eitaa logo
لاله های ایل لری جنوب کرمان
336 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
175 ویدیو
30 فایل
شهدای ایل لری جنوب استان کرمان کانال معرفی ستارگان ایل لری دیار مالک ارتباط با ما از طریق آیدی زیر: @Mapsh66
مشاهده در ایتا
دانلود
بخشی‌هایی از وصییت نامه سردار شهید قباد شمس الدینی ای مردم، هر کس از شما پیش امام خمینی رفت، از بابت من به او سلام برسانید. به او بگویید تا آخرین قطره خون از تو بر نمی گردم، ولی تو را به جدت قسم، از خدا به خواه از تقصیر من بگذرد. *** بارالها خودت می دانی نمی خواهم مقامی در سپاه یا بسیج بگیرم! فقط در راه تو برخواسته ام و اهل و عیالم را به تو سپرده ام. بارالها تو را به حق اسما خودت سوگند، فردای قیامت مرا در صف یاران حقیقی امام خمینی قرار بده. بار خدایا، به نوح دستور دادی کشتی بساز، می توانستی بدون کشتی هم او را نجات دهی. به نمرود قدرت دادی تا ابراهیم را به آتش بیاندازد و به آتش گفتی برای خلیل من سرد و سالم شو. به ابراهیم گفتی سر اسماعیل را ببرد و به کارد دستور دادی نبرد. یونس را انداختی در دریا و به ماهی دستور دادی چهل شبانه روز چیزی نخورد، پیامبر من در شکمت است. وقتی شمر لعنتی می خواست سر امام حسین(ع) را ببرد، به کارد دستور ندادی نبرد، که حسین بهترین مخلوقات تو بود. امروز هم هر کس را بخواهی شهادت نصیبش می شود، هرکس را بخواهی از این همه تیر و ترکش و موشک‌های صدام در امان می ماند، همه کاره تویی. خدایا شهادت در راهت را … . @laleha_lori_kerman
. وصیت نامه ی شهید عیسی حیدری بسم الله الرحمن الرحیم : ( إنّ اللهَ اشتَری مِنَ المُؤمِنینَ أنفُسَهُم وَ أموالَهُم بِأنّ لَهُم الجَنّة یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الله ) توبه ، 111 گواهی می دهم خدایی نیست جز الله ، پاینده و پابرجاست و در خلقت آسمان و آفرینش زمین هیچ کس را به کمک نگرفت . گواهی می دهم محمد (ص) بنده و رسول خدا و آخرین پیامبر الهی و کامل ترین انسان روی زمین است . حالا که دارم چند جمله ای را به عنوان وصیت نامه می نویسم ، چند صباحی بیش تا عملیات باقی نمانده است ؛ اکثر هم رزمان وصیت نامه هایشان را نوشته اند و آماده ی پیکار در راه خدا می باشند و من هم به عنوان یک رزمنده که امیدوارم حرکت و جهاد من در راه خدا و مورد رضای او قرار گیرد . خدایا تو را گواه می گیرم از موقعی که از خانه حرکت کرده ام و تا به امروز فقط برای کسب رضای معبود بوده است و هیچ انگیزه ی دیگری نبوده و من این مسائل را از سرور شهیدان اباعبدالله (ع) آموختـه ام ، لحظـه ای که احساس کرد که اسلام در خطر است ، از همه چیز خود گذشت ، زن و فرزند و خواهر و برادر و دوست ، همه را آماده و مهیا برای جانبازی در مقابل معبود کرد و حاضر به اسارت اهل بیت و شهادت فرزند خردسال و قطعه قطعه شدن بدن های پاک و مطهر عزیزانش شد ، یعنی این که بهترین نشانه ی خداپرستی این است که آن چه را از همه بهتر دوست دارید ، در راه خدا بدهید و من امروز این احساس را کرده ام ، این نهضت ما از همه طرف مورد تهاجم بیگانگان است ، دفاع امری واجب است . امروز عراق به نمایندگی از طرف آمریکا به ما حمله کرده است و می خواهد از ما برای آمریکا بیعت بگیرد .( هیهات ، اگر حسین (ع) در عاشورا با یزید بیعت میکرد)، ما هم امروز بیعت می کردیم . او این مسائل را با جانبازی خودش ثابت کرد ، جان بدون روح اسلامی چه ارزشی دارد . آنان که از جهاد سر باز می زنند آیا نمی میرند ؟ تاریخ در مورد آن ها چه قضاوت خواهد کرد و در مورد ما چه ؟ و این چه انگیزه ای دارد و این پاداش را چه کسی می تواند بدهد ؟ من در این جا شاهد دوستان و هم رزمان که از دورترین نقاط کشور بدون هیچ گونه چشم داشت مادی سنگر مدرسه و معلمی و هر کار دیگری داشته اند رها کرده اند و این طور با اخلاص آماده ی جهاد هستند . شب را مانند سربازان صدر اسلام می گذرانند و روز را مانند علی (ع) در میدان های جنگ . شما بنشینید و قضاوت کنید ، این طرف جبهه کیست و آن طرف جبهه کیست ؟ اگر شما بیایید به سنگر های مجاهدان ایرانی صدای دعاهای کمیل ، توسل ، راز و نیاز و مناجات به درگاه باریتعالی می گذرانند و با روحیه ای پر از صداقت نسبت به یکدیگر انجام می دهند . اما بر عکس آن طرف جبهه گروهی از انسان های خار و ذلیل و مزدور شب را در پستی و پلیدی و خودکامگی این دنیا بسر می برند . خدایا چه بسا در این بهار آزادی که به هر طرف تفکر می کنم ، تو را می بینم و هر لحظه ای که باد وزیدن کند بوی مطهر شهدا ، شهدایی که با ما بودند عزیزانی و برادرانی که در میدان های رزم به خون خود ؟؟؟ و بدن های پاکشان به عنوان هدیه در خوزستان به امانت گذاشتند. 🆔 @laleha_lori_kerman
شهید شهدوست شمس الدینی 🇮🇷🇮🇷🇮🇷☘🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌱🇮🇷🍃🇮🇷 مرداد ماه سال ۱۳۴۳ در خانه محقر و عشایری مصیب کودکی به دنیا آمد که نامش را شهدوست نهادند، دوران کودکی را به همراه خانواده پنج نفره با مشکلات زندگی عشایری پشت سرگذاشت و در چهار سالگی مادرش را از دست داد. پدرش در سن شش سالگی او را به مکتب خانه فرستاد تا خلاء درس و مدرسه که ارمغان حکومت شاهنشاهی برای کودکان عشایر بود، خلل کمتری در پیشرفت شهدوست داشته باشد. فراگیری قرآن، پیشاپیش باعث انس او به قرآن تا پایان عمرش گردید. شهدوست دوشادوش پدر او را در زندگی عشایری یاری می­کرد تا اینکه با شروع جنگ تحمیلی و غائله کردستان، روح بی­قرارش او را به این مناطق کشاند و سرانجام در ۲۶ دی ماه ۱۳۵۹ در مصاف با گروه­های ضد انقلاب در منطقه پیرانشهر پس از تحمل شکنجه­ هایی که آثار آن بر بدنش پیدا بود به فیض عظمای شهادت نائل آمد و اولین شهیدی بود که در روستای گنجان آرمید. @Mapsh66 @laleha_lori_kerman
ماجرای حضور غواص مسن در عملیات والفجر 8 محمود حاجی‌زاده از رزمندگان لشکر 41 ثارالله روایت می‌کند:نزدیک عملیات والفجر8 یک روز حاج احمد امینی از فرماندهان گردان‌های لشکر 41 ثارالله،پرسنل را در شهرک نورد پشت سنگر واحد تخریب جمع کرد. همه روی زمین نشستیم. کمی از سختی عملیاتی که پیش رو داشتیم، صحبت کرد و بعد گفت:«منطقه عملیاتی حساس و سخت است. من مجبورم افرادی را همراه خود ببرم که صددرصد به آنها اطمینان دارم. اطمینان دارم که می‌توانند این سختی‌ها را تحمل کنند. اگرچه همه چیز دست خداست، ولی من هم مسئولیتی دارم.وظیفه‌ای دارم که باید به آن عمل کنم. افرادی را که از صف خارج می‌کنم، می‌توانند به گردان‌های دیگر بروند. همه شما را می‌پذیرند و می‌توانید با قایق به عملیات بیایید.» وقتی سخنانش تمام شد،نیروهایی را که در آموزش ضعیف نشان داده بودند یا احساس می‌کرد ضعیف یا سیگاری هستند یا سن و سالی از آنها گذشته، از بقیه جدا کرد. یکی از این افراد «قباد شمس‌الدینی» بود. پیرمرد 68 ساله‌ای که به حاج احمد عشق می‌ورزید. قباد با ناراحتی بلند شد و در گوشه‌ای ایستاد. وقتی کار حاج احمد تمام شد، به قصد خداحافظی به سوی افرادی که جدا کرده بود رفت. ناگهان قباد گریه کنان گفت:«حاج احمد امینی! الآن زن و بچه من در جایی زندگی می‌کنند که اطراف آنها غیر از حیوانات وحشی چیز دیگری نیست و من آنها را در بیابان رها نکرده‌ام که تو دست مرا بگیری و از گردان کنار بگذاری. تمام سختی‌ها را تحمل کردم. با وجود سن و سال زیاد شنا یاد گرفتم. برای شب عملیات غواصی آموختم . هیچ کس حاضر نیست یک شب زن و بچه‌اش جایی بخوابند که زن و بچه من می‌خوابند. اگر کسی حاضر شد برای همیشه جنگ را رها می‌کنم.» حاج احمد دست قباد را گرفت. صورت او را بوسید و در حالی که عذرخواهی می‌کرد، گفت:«من درباره شما اشتباه کردم. شما بنشینید سرجایتان، قطعاً شما به اندازه تمام این گردان توانایی دارید.» قباد در این عملیات به شهادت رسید. منبع: تبیان @Mapsh66 @laleha_lori_kerman
کلیپی از شهدای گنجان روستای نمونه کشوری http://www.aparat.com/v/nbNJy
📣فراخوان شناسایی مروجان کتاب دفاع مقدس 📚هفدهمین دوره جشنواره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس ⏳مهلت ارسال اطلاعات اولیه: 22 آبان 1396 🆔 @hdbooks «کارگروه ترویج کتاب دفاع مقدس» هفدهمین دوره «جشنواره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس»، با هدف شناسایی، انتخاب و معرفی مراکز و افراد فعال در امور کتابخانه‌ای و رسانه‌ای کتاب دفاع مقدس، در شش گروه زیر، فعالیت خود را آغاز کرده است: 1️⃣ کتابخانه نمونه دفاع مقدس 2️⃣ رسانه نمونه کتاب دفاع مقدس 3️⃣ کتابدار نمونه دفاع مقدس 4️⃣ خبرنگار نمونه کتاب دفاع مقدس 5️⃣ کتابشناس نمونه دفاع مقدس 6️⃣ فعال فرهنگی نمونه حوزه کتاب دفاع مقدس از علاقمندان و ذینفعان دعوت می‌شود چنانچه طی سالهای 1393 و 1394 فعالیتی در این شش محور داشته‌اند، برای ثبت نام در این برنامه، اطلاعات اولیه خود را در پنج ردیف «نام و نام خانوادگی»، «کد ملی»، «شماره همراه»، «تلفن ثابت» و انتخاب «نوع فعالیت (یک یا چند مورد فوق)» به شماره همراه و یا به پست الکترونیک کارگروه ارسال نمایند. شایان ذکر است پس از اخذ اطلاعات اولیه، برای دریافت موارد تکمیلی، با شرکت‌کنندگان تماس گرفته خواهد شد. 📱شماره همراه: 09107650121 📭 پست الکترونیک: hdbooks.ir@gmail.com ⏳مهلت ارسال اطلاعات اولیه: 22 آبان 1396 🆔 کانال تلگرام: @hdbooks 💎 تعاریف: 🔹 کتابخانه دفاع مقدس مرکزی کتابخانه‌ای، که بخش خاصی از فعالیت مجموعه‌سازی خود را به گردآوری و سازمان‌دهی و اطلاع‌رسانی کتاب دفاع مقدس اختصاص داده است. 🔹 رسانه کتاب دفاع مقدس رسانه‌ای، اعم از خبرگزاری‌ها، مطبوعات، مراکز رادیویی و تلویزیونی، وبلاگ‌ها، وب‌سایت‌ها، کانال‌های شبکه‌های اجتماعی و نظایر اینها، که بخش خاصی از فعالیت رسمی خود را به ترویج کتاب دفاع مقدس اختصاص داده است. 🔹 کتابدار دفاع مقدس کسی که در یک کتابخانه (حتی کتابخانه غیر تخصصی دفاع مقدس) شاغل است و بخشی از فعالیت حرفه‌ای خود را به کتابداری و اطلاع‌رسانی کتاب دفاع مقدس اختصاص داده است. 🔹 خبرنگار کتاب دفاع مقدس کسی که در یک رسانه رسمی (حتی رسانه غیر تخصصی دفاع مقدس)، به عنوان خبرنگار شاغل است و بخشی از فعالیت حرفه‌ای خود را به نشر اخبار و گزارش‌ها، پیرامون کتاب و فرهنگ کتابخوانی دفاع مقدس اختصاص داده است. 🔹 کتابشناس دفاع مقدس کسی که کتابدار و خبرنگار نیست اما بخشی از فعالیت حرفه‌ای خود را، به معرفی کتابهای دفاع مقدس، در قالب کتاب‌شناسی‌های منتشره، بانکهای اطلاعاتی برخط، راهنماهای مطالعاتی و رسانه‌های مجازی (وبلاگ‌ها، وب‌سایتها و شبکه‌های اجتماعی) اختصاص داده و یا در برنامه‌های کتابخوانی، نشست‌ها و رونمایی‌ها به معرفی و تحلیل کتاب دفاع مقدس پرداخته است. 🔹 فعال فرهنگی حوزه کتاب دفاع مقدس کسی که برای ترویج فرهنگ کتابخوانی در حوزه دفاع مقدس، به عنوان فعال فرهنگی و خیّر اجتماعی، در اموری همچون: اهدای کتاب، کتابفروشی، تأسیس کتابخانه، احداث کتابخانه تهیه‌کنندگی و اجرای برنامه‌های ترویجی کتاب (مثل جشنواره‌ها، مسابقات، نمایشگاه‌های موسمی، نشست‌ها و رونمایی‌ها) و نظایر اینها، فعالیت داشته است. 🆔 @hdbooks
شهید زندگی نامه : مردادماه سال ۱۳۴۳درخانه ای محقر وعشایری مصیب کودکی به دنیا امدکه نامش را شهدوست نهادند. شهدوست درچهارسالگی ازنعمت مادر محروم شد. او دوشادوش پدر، او را در امور زندگی یاری می کرد. تا اینکه با شروع جنگ تحمیلی وغائله کردستان،روح بی قرارش او را به این منطقه رساند و سرانجام بیست شش دی ماه ۱۳۵۹ درمصاف با گروههای ضدانقلاب در منطقه پیرانشهر پس از تحمل شکنجه های که اثار ان بر بدنش پیدا بود. به فیض عظمای شهادت نائل امد.و اولین شهیدی بود که در روستای گنجان ارمید. : شهدوست سواد کافی برای خواندن و نوشتن نداشت ولی ساعتی از امام خمینی ( ره ) صحبت می کرد او ادبیات ولایت مداری و ولایت پذیری را خوب درک کرده بود سربازی او با تمام و کمال و همراه بصیرت و آگاهی بود . پدر برای شهدوست نامه نوشت بود : وقتی بچه بودی مادرت به رحمت خدا رفت. من برایت هم مادر بودم و هم پدر ، چه شبها که برایت خواب بیداری کشیدم ، چه رنجها که برایت به جان خریدم . تو ارزان به دست من نیامده ای و کسی را غیر تو من ندارم تمنا می کنم هر چه زود تر بر گرد . خیلی چشم براهم . می دانستم شهدوست کسی نیست که از این جملات به راحتی بگذرد برایم مهم بود نظرش چیست ؟ ازش پرسیدم چه کاری می خواهی بکنی ؟ ایا برمی گردی ؟ هنوز حرفم تمام نشده بود محکم گفت هرگز با دستش به طرف کربلا اشاره کرد می گفت راه ما به این طرف است . نه نه من راهم را انخاب کرده ام حتما به این طرف خدا ، هم رفت . مدتی که مهاباد بودیم شهید شبستری از فرصت استفاده کرد یک کلاس سواد آموزی برای بچه ها راه انداخت . شهدوست یکی از سواد آموزان پر و پا قرص او بود . او به محض اینکه حروف را شناخت اینگونه تمرین می کرد . سلام بر امام خمینی ، رهبر عزیزم تمرین روزهای بعد شهدوست : سلام بر نخست وزیر محبوب شهید رجایی عزیز و در ادامه مرگ بر بنی صدر . مرگ بر مخالفین امام شهدوست آخرین فرزند خانواده بود و پدر ش به او علاقه فراوانی داشت به دلیل اینکه شهدوست در کودکی مادرش را از دست داده بود برای او مادری هم کرده بود و رنج بیشتری برایش متحمل شده بود و وابستگی نسبت به به او با دیگر بچه ها مضاعف بود. برای همین وقتی شهدوست می خواست به جبهه برود مخالفت می کرد حتی بزرگان و ریش سفیدان و دوستان نزدیک شهدوست که روی او تاثیر گذار بودند را واسطه کرد تا شهدوست را متقاعد کنند جبهه نرود ، فایده نداشت . او فقط می گفت آنهایی که امروز در جبهه می جنگند و خون می دهند آنها هم دلسوز دارند ، پدر دارند ، زندگی دارند. @Mapsh66 @laleha_lori_kerman
معرفي دو سايت تخصصي درباره شهدا 1. پايگاه جامع ترویج فرهنگ ايثار و شهادت پايگاه جامع ترویج فرهنگ ايثار و شهادت در هفتم تير ماه سال 1384 با هدف انعكاس تمامي رويدادهاي فرهنگي ايثار و شهادت در سطح جامعه و اطلاع‌رساني فرهنگي و همچنين ايجاد بانك اطلاعات فرهنگي هنري، ادبي و مستند ايثار و شهادت افتتاح گرديده و هم اكنون با بيش از 150000 صفحه متن در سه زبان، 20000 دقيقه صوت و بيش از 25000 قطعه عكس و در چهار زبان فارسي، عربي و انگليسي و اردو به فعاليتهاي فرهنگي خود ادامه مي‌‌دهد. شايان ذكر است روزانه بيش از 25000 كاربر از سايت بازديد مي‌نمايند. آدرس: http://navideshahed.com/ 2. سايت صبح گروه فرهنگی هاتف از سال 1378 و به منظور حفظ و انتشار فرهنگ ایثار و شهادت از طریق معرفی شهدای اسلام، از صدر اسلام تا كنون شروع به فعالیت نموده است. در اين سايت به معرفي شهدا صدر اسلام، شهداي انقلاب اسلامي(شهداي تا بهمن 57، دفاع مقدس، ترورهاي منافقين، مدافع حرم و... )، شهداي جهان اسلام (كشورهاي لبنان، افغانستان، عراق، سوريه و ...) و مطالب ديگر در رابطه با شهدا پرداخته است. آدرس: http://www.sobh.org/Default.aspx
شهید اسحاق شیخ حسینی مادرم عروسی من شهادت است و سفیر گلوله عقد مرا خوانده است. من در پوشش سرخي از خون با بارش نقل گلوله و در حجله سنگر، عروس شهادت را در آغوش خواهم کشید. 👇 🆔 @laleha_lori_kerman
‍ 🚨خواسته یکی از فرزندان شهدای غدیر 🔸طیبه دختر شهید« شعیب زمزم» گفت: معمولا همسن و سالی های من هنوز شغل و کاری ندارند ولی ازآنها می خواهم؛ اگر فردا شغل و کاری داشتند چه رفتگر، مهندس، کارمند، معلم،دکتر و خصوصاً کسانی که مسئولیت های بزرگی برعهده دارند منافع شخصی خودشان رادر نظر نگیرند، به این فکر کنند؛ برای سرزمین مان خیلی اشک ها ریخته شده، خیلی خونها دادند و خیلی از خانواده ها بی سرپرست شدند به اینها دقت کنند. 🔸زهرا شیخ حسینی همسرشهید شعیب زمزم در مورد تعیین نام فرزند خود گفت: دخترم را هفت ماهه حامله بودم با شهید تصمیم گرفتیم برای اسم او اقدام کنیم؛ همسرم گفت: من زیاد اسم دختر بلد نیستم، اگر اسم بچه های کلاس تان را به من بگویید بتوانیم از بین آنها یک اسم انتخاب کنیم تصمیم گرفتیم هر اسمی من دوست دارم و او دوست داشت را بنویسیم و در بین آیات سوره نور قرآن قرار دهیم و هر کدام از لای قرآن باز شد آن نام دخترمان شود، من هر چه اسمی دوست داشتم و اسم بچه های کلاسم نوشتم به یکی از بچه های کلاسم به نام «طیبه» رسیدم ؛ شهید آن اسم را نوشت، من آن موقع گفتم، اسم طیبه را دوست ندارم گفت: اختیاریه هر کس هرچه دلش می خواهد بنویسد، اسم ها را نوشتیم؛ اتفاقا اسم «طیبه» در آمد و من یک خورده ناراحت شدم چون از این اسم خوشم نمی آمد وقتی آیات را بررسی کردم دیدم نوشته « لطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ» این رابه فال نیک گرفتم و تصمیم گرفتیم حتما اسم فرزندمان را «طیبه» بگذارم .
ایل لری یکی از ایلهای جنوب و مرکز استان کرمان میباشد.این ایل به دلیل ویژگیهای ذاتی اش با تمام توان در خدمت نظام اسلامی به رهبری حضرت امام قرار گرفت و اوج این معرفت ولایی در 8 سال دفاع مقدس به نمایش گذاشته شد قریب به 600نفر از مردان این ایل لقب رزمنده را یدک میکشند و به آن میبالند قریب 250 نفر مدال جانبازی از انقلاب را به گردن آویخته اند و 114 شقایق شهید این ایل که مایه سربلندی و فخر این ایل و قبیله اند همه و همه افتخارات الحاقی به کارنامه سراسر افتخار ایل لری است. این ایل در دل کوههای سر به فلک کشیده رابر و بافت، در دامن صحرای اسفندقه جیرفت پا به عرصه جهان گذاشته اند و در آغوش طبیعت زندگی خود را گذرانده اند. استواری را از کوه و شجاعت را از سواران کوهستان و مردان غیور آموخته اند. این ایل مردمی مسلمان، متدین، غیور، شجاع و از بهترین پاسداران و حافظان انقلاب اسلامی خطه ی جنوب شرقی ایران می باشند. اخلاص عمل این ایل زبانزد خاص و عام است سردار سلیمانی فرمانده نیروی قدس در این زمینه می فرماید:«بارها اخلاص شما ایل لری را مشاهده کردم حاضرم پشت سر تک تک شماها نماز بخوانم.» ایل لری در جامعه ای بزرگ شده اند که احترام و وفاداری به ارزشها یک اصل محسوب شده، اهمیت خاصی را دارد و افراد جان خویش را کمتر از ارزشها می پندارند و حاضر می شوند جهت بقا و حیات جامعه و ارزشهای آن جان خویش را فدا کنند. در باور شیعه و مسلمانان دین، میهن از جمله مهمترین ارزشهاست لذا زمانی که چنین ارزشهایی دچار خطر شده و مورد تعرض قرار می گیرند افرادی حاضرند جان خویش را با توسل به سلاح شهادت در راه نجات دین، ناموس و میهن فداکاری نمایند و مردم ایل لری هم از این قائده مستثنی نبوده و با تقدیم خون 114 شهید در دوران دفاع مقدس از دین، میهن خود دفاع کردند و ایل لری نمی توانستند شاهد تطاول بیگانه بر سرزمین خویش بوده و آسوده بنشینند. هر کجا از رشادتها شجاعتها و نقش ایل لری استان کرمان در پیروزی انقلاب و در دفاع مقدس نام برده میشود نمی توان از بردن نام شهید قباد شمس الدینی امتناع کرد نمیتوان فعالیتهای مبارزاتی او را در منطقه رابر و بافت میان قشرهای محروم چه در قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب نادیده گفت. با توجه به ضرورت به صورت مختصر درباره حاج قباد شمس الدینی مطالبی را از کتاب خاطرات شهید قباد شمس الدینی بیان میکنم، قباد شمس الدینی از اوایل دهه 40 هجری شمسی به صف مبارزین علیه رژیم پهلوی پیوست و محور فعالیتهای ضد رژیم در منطقه رابر و بافت تبدیل شد در کتاب خاطرات شهید قباد شمس الدینی نوشته حسین فاطمی نیا مطالبی درباره قباد شمس الدینی بیان کرده که قسمتی از آن را بیان میکنم« جای تعجب نیست، قباد عشیر زاده که از یک منطقه محروم برخاسته، دوآتشه، مخالف رژیم شاهنشاهی باشد، زیرا جدا از آموزه های دینی که ولایت را شایسته سرپرستی انسانها و ممالکت معرفی کند، اجداد قباد ذاتا با سیستم حکومتی شاهانه مخالف بودند ایل لری با طبع غیرتمندی که دارند، در طول تاریخ گوش به فرمان رهبری دینی، و مخالف استبداد شاهانه بودند و هیچ کدام از برنامه های دیکته شده غرب را به شاه برنمی تافتند. با تبعید آیت الله طالقانی به شهر بافت، فعالیتهای مبارزاتی قباد با راهنمایی های ایشان وارد مرحله جدیدی شد سردار جبهه ها ، فرمانده لشکر ثارالله، حاج قاسم سلیمانی قباد را مسلم بن عوسجه لشکر ثارالله می نامید.» شهید قباد شمس الدینی سالها قبل از انقلاب اعلامیه ها و نوارهای حضرت امام را بین مردم منطقه پخش میکرد. رهنمودها و دستورات لازم را از بزرگانی چون آیت الله طالقانی و … میگرفتند . به اطلاع انقلابیون مردم منطقه میرساند بسیاری از مردم عشایر منطقه، رابر و بافت به واسطه شهید قباد با اهداف امام و انقلاب اسلامی آشنا شدند. منطقه رابر و بافت منطقه محروم و دور افتاده که صدها کیلومتر از مرکز قم (مرکز مبارزاتی امام) فاصله داشت و در شرایط خفقان و ظلم و ستیز شاهنشاهی آن روز را که هیچ کس جرات یارای گفتن نام امام را نداشت، مردم را از اهداف امام و انقلاب آگاه می کرد چه بسا اطلاعیه ها، نوارهای امام را بین انقلابیون منطقه توزیع می کرد. و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با آنکه مسن بود به خاطر عشق به خدا و پیروی از ولایت در جبهه های حق علیه باطل حاضر شد و سرانجام جان خود را در راه اسلام و انقلاب فدا کرد. کـــانال عشـــایر کـــرمان @ashayerekerman
بخشی‌هایی از وصییت نامه شهید قباد شمس الدینی ای مردم، هر کس از شما پیش امام خمینی رفت، از بابت من به او سلام برسانید. به او بگویید تا آخرین قطره خون از تو بر نمی گردم، ولی تو را به جدت قسم، از خدا به خواه از تقصیر من بگذرد. *** بارالها خودت می دانی نمی خواهم مقامی در سپاه یا بسیج بگیرم! فقط در راه تو برخواسته ام و اهل و عیالم را به تو سپرده ام. بارالها تو را به حق اسما خودت سوگند، فردای قیامت مرا در صف یاران حقیقی امام خمینی قرار بده. بار خدایا، به نوح دستور دادی کشتی بساز، می توانستی بدون کشتی هم او را نجات دهی. به نمرود قدرت دادی تا ابراهیم را به آتش بیاندازد و به آتش گفتی برای خلیل من سرد و سالم شو. به ابراهیم گفتی سر اسماعیل را ببرد و به کارد دستور دادی نبرد. یونس را انداختی در دریا و به ماهی دستور دادی چهل شبانه روز چیزی نخورد، پیامبر من در شکمت است. وقتی شمر لعنتی می خواست سر امام حسین(ع) را ببرد، به کارد دستور ندادی نبرد، که حسین بهترین مخلوقات تو بود. امروز هم هر کس را بخواهی شهادت نصیبش می شود، هرکس را بخواهی از این همه تیر و ترکش و موشک‌های صدام در امان می ماند، همه کاره تویی. خدایا شهادت در راهت را ... .