eitaa logo
لاله های ایل لری جنوب کرمان
335 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
175 ویدیو
30 فایل
شهدای ایل لری جنوب استان کرمان کانال معرفی ستارگان ایل لری دیار مالک ارتباط با ما از طریق آیدی زیر: @Mapsh66
مشاهده در ایتا
دانلود
شغل: پاسدار تاریخ تولد: 1خرداد1360 محل تولد: روستای اسفندقه جیرفت تاریخ شهادت: 26مهر1388 محل شهادت: پیشین سرباز خسرو شمس‌الدینی در تاریخ 1خرداد1360 در خانواده‌ای ساده‌زیست در روستای اسفندقه جیرفت متولد شد. پدرش کشاورز و مادرش خانه‌دار بود. آنها 5 برادر و 3 خواهر بودند. او مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در اسفندقه و سال آخر دبیرستان را در بافت گذراند، سپس به خدمت مقدس سربازی رفت و در سال 1381 ازدواج کرد. ثمره ازدواجش 1 فرزند پسر است. خسرو به دلیل علاقه‌ای که به سپاه پاسداران داشت در سال 1383 به عضویت سپاه درآمد و در واحد تدارکات سپاه خدمت کرد. سرانجام خسرو شمس‌الدینی در تاریخ 26مهر1388 در حادثه تروریستی پیشین‌سرباز به شهادت رسید. منبع: پایگاه خبری و تحلیلی مطالعات تروریسم @laleha_lori_kerman
تبلیغات👇👇👇 خانواده ایرانی کانالی متفاوت برای شما خانواده های ایرانی @khanevadeherani کانالی جهت نشر مطالب و داستانهای پندآموز و آموزنده @interestingdoc کانالی جهت معرفی جاذبه های طبیعی؛ تاریخی کرمان @kermantorist کانالی جهت ارائه‌ی جزوه ها؛ نمونه سوالات کتب شیمی دبیرستان و کنکوری ها @chemistpoorshams مدافعان حریم و حرم @modafean_hareem پندآموز @pandaamooz کانال شهدا @shohadaes
🚨خاطره ای از دختر شهید در مورد پدرش قباد ماموران شاه گفته بودند:کسی که پرچم شیرخورشید را بالای سر درب خانه اش بزند, با حکومت پهلوی مشکل ندارد.قباد در منطقه حضور نداشت و مأموران به خاطر فعالیتهای انقلابی اش, همه جا دنبالش بودند. پرچم شیرخورشید را بالای خانه نصب کردیم تا از تعقیبش صرفنظر کنند. وقتی از راه رسید, هنوز جواب سلام مان را نداده بود, که پرچم را کند و دور انداخت. موضوع را برایش توضیح دادیم, اما میگفت:اگه ساواکی ها منو بکشن, زیر بیرق شاه نمی رم. @laleha_lori_kerman
خانواده هاي دو شهيده عشاير ايل لري - - شهيد جاويدالاثر احمد ستوبر كه در سال 59 در غرب كشور و فرزند شهيدش زمان الله ستوبر كه در جريان سانحه هواپيماي حامل پرسنل سپاه در كوه هاي سيرچ كرمان در زمستان 81 به شهادت رسيدند. - - سردار شهيد عيسي حيدري فرمانده يكي از گروهان هاي غواص گردان 410 حضرت رسول (ص) لشكر 41 ثارالله كه در جريان عمليات كربلاي (5) به درجه رفيع شهادت نائل گرديد و برادرش بسيجي شهيد موسي حيدري، پيك گردان 418 كه در عمليات والفجر8 به شهادت رسيدند. - - پاسدار شهيد محمد شيخ حسيني از غواصان واحد تخريب لشكر 41 ثارالله كه در جريان عمليات كربلاي 5 در منطقه شلمچه به شهادت رسيد و برادرش رضا شيخ حسيني نيز در پاييز سال 61 در منطقه انديمشك به شهادت رسيده بود. - - بسيجي شهيد فلكناز شمس الديني كه در زمستان 66 در جريان بازگشت از جبهه بر اثر سانحه اي به شهادت رسيد و برادر كوچكترش بسيجي شهيد حسن شمس الديني در جريان عمليات ثامن الائمه در منطقه دارخوين به درجه شهادت نائل آمدند. - - پاسدار شهيد الله يار شيخ حسيني كه در منطقه فاو عراق به شهادت رسيده و برادر بزرگترش احمديار شيخ حسيني در جريان ماموريتي در سال 1374 به شهادت رسيدند. - منبع:‌ ويژه نامه يادواره شهداي لري استان كرمان @laleha_lori_kerman
شعری درباره سردار رشید سپاه اسلام ، شهید آصفعلی شمس الدینی آصف آن مرد خدا، اسطوره ایمان چه شد و آن هژبر یکه تاز عرصه میدان چه شد به کجا خفته است آن رزمنده ی والفجرها تک سوار شب شکن در حصر آبادان چه شد چون شنید آصف نوای ارجعی از کوی دوست گرد شهر آشوب لشکر فاتح مهران چه شد سالک سیر الی الله رفت تا معراج حق پاسدار زاهد شب عاشق یزدان چه شد Zaminanjir.ir یاوران، آصف چرا خونین بدن افتاده است بانگ از بیسیم نامد فجر گردان چه شد یاور رهبر به جشن لاله کاران رفته است درد طفلان یتیم خویش را درمان چه شد @laleha_lori_kerman خسروا آصف جرا بار سفر را بست و رفت گو چریک جنگجوی رزم کردستان چه شد مادری در خیمه گه یاران اسماعیل گفت آن عصای دست مادر مونس یاران چه شد ای قباد، ای قهرمان جبهه اروند آصف است مهمان تو، پس حرمت مهمان چه شد @laleha_lori_kerman گو به سعدالله زمزم، احمد از راه می رسد الفت دیرینه بین سوسن و ریحان چه شد گفت مولا بر سر نعش علی پشتم شکست پشت خسرو گر شکسته همت یاران چه شد ناله ی شیپور می آید بپا رزمندگان حمله ای دیگر بباید نعره شیران چه شد @laleha_lori_kerman بر مزار سرخ لاله گفت نعمت، خسروا آصف آن سردار دین و حامی قرآن چه شد در وصف شاهدان شهید است اعظم الدرجات از کوی کشتگان حق بشنو آیه نجات در لحظه ی بوئیدن گلبرگ شهادت، آصف می گفت بر روح خدا نایب مهدی صلوات شعر از: حبیب الله نعمت اللهی 🔗Zaminanjir.ir @laleha_lori_kerman سایت زمین انجیر از توابع رابر کرمان: http://www.zaminanjir.ir/ وبلاگ شهید حاج قباد شمس الدین:http://shahid-qobad.persianblog.ir/ /
شهید آصفعلی شمس الدینی خوشحالم از اینکه آنچه در توان داشتم در راه خدا دریغ نکردم و از جان خود که بهترین زینت در این دنیای پست است، گذشتم. هدف ما جنگیدن کشور گشایی نیست. هدف ما اسلام است. 👇 🆔 @laleha_lori_kerman
سایت زمین انجیر از توابع رابر کرمان: http://www.zaminanjir.ir/ وبلاگ شهید حاج قباد شمس الدین:http://shahid-qobad.persianblog.ir/ / وبلاگ شهید قباد شمس الدین(راسخون): http://hajqobadshams.rasekhoonblog.com وبلاگ شهید محمد ستوبر: http://www.shahidmohamad.blogfa.com Zaminanjir.ir @laleha_lori_kerman
شهدای استان کرمان و شمس الدینی در کلام حاج قاسم سلیمانی منبع: روزنامه اعتماد ۲۴ مرداد ۱۳۹۴
شهید فرج ا… زمزم زندگی یک کلاس درس برای بشریت است و من با کمال میل به جبهه مقدس می روم زیرا درخت اسلام برای سیراب شدن نیاز به خون دارد. به کانال بپیوندید👇 🆔 @laleha_lori_kerman
🚨شهیدی که حاجتش زودتر برآورد شد کلام غلامرضا بلوچی دوست شهید 🔸شهید قباد شمس الدینی از عشایر منطقه رابر بود، از اوایلی که نمازجمعه در رابر اقامه شد ایشان از روستای بالای باب گلوییه با پای پیاده برای نماز جمعه می آمد و برمی گشت. 🔸مرحله دوم و یا سوم بود که به جبهه اعزام می‌شد، ‌سال قبل، من از سهمیه بسیج به مکه مکرمه مشرف شده بودم قبل از رفتن به جبهه؛ به من گفت: اگر امسال برای مکه ثبت نام کردند اسم من را بنویسید و پول هم نزد برادرم خسروگذاشته ام به حسابم واریز کنید. عملیات والفجر هشت شب ۲۱ بهمن ماه سال1364 شروع شد، همزمان با حمله فاو؛ قباد غواص شده بود در آموزش های غواصی خیلی ها به او به خاطر سن بالایش اعتراض داشتند او در جواب به آنها گفت: اگر هر حرکتی جوانان انجام دادند من ندادم بعد اعتراض کنید.خلاصه روز ۱۵یا ۱۶بهمن ماه یک سهمیه حج به ما داده بودند درهمین ساختمان بسیج چند نفر از برادران بسیجی ثبت نام کردند برای قرعه کشی حج؛ من اسم شهید قبادرا هم نوشته بودم درروزی که برای قرعه کشی تعیین کرده بودیم با حضور افراد ثبت نام کننده؛ مرحله اول اسم شهید قباد درآمد، گفتیم: یک مرحله دیگر قرعه کشی کنید، دوباره اسم شهید قباد درآمد، عجیب بودبرایمان هر سه بار قرعه کشی اسم شهید قباد درآمد، دیگرکسی اعتراضی نداشت، گفتند: حق شهید قباد است درست آن روزی که قرعه حج به نام شهید قباد افتاده بود دو روزبعد به شهادت رسیده بود، از برادرش خسروپول را گرفتم آن زمان هزینه سفر حج بیست و هفت هزار تومان بود و کارهای سفرش را انجام دادم که پیکرشهید را آوردند ما نمی دانستیم از قبل به دعوت خداوند لبیک گفته بود، و زودتر حاجتش برآورده شده بود، به بجای شهید قباد پسرش به مکه مکرمه مشرف شد. @laleha_lori_kerman
سی و دومین سالگردشهادت شهیدمنوچهرشمس الدینی گرامی باد ولادت:۱۳۴۳ شهادت:۳اسفند۶۴ 🎋شهید منوچهر شمس الدینی🎋 در سال 1343 در خانواده ای مذهبی از عشایر ایل لری شهرستان رابر از پدر و مادری به نام های حسین و رخساره چشم به جهان گشود . کودک زیبای این خانواده که در سال های انتهایی حکومت جور پهلوی در دبستان تحصیل می کرد علی رغم سن کم ، با هوشمندی و شجاعت تمام ، بارها مخالفت خود را با آ«ن رژیم نشان می داد و حتی به همین دلیل در کلاس پنجم ابتدایی از مدرسه اخراج شد . این عزیز تا مقطع دبیرستان تحصیل نمود و درسال 1360 به جبهه های جنگ اعزام شد و پس از سال ها حضور مستمر در جبهه ، نهایتا در عملیات والفجر8 براثر مجروحیت شدید شیمیایی به کشورآلمان اعزام شد و قبل از نشستن هواپیما ، برفراز شهرفرانکفورت ، روحش پرکشید و به مقتدایش ابا عبدالله الحسین (ع) پیوست .🍃 🖋خاطره ای از شهید 📋 یکی از دوستان این عزیز نقل می کند ؛ ماه های آخر حکومت پهلوی بود ، من و منوچهر معمولا نیمکت نشین آخر کلاس بودیم . خانم معلم با حجاب نامناسبی در کلاس حضور می یافت ، یک روز به دلیل صدای خوبی که این عزیز داشت از منوچهر درخواست کرد برای بچه ها آواز بخواند ، منوچهر گفت شرط دارد ، خانم معلم گفت چه شرطی ؟ آهسته و درگوشی شرطش را با او درمیان گذاشت ، بیرون از کلاس گفتم به خانم معلم چه گفتی و چرا آواز نخواندی ؟ جوابم را نداد و هر چه اصرار کردم ، جواب را به آخرین روز مدرسه محول کرد و نهایتا در آن روز به من گفت : به خانم معلم گفتم به شرطی آواز می خوانم که تو با حجاب اسلامی در سرکلاس حاضر شوی ، او به شرط من عمل نکرد منهم آواز نخواندم . 🌷روحشان شادواهشان پررهروباد🌷 @laleha_lori_kerman
بمناسبت ۲۱ بهمن ، سی و سومین سالگرد شهادت حاج قباد شمس الدینی، دلنوشته ای را که چند سال قبل در سالگرد شهید نگاشته شد؛ منتشر میگردد. بهمن ماه که اومد سالگرد شهادت حاج قباد شمس الدینی همون حبیب بن مظاهر لشکر 41 ثارالله فرا رسید. از همۀ شهدا و ایثارگران و خانوادۀ شهدا شرمنده ام. این عذرنامه ای غمگنانه برای سالگرد شهادت شهید حاج قباد است. نمی دونم چرا در مسیر راه شهدا نیستیم؟ البته می دونم مشکل از کجاست؟ آره این همه بی توفیقی نتیجۀ گناه و غفلت و دور شدن از ارزشهای الهی و راه خداست. آخه مگه میشه آدم فکرش محیط گناه باشه و به شهدا فکر کنه، مگه میشه قدمش آلوده به گناه باشه و برای خدا قدم برداره، مگه میشه دستت به گناه و خیانت آلوده باشه و قلمی برای شهدا بدست بگیره و مگه میشه … اصلاً مگه گناه با محبت جمع میشه، دل ناپاک کجا و عشق و عاشقی کجا، آدم یه دل داره یا باید حرم الله باشه یا حرم شیطان. و وااسفا دلی را که زمانی کانون محبت خدا و یاد و خاطره خوبان و همنشین شهدا بوده، امروز بر گام های کثیف و آلودۀ شیطان و دوستانش و هواپرستان سفره کرده ایم. و همین می شود که از شهدا هم که می نویسیم خودمان هم نمی فهمیم تا چه رسد به نسل امروز، از شهدا که می گوئیم، هیچ حس و حماسه ای در حرف هایمان یافت نمی شود، زمانی یادشان مو بر تن مان راست می کرد، و تا یک هفته شور و هوای شهادت را در دل هامان زنده می کرد و اینک همه چیز به خاطره گوئی و داستان سرائی ختم شده. خدایا نکند، یاد شهدا و روح شهادت برایمان خاطره شود و تنها در ذهن هامان بایگانی … خدایا نکند، چنان سرگرم زندگی و جلوه های فریبنده اش بشویم که دیگر خودمان را هم فراموش کنیم. چه بوده ایم؟ که بوده ایم؟ کجا بوده ایم؟ چه کردیم؟ دوستانمان چه کردند؟ ما چه باید بکنیم؟ آنها کجا رفتند و به کجا می رویم؟ و … درد ما یکی دو تا نیست، کتابها می توان نوشت، حیف که آنهم همتی ایثارگونه می طلبد که ما شرمندۀ آنیم. و برویم که زندگی دنیا منتظر ماست ؟؟؟