✨پاسخ به یک سوال:
📌چرا پیادهروی اربعین، در حال ساخت یک تمدن است؟
📌برش پایانی
⏱مدت مطالعه: ۱.۵دقیقه؛
🌿برش اول را اینجا بخوانید
🌿برش دوم را اینجا بخوانید
🌱۹. ارتباط بر اساس لبخند امام ع؛
در پیادهروی اربعین وقتی خدمتی انجام میشود، گویی امام ع واسطه آنهاست. زائران هم، با انجام آن اعمال اخلاقی شگرف، وفاداری خود را به امام ع نشان میدهند؛
🌱۱۰. هنر و ادبیات، شکوه تمدن جدید؛
موکبها، پرچمها، خطاطیها، معماریهای چند روزه، نوحهها و نمادها، جلوههایی از هنر و زیبایی شکوهمند اربعینی هستند. این هنر، نهتنها زیباست، بلکه حامل معنا، پیام و هویت تمدنیست که زیبایی را در خدمت حقیقت قرار میدهد؛
🌱۱۱. نهاد و شبکه مردمی؛
داوطلبان، هیئات، موکبها و رسانهها، نوعی نهادسازی و شبکهسازی اجتماعی را رقم میزنند. این نهادها، ظرفیت تمدنی برای سازمان اجتماعی، خدمترسانی و تولید معنا را ایجاد میکنند؛
🌱۱۲. زیارت؛ کنش تمدنی
زیارت اربعین، صرفاً عبادی نیست، کنشی تمدنیست که با حرکت، تعامل، تفکر و تعهد همراه است. این نوع زیارت، انسان را از انفعال خارج کرده و به کنشگری فعال در مسیر حقیقت، عدالت و معنویت تبدیل میکند؛
🌱۱۳. تحول اجتماعی، مقدمه تمدن
پیادهروی اربعین، یادآور قیامیست که علیه ظلم و فساد شکل گرفت و آگاهیبخش، بیدارکننده و مطالبهگر است تا شروعی برای تحول تمدنی باشد؛
🌱۱۴. الگوسازی با محوریت امامحسینع
در مسیر اربعین، بیدین و بادین! درکنار هم درحال حرکتند. این همزیستی، الگوی تمدنسازی بر پایه احترام متقابل، گفتوگو و پذیرش تفاوتهاست؛
✍️بشیری
لینک انتشار این متن در خبرگزاری فارس
🌿@Lantern313
🩸امداد حسینی به لسانالغیب حافظ شیرازی
⏱مدت مطالعه: اندکی بیش از ۱ دقیقه؛
🔻لسانالغیب حافظ شیرازی در اشعارش، دلیل اینکه اینگونه مورد توجه جهانیان، در اعصار مختلف قرار گرفته را، تسلطش بر حفظ قرآن، آنهم بر چهارده روایت عنوان میکند:
عشقت رِسَد به فریاد، اَر خود به سانِ حافظ
قرآن زِ بَر بخوانی، در چاردَه روایت؛
🔻حضرت حافظ میفرماید، در مرحله رسیدن «عشق به فریاد» بوده که قرآن مددش نموده و قبل از فریاد هم مراحلی طی نموده و در بیت بالا و قبل از عبارت فریاد هم به آن مرحله اشاره نموده؛ و آن مرحله، مرحله عشق است؛
🔻چیستی این مرحله یعنی عشق را هم، باید در همان غزل جُست؛ حافظ علیهالرحمه در بیت سوم تا پنجم غزل مذکور، با اشاراتی زیبا به عشقی که در بیت آخر معرفی کرده بود، میپردازد، آنجا که میفرماید:
رندانِ تشنهلب را، آبی نمیدهد کس
گویی ولیشناسان، رفتند از این ولایت؛
در زُلفِ چون کَمندش، ای دل مپیچ، کآنجا
سَرها، بُریده بینی، بیجرم و بیجنایت؛
چشمت به غمزه ما را، خون خورد و میپسندی
جانا روا نباشد، خونریز را حمایت؛
🔻البته در بیت اول همین غزل، حضرت حافظ میفرماید که فقط نکتهدانان عشق، معنای این سخنان را میفهمند و نکتهدانی عشق، شوری است که پس از شعور میآید و بالاترین شورِ پس از شعور، یا همان احساس پس از عقل، شور و احساسی است که از مصیبت بر امام حسین علیهالسلام به دل و بعد چشمها جاری میشود؛
🔺بهنظرم حالا میشود دوباره، بیت سوم تا پنجم را خواند و بهتر و بیشتر متوجه منظور حضرت حافظ شد؛
🔺امید که همواره پیرو رندان تشنهلب عاشورا باشیم؛ ان شاء الله.
یاحسین.
✍بشیری
🩸@Lantern313
✨شبپرههای دیجیتال؛
📌داستانک
⏱مدت مطالعه: کمی بیش از ۱ دقیقه؛
پرده یکم: خلوت!
در لابلای شبکههای اجتماعی و اَپهای درون گوشی موبایل، این شهرِ بیقرارِ نورهای آبیِ افسونزده؛
در جستجوی سکوتی میگردم که نه از خاموشیِ دستگاهها زاده شود، نه از سکوتِ کلمات؛ سکوتی که در شکافهای بیصدا نفس بکشد؛
اینجا بازار شلوغِ فروشِ واژههاست و من، مسافرِ حیرانِ معبرِ گمشده؛ شبپرههای دیجیتال، هر شب، تاریکی را میدرند و من در این دشتِ نورانی و دوبُعدی، به دنبال قطرات سکوت میگردم؛
گاهی میپندارم سکوت، همان حقیقتِ ناگفتهای است که در لایه پنهانِ الگوریتمها، چون شقایقی زیر برف، نفس میکشد؛
در بامدادان اما، وقتی هیاهوها به خوابِ زمستانی فرو رود، نورِ آبی همچون روحی سرگردان بر دیوار میرقصد. در آن لحظه، صدای نفسهایم را میشنوم؛ آوایی که در نویزِ روزگار گم شده؛ میپرسم: سکوت، کالای نایابِ ویترینِ زندگیِ مدرن، هنوز فروغِ حقیقت است؟
پرده دوم: مترو!
درشلوغی مترو، چهرهها را مینگرم: چشمها غرق در صفحهها و لبها ساکت! همه حرف میزنند، اما کسی نمیشنود؛
سکوتِ جمع، فریادی عمیقتر از صدها عربده است. شاید سکوتِ واقعی، همین باشد: وقتی درکرانه هزاران کلام، حتی صدای وجودِ خویش را هم نشنوی!
در کویرِ صدا، به دنبال چشمهساری میگردم که در عمقِ سکوت بجوشد. میترسم روزی برسد که سکوت، به خاطرهای دیجیتالی بدل شود؛ ذخیرهشده در پوشهای فراموششده، و نامفهوم حتی برای هوشهای مصنوعِ بشر! مهربانیای که دیگر کسی حتی نامش را هم نداند؛
✍️ علیرضا
✨@Lantern313
✨ درس زندگی؛
🔻مالی که نابودی آن تو را پند دهد؛
🔺از دست نرفته است.
✨امیرمومنان علی علیهالسلام
✨@Lantern313
لایه های هوش مصنوعی.pdf
حجم:
5.4M
✨کتاب، پاورپوینت «لایههای هوش مصنوعی»
🔻مناسب برای:
📌تدریس اساتید هوش مصنوعی
📌تدریس اساتید جنگ شناختی
📌مطالعه و آشنایی با لایههای هوشمصنوعی
🌿ترجمه؛ پلی میان زبانها یا دیواری میان دلها!
🔻ترجمه، در بسیاری از موارد نعمت است ؛ ابزاریست برای فهم معنا، برای عبور از مرزهای زبان و رسیدن به گوهر اندیشهی دیگران. آنگاه که واژهای بیگانه را میشنوی و در پی دریافت حقیقت آنی، ترجمه چون چراغی در تاریکیست؛
🔻اما ترجمه همیشه هم نیکو نیست. گاه ترجمه، نه نشانهی فهم، که علامت خطریست پنهان. آن زمان که دلسپردهی کسی میشوی که زبان جانت را نمیفهمد، و ناگزیر میشوی عمرت را صرف ترجمهی خویشتن برای او کنی، آنجاست که ترجمه بدل به زندانی میشود برای روح؛
🔺و این، تلخترین نوع ترجمه است.
✍️علیرضا
🌿@LANTERN313
مهربونی اگه قرار بود قاب بشه؛
یه بچهی کوچولو، با یه تاپ میکیماوس و شلوار پلنگی، وایساده بود وسط حیاط خاکی روستا. پاهاش پابرهنه، خاک خورده، ولی انگار اصلاً براش مهم نبود؛
نه کفش داشت، نه اسباببازی گرون، یه بزغالهی بازیگوش داشت که اومد بود جلو، دو تا پاهاشو بلند کرده بود و داشت با لباس پسر کوچولوی ما ور میرفت؛
کوچولوی ما نه میترسید، نه اخم میکرد. فقط نگاه میکرد، شاید یه لبخند کوچولو هم گوشهی لباش بود. اون لحظه، یه چیزی تو دلم تکون خورد. یه حس ناب؛
یه مهربونی؛ نه پول لازم داشت، نه زرقوبرق. فقط یه دل ساده، یه بزغالهی شیطون، و یه لحظهی واقعی، اون پسر کوچولو قیمتیترین چیزی رو که داشت رو به اون بزغاله داد و گفت، نه نگفت، فرمود: بیا پستونکم مال تو!
پابرهنه بودنش شاید نشونهی فقر باشه، ولی دلش پره از چیزایی که خیلیا ندارن: آرامش، سادگی، و یه جور مهربونی که توی شهر گم شده.
این تصویر، یه یادآوریه؛ که اون مهربونی که دوس داری توی چیزای ساده هست، حالا تو هی سر این و اون رو کلاه بذار و صفرای حساب بانکی رو زیاد کن..
✍علیرضا
🌱@Lantern313