❖✨ ﷽ ✨❖
🏴 وَلَـدٖی عَـلٖـی...
••●✦✧✦✧✦●••
حروف جـ ـسـ ـ ـ ـ ـم تو چیدم کنار هم اما
در این عبا دو سه حرف از تنت کم آمده است
😭😭😭😭😭
#امان_از_دل_زینب
@Lashkar_sahebazzaman
4_374682986873882360.mp3
8.28M
•✦✧ در سوگ ماهتاب ✧✦•
✨روزهشتم ماه حزن وماتم
🏴مرثیه علی اکبر
🎤دکترمیثم مطیعی
😭همه هستیام رابه چشمان گریان
خدایا ببین میفرستم به میدان
#پیشنهاد_دانلود #التماس_دعا
••●✦✨✦✨✦●••
@Lashkar_sahebazzaman
#با_کاروان_عشق
❥✦ روایت نوزدهم
۸ محرم سال ٦۱ هـ.ق
روز ؏ـطـش
🔰 آخر روز هشتم و نزديك شب نهم محرم اولاد پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم تشنه بودند و آب در خيمه گاه نبود حضرت امام حسين ؏ پشت خيمه تشريف برد و دستور داد زمين را كندند به اعجاز آبى پديدار گرديد امام حسين ؏ و اولاد رسول خدا (ص) و اصحاب همگى سيراب شدند و مشكها را پر كردند بعد چشمه غائب شد.¹
⚫️ هنگامی که خبر این ماجرا به عبیداللّه بن زیــاد رسید، پیکی نزد عمر بن سعد فرستاد که: به من خبر رسیده است که حسین چاه میکَند و آب به دست میآورد. به محض اینکه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت کن که دست آنها به آب نرسد و کار را بر حسین و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.²
📚 منابع:
۱.حوادث الایام، سید مهدی مرعشی نجفی
۲. مقل الحسین، خوارزمی
❖✨ اَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ
سلام بر آن لب هاى خشکیده
😭😭😭
••●✦✧✦✧✦●••
از آبـــ هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمـان کربلا
بودند ديــو و دَد ...
همه سيــرابـــ و میمكيد
خاتم ز قحطـ آبــ، سليمــان كربلا
زان تشنگان هنوز بعيّوق مىرسد
فريـــاد الـ؏ـطـش ز بيابان كربلا
😭😭😭
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
#با_کاروان_عشق
❥✦ روایت بیستم
گفتگوی امام حسین ؏ با عمربنسعد
🔰 امام حسین ؏ عمرو بن قرظه انصاری را نزد عمر بن سعد فرستاد و به او پیغام داد که میخواهم امشب تو را در میان دو اردوگاه ملاقات کنم. شب هنگام، حسین ؏ و ابن سعد هر یک با همراهی بیست سوار به محل ملاقات آمدند؛ حضرت به جز برادرش ابوالفضل العباس ؏ و فرزندش علی اکبر ؏، از سایر یاران خود خواست تا فاصله بگیرند. ابن سعد نیز فرزندش حفص و غلامش را نگاه داشت و به دیگران دستور داد تا عقب بروند.
✨❖ در این دیدار حسین ؏ به او فرمود:...از این خیال و اندیشه ناصواب در گذر و راهی که صلاح دین و دنیای تو در آن است، اختیار کن...
⚫️ عمر قبول نکرد و حسین ؏ چون چنین دید فرمود: «خداوند تو را هلاک سازد و در روز قیامت نیامرزد؛ امید دارم که به فضل خدا از گندم ری نخوری» سپس بازگشت.
📚 مقتلالحسین خوارزمی، ص۲۴۵
❖✨ أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ
أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ
😭😭😭
••●✦✧✦✧✦●••
⚠️ عمر سعد ملعون یقین داشت که حق با ابی عبدالله الحسین ؏ است، اما... حکومت ری برایش محبوبتر از امام زمانش بود...
خیلی عمیق به فکر فرو برویم...
⚠️⚠️ چه چیز ما را از امام زمانمان دور نگه داشته...
نکند چیزی برایمان محبوبتر از مولا شود!!!
#اللهم_اجعل_عواقب_امورنا_خیرا
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
🏴 یَـل با وفــــا ابالفضل
••●✦✧✦✧✦●••
ڪسی ڪه داغ برادر ڪشیده میداند
ڪه روے قوتـــ زانـوے او اثــر دارد
😭😭😭
#غریبــــ_آقام
@Lashkar_sahebazzaman
4_5942993389036241383.mp3
2.49M
✦✧درسوگ ماهتاب✧✦
🌙شب نهم ماه حزن و ماتم
🏴مرثیه ابالفضل العباس ع
🎤حاج محمود کریمی
😭به سرت چی اومده
الاهی بشم فدای سرت
😭بسیـار احساسی و زیبا
#پیشنهاد_دانلود #التماس_دعا
@Lashkar_sahebazzaman
لشکرصاحبالزمانعج
✦✧درسوگ ماهتاب✧✦ 🌙شب نهم ماه حزن و ماتم 🏴مرثیه ابالفضل العباس ع 🎤حاج محمود کریمی 😭به سرت چی اومده ال
بعد از تــو خدا به داد دلـــم برسه
بعد از تــو خدا به داد حــرم برسه
😭😭😭😭😭
هدایت شده از لشکرصاحبالزمانعج
❖✨ ﷽ ✨❖
❃ #الهی_بحق_زینب_الکبری ❃
❃ #عجل_لولیک_الفرج ❃
••●✦✧✦✧✦●••
امام زمان ﴿؏ـج﴾ فرمودند:
〖من برای کسی که مصیبت جدم سیدالشهدا علیه السلام را یاد کند و سپس برای تعجیل فرج و تایید امر من دعا کند، دعا خواهم کرد〗
📚مکیال المکارم،ج۲،ص۴۶
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
🏴 برادر زینبـــ 😭😭
••●✦✧✦✧✦●••
پاره بہ پاره روے زمین ...
قـرص مــاه ریختــــ
تا علقمــہ رسـیـــــد ....
ولے بین راه ریختــــ
😭😭😭😭😭
#غریبــــ_آقام
@Lashkar_sahebazzaman
لشکرصاحبالزمانعج
❖✨ ﷽ ✨❖ 🏴 یــَـل بـا وفــــــا ابـالفضـل ••●✦✧✦✧✦●•• هــدر نرفتــــــ ... ز پرتــابــ چ
تیر باران که شدی... یاد حسن افتادم
😭😭😭
•✦✨ کلام الله ✨✦•
❖✨ ﷽ ✨❖
❥✦براے حضرت سـاقـی
↯↻↯↻↯
🔰 سوره مبارکه انسان، آیه ﴿٦﴾
〖عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا〗
【از سرچشمه گوارایی آن، بندگان خاص خدا مینوشند که به اختیارشان هر کجا خواهند جاریش سازند.】
⇩ اگر فرات برای همیشه در حسرت لبان تشنهی #ابالفضـل آن #عبـدصـالح خداوند باقی ماند...
چشمههای بهشتی در انتظار اویند تا سیرابشــان کند
#السلام_علیڪ_أیها_العبد_الصالح
#ڪلام_الله
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
@Lashkar_sahebazzaman
دامنکشان رفتی.mp3
11.08M
✦✧درسوگ ماهتاب✧✦
✨ روز نهم ماه حزن و ماتم
🏴 مرثیه ابالفضل العباس ع
🎤 حاج محمود کریمی
😭 دامن کشان رفتی
😭 بسیـار احساسی و زیبا
#پیشنهاد_دانلود #التماس_دعا
@Lashkar_sahebazzaman
#با_کاروان_عشق
❥✦ روایت بیست و یکم
۹ محرم سال ٦۱ هـ.ق
نامه ابن زیــاد به عمر ابن سعد
و ورود شمر ملعون به کربلا
🔰 گفتگوهای مکرر حسین ؏ و ابن سعد، سه یا چهار بار تکرار شد. به گفته برخی منابع، در پایان یکی از این گفتگوها، عمر بن سعد طی نامهای خطاب به عبیدالله بن زیـاد چنین نوشت:
«... حسین بن علی با من پیمان بست که از همان جا که آمده به همان جا بازگردد یا به یکی از سرحدات بلاد مسلمین برود...»
⚫️ چون عبیدالله نامه را خواند گفت: «به درستی که این نامه مردی است کهاندرزگوی امیر خویش و مشفق قوم خویش است!» و در صدد بود این پیشنهاد را بپذیرد، اما شمر بن ذی الجوشن که در مجلس بود برخاست و مانع شد. آنگاه عبیدالله بن زیـاد شمربن ذی الجوشن را پیش خواند و گفت: «این نامه را پیش عمربن سعد ببر تا به حسین و یارانش بگوید به حکم من تسلیم شوند. اگر پذیرفتند آنها را به سلامت پیش من بفرستد و اگر نپذیرفتند با آنان بجنگد. اگر عمربن سعد جنگید شنوا و مطیع او باش و اگر از جنگیدن خودداری ورزید تو با حسین بجنگ که سالار قوم تویی؛ سپس گردن پسر سعد را بزن و سرش را پیش من بفرست.»
⚫️ آنگاه عبیدالله نامهای به عمر بن سعد نوشت: «...من تو را به نزد حسین نفرستادهام که با او با مسامحه رفتار کنی و برای او آرزوی سلامت داشته باشی و شفیع او پیش من باشی. بنگر اگر حسین و همراهانش به حکم من گردن نهادند و با یزید بیعت کردند ایشان را به سلامت نزد من بفرست و اگر نپذیرفتند بر آنان هجوم آور و خونشان را بریز و بدنهایشان را مُثله کن چرا که مستحق چنین کاری هستند. چون حسین کشته شد اسب بر سینه و پشت وی بتاز که او سرکش است و ستمکار و من گمان ندارم که این کار پس از مرگ زیانی رساند ولی با خود عهد کردهام که اگر او را کشتم با وی چنین کنم. پس اگر تو به این دستور عمل کردی پاداش مردی فرمانبردار و مطیع را به تو میدهیم و اگر آن را نپذیری دست از کار ما و لشکر ما بکش و لشکر را به شمربن ذی الجوشن واگذار زیرا ما او را امیر بر کار خود کردیم. و السلام.»¹
⚫️ شمر بن ذی الجوشن بعد از ظهر روز نهم محرم پس از نماز عصر به همراه فرمانی که عبیدالله بن زیـاد به او داده بود، نزد عمر بن سعد رسید و فرمان را به او داد.²
پسر سعد پس از خواندن نامه، شمر را مورد شماتت قرار داد و گفت: «تو را چه شده است؟ واى بر تو خداوند آوارهات كند و آنچه را که براى من آوردهاى زشت گرداند؛ به خدا قسم میدانم كه تو نگذاشتى که عبیدالله آنچه را که به او نوشته بودم بپذيرد و كارى را كه اميد آن داشتم به صلاح آيد تباه كردى به خدا حسين ؏ تسليم نمى شود، چرا كه جان پدرش على ؏ در سينه اوست.»
⚫️ شمر گفت: «اكنون بگو چه خواهى كرد آيا فرمان امير را انجام مي دهى و با دشمنش مي جنگى؟ یا نه، در این صورت سپاه و لشكر را به من وا گذار.» عمر بن سعد گفت: «نه؛ من خود عهده دار اين كار خواهم بود؛ تو امير پيادگان باش.»³
📚 منابع:
۱. تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۱۵؛
۲. مناقب، ج۴، ص۹۸
۳. لهوف
••●✦✧✦✧✦●••
اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى، وَ ابْدَاْ بِه اَوَّلاً ثُمَّ الْعَنِ الثّانِىَ وَ الثّالِثَ وَ الرّابِعَ. اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً، وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللّهِ بْنَ زیادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَهَ، وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْرًا، وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیامَهِ
😭😭😭
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
#با_کاروان_عشق
❥✦ روایت بیست و دوم
۹ محرم سال ٦۱ هـ.ق
اماننامه شمر به فرزندان امالبنین
🔰 شمر (که از طایفهی امالبنین بود) و نیز به نقلی عبدالله بن ابی المحل برادرزادهی امالبنین بود، پیشتر از ابن زیـاد برای فرزندان امالبنین امان نامه گرفته بودند. عبدالله بن ابی المحل امان نامه را به وسیله غلام خود به کربلا فرستاد. او پس از ورود به کربلا متن امان نامه را برای فرزندان امالبنین قرائت کرد؛ اما آنها مخالفت کردند.
در روایتی دیگر آمده که شمر خود امان نامه را گرفت و به کربلا آورد و به نزد عباس ؏ و برادرانش عبدالله، جعفر و عثمان برد. اما عباس ؏ و برادرانش همگی امان نامه را رد کردند.¹
⚫️ شمر گفت: شما ای خواهرزادگان من در امانید.
✨❖ آنها پاسخ دادند: خدا تو را و امانت را لعنت کند، ما را امان میدهی و فرزند رسول خدا بیامان است؟!²
📚 منابع:
۱. مقتلالحسین خوارزمی، ص ۲۴۶
۲. الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۸۹
❖✨ رَحِمَ الله عَمِّیَ الْـ؏َـبّٰاس
••●✦✧✦✧✦●••
کیست عباس؟
امیــد دل خیــرالنـــاس است
کیست عباس؟
شرفــ، عشـق، ادبــ، احسـاس است
به نگاهیش عـدو در سقر آواره شود
جگر شمر و امان نامهی او پاره شود
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
#با_کاروان_عشق
❥✦ روایت بیست و سوم
۹ محرم سال ٦۱ هـ.ق
اعلام جنگ لشکر عمر سعد
و مهلت خواستن حضرت از عمر سعد
🔰 پس از عصر عمر بن سعد ندا داد: ای لشکریان خدا! سوار شوید و بشارت دهید. پس لشکریانش سوار شدند و به سوی اردوگاه امام ؏ حرکت کردند.¹
✨❖ وقتی حسین ؏ از نیت آنها دشمن آگاه شد، به برادرش عباس ؏ فرمود: «اگر میتوانی آنها را راضی کن که جنگ را تا فردا به تأخیر اندازند و امشب را به ما مهلت دهند تا با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگزاریم. خدا میداند که من نماز و تلاوت قرآن را بسیار دوست میدارم.»
🏴 عباس ؏ نزد سپاهیان دشمن بازگشت و درخواست حسین ؏ را به اطلاع آنان رساند و از آنان آن شب را مهلت خواست. ابن سعد با مهلت یک شبه به امام حسین ؏ و یارانش موافقت نمود.² در این روز خیمههای امام حسین ؏ و اهل بیت و یارانش محاصره گردید.
📚 منابع:
۱. مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۸۹
۲. تاریخ الأمم و الملوک، ج ۵، ص۴۱۷
❖✨یا لیتنــا ڪنا معکم...
😭😭😭
••●✦✧✦✧✦●••
امشبی را...
شه دین در حرمش مهمان است
مڪن اے صبح طلوع...
😭😭😭
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
#با_کاروان_عشق
❥✦ روایت بیست و چهارم
شب عاشورا محرم سال ٦۱ هـ.ق
تجدید پیمان یاران امام حسین
و نگرانی حضرت زینب (س)
🔰 امام حسین ؏ در اوایل شب یاران خود را جمع کرد و پس از حمد و ثنای خداوند خطاب به آنان گفت: «به گمانم این، آخرین روزی است که از سوی این قوم مهلت داریم. آگاه باشید که من به شما اجازه (رفتن) دادم. پس همه با خیالی آسوده بروید که بیعتی از من بر گردن شما نیست. اینک که سیاهی شب شما را پوشانده، آن را مَرکبی برگیرید و بروید.»
💠 در این هنگام ابتدا اهل بیت امام و سپس یاران امام هر یک در سخنانی حماسی، اعلام وفاداری کردند و بر فدا کردن جان خویش در دفاع از امام تأکید کردند.¹
✨❖ پس از این گفتگو حسین ؏ به اردوگاه برگشتند و وارد خیمه خواهرشان زینب (س) شدند. نافع بن هلال در بیرون خیمه منتظر حسین ؏ نشسته بود که شنید حضرت زینب (س) به حسین ؏ عرض کرد: «آیا شما یارانتان را آزمودهاید؟ از این نگرانم که آنان نیز به ما پشت کنند و در هنگامه درگیری شما را تسلیم دشمن کنند.»
✨❖ حسین ؏ در پاسخ فرمود: «به خدا سوگند، اینها را امتحان کردهام و آنان را مردانی یافتم که سینه سپر کردهاند، به گونهای که مرگ را به گوشه چشمانشان مینگرند و به مرگ در راه من چنان شیرخواره به سینه مادرش انس دارند.»
🏴 نافع هنگامی که احساس کرد اهل بیت امام حسین ؏ نگران وفاداری و استقامت اصحاب هستند، نزد حبیب بن مظاهر رفته و با مشورت او تصمیم گرفتند با همراهی بقیه اصحاب به حسین ؏ و اهل بیت ایشان اطمینان دهند که تا آخرین قطره خون از ایشان دفاع خواهند کرد.²
🏴 حبیب بن مظاهر یاران حسین ؏ را ندا داد تا جمع شوند. سپس به بنی هاشم گفت: به خیمههای خویش باز گردند؛ بعد رو به اصحاب کرد و آن چه را که از نافع شنیده بود، بازگو کرد. همگی گفتند: «به آن خدایی که بر ما منت نهاد که در این جایگاه قرار بگیریم، اگر انتظار فرمان حسین ؏ نبودیم، اکنون با شتاب بر آنان حمله میکردیم تا جان خویش را پاک و چشم را روشن سازیم».
🏴 حبیب به همراه اصحاب با شمشیرهای کشیده و یک صدا به نزدیک حرم اهل بیت ؏ رسیده و گفت: «ای حریم رسول خدا(ص)، این شمشیرهای جوانان و جوانمردان شماست که به غلاف نخواهد رفت تا این که گردن بدخواهان شما را بزند. این نیزههای پسران شماست، سوگند یاد کردهاند که آن را تنها در سینه کسانی که از دعوتتان سر بر تافتهاند فرو برند.»³
📚 منابع:
۱. مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۹۱
۲. الدمعة الساکبة ج ۴، ص ۲۷۳
۳. مقرم، مقتلالحسین، ص ۲۱۹
❖✨ یا لیتنـا کنا معکم
😭😭😭
••●✦✧✦✧✦●••
مهدی جـان
تو کجـایـی...
دل زینب نگران است هنـوز
😭😭😭
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman