eitaa logo
لالایی خدا
18هزار دنبال‌کننده
966 عکس
252 ویدیو
56 فایل
🌹راه ارتباطی شما با مدیر کانال: 🍃 @modir_lalaiekhoda 🍃 🔴قرار ما : شنبه و چهارشنبه ساعت ۹شب 🔴 لینک آرشیو برنامه های لالایی خدا در سایت کتاب فطرت https://ketabefetrat.com/lalaeikhoda/ 🔴کانال حاج آقا محسن عباسی ولدی: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸هیئت‌های کودک و نوجوان، مهمترین هیئت‌ها هستند🔸 من از هیئات مذهبی تشکر می‌کنم که بعضی از آنها هیئت‌های کودکان و هیئت‌های نوجوانان تشکیل دادند. باز هم به هیئت‌ها تأکید می‌کنم که مهم‌تر از همه هیئت‌ها، هیئت‌های کودکان و نوجوانانِ شماست. چون اینها را به وسیله آوردن در هیئت، می‌توانید از چنگ شیطان خارج کنید. اگر اینها را با حسین‌بن علی (ع) تربیت نکنید، می‌خواهید با چه چیز تربیت کنید؟ اگر با بوی حسین‌بن علی علیه السلام بیمه نکنید با چه چیزی می‌خواهید بیمه کنید؟ به پدر و مادرها توصیه می‌کنم اجازه بدهند بچه‌ها عضو هیئت‌های کودکان و نوجوانان شوند. اگر در محله‌ها بتوانید با هیئت‌ها صحبت کنید، دست بچه‌ها را بگیرید و به هیئت‌ها بدهید. @haerishirazi @abbasivaladi
با شناخت کافی و به دور از احساسات سطحی، با تک تک سلول‌های بدنم به این جمله اعتقاد دارم و آن را با صدای بلند فریاد می‌زنم: «اگر سپاه نبود، کشور هم نبود». ! خدا قوّت! ✅ نشانی صفحه حجت الاسلام عباسی ولدی: https://virasty.com/mohsen_abbasivaladi @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همه ما دوست داریم 🔸 فرزندانمان براساس قاعده های درست تربیت بشوند. 🔸 افراد تاثیرگذاری در محیط اطرافشان باشند. 🔸به چیزهای مهم فکر کنند و دغدغه های بزرگ داشته باشند. 🔸ولایی باشند و به امامشان عشق بورزند. 🔸الگوهای مناسبی برای رشد و تربیت داشته باشد. 🔸دشمنانشان را خوب بشناسند و در زمین دشمن بازی نکنند. 🔸برای ساختن آینده و تمدن اسلامی برنامه داشته باشند. ✅استاد در سخنرانی امسال، با عنوان ، ده شب در هیئت نوجوانان ثارالله برای تمام این ها راهکارهای مطمئن و عملیاتی بیان کردند 👇👇👇 شب اول https://eitaa.com/lalaiekhoda/3276 شب دوم https://eitaa.com/lalaiekhoda/3292 شب سوم https://eitaa.com/lalaiekhoda/3319 شب چهارم https://eitaa.com/lalaiekhoda/3351 شب پنجم https://eitaa.com/lalaiekhoda/3396 شب ششم https://eitaa.com/lalaiekhoda/3397 شب هفتم https://eitaa.com/lalaiekhoda/3403 شب هشتم https://eitaa.com/lalaiekhoda/3421 شب نهم https://eitaa.com/lalaiekhoda/3437 شب دهم https://eitaa.com/lalaiekhoda/3442 🎧سعی کنید صوت‌ها را با نوجوانانتان گوش کنید. ‼️آدرس کانال ما را به دوستانتان هم بدهید 🔻🔻🔻 @lalaiekhoda
▪️شاید دلتان بخواهد جای من باشید من همیشه هم‌نشین کسی هستم که شما دوست دارید برای لحظه‌ای هم که شده، هم‌نشینش باشید. ▪️لطفی که خدا در حق من کرده در حق چه کسی کرده؟ چه قدر خودم را زیر دِین خدا احساس می‌کنم امّا یادتان باشد خون دلی که من این جا می‌خورم هیچ یک از شما نمی‌خورید شنیده‌های شما همه برای من دیدنی شده‌اند. ▪️من اهل مدینه‌ام، وادی بقیع. من سنگم، سنگی که بالای قبر کریم مدینه گذاشته‌اند. ▪️من سنگم؛ ولی دلم از سنگ نیست. آب شدن سنگ فقط یک ضرب المثل نیست عین حقیقت است. ▪️خدا خواسته که سر پا بمانم بالای قبر کریم و گرنه همان روز اوّلی که مرا این جا گذاشتند آب شده بودم از غصه. ▪️فولاد هم اگر باشی این جا برای آب شدن نیازی به آتش نداری. آتش غربت کریم به قدری زیاد است که در چشم بر هم زدنی آبت می‌کند. من سنگم و به تنهایی در این وادی غربت بار گنبد و گلدسته و ضریح را به دوش می‌کشم. ▪️کاش زیباتر از این بودم! چه قدر دوست داشتم حالا که بالای قبر کریم قرار گرفته‌ام کسی مرا می‌داد به حجّار عاشقی تا بتراشد. ▪️من اگر چه پنجره‌های ضریح را ندارم و بلندای گنبد و گلدسته را امّا به تنهایی کار ضریح و گنبد و گلدسته را انجام می‌دهم. ▪️شرمنده‌ام که زیبایی گلدسته را ندارم و شکل گنبد نیستم و کسی توان گره زدن دستانش را به پنجره‌ای که ندارم ندارد. ▪️گاهی که غصۀ غربت کریم می‌خواهد از پا در بیاورد مرا با چشم‌هایم دنبال مرقد بی‌نشان مادرش می‌گردم و خدا را شکر می‌کنم که کریم ضریح و گنبد و گلدسته اگر ندارد، نشانه‌ای دارد و از چشم‌ها پنهان نیست. 🏴 شهادت مظلومانه امام حسن مجتبی علیه السلام (به روایتی) را به همه عاشقان آن حضرت تسلیت عرض میکنیم. @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 | ❓اسم شهید ظفر خالدی رو شنیدید؟ ❓شهید سعید طوفانی رو میشناسید؟ ⁉️میدونید آرزوش چی بوده ؟! ⁉️میدونید چطور مدافع امامش شد؟ 🎙حجت الاسلام @abbasivaladi
🌹 عمو عباسی با دختر‌های گل با در مسیر پیاده روی . @lalaiekhoda
🎞 خاطرات و صحبت‌های شنیدنی استاد با زائران در طریق العلماء 🔹گفت و گوی با دختر‌های گل با (کلیک کنید) 🔸رابطه اربعین با تربیت فرزند؟ (کلیک کنید) 🔹بچه‌ها رو اگه بیاریم پیاده‌روی، متوجه می‌شن این سختی کشیدن ها برای چی هست؟ (کلیک کنید) 🔸دلیل اینکه فرزندآروری کم شده چیه؟ (کلیک کنید) 🔹 خاطره تأمل برانگیز از دیدار با رهبری، در مورد فرزند آوری (کلیک کنید) 🔸 حب الحسین یجمعنا (کلیک کنید) 🔹 ابوسیف به جرم خدمت به زوار امام حسین (علیه السلام) تا دم اعدام رفت. (کلیک کنید) 🔸 ارادت یک زائر افغانستانی خطاب به مقام معظم رهبری (کلیک کنید)
▪️من کبوترم. پرنده‌ای که شوق پرواز آرامَش نمی‌گذارد. من رفیق آسمانم. آسمان هم با من آشناست. اگر روی زمین نشستنم طولانی شود دل آسمان برایم تنگ می‌شود. ▪️من کبوترم. از وقتی چشم به این دنیا باز کردم دنبال گنبد و بارگاه بودم. گِل مرا گویی با گنبد سرشته‌اند که این چنین شوق حرم دارم. ▪️وقتی به دنیا آمدم در گوشم گفتند: تو کبوتر بارگاه حسنی. مادرم پرواز را یادم داد و خودش از دنیا رفت. من راه بارگاه مولایم را در پیش گرفتم و پُرسان پُرسان رسیدم به بقیع. ولی هر چه گشتم نه گنبدی دیدم و نه بارگاهی. ▪️خاندان ما همه کبوتران حرمی بوده‌اند مادرم قصّۀ حرم را برایم گفته بود امّا چه قدر فرق می‌کرد قصّه‌های مادرم با حریمی که نامش روی پیشانی من خورده بود . ▪️بارها شنیده‌ام که این مترسک‌های شیطان به شما می‌گویند بوسیدن در و دیوار پنجرۀ این قبرستان شرک است و مشرک هم جایش وسط آتش. اینها چه می‌فهمند از توحید که کسی را متّهم به شرک می‌کنند. ▪️کاش کسی به اینها می‌فهماند: همۀ دین محبّت است و ای کاش می‌فهمیدند توحید هر کسی به اندازۀ محبّتش رشد می‌کند ولی نمی‌فهمند. ▪️مگر درک اینها عاجز است از فهمیدن این حقیقت روشن که بی‌محبّت دوستان خدا محبّت خدا یک دروغ بزرگ است؟ و دوست‌تر از مولای من و خاندانش خدا، دوستی دارد؟ ▪️ما کبوترها عادت داریم که هر شب برای جوجه‌هایمان قصّه می‌گوییم. این قصّه‌ها مثل نقش روی سنگ هیچ گاه از ذهنمان پاک نمی‌شود. من از مادرم قصّۀ زندگی مولایم را زیاد شنیده‌ام دردناک‌ترین قصّه‌های زندگی مولایم در همان کودکی اتفاق افتاده و من هم از کودکی هر چه کردم که سنگ ذهنم را بشکنم تا قصّه‌هایی که شنیده‌ام از میان برود نشد که نشد. ▪️مادرم می‌گفت قصّۀ کوچه سینه به سینه از اجدادش به او رسیده و می‌گفت کبوترهای زیادی از داغ آن قصّه دق کرده و مرده‌اند. 🏴 شهادت مظلومانه امام حسن مجتبی علیه السلام و پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله بر همه عاشقان و دلدادگان ایشان تسلیت باد. @abbasivaladi
▪️هر چند حال و روز زمین و زمان بد است یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است ▪️حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای آن جا برا عشق شروعی مجدد است... 🏴 شهادت امام هشتم شیعیان، شمس الشموس علی بن موسی الرضا علیه السلام بر همه عاشقان و شیعیان تسلیت باد. @abbasivaladi
🏴 السلام علیک یا علی بن موسی الرضا 🕯مراسم شام غریبان امام رئوف(علیه السلام) در حرم خواهر کریمه‌شان حضرت معصومه(سلام الله علیها) ▪️سخنران: حجت الاسلام و المسلین ▫️مداح: آقای سید جواد میرجعفری 🕘 زمان و مکان: بعد از نماز مغرب، صحن امام خمینی(رحمة الله علیه) @abbasivaladi
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 | ✅شهدای ما با الگو گرفتن از حضرت قاسم بن الحسن یاد گرفتند که به کم قانع نباشند و بزرگ فکر کنند... ⁉️شهید مرحمت بالازاده کی بود؟ از رییس جمهور وقت چه درخواستی داشت؟! 🎙حجت الاسلام @abbasivaladi
⭐ ماه ربیع الاول، بهار زندگی است 🔺️ رهبر انقلاب: بعضی از اهل معرفت و سلوک معنوی معتقدند که ماه ربیع الاول، ربیع حیات و زندگی است؛ زیرا در این ماه، وجود مقدس پیامبر گرامی و همچنین فرزند بزرگوارش حضرت ابی‌عبدالله جعفربن‌محمدالصّادق ولادت یافته‌اند و ولادت پیغمبر سرآغاز همه‌ی برکاتی است که خدای متعال برای بشریت مقدر فرموده است. @abbasivaladi
دیشب شاهد بودیم رئیس جمهور ایران در سازمان ملل با با مردم دنیا حرف زد. مدعیانِ بلد بودن زبان دنیا بگویند از چه می‌دانند. کاش آنها می‌فهمیدند بین زبان تملّق داشتن برای دشمنان و نیش تیز داشتن برای دوستان ایران با بلد بودن زبان فطرت تفاوت از زمین تا آسمان است. زبان فطرت است. ✅ نشانی صفحه حجت الاسلام عباسی ولدی: https://virasty.com/mohsen_abbasivaladi @abbasivaladi
بچه های لالایی خدا سلام💐 🔴 همونطور که قبلاً گفته بودیم، عمو عباسی مشغول انجام یه کار خیلی مهم هستن و فعلا نمیتونن برای شما عزیزان برنامه جدید ضبط کنن. ‼️ضمن عرض پوزش از شما عزیزان، تصمیم داریم یه مدّت قصّه های لالایی خدا رو براتون بذاریم😍 ✨دوستای خوب لالایی خدا! دعا یادتون نره. ✅ راستی، این لینک مستقیم آرشیو برنامه های لالایی خدا در سایت کتاب فطرته 👇👇👇 https://ketabefetrat.com/lalaeikhoda/ @lalaiekhoda
♨️♨️ 🔴 به بهانه گرامیداشت هفته دفاع مقدس ✅ قسمت اول 🍃یه سال، روزِ اوّل فروردین به دوستام پیشنهاد دادم برا عید دیدنی به همراه خونواده‌هامون به آسایشگاه جانبازان بریم. دوستام از پیشنهادم استقبال کردن و با همدیگه راه افتادیم. به دم درِ اون جا که رسیدیم،‌ یکی از دوستام جلوتر از بقیّه رفت تا پرس و جو کنه به کدوم قسمت ساختمون و به کدوم بخش باید بریم. 🍃چند دقیقه بعد که بر گشت، از قول پرستارِ اون جا گفت: «چون عید بوده، خونواده‌ها جانبازاشون رو بردن خونه‌». تو فکرم اومد دیگه باید برگردیم که دوستم حرفش رو ادامه داد: «البتّه پرستار گفت: فقط یه جانباز هست که نرفته خونه‌شون». 🍃 منم گفتم: اصلاً فلسفۀ‌ اومدن ما مشخّص شد. اومدیم تا روز اوّل عید، این جانباز رو از غربت بیاریم بیرون! 🍃وارد ساختمون آسایشگاه شدیم. سکوت عجیبی حاکم بود. به اتاق اون جانباز راهنمایی شدیم. با مردی حدود سی و خورده‌ای ساله رو به رو شدیم که به شکم روی تخت خوابیده بود؛ یه جانباز قطع نخاعی که خیلی وقت بود روی تخت به همین حالت دراز کشیده بود. 🍃بعد از یه گپ و گفت دوستانه، خیلی زود با همدیگه صمیمی شدیم. احساس کردم که می‌تونم یه سؤال خاص ازش بپرسم. بهش گفتم: اگه یه سؤال بپرسم، ناراحت نمی‎شی؟ 🍃گفت: نه، بپرس. گفتم: تو که خیلی وقته به این حالت خوابیدی و این همه داری سختی می‎کشی،‌ از دست خدا ناراحت نیستی؟ ازش گلایه نداری؟ تا این رو گفتم، انگار که سؤال عجیب و غریبی پرسیده باشم،‌ با حالت خاصّی گفت: نه،‌ اصلاً گِله‌ای ندارم!‌ خدا رو شکر،‌ خدا رو شکر! 🍃واقعاً نمی‌دونستم به خاطر چی، این قدر خدا رو شکر می‌کنه. از لحنش کاملاً معلوم بود که حرفاش،‌ بازی با واژه‌ها نیست و از ته دلش داره خدا رو شکر می‌کنه. 🍃تو فکر حرفای اون بودم که با ادامۀ حرفاش، به سؤالم جواب محکم‌تری ‌داد: شرایط من که خوبه. اگه می‌خواید کسی رو ببینید که مشکل داره،‌ باید برید دیدن فلان جانباز که ... . 🍃حرفاش برام خیلی غافلگیر کننده و به نظرم عجیب می‌اومد. آخه ما یه شب تا صبح که می‎خوابیم، باید هِی غلت بزنیم و این ور و اون ور ‌بشیم، تو مریضی هم به خاطر محدود شدن، ‌خیلی زود خسته می‌شیم و حوصله‌مون سر می‌ره. گاهی به قدری خسته می‌شیم که به خدا گلایه هم می‌کنیم. واقعاً آدم چه قدر باید اهل شکر باشه که با این همه مشکل، بازم خدا رو فراموش نکنه و ازش ممنون باشه!؟ 🍃به کمک پرستار،‌ تلفن اون جانباز رو پیدا کردیم و به خونه‌شون زنگ زدیم. مادرش گوشی رو برداشت. نشونی خونه‌شون رو گرفتیم و راه افتادیم. ⬅️ادامه دارد.... 📚 ، کتاب پنجم، صفحۀ ۱۸۷ @abbasivaladi