✂️ #برش_کتاب
#برش_چایت_را_من_شیرین_میکنم
#قسمت_دهم🔟
#قسمت_پایانی
-سارا! نمیدونی.... اون جایی که من دارم میرم، تو این ایام، #چایی هاش #طعم_خدا میده.....
در هیاهوی رفتن و نرفتن، روز بعد از وداع با امیر عالمیان، به سمت #کربلا حرکت کردیم؛ با پاهایی پیاده و قدم به قدم با دلدادگان حسینی که از همه جای دنیا، به سمت حرم می دویدند. یکی سینه کشان، برخی با پای برهنه، خانواده ای با کودکشان..... و من حیران که #حسین(علیه السلام) چه بر سر دل اینان آورده. گام به گام، اهل عراق به استقبال می آمدند و قوت روزانه شان را دست و دلبازانه تقدیم میهمانان شاه کربلا می کردند. به چشم دیدم التماس های پیرزن عرب را به زائران، برای پذیرایی در خانه اش.
چرا دنیا، #پیامبر این دین را خلاصه میکرد در پرچمی سیاه که طرفدارانش سر می برند و ظالمانه کودک می کشند؟ من مهر و #محبت_آسمانی را در لباس مشکی زائران، پاهای برهنه و تاول زده شان و چای پررنگ و شیرین عراقی دیدم. چای های غلیظ این دیار طعم خدا در خود داشت.
#اربعین_حسینی
@lahazate_talaei_ketabkhani