eitaa logo
"بزودی لشگر شهدا"
104 دنبال‌کننده
155 عکس
79 ویدیو
3 فایل
معجزات، کرامات و امدادهای غیبی شهدا به اهل زمین... آدرس سایت، سروش، گپ و بله: lashgareshoha@ صفحه اینستاگرام: https://www.instagram.com/lashgareshohada/ آدرس صفحه لشگر شهدا در آپارات: http://www.aparat.com/lashgareshohada ارتباط با ادمین @soobhegharib
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 شهیدی که امام زمان پاسخش را می داد🌹 وی از منتظرین واقعی حضرت بقیة الله الاعظم- عجل الله تعالی فرجه الشریف- محسوب می شد. گاهی که مشکلی یا سوالی برایش پیش می آمد، آن را روی کاغذی می نوشت و به نماز می ایستاد. بعد از اقامه نماز، جواب سوال خود را بر آن کاغذ نوشته می یافت... منبع:«روایت عشق، سیمین وهاب زاده مرتضوی ص 54، 🕊 @lashgareshohada
🌹شهیدی که پاهایش سالم ماند🌹 مادری نگران، به امید دیداری و نگاهی از سرِ لطف، بار سفر به مقصد شش گوشه بست و در کنار ضریح آن غریبِ مادر به تمنا نشست که: یاحسین! حسینم را از تو می‌خواهم...!  می‌گوید: «سال 82 توفیق زیارت امام حسین نصیبم شد. در کنار حرم فریاد کشیدم که یا ابا عبدالله! حسینم را از تو می‌خواهم! کمی بعد در کنار ضریح بیهوش شدم و در عالم رؤیا آقایی مهربان را بالاي سر خود دیدم که از من پرسيد: چرا اینقدر بی تابی می‌کنی؟ پاسخ دادم: آمده ام حسینم را از شما بگیرم! گفت: می‌خواستیم زمانی بگذرد و صبرت را ببينیم. اکنون حسین تو اینجاست! نگاهی کردم. محمد حسین در کنارم بود. او پارچه سفیدی ‌به من هدیه داد و گفت: از این پارچه برای خود و خواهرانم پیراهن و چادر تهیه کن.‌ با ریختن آب به سرو صورتم به هوش آمدم و پس از دقایقی دریافتم که همه آنچه دیدم رؤیایی بیش نبوده است و...».  یک سال بعد در 25/ 5/ 83 به دنبال سقوط حکومت بعث عراق و پایان مرحله اصلی عملیات تفحص، بنیاد شهید، 77 جاویدالاثر شهرستان دزفول را رسماً ‌‌«شهید» معرفی کرد و مراسمی در مسجد جامع دزفول به یادشان برگزار شد.‌ بعد از کلی بررسی معلوم شد که یکی از شهدا محمد حسین شیرزاد است که از روی پاهایش که در پوتین سالم مانده بود شناسایی شد.... 🕊 @lashgareshohada
🌹شهیدی که به مادرش در خواب قرآن آموخت🌹 مادر در خواب پسر شهیدش را می‌بیند. پسر به او می‌گوید:توی بهشت جام خیلی خوبه. چی می‌خوای برات بفرستم؟ مادر می‌گوید:«چیزی نمی‌خوام؛ فقط جلسه قرآن که می‌رم، همه قرآن می‌خونن و من نمی‌تونم بخونم خجالت می‌کشم. می‌دونن من سواد ندارم، بهم می‌گن همون سوره توحید رو بخون.». حاج کاظم می‌گوید:«نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!». بعد از نماز یاد حرف پسرش می‌افتد. قرآن را بر می‌دارد و شروع می‌کند به خواندن. خبر می‌پیچد. پسر دیگرش این‌را به عنوان کرامت شهید محضر آیت الله نوری همدانی مطرح می‌کند و از ایشان می‌خواهد مادرش را امتحان کنند. قرار گذاشته می‌شود. حضرت آیت‌الله نزد مادر شهید می‌روند. قرآنی را به او می‌دهند که بخواند. به راحتی همه جای را می‌خواند؛ اما بعضی جاها را نه. میفرمایند:«قرآن خودت رو بردار و بخوان!». مادر شهید شروع می‌کند به خواندن؛ بدون غلط. آیت الله نوری گریه میکنند و چادر مادر شهید را می‌بوسند و می‌فرمایند:«جاهایی که نمی‌توانست بخواند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانش کنیم.» 🕊 @lashgareshohada
🌹شهیدی که سر بریده اش سخن گفت🌹 از رزمندگان دفاع مقدس بود بود که عشق به امام حسین علیه السلام کار او را بدانجا رساند که آرزویش شهادتی همچون مولایش سیدالشهدا بود. حجه الاسلام صادقی سرایانی، از راویان دفاع مقدس نقل می کند که وقتی شهید دهقان و عده ای از برادران رزمنده در جاده بصره-شلمچه در حال حرکت بودند، در پی انفجار های پیاپی دشمن، شهید علی اکبر دهقان از پشت مورد اصابت گلوله قرار گرفت، در همان لحظه همرزمانش که می خواستند به سرعت از منطقه دور شوند متوجه می شوند، در حالیکه بدن این بزرگوار بدون سر می دود، سرش چند دقیقه ای یا حسین گویان روی زمین می غلتید. تمام ده یا پانزده نفری که آنجا بودند دیگر یارای جمع آوری پیکر را نداشتند... همه داشتند گریه میکردند…   به پیشنهاد یکی از رزمنده ها کوله پشتی اش را باز کردند و وصیت نامه ی این بزرگوار را گشودند. ألسلام علی الرأس المرفوع خدایا من شنیده ام که امام حسین (ع ) با لب تشنه شهیدشده ، من هم دوست دارم این گونه شهید بشم… خدایاشنیده ام که سر امام حسین (ع ) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم ازپشت بریده بشه… خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع ) بالای نیزه قرآن خونده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دونم که بتونم با اون انس بگیرم و بتونم بعد مرگم قرآن بخونم، ولی به امام حسین (ع ) خیلی عشق دارم… دوست دارم وقتی شهید میشم سر بریده ام به ذکر یاحسین یاحسین باشه… عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است 🕊 @lashgareshohada
🌹شهیدی که مژده فرزنددار شدن دوستش را داد🌹 دوستش می گفت: بخاطر اینکه چند سال از ازدواج ما می گذشت و بچه دار نشده بودیم ، از دیگران خیلی زخم زبان شنیدیم و از اینکه می دیدیم دیگران صاحب فرزند شدند و ما هنوز فرزند دار نشده ایم خیلی دل شکسته بودیم... یک روز رفتم سر مزار حاج حمید و شروع کردم باهاش دعوا کردن... گفتم حمید خیلی بی معرفتی، رفتی اون ور و یک نگاهی هم به ما نمی کنی... بعد اومدم خونه بهش گفتم حمید من قرآن رو باز می کنم تو بهم بگو چرا بچه دار نمیشم؟.... وقتی قرآن رو باز کردم ، انگار اون آیات فقط برای من نازل شده بود... آیات ۱۳۰ تا ۱۳۲ طه اومده بود.... من کاملا جوابم رو گرفتم... چند وقت بعد طبق وعده حمید رضا صاحب یک پسر شدیم.... 🕊 @lashgareshohada
🌹شهیدی که جان پدر و مادرش را در فاجعه منا نجات داد🌹 پدر و مادر شهید به حج میروند. روحانى كاروان با پرس و جو، حاج منصور فخارنيا را در صحراى عرفات بين حجاج پيدا مى كند و مى پرسد: پسر شما شهيد شده؟ حاج منصورآقا جواب مى دهد: بله! روحانى كاروان مى پرسد : اسم شهيدتون عباسه؟ حاج منصور باز مى گوید: يكى از دو شهيدمون عباسه... روحانى مى گوید: من كه از پدر شهيد بودن شما خبر نداشتم، اسم شهيد شما را هم نمى دانستم. شهيد شما به خوابم آمد و گفت اسم من عباس فخارنياست، بروید پدر من را در كاروان پيدا كنيد و به ایشان بگویید چون قلبش مشكل دارد امشب به مشعر و فردا به منا نرود... پدر شهدا مى گوید: نمى شود كه! روحانى هم در جواب مى گوید: حاج آقا! من نه شما را مى شناختم ، نه پسر شهيدتان را... اين چيزى بود كه بايد به شما می گفتم. شما هم مى توانید نايب بگيريد و خودتان از همين جا برگرديد مكه به هتل... حاج منصور فخارنيا هم طبق توصيه اين روحانى كاروان، براى خودش و همسرش  نايب گرفته و از فاجعه منا جان سالم به در مى برد... 🕊 @lashgareshohada
۱۴سال بیشتر نداشت که از طرف بسیج عازم کردستان شد. خواهرش میگفت:هر وقت که از جبهه برمیگشت زار زار گریه میکرد.... مادرش میگفت: قبل از آخرین اعزامش٬ در کتابی یک بیت نوشته بود و پایینش اینطور نوشته بود که:«صاحب این نوشته ۲۰روز بعد شهید می شود» امضا هم کرده بود.... عباس بعد از ۲۰ روز در عملیات سومار در محاصره دشمن قرار میگیرد و بر اثر شلیک مستقیم گلوله به پهلویش زهرا(س) گونه در همان تاریخی که وعده اش را داده بود به جمع دوستان شهیدش می پیوندد.... 🕊 @lashgareshohada
🌹 که از زمان شهادتش خبر داد ۱۴سال بیشتر نداشت که از طرف بسیج عازم کردستان شد. خواهرش میگفت:هر وقت که از جبهه برمیگشت زار زار گریه میکرد.... مادرش میگفت: قبل از آخرین اعزامش٬ در کتابی یک بیت نوشته بود و پایینش اینطور نوشته بود که:«صاحب این نوشته ۲۰روز بعد شهید می شود» امضا هم کرده بود.... عباس بعد از ۲۰ روز در عملیات سومار در محاصره دشمن قرار میگیرد و بر اثر شلیک مستقیم گلوله به پهلویش زهرا(س) گونه در همان تاریخی که وعده اش را داده بود به جمع دوستان شهیدش می پیوندد.... 🕊 @lashgareshohada
بِسم اللّه الرّحمن الرّحیم در این کانال قصد داریم بنا به فرمایش مقام معظم رهبری که فرمودند: شهید حججی یک نشانه بود ... به این مهم بپردازیم که محسن حججی نشانه ای از دستگیری و توجه لشگر شهدا به جامعه انقلابی ایران بود و از این پس شهدا ، توجه و عنایات مکرر و پی در پی خواهند داشت... لذا در این کانال معجزات، کرامات و عنایات لشگر شهدای آسمان به اهل زمین را عنوان خواهیم کرد... در این مسیر پر خیر، با انتشار مطالب ما را همراهی کنید... 🕊 @lashgareshohada ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ https://t.me/lashgareshohada
🌹شهیدی که گفت روز تاسوعا پیش حضرت عباس(ع) هستم و دقیقا روز تاسوعا به شهادت رسید... درست یک روز قبل از شهادت به همرزمانش گفته بود من فردا شهید می‌شوم و کمتر از 14 ساعت دیگر من در هوای شما نفس نخواهم کشید. حتی بدرستی به دوستانش گفته بود که من فقط با یک گلوله به شهادت می‌رسم. مادرش از سادات است. به مادرش گفته بود: مادر جان دعا کن اگر ماندن من منشأ خیر است زنده بمانم و اگر شهادتم در جامعه تأثیر خواهد داشت به شهادت برسم. روزی که به دنیا آمد مادرش او را نذر حضرت عباس(ع) کرده بود، [همچنین در فیلمی که از او موجود است شهید مصطفی میگوید انشاالله تاسوعا پیش عباس هستم]. سرانجام در روز اول آبان‌ماه 1394 همزمان با تاسوعای حسینی به شهادت رسید. گزارش فارس از دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید 🕊 @lashgareshohada
🌹اين دست خداست كه از آستين مردم منطقه بيرون آمده و دارد اين ديكتاتورها را يكى يكى از سر راه ظهور برميدارد 🌹 #شهید_محمودرضا_بیضائی #بزودی_لشگر_شهداء 🕊 @lashgareshohada
🌹فدای سرت ، سر که قابل ندارد🌹 خوشا آن که منزل ندارد که دل دارد و پای در گل ندارد رسیدن، به عشق است آری، که گفته است؟ که عاشق شدن کار با دل ندارد رسیدن چه نزدیک و ماندن چه دور است و این راه جز ، حاصل ندارد همان جاده ای را گذشتند که جز یک دور باطل ندارد به رسیدن نصیب شهیدی است که دلبستگی نزد ساحل ندارد خوشا آن شهیدی که گمنام ماند و ردی در میان مقاتل ندارد ... خوشا آن شهیدی که هنگام رفتن به دل از خشم قاتل ندارد سرش را بریدند و در زیر لب گفت فدای ، سَر که قابل ندارد... من از با توام حضرت عشق ! بفرما بمیرم ! نگو دل ندارد بفرما بمیرم بفرما بسوزم چه آتش، چه شمشیر، مشکل ندارد شاعر: محسن ناصحی 🕊 @lashgareshohada