اگر روی بدایات کار نشه این اعمال کیفیت خودش رو نداره. پس سرعت ارسال اعمال رو کم میکنیم و به مطالب دیگه ای میپردازیم فعلاً.
اثر بخشی اعمال به دو مطلب بستگی داره، تصرف استاد سلوکی که در طریقت و شخصیت های اشراقی داریم مثل بابا رستم بختیاری از طریقت چشتیه که تا شیخ نخودکی میرسِ.
دوم اینکه در علم و معرفت نظری، باید تفقه کرد و عمیق شد، به قول آیت الله حق شناس باید در معارف ورزش کرد، باید بفهمیم چکار میکنیم، حضرت علامه حسن زاده آملی هم چنین بودن اول شاگردان رو داخل سیر علمی قرار میدادن بعد سیر عملی، این رویه مکتب نجف اشرف یا معرفت النفس هست، از نظر علمی هم این مکتب مدیون جناب ملاصدرا هست.
🔅روی قسمت اول حساب نکنید
@lahootiyan_ir
انسان اگر بداند باید خدا را بشناسد تا در اثر شناخت خدای لطيف، روحش را لطیف کند، آن وقت ببینید چقدر خداشناسی و انس با خدا برایش آسان می شود.
مثلا گاهی شما با دوستان یا آشنایان خود قهر می کنید. در روایت داریم اگر بیش از سه روز قهر شما طول بکشد، نمازتان قبول نیست، یعنی آثار و نتایج نماز بر قلبتان نمی نشیند، چون قهر کینه می آورد و کینه حجاب قلب است نسبت به جذب انوار الهی.
اگر این را بدانید و مزه ارتباط با عالم غیب را با آن همه لطافت که دارد، چشیده باشید، آن وقت بلند می شوید با همه سختی که ممکن است برایتان داشته باشد می روید خدمت آن دوست و آشنا، و شرایط قهر بین خود و او را از بین می برید.
با خود می گویید اگر بناست با قهر کردن با این فرد، راه ارتباط با عالم غیب قطع شود، ما پای او را هم می بوسیم که از آن انوار لطيف محروم نباشیم.
برای اون فرد طلب خیر کنید یک مدتی حتی اگر فقط زبانی باشه، کم کم به قلب میرسه و کینه از بین میرِ به امید خدا، با ذکر یا وهاب که از اسماء جمالی خداوند هست مانوس باشید.
@lahootiyan_ir
🔅راه نجات از وهم 🔅
راه مهم که انسان جهت رسیدن به مقصد و سعادتش نیاز دارد، معارف حقیقی است.
می فرمایند: «با معارف حقیقی و تفکر قرآنی، وسوسه های شیطانی را خنثی نمایید و از ورطه شک که جولانگاه شیطان است، به وادی امنِ يقين قدم گذارید.»
مسلم این نکته؛ عالی ترین و اساسی ترین راه نجات است و صحیح تر آن است که بگوییم تنها راه نجات انسان، عالم بودن به حقایقی است که قرآن متذکر آن می شود.
در این عالم، حقایقی هست که اگر انسان سعی کرد قلب خود را متوجه آنها بکند، آن حقایق آرام آرام نور خود را هر چه بیشتر به سوی قلب انسان می فرستند و انسان در رابطه با علم به آن حقایق تا مرحله يقين پیش میرود و در نتیجه انسان بر اساس وجود و نقش و تأثیر آنها زندگی خود را تنظیم می کند.
@lahootiyan_ir
اگر متوجه حقایق نشوید و به آنها یقین پیدا نکنید، شیطان هنوز امید دارد که سر به سر شما بگذارد.
حقایق عبارت است از خدا، ملائکه، لوح، کتاب، قیامت و امثال اینها. اگر جایگاه این حقایق را قلبا نفهمیده باشید، امکان ورود شیطان در قلب، برایتان هست.
کسی که هنوز نمی تواند با قلب خود، خدا را احساس کند و با او ارتباط یابد، هنوز زمینه مؤثر افتادن وسوسه شیطان در او هست.
انسان باید ملک و لوح و عالم عقول را عقلا و قلبا بفهمد، باید مقام اهل البيت را به عنوان ذوات مقدس عالم اعلاء، قلبا و عقلا بفهمد.
اگر اندیشه شما خلل داشته باشد، شیطان می تواند وارد آن شود، برای همین هم در سیر و سلوک، اندیشه صحيح فوق عمل است.
عمل صالح اگر پایگاه عمیقی در بینش و عقیدۂ صحیح نداشته باشد، در سیر به سوی سعادت اثر چندانی ندارد، و لذا زهاد جاهل و زهادی که بنده شیطان شده باشند کم نیستند.
بیش از این که به دنبال دستور عملی و یا ذکر باشید، به دنبال عقیده صحیح باشید، در آن حال عمل كم، تأثیر کامل خودش را می گذارد، در حالی که اگر عقیده کامل و صحیح نباشد، عمل زیاد هم تأثیر بسیار کم دارد و یا بی تأثیر است.
@lahootiyan_ir
پرهیز گاری همان ریاضت و کنترل کردن نفس است از گرایش به چیزهایی که حقیقت ندارند.
ریاضت علمی غیر از ریاضت احساساتی است. پرهیز گاری یعنی یک ریاضت عالمانه پرهیز گاری یعنی روح در شرایطی قرار بگیرد که موانع صعودش را بشناسد.
پرهیز گاری از جنس عمل است، ولی شناختن این که چرا نباید به دنبال امیال رفت، از جنس علم است.
علم و شناخت وقتی درست باشد، به سرعت عمل زا است.
وقتی انسان آگاه شد که چه چیزی را باید بخواهد و چه چیزی را نباید بخواهد، عمل گرایش به سوی آنچه باید بخواهد و دوری از آنچه نباید بخواهد در او محقق می شود.
انسان موجودی است اخلاقی و در حد دانستن حقایق متوقف نمی شود، بلکه نسبت به حقایق برای خود تکلیف و باید و نباید می آفریند.
همین که چیزی را حق دانست می خواهد که آن را داشته باشد. این که می خواهد داشته باشد دیگر عمل است و در نتیجه نزدیکی به آن را در خودش اراده کند.
پس مشخص شد اگر انسان بتواند معرفت صحیحی پیدا کند، پرهیزگاری او شروع میشود، و پرهیزگاری یعنی رفع موانع.
@lahootiyan_ir
ما سال رو به 9 چله تقسیم کردیم خودِ روز های چله ها هم اعمالی دارن.
غسل جمعه واجبِ برای سالک
نماز جمعه
نماز توبه یکشنبه ها
نماز امام زمان
پنج شنبه یا جمعه صبح باید به مزار رفت و در باب مرگ تفکر کرد.
از چله اول : اول ماه، وسط ماه، آخر ماهِ قمری روزه داریم.
از چله چهارم : دوشنبه و پنج شنبه هم اضافه میشه.
خاصیت و اعمال ماه های قمری رو از کتاب المراقبات میرزا جوادآقا ملکی تبریزی استخراج کنید.
کتاب معراج السعاده رو قبل از خواب چند صفحه مطالعه کنید، هر شب.
مراقبه و توجه قبل از خواب مهم هست، با وضو بخوابید و چند دقیقه با امام زمانمون حرف بزنید، برای حضرت گزارش بدید، از حضرت استمداد بطلبید، اینا خیلی تاثییر داره نتایجش رو خواهید دید.
این اعمالی که گفته میشه رو جلو جلو انجام ندین و عجله نکنید فقط در تقویم رو میزی یادداشت بفرمایید، نمیخوایم اعمال برای شما سنگین بیاد که بار سلوک رو زمین بگذارید، وقتی گرم شدین به نور الهی خودتون تشنه میشید و براتون شیرین خواهد شد.
@lahootiyan_ir
تسبیحات حضرت زهرا(س) بعد از هر نماز واجب هست برای سالک.
بعضی از اعمال متأسفانه برای بعضی از دوستان ساده به نظر میاد اما فقط سالکین و عرفاء و اهل دل میدونن چه آثار نوریه ای دارن.
اصلاً آثار اعمال عبادی برای ما گفته نشده البته دلیل هم داره، یه مطالبی از عرفا فقط درز پیدا کرده، مثلاً حضرت امام خمینی در مورد دعای عهد میفرمایند تو سرنوشت انسان تاثیر داره مداومتش(عاقبت بخیری خیلی ارزشمندِ حتی عرفایی مثل آیت الله مرندی میترسیدن از سوء عاقبت) ، دعای عهد هم بعد از زیارت عاشورا از چله دوم خواهیم داشت، شیعه دعای عهدش ترک نمیشه اصلاً، یه بحث رجعت هم داریم که شما ببنید چه آثار روحانی داره که به شخص لیاقتِ رجعت رو میده، شوخی نیست روح خیلی باید مقدس شده باشه که جسم رو سالم و مطهر نگه داره در قبر که این هم یکی از آثار دعای عهد هست و تو فلسفه ما بحث میکنیم دلایلش رو که خیلی جذاب هست مباحث نظری داره.
@lahootiyan_ir