eitaa logo
لحظات طلایی کتابخوانی
120 دنبال‌کننده
138 عکس
43 ویدیو
12 فایل
#لیست_کتب_کانال: http://eitaa.com/lahazate_talaei_ketabkhani/435 #قوانین_امانت_کتاب: http://eitaa.com/lahazate_talaei_ketabkhani/14 فهرست تفسیر قرآن: http://eitaa.com/lahazate_talaei_ketabkhani/349 ارتباط با ادمین: @lahazate_talaei_ketabkhani_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#در_محضر_ولایت شرح حدیث اخلاق | #زمینه‌_ساز_همه_خیرات_در_زندگی @lahazate_talaei_ketabkhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#در_محضر_ولایت شرح حدیث اخلاق | #حقوق_مؤمنین_بر_یکدیگر @lahazate_talaei_ketabkhani
شرح حدیث اخلاق | بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم الحمدلله رب العالمین [پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله فرموده‌اند که هر مؤمن بر برادر مؤمنش هفت حق دارد که از طرف خدا ادای این حقوق بر او شده است.] خب وجوب این حقوق را بایستی جدی گرفت. الْإِجْلَالُ لَهُ فِی عَیْنِهِ 1⃣ یکی [از این حقوق] این [است]. معنایش این است که برای این برادر مؤمن جلالتی در دل خود در نظر بگیر که طبعاً در چشم تو جلالت پیدا می‌کند. جلالت از چه جهت؟ از جهت ایمانش؛ یعنی لازمه‌ی این بیان، از یکدیگر است؛ نگاه تجلیل‌آمیز به برادر مؤمن. یعنی با نگاه سبک به برادر مؤمن نگاه نکند. این [حق] اول. وَ الْوُدُّ لَهُ فِی صَدْرِهِ 2⃣ دوم اینکه او را در دل خودت داشته باشی. وَ الْمُوَاسَاةُ لَهُ فِی مَالِهِ 3⃣ با او در کنی. یک‌وقت شما داری، او در نهایت احتیاج است، باید به او کمک کنی. وَ أَنْ یُحَرِّمَ غِیبَتَهُ 4⃣ پشت سر او را ممنوع کنی؛ نه خودت [غیبت او را] بکنی نه بگذاری دیگران بکنند. وَ أَنْ یَعُودَهُ فِی مَرَضِهِ 5⃣ وقتی مریض شد از او کنی. وَ أَنْ یُشَیِّعَ جَنَازَتَهُ 6⃣ بعد از مرگ هم دست از او برنداریم. اگر برادر مؤمنمان از دنیا رفت جنازه‌ی او را هم کنیم. یعنی با او تا بعد از مرگ باشیم. وَ أَنْ لَا یَقُولَ فِیهِ بَعْدَ مَوْتِهِ إِلَّا خَیْراً 7⃣ بعد از مرگش هم . حتی اگر چنانچه بدی‌ای هم دارد آن را نگوییم. که در روایت دارد که اُذْکُروُا مَحاسِنَ مَوتاکُم . آنهایی که مردند و رفته‌اند و قدرت دفاع از خودشان را ندارند، خوبی‌هایشان را بگو. بالاخره هر کس یک خوبی‌ای دارد. @lahazate_talaei_ketabkhani
شرح حدیث اخلاق| بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم و الحمدلله رب العالمین اِجعَلِ الدُّنیا کَلِمَتَینْ این دنباله‌ی فرمایشات جناب ابی‌ذر در باب شئون دیگر زندگی -مثل حرف که ما می‌زنیم- است؛ می‌فرماید که این قدرت نطق را، این قدرت حرف زدن را، این توانایی عمل کردن را دو جور مصرف کن. کلمةً فی طلب الحلال و کلمةً للآخرة یک فصل باز کن برای اینکه دنبال حلال بگردی. حالا رزق حلال شامل خیلی چیزها است؛ در امر معیشت، در امر ازدواج، در امر تحصیل علم، اینها همه‌اش حلال‌های الهی است. یک بخش دیگر را هم برای آخرت [باز کن] و کلمةً للآخرة. حاصل اینکه مال دنیا را، امکانات دنیا را، یا برای آنچه که مسائل ضروری زندگی است و معیشت تو متوقف به آن است، یا صرف این چیزها بکن که خیر دنیایی او به تو برسد، یا صرف آخرت بکن که خیر خدایی و آخرتی او به تو برسد. بی‌جا مصرف نکن امکانات را. و الثالِثَةُ تُضِرُّ و لا تَنفَع لا تُرِدْها کلمه‌ی سوم، اقدام سوم، حرف سوم که نه برای طلب حلال است و نه برای آخرت است، این نفع ندارد، ضرر هم دارد. @lahazate_talaei_ketabkhani
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #در_محضر_ولایت #اثر_نماز_شب 🌺خوشا آنان که دائم در نمازند...🌺 سحر را غنیمت بشمارید، بخصوص شماها که جوان هستید بخصوص من توصیه میکنم #نماز_شب را، تا جایی که میتوانید... حتی اگر یک وقتی نتوانستید، قضایش ، #ترک_نشود. اینها خیلی اثر دارد. @lahazate_talaei_ketabkhani
در بسم الله الرّحمن الرّحیم قالَ الصّادِقُ (عَلَیهِ السَّلامُ) فی قَولِهِ (تَعالى): اِنَّ الحَسَناتِ یُذهِبنَ السَّیِّئات خب، این دیگر آیه‌ی قرآن است و‌ جای تردیدی نیست؛ پس اجمالاً معلوم میشود که حسناتی هست که سیّئات را از بین میبرد؛ نه اینکه همه‌ی حسنات این خصوصیّت را دارند که همه‌ی سیّئات را از بین ببرند! ظاهر کلام این است که طبیعتِ حسنات -[چون] این «الف» و «لام»، «الف» و «لام» استغراق نیست- طبیعتِ سیّئات را از بین میبرد؛ که این، تطبیق میکند با اینکه بعضی از حسنات، بعضی از سیّئات را از بین میبرند. خب، حالا کدام حسنات؟ اینجا حضرت تبصیر کردند: قَالَ: صَلاةُ اللَّیلِ‌ تَذهَبُ‌ بِذُنُوبِ‌ النَّهار وقتی شما میخوانید، گناهانی را که در روز انجام داده‌اید، آنها را از بین میبرد؛ چه چیزی از این بهتر؟ اینکه اهل معنا و اهل معرفت و اهل سلوک، نماز شب را گنجینه و ذخیره‌ی تمام‌نشدنی‌ای میدانند، به خاطر این است. این حالا جنبه‌ی اخرویِ نماز شب است که گناهان را از بین میبرد؛ البتّه، گناهان آ‌ثار دنیوی هم دارند، آثار اخروی هم دارند؛ وقتی گناهان را از بین میبرد، یعنی آثار سوءِ دنیویِ گناهان را هم از بین میبرد. ولی خب، ناظر به جنبه‌ی گناه است؛ یعنی جنبه‌ی امر اخروی، امر مربوط به آخرت. لکن در مورد مسائل دنیا هم همین ‌جور است؛‌ در روایاتی دارد که موجب گشایش رزق میشود -که این امر دنیوی است- و فواید فراوان دیگری. نقل شد از مرحوم آقای طباطبائی(رضوان ‌الله‌ ‌علیه) -صاحب المیزان که ایشان جزو شاگردهای نزدیک و مخصوصِ مرحوم آقای حاج میرزا علی‌آقای قاضیِ معروف،‌ [آن] عارف بزرگوار بودند و سالها پیش ایشان تلمّذ کردند؛ از ایشان نقل شد، بنده خودم نشنیدم از ایشان، یک فرد ثقه‌ای نقل کرد از مرحوم آقای طباطبائی- که آن اوایل وقتی وارد نجف شدیم، خب، آقای قاضی را که نمی‌شناختند،‌ دورادور یک قوم و خویشی‌ای داشتند، میدانستند که شخصی هست با این نام، از نزدیک با ایشان آشنا نبودند؛ میگفتند یک روز در یک راهی که میرفتم، آقای قاضی من را دید، صدا کرد و گفت: «پسرم! ،‌ ؛ ، ».‌ این حرفِ مرحوم آقای قاضی است به آقای طباطبائی که خب‌ الحمدلله خدای متعال خیر دنیا و آخرت را به این بزرگوار عنایت میکند. نماز شب را فراموش نکنید، از دست ندهید. @lahazate_talaei_ketabkhani
شرح حدیث اخلاق| از حضرت علیه‌السلام / و بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم الحمدلله ربّ العالمین سادَةُ النّاس فِی الدُّنیا اَلأَسخیاء یعنی آن کسی که به دیگران پول می‌دهد، به دیگران کمک می‌کند از جمله کمک مالی💰 می‌کند، این [افراد] در ؛ اینها برای اهل دنیا رئیس و مُطاعند. اما در آخرت چه؟ در آخرت که بحث پول و رشوه و این حرف‌ها دیگر وجود ندارد. این روایت این را می‌خواهد بگوید. در این جمله‌ی سادَةُ النّاس فِی الدُّنیا اَلأَسخیاء جنبه‌ی ارزشی مورد لحاظ نیست؛ طبیعت امر را بیان می‌کند؛ این [جمله] معنی‌اش این نیست که این سخاوت بد است یا خوب است؛ بله، اگر این سخاوت در جهت اهداف خوب مثل تقرب الی الله، کمک به فقیر و مستمند و کمک به مؤمن انجام بگیرد، کار خوبی است. اگر هدفِ دادن پول، تحقق یک مقصود مکرّم و قابل قبولی باشد البته خوب است. اگر نه، هدف از این [سخاوت] اهداف مادی است، اهداف دنیایی است، اهداف خبیث است، برای رسیدن به مقاصد سوء است، خب بله، [این سخاوت] بد است. بنابراین در این جمله نگاه ارزشی نشده است به سخاوت؛ طبیعت امر را می‌خواهد بگوید. سادَةُ النّاس فِی الدُّنیا اَلأَسخیاء؛ اما در آخرت چه؟ و فِی الآخِرَةِ اَلأَتقِیاء در آخرت، سروران مردم، بزرگان مردم، کسانی که در چشم خلائق عظمت پیدا می‌کنند، و هستند. آنها هستند که آنها میزان ثقیلی است، میزان سنگینی است. @lahazate_talaei_ketabkhani
بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمدلله ربّ العالمین قُلتُ لِأَبی‌عَبدِاللّهِ الصّادِق علیه‌السلام: ما أَکثَرَ ما أَسمَعُ مِنکَ یا سَیِّدی ذِکرَ سَلمانَ الفارسی» راوی میگوید: چقدر من زیاد میشنوم از شما که نام را میبرید و از او یاد میکنید. معلوم میشود که حضرت [ علیه‌السّلام] مکرّر در مکرّر راجع به سلمان مطالبی را میفرموده‌اند. این شخص تعجّب میکند که چه چیز موجب شده است که شما این‌قدر به او توجّه دارید، یا شاید مثلاً به او محبّت دارید و از این قبیل. «فَقال: لاتَقُل «الفارسی» وَ لکِن قُل سلمانَ المحمّدی»، یعنی نسبتِ او، فراتر از نسبت قومی و میهنی است؛ نسبت دینی است. این البتّه به‌هیچ‌وجه طعن به قوم فارس نیست؛ پیغمبر اکرم و ائمّه علیهم‌السلام از فارس -مردم ایران- تمجید کردند، تعریف کردند؛ در اینکه تردیدی نیست. [حضرت] میخواهد بفرماید که این شخص، فراتر و بالاتر از این است که به نسبتِ قومی شناخته بشود؛ نسبتِ او، نسبتِ عقیده و دین و پیامبر است؛ او کأنّه -مثلاً- فرزند پیغمبر است. «أَ تَدری ما کَثرَةُ ذِکری لَه؟» [حضرت فرمود] میدانی چرا؟ «قُلتُ: لا. قال: ثَلاثِ خِصالٍ»، سه خصوصیّت در سلمان بود که این موجب میشود که من او را زیاد یاد کنم و نام او را ببرم -لابد مثلاً- اجلال کنم او را، تعظیم کنم او را یا محبّت به او بورزم. چیست آن سه خصلت؟ 🔶یکی‌اش این است: را بر میداد. از این معلوم میشود که بیش از یک بار چنین چیزی اتّفاق افتاده که حضرت چیزی را اراده کردند، سلمان چیز دیگری در دل خود و در ذهن خود میخواسته است ولیکن میل و هوای امیرالمؤمنین را -«هَوی» یعنی میل- بر میل خود ترجیح داده است. ببینید مقام امیرالمؤمنین را! حالا البتّه اینها که گوشه‌وکنارهای آن عظمت و آن جلالت الهی و ملکوتی و جبروتی است ولی خب، اینها همه، هرکدام یک نشانه است. 🔶[دوّم:] را میداشت. بعضی‌ها از طبقه‌ی مستضعف جامعه اصلاً بدشان می‌آید؛ حاضر نیستند طرف آنها بروند، نگاه بکنند به آنها! خودشان را برتر از آنها میدانند؛ او نه؛ فقرا را دوست میداشت، آنها را بر اهل ثروت ترجیح میداد. اگر فرض بفرمایید در یک جایی امر دایر بود بین یک سرمایه‌دارِ محترمِ خیلی پول‌داری یا یک فقیری، یا باید مثلاً خانه‌ی این برود یا خانه‌ی آن برود، یا باید به این سلام کند یا باید به آن سلام کند، این فقیر را بر آن غنی ترجیح میداد. اینها درس است. ما طلبه‌ها، ما جامعه‌ی روحانیّت و علمی، یکی از خصوصیّاتمان از اوّل همین بوده است که با ضعفا و طبقه‌ی ضِعاف نزدیک بوده‌ایم؛ این خیلی امتیاز بزرگی است. بله، گاهی پول‌دارها ممکن بود سراغ یک عالمی هم بیایند، او هم یک احترامی بکند امّا معاشرت روحانیّون ما، علمای ما، مراجع ما، ائمّه‌‌ی جماعت ما -علمایی که بودند با مردم- عمدتاً با مردم فقیر و زیر متوسّط بوده است؛ این خیلی چیز مهمّی است؛ این را باید نگه بداریم. حالا که علما و روحانیت، به یک موقعیّتی در عالم سیاست دست پیدا کرده‌اند، نباید آنچه را تاریخچه‌ی ما و سنّت کهن ما است از دست بدهیم. اینکه در یک شهری یک عالمی مثلاً باشد، [ولی] بین مردم معروف باشد که ایشان با تجّار و با پول‌دارها و با باغ‌دارها و مانند اینها [اُنس دارد] -مهمانی خانه‌ی این؛ مهمانی در باغ آن- امّا با فقرا نه، اُنسی ندارد؛ این چیز خوبی نیست. این هم یک خصوصیّت. 🔶[سوّمی]: جناب سلمان را دوست میداشت، علما را دوست میداشت. این سه خصوصیّت در این بزرگوار، موجب میشود که امام صادقِ با آن جلالت و عظمت، نسبت به او گرایش پیدا کند، محبّت -یا تجلیل و تعظیم- نسبت به او بکند. «إِنَّ سَلمانَ کانَ عَبداً صالِحاً حَنیفاً مُسلِماً وَ ما کانَ مِنَ المُشرِکین»، [میفرمایند: است و از مشرکین نیست.] @lahazate_talaei_ketabkhani