذهنش می‌پروراند. تصمیمش را گرفته بود و اینکه از میان ایل و تبارش اولین آدمی باشد که پا به حوزه‌ی علمیه می‌گذارد، پایش را سست و ته دلش را خالی نمی‌کرد. آرمانی که در جستجوی آن حاضر بود مسیر زندگی‌اش را کج کند، از درس و مشق طلبگی می‌گذشت. این شد که اهواز را به مقصد قم ترک کرد. رفت اما می‌دانست که برمی‌گردد. در چشم‌انداز زندگی‌اش دیده بود که زمین بازی‌اش باید در خوزستان باشد. رفت و چند سالی در قم تلمذ کرد و در قامت یک روحانی برگشت. برگشت تا دغدغه‌هایش را پی بگیرد. دغدغه‌هایی که آب و نانی نداشت، اما دردسر الی‌ماشاءالله! از آن طلبه‌هایش نبود که در پستوی حجره بماند و در انزوای رهبانیت، ضَرَبَ ضَرَبایش را جلو ببرد. در میان قرائت‌های هفتاد و دو ملتی از اسلام و مسلمانی، به اسلام ناب رهبری چنگ زده بود و خود را وکیل او می‌دانست؛ یک وکالت عام برای نفی اسلام خنثی و بی‌بخار. این فراز از کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن را از بر بود: «اگر دینی را پیدا کردید که با ظالم ساخت، با مستبد همکاری کرد، با مظلوم یک لحظه کنار نیامد، یک گره از کار فروبسته مردم نگشود، برای امروز و فردای مردم، خشخاشی، ذره مثقالی، سود نداشت؛ تو هم از طرف ما وکیل، اگر چنین دینی را پیدا کردی، هر جا پیدا کردی، رَدّش کن، یک لحظه این دین را نپذیر. برای خاطر اینکه دین اگر از سوی خداست، این جوری نیست.» این فراز، شاه‌بیت و قطب‌نمای مسلمانی‌اش شده بود. هیچ چیز به اندازه‌ی بی‌عدالتی اجتماعی آزارش نمی‌داد و از هیچ چیز به اندازه‌ی سکوت در برابر ظلم و عافیت‌طلبی رنجور نمی‌شد. ماجرای اعتصاب کارگران نیشکر هفت‌تپه شاید اولین آزمون جدی‌اش بود تا نشان دهد اهل هزینه دادن برای تحقق عدالت است. کارگران، ماه‌ها بود که حقوق نگرفته بودند و مالک نااهل کارخانه، بی‌اعتنا به معیشت کارگران، خر خودش را می‌راند. شیخ، دوستان طلبه‌اش را جمع کرد تا در جمع کارگران حاضر شوند و از آنها حمایت کنند. جماعت متحصن نماز ظهر را به او اقتدا کردند و تا السلام علیکم را گفت، تازه دردسرهای بزرگ سراغش آمدند. ویدیوی حضورش در جمع کارگران سر از شبکه‌های معاند درآورد و آن دختر موفرفری او را مزدور نظام نامید. از آن طرف مسئولین خوزستان از ظاهر شدن چند طلبه‌ی ناشناس در میان یک پرونده‌ی اجتماعی-اقتصادی که امنیتی هم شده بود، ناخرسند بودند. کلیپ شیخ دست به دست می‌چرخید و او در میان برخی هم‌لباس‌هایش باید نگاه‌های سنگین و پر از سؤال را تحمل می‌کرد و از چشم‌هاشان می‌خواند که طلبه را چه به این قرشمال‌بازی‌ها! خلاصه دوست و دشمن شروع به نکوهش و شماتتش کردند. اما شیخ، به درستیِ راهی که رفته و کاری که کرده بود، ایمان داشت. او به کمک دوستانش و بعضی مطالبه‌گران و عدالت‌خواهان و جریان دانشجویی حمایت از کارگران را ادامه دادند و پای وزر و وبالش ایستادند تا گره از کار فروبسته‌ی آنها باز شد و پرونده هفت‌تپه به نفع کارگران به سرانجام رسید. وقتی رهبری در دیدار رمضانی‌اش با دانشجویان، مهر تأییدی بر مطالبه‌ی آنها زد، جریان‌های شماتت‌گر رفوزه شدند. شیخ اما قطب‌نمایش از اول میزان بود و تکلیفش با خودش روشن. تکلیفش این بود که مطالبه‌ی عدالت را ادامه دهد و از هزینه‌هایش نترسد. از آن حلوا حلوا کردن‌ها دیگر خبری نبود و شیخ این‌بار خودش به پیشواز یک مسئولیت خطیر رفت و شد معاون ستاد امر به معروف و نهی از منکر خوزستان. نه برای اینکه فقط بگوید «خواهرم حجابت، برادرم نگاهت»؛ می‌خواست امر به معروف را اول برای حاکمان و صاحبان قدرت و مبارزه با باندهای زر و زور و تزویر اقامه کند. از آن کارهای پر دردسر و بی آب و نان. شیخ به حکم آن وکالت عام جنگیدن برای عدالت را انتخاب کرده بود تا مسلمان باشد؛ از جایگاه حقوقی‌اش در پرونده‌های زیادی از مفاسد ورود کرد و منشأ خیر شد. این اواخر از او شکایت شد. در پرونده‌ی میدان میوه و تره‌بار اهواز با اصحاب قدرت و ثروت درافتاده بود. شاکی خصوصی او را به دادگاه ویژه‌ی روحانیت کشاند. حالا ده روزی می‌شود که شیخ محسن در زندان است. شیخ می‌توانست معلم فیزیکی باشد و سر برج حقوقش را بگیرد و بچسبد به زندگی‌اش. یا در فلان دستگاه کار فرهنگی کند. اما می‌خواست خشخاشی و‌ ذره مثقالی برای امروز و فردای مردم سودمند باشد. امروز بعضی از آنها که در ضَرَبَ ضَرَبا گیر کرده‌اند، از گیر افتادن او خوشحالند و دوباره شماتتش می‌کنند که طلبه را چه به قرشمال‌بازی! اما شیخ محسن قطب‌نما دارد و دوباره برمی‌گردد و ادامه می‌دهد؛ آب‌دیده‌تر از قبل! ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
درست یک سال پیش یک تکه از وجود من همین‌جا جا ماند و برنگشت. در روضة‌الشهیدین ضاحیه جنوبی همانجا که هنوز حاج رضوان و حاج قاسم زنده‌‌تر از همیشه بالای سر شهدای حزب‌الله ایستاده‌اند. در روستای نبی‌شیت کنار مزار غریبانه‌‌ی سیدعباس موسوی و همسر و فرزند کوچکش. در مسجد امام حسن مجتبی(ع) کنار آن دخترکانی که وقتی فهمیدند ایرانی‌ام با لبخند و لهجه‌ای شیرین گفتند: «سلام، صبح به خیر». کنار آن مأمور حراست که عکس کوچکی از امام خمینی (ره) گوشه‌ی پیراهنش سنجاق کرده بود... 📷 تصاویر مربوط به روضة الشهیدین در ضاحیه جنوبی بیروت و مزار سید عباس موسوی‌ در روستای نبی‌شیت بعلبک. ✍🏼 https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
لفظ قلم | زهرا محسنی‌فر
درست یک سال پیش یک تکه از وجود من همین‌جا جا ماند و برنگشت. در روضة‌الشهیدین ضاحیه جنوبی همانجا که ه
▫️ما با هم خویشاوندیم برای که یک تکه از وجودم در آن جا مانده است. احوالش را که می‌پرسم، تعریفی ندارد. صحنه‌هایی که در بیمارستان به چشم دیده، دلخراش است و او در شوک حادثه‌ی دیروز مانده. انفجار آن وسایل لعنتی، رد خون را روی آسفالت مسیر تشییع شهدای لبنان کشانده. صدای گوش‌خراش انفجار بی‌سیم در چند قدمی او و تصویر متلاشی شدن آن مرد هنوز در ذهنش با دور تند تکرار می‌شود. این بیم و هراس، این اشک و اندوه، این ناامنی و جنگ، سالهای سال است که مهمان ناخوانده‌شان شده. ما با هم خویشاوندیم. کاری به مرزهای جغرافیایی ندارم که مثل پرچین‌های یک مزرعه‌ی بزرگ، سُفلی و عُلیای زمین خدا را از هم جدا می‌کنند، اما آسمان بالاسر آنها را نه. تا خدا بوده و هست، دعوای آدم‌ها روی زمین بوده و دعای آنها رو به آسمان. ما با هم خویشاوندیم. تفاوت زبان و گویش شاید ذهن‌ها را درگیر کند، اما بند دل‌ها جور دیگری گیر می‌کند. زبان دل، بی‌الفباست و زبان سَر در شرح دلدادگی صُم بُکم. ما با هم خویشاوندیم. فکرها و اندیشه‌ها، مشترک یا واگرا برای ما ریشه نمی‌سازند، اما باورهای همگرا چرا. نهج‌البلاغه‌ی علی (ع) با قرآن چاپ بیروت برادر می‌شود، اما با قانون اساسی آمریکا نه. ما با هم خویشاوندیم. مهم نیست که عباس و علی و حسین در «عروس خاورمیانه» شهید می‌شوند یا در «ام‌القرای جهان تشیع». اشک و اندوه و سوگ، زبان دل را می‌فهمد و همگرایی باور را و انسانیت آسمانی بی‌پرچین را. درست یک سال پیش یک تکه از وجود من همین‌جا جا ماند و برنگشت. در روضة‌الشهیدین ضاحیه جنوبی همانجا که هنوز حاج رضوان و حاج قاسم زنده‌‌تر از همیشه بالای سر شهدای حزب‌الله ایستاده‌اند. در روستای نبی‌شیت کنار مزار غریبانه‌‌ی سید عباس موسوی و همسر و فرزند کوچکش، در مسجد امام حسن مجتبی(ع) کنار آن دخترکانی که وقتی فهمیدند ایرانی‌ام با لبخند و لهجه‌ای شیرین گفتند: «سلام، صبح به خیر». کنار آن مأمور حراست که عکس کوچکی از امام خمینی (ره) گوشه‌ی پیراهنش سنجاق کرده بود. من جا‌ ماندم کنار مردمی که هم‌وطن من هستند، اگرچه از یک خاک نیستیم. پیش از آنکه با اهالی ضاحیه خویشاوند سببی شوم، قوم و خویش نسبی بودم. امت عشق کجا زبان و نژاد و جغرافیا می‌شناسد و چه پیوندی محکم‌تر از پیوند مسلمانی و چه نسبی شریف‌تر از محب علی (ع) بودن؟! امروز همه سوگوار شهدای لبنانیم و دل‌آشوب امنیت بازماندگان. مگر مزار گلگون‌کفنان حزب الله با بهشت شهدای تهران فرقی می‌کند؟! خدای صنعا و دمشق و بیروت و بغداد، همان خدای تهران است؛ همان خدای قدس شریف. بله ما با هم خویشاوندیم و می‌دانم عاقبت همین خویشاوندی بلای جان اسرائیل خواهد شد. ✍🏼 https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔴نباید فریاد انتقام را خاموش کرد تجربه‌ی چند سال اخیر نشان داده فشار افکار عمومی محرک اقدام نظامی تلافی‌جویانه‌ی ایران نخواهد بود. بالاترین سطح مطالبه‌ی انتقام، در ماجرای شهادت شهید سلیمانی اتفاق افتاد. عواطف میلیون‌ها ایرانی در حادثه تروریستی فرودگاه بغداد جریحه‌دار شد و خون آنها به جوش آمد. عکس‌العمل نظامی ایران، حمله موشکی به پایگاه آمریکایی عین الاسد بود که در ادبیات رهبری صرفا در حد یک سیلی تعبیر شد. دکترین امنیت ملی ایران گویا انتقام را یک پروسه می‌بیند، نه یک پروژه. بنابراین علیرغم مطالبه عمومی انتقام در ماجرای شهادت بزرگان جبهه مقاومت و مفاخر ایرانی (شهید سلیمانی، شهید فخری‌زاده، شهید سید رضی و ...) تاکنون شاهد اقدام نظامی تلافی‌جویانه‌ی دفعی، ضربتی و پر‌هیاهو از جانب ایران نبوده‌ایم. درست یا غلط بودن آنچه از آن به «صبر استراتژیک» تعبیر می‌شود با اهلش، اما تصویری که از این دکترین در ذهن آحاد جامعه ایجاد می‌شود، اهمیت دارد. افکار عمومی را نباید بی‌پاسخ رها کرد، و الّا رسانه‌های دشمن ضعف را بجای صبر به مخاطبان خود القا می‌کنند. اگرچه افکار عمومی تاکنون ایجاباً محرک انتقام پروژه‌ای نبوده، اما ممکن است سلباً مانع اقدام درخور بوده باشد. کلیدواژه‌ی پربسامد «تله‌ی جنگ» در رسانه‌های مصور و مکتوب داخلی و ترس و واهمه‌ای که کانال‌های تلگرامی از بالا و پایین شدن آلاکلنگی قیمت ارز و سکه در نتیجه‌ی اقدام نظامی احتمالی ایران در دل مردم می‌اندازند، شاید ته دل تصمیم‌گیران را هم خالی و پایشان را سست کند. اما چنانچه ایران واقعا قصد اقدام تلافی‌جویانه‌ی هم‌سطح داشته باشد، قطعا به حمایت افکار عمومی نیاز دارد. باید پژواک پرطنین انتقام از حلقوم مردم به گوش برسد. مردم باید برای تصمیم نظامی نظام پشتوانه ایجاد کنند. باید دل نیروهای حافظ امنیت را قرص کنند که پای تبعات انتقام می‌ایستند. همه‌ی این حرف‌ها را که کنار هم بگذاریم، به این نتیجه می‌رسیم که نباید صدای «انتقام انتقام» مردم را خفه کنیم. نباید نگران بالا رفتن توقع و انتظار افکار عمومی و سرخوردگی احتمالی آنها باشیم. نباید نگران دست‌پاچه و هیجانی شدن نیروهای مسلح‌مان باشیم. آنها که فریاد انتقام سر می‌دهند، همانها هستند که به تدبیر امنیتی نظام اعتماد دارند. این فریادها، اعتمادآفرین و پشتوانه‌زاست. آن را بایکوت و محکوم نکنیم. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔴ما در وسط جنگیم گلواژه‌ی «تله‌ی جنگ» همان باور «نه غزه، نه لبنان» است که رنگ و لعاب دیپلماتیک به آن داده‌اند تا شعارهای سخیف هشتاد و هشت را این‌بار با ادبیات شکلات‌پیچ به خورد مردم بدهند. یادمان نرفته همین گوگولی‌هایی که معتقد به تنش‌زدایی با شیطان بزرگ هستند، می‌گفتند ایران را چه به جنگ با داعش! عراق و سوریه بروند با دولت اسلامی عراق و شامات، بجنگند و ما تخمه‌مان را می‌شکنیم. نشستند و تخمه‌شان را شکستند و حاج قاسم رفت و عراق و شامات را از چنگ داعش درآورد تا آن جانوران نتوانند نگاه چپ به ایران بیندازند. حالا غزه ویران شده و در بطن یک جنگ تمام‌عیار است و مهمان دیپلماتیک ما در پایتخت سیاسی کشور ترور می‌شود و ما داریم قورباغه‌پز می‌شویم. اسرائیل خطوط قرمز را یکی پس از دیگری لایی می‌کشد و ما با خط دیپلماسی می‌خواهیم زنگی مست را رام کنیم و تیغ از کف او بگیریم. نتانیاهو بدون سهو لسان تمام جغرافیای ایران را تهدید به حمله می‌کند و ما در سازمان ملل دنبال کاپ اخلاق می‌گردیم. آمریکای بی‌چشم‌ و رو بی‌چشم‌داشت و با صدای بلند از ماشین نسل‌کشی اسرائیل حمایت می‌کند و به گور سازمان‌ها و معاهدات و کنوانسیون‌های بین‌المللی می‌خندد و ما برای حمایت از جبهه مقاومت استخاره می‌زنیم و در به در دنبال یک سازمان بین‌المللی هستیم که بیاید در منطقه و امنیت را تأمین کند! حاضریم حرف ولی خدا را زمین بگذاریم و با عقب‌نشینی غیرتاکتیکی، با خدا بجنگیم اما برای انتقام سخت از باند تبهکار صهیونیستی تاس می‌اندازیم و دل‌دل می‌کنیم. هیچ صلحی بدون اقتدار به دست نمی‌آید و پشت تحمیل هر جنگی یک انفعال وجود دارد. ما به تصمیم نیروهای حافظ امنیتمان اعتماد داریم و به تصمیم‌سازی‌های ملاحظه‌گرایانه‌ انتقاد. ✍🏼 https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
جالوت را کلوخی از پا انداخت و نمرود را پشه‌ای. موسی (ع) را تکه چوبی در نیل نجات داد و محمد (ص) را تار عنکبوتی در ثور. امداد الهی گاهی کلوخ و پشه را آلت قتّاله می‌کند و چوب و تار را آب حیات. خدا گردنکشی را با پشیزی تحقیر می‌کند و اولوالعزمی را به ارزنی گرامی می‌دارد. رجال الله، مسلّح به آلات قتّاله‌ی الهی‌اند و مؤیّد به آب حیات ربّانی. گنبد آهنین برای پهپاد حزب‌الله تار عنکبوت می‌شود تا سربازان صهیون تار و مار شوند. ایهاالناس! اسرائیل رفتنی است، چه با سطل آب، چه با انتفاضه‌ی سنگ. تا خانه ربّی دارد، ابابیل حریف فیل است. این سنت خداست؛ پابرهنه‌‌ی بیابان‌پروری که طعم شِعب ابی‌طالب را چشیده، مزّه‌ی حصر دریایی را به غاصب سرزمین‌های اشغالی می‌چشاند. این خون کودکان غزه نیست که بر زمین می‌ریزد؛ آبی است که به خوابگاه مورچگان می‌رود و ضیافتِ تکاوران کودک‌کش را «شام آخر» می‌کند. در دایره‌ی هستی، جفت و جور کردن پشیز و ارزن کار خداست، اما نصر الهی تنها از آنِ کسانی است که باریکه‌ی غزه را مثل تنگه‌ی اُحد رها نکنند. فتح قبله‌ی اول تنها در گِرو پشت کردن به قبله‌‌ی دنیا (ینگه دنیا) است. کور خوانده‌اند غاصبان خودخوانده‌ی درمانده؛ «نهر تا بحر» مِلک طلق بندگان مستضعف است، نه «ارض موعود» راندگان مستکبر. «النّصر بالرّعب» نصیب کسانی است که نترسند و نترسانند. باذن الله، پیروز این نزاع تمدنی جبهه‌ی مقاومت است. رمز نصرت فئه‌ی قلیله بر فئه‌ی کثیره، خدایی شدن است. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
ساحران، یک لحظه ریسمان جادو را با اژدهای درّنده‌خو قیاس کردند و عِقاب داعیه‌دار ربکم‌الاعلی را با رضای عالی اعلی تاخت زدند. فرعون، آنی پیش از آنکه پا به نیل تر کند، فرصت بازگشت داشت، اما آنکه غرّه می‌شود، لاجرم غرقه می‌شود. مجاهدان ساعتی از گردنه‌ی اُحد غفلت کردند و چیزی نمانده بود مشرکان گردن اسلام را بشکنند. حُر، در مرز مویین سعادت و شقاوت مردّد ایستاده بود و یک دم به نقطه‌ی ترجیح عزّت به ذلّت رسید. توّابین به ما آموختند که قیام دیرهنگام شاید هیچگاه غیاب نابهنگام را جبران نکند. زمان، همیشه حلّال مشکلات نیست؛ گاهی استدراج، عین ابتلاست. زمان‌شناسی کم از زمانه‌شناسی ندارد. گاهی علّت تضعیف جبهه‌ی ایمان، تعلّل اهل ایمان در عمل به تکلیف است. کتاب تاریخ، مملو از صفحات تکراری است. امروز غزّه و ضاحیه، صحنه‌ی مرگ و زندگی حق و باطل است. یک لحظه غفلت در تبیین و تبلیغ مظلومیت مردم فلسطین و لبنان، اژدهای حقیقت را لقمه‌ی چرب جادوی رسانه می‌کند. یک آن غرّه شدن به پیروزی‌های تاکتیکی، ممکن است غرقه شدن در شکست‌های استراتژیکی را در پی داشته باشد. ساعتی غفلت از گردنه‌ی غزّه، چه بسا گردن مقاومت را بشکند. تنها «وعده‌های صادق» بهنگام، «طوفان‌الاقصی» را امتداد می‌دهد. عملیات تلافی‌جویانه گاهی جای اقدام پیش‌دستانه را نمی‌گیرد. تعلّل در مواسات مؤمنانه‌‌ و کمک‌های بشردوستانه، نوشدارو بعد از مرگ سهراب می‌شود. تب طلا، علامت بالینی غفلت از مردم مبتلا است. در زندگی ما «آن»هایی است سرنوشت‌ساز؛ آنها را دریابیم. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
26.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
می‌گویند امامتِ عاطفه در سرشت زنان است و فضیلت قوام در جوهره‌ی مردان. از این‌رو مردان را قهرمانان جنگ می‌دانند و زنان را قربانیان آن. واقعیت این است که مرد، امتداد اجتماعی تربیت زن است. جهاد، میدان حضور مردان و عرصه‌ی ظهور زنان است. بذر حماسه را مادران در نهاد پسران می‌کارند و مردان به پشتوانه‌ی همسران، سلحشور و بی‌پروا می‌شوند. مرد، روحیه‌‌ی مقاومت دارد و زن، روح مقاومت است. مردهای بزرگ گاهی جاویدالاثر می‌شوند و زنان بزرگ همیشه مفقودالقصه‌اند. پشت هر مرد شهید، زنی است که شهادت را زندگی کرده است. 🔴فیلم: سخنان همسر شهید جهاندیده در دیدار با رهبر انقلاب ✍🏼 https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648