eitaa logo
لشکرصاحب‌الزمان‌عج
188 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
91 ویدیو
4 فایل
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #بحق_مولاتی_زینب(س) میدان عمل خالےاست ... او در پِےِ سرباز است ... چون ما همـــــہ سرباریم ... سردار نمےآید #العجل_یاران_مهدی #الــــعـــــجـــــل #کپی_مطالب_آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
✦✨ دسـتــان علـمــدار ✨✦ ❥✦ روایت اول: قنداقه‌ی نوزاد را به دست پدر دادند. پدر کودکش را محکم در آغوش گرفت و به سینه‌ی خود چسبانید... آستین‌های طفل نورسیده را بالا زد و در حالی که مرتب به بازوهای او نگاه میکرد مثل ابر بهار اشک از دیدگان مبارکش جاری می‌شد و دستها و بازوهای نوزادش را می‌بوسید و می‌بوسید... 💠 مادر با نگرانی سوال کرد: «یا امیرمؤمنان! آیا فرزندم عیب و نقصی دارد که اینطور گریه میکنی و بر بازوهای او بوسه میزنی؟» 😔 مولا با صدایی بغض آلود و لحنی سراسر اندوه فرمود: «فرزند تو هیچ نقصی ندارد ولی چون به این دو دست نگاه کردم و به یاد مصائب وارد بر این طفل افتادم گریه‌ام گرفت» 💠 ام‌البنین ؏ با نگرانی پرسید: «چه بر سر طفل شیرخوار من خواهد آمد؟!» 🏴 مولا فرمود: «دستان کودکت در راه یاری برادر مظلومش حسین ؏ از بدن جدا خواهد شد» 😭 در اینجا بود که ام البنین ؏ و سایر زنان حاضر به گریه افتادند... ✨ مولا ادامه دادند: «ای ام البنین! اندوهناک مباش! فرزندت عباس دارای مقامی بسیار عظیمی در نزد خداوند متعال است. خداوند متعال به جای دو دست قلم شده‌اش دو بال به او مرحمت خواهد کرد که با آنها همراه با فرشتگان در بهشت برین پرواز کند» 💞 دل مادر آرام گرفت و بسیار مسرور گشت و خدا را سپــاس گفت...¹ ❥✦ روایت دوم: 🏴 پرچم عباس ؏ را وارد مجلس یزید ملعون می‌کنند یزید نگاهی به آن می‌کند و می‌بیند که همه جای پرچم مملو از جای تیر است و فقط جای دست علمدار است که آغشته به خون است. ⁉️ سؤال می‌کند: «این پرچم از آنِ کیست؟ ناگفته پیداست که صاحب آن بسیار باوفا بوده که تیر به همه بدنش اصابت کرده اما پرچم را رها نکرده است!» پاسخ می‌دهند: «پرچم از آنِ ؏ است»² ❥✦ روایت سوم: 🏴 مادر هر روز، به قبرستان بقیع می‌رفت و به یاد شیر مردش مرثیه می‌خواند و گریه می‌کرد و می‌گفت: «اگر فرزندم عباس ؏ دست در بدن داشت، چه کسی را جرأت بود که حتی به او نزدیک شود…؟!»³ 📚 منابع: ۱. برگرفته از کتاب دریای تشنه، تشنه دریا ۲. برگرفته از الخصائص العباسیه، ص ۱۳۸ ۳. برگرفته از ترجمه نفس المهموم، ص ۴۲۱ ••●✦✧✦✧✦●•• آید به جهان اگر حسین دگرے هیهـاتـــــــ... بـــــرادرے چو عبــــاس آید ━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ‌✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡ @Lashkar_sahebazzaman
✨❖ روایت سی و سوم علمدار 🏴 گویند وقتی پرچم قمر بنی‌هاشم ؏ را بعد از جنگ وارد مجلس یزید ملعون می‌کنند یزید نگاهی به آن می‌کند و می‌بیند که همه جای پرچم مملو از جای تیر است و فقط یک جاست که آغشته به خون است. ⁉️ سؤال می‌کند: «این پرچم از آنِ کیست؟ ناگفته پیداست که صاحب آن بسیار باوفا بوده که تیر به همه بدنش اصابت کرده اما پرچم را رها نکرده است!» پاسخ می‌دهند: پرچم از آنِ ؏ است. 📚 الخصائص العباسیه، ص ۱۳۸ ••●✦✧✦✧✦●•• آید به جهان اگر حسین دگرے هیهـاتـــــــ... بـــــرادرے چو عبــــاس آید 😭😭😭😭😭 ━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ‌✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡ @Lashkar_sahebazzaman
✦✨ دسـتــان علـمــدار ✨✦ ❥✦ روایت اول: قنداقه‌ی نوزاد را به دست پدر دادند. پدر کودکش را محکم در آغوش گرفت و به سینه‌ی خود چسبانید... آستین‌های طفل نورسیده را بالا زد و در حالی که مرتب به بازوهای او نگاه میکرد مثل ابر بهار اشک از دیدگان مبارکش جاری می‌شد و دستها و بازوهای نوزادش را می‌بوسید و می‌بوسید... 💠 مادر با نگرانی سوال کرد: «یا امیرمؤمنان! آیا فرزندم عیب و نقصی دارد که اینطور گریه میکنی و بر بازوهای او بوسه میزنی؟» 😔 مولا با صدایی بغض آلود و لحنی سراسر اندوه فرمود: «فرزند تو هیچ نقصی ندارد ولی چون به این دو دست نگاه کردم و به یاد مصائب وارد بر این طفل افتادم گریه‌ام گرفت» 💠 ام‌البنین ؏ با نگرانی پرسید: «چه بر سر طفل شیرخوار من خواهد آمد؟!» 🏴 مولا فرمود: «دستان کودکت در راه یاری برادر مظلومش حسین ؏ از بدن جدا خواهد شد» 😭 در اینجا بود که ام البنین ؏ و سایر زنان حاضر به گریه افتادند... ✨ مولا ادامه دادند: «ای ام البنین! اندوهناک مباش! فرزندت عباس دارای مقامی بسیار عظیمی در نزد خداوند متعال است. خداوند متعال به جای دو دست قلم شده‌اش دو بال به او مرحمت خواهد کرد که با آنها همراه با فرشتگان در بهشت برین پرواز کند» 💞 دل مادر آرام گرفت و بسیار مسرور گشت و خدا را سپــاس گفت...¹ ❥✦ روایت دوم: 🏴 پرچم عباس ؏ را وارد مجلس یزید ملعون می‌کنند یزید نگاهی به آن می‌کند و می‌بیند که همه جای پرچم مملو از جای تیر است و فقط جای دست علمدار است که آغشته به خون است. ⁉️ سؤال می‌کند: «این پرچم از آنِ کیست؟ ناگفته پیداست که صاحب آن بسیار باوفا بوده که تیر به همه بدنش اصابت کرده اما پرچم را رها نکرده است!» پاسخ می‌دهند: «پرچم از آنِ ؏ است»² ❥✦ روایت سوم: 🏴 مادر هر روز، به قبرستان بقیع می‌رفت و به یاد شیر مردش مرثیه می‌خواند و گریه می‌کرد و می‌گفت: «اگر فرزندم عباس ؏ دست در بدن داشت، چه کسی را جرأت بود که حتی به او نزدیک شود…؟!»³ 📚 منابع: ۱. برگرفته از کتاب دریای تشنه، تشنه دریا ۲. برگرفته از الخصائص العباسیه، ص ۱۳۸ ۳. برگرفته از ترجمه نفس المهموم، ص ۴۲۱ ••●✦✧✦✧✦●•• آید به جهان اگر حسین دگرے هیهـاتـــــــ... بـــــرادرے چو عبــــاس آید ━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ‌✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡ @Lashkar_sahebazzaman
✦✨ دسـتــان علـمــدار ✨✦ ❥✦ روایت اول: قنداقه‌ی نوزاد را به دست پدر دادند. پدر کودکش را محکم در آغوش گرفت و به سینه‌ی خود چسبانید... آستین‌های طفل نورسیده را بالا زد و در حالی که مرتب به بازوهای او نگاه میکرد مثل ابر بهار اشک از دیدگان مبارکش جاری می‌شد و دستها و بازوهای نوزادش را می‌بوسید و می‌بوسید... 💠 مادر با نگرانی سوال کرد: «یا امیرمؤمنان! آیا فرزندم عیب و نقصی دارد که اینطور گریه میکنی و بر بازوهای او بوسه میزنی؟» 😔 مولا با صدایی بغض آلود و لحنی سراسر اندوه فرمود: «فرزند تو هیچ نقصی ندارد ولی چون به این دو دست نگاه کردم و به یاد مصائب وارد بر این طفل افتادم گریه‌ام گرفت» 💠 ام‌البنین ؏ با نگرانی پرسید: «چه بر سر طفل شیرخوار من خواهد آمد؟!» 🏴 مولا فرمود: «دستان کودکت در راه یاری برادر مظلومش حسین ؏ از بدن جدا خواهد شد» 😭 در اینجا بود که ام البنین ؏ و سایر زنان حاضر به گریه افتادند... ✨ مولا ادامه دادند: «ای ام البنین! اندوهناک مباش! فرزندت عباس دارای مقامی بسیار عظیمی در نزد خداوند متعال است. خداوند متعال به جای دو دست قلم شده‌اش دو بال به او مرحمت خواهد کرد که با آنها همراه با فرشتگان در بهشت برین پرواز کند» 💞 دل مادر آرام گرفت و بسیار مسرور گشت و خدا را سپــاس گفت...¹ ❥✦ روایت دوم: 🏴 پرچم عباس ؏ را وارد مجلس یزید ملعون می‌کنند یزید نگاهی به آن می‌کند و می‌بیند که همه جای پرچم مملو از جای تیر است و فقط جای دست علمدار است که آغشته به خون است. ⁉️ سؤال می‌کند: «این پرچم از آنِ کیست؟ ناگفته پیداست که صاحب آن بسیار باوفا بوده که تیر به همه بدنش اصابت کرده اما پرچم را رها نکرده است!» پاسخ می‌دهند: «پرچم از آنِ ؏ است»² ❥✦ روایت سوم: 🏴 مادر هر روز، به قبرستان بقیع می‌رفت و به یاد شیر مردش مرثیه می‌خواند و گریه می‌کرد و می‌گفت: «اگر فرزندم عباس ؏ دست در بدن داشت، چه کسی را جرأت بود که حتی به او نزدیک شود…؟!»³ 📚 منابع: ۱. برگرفته از کتاب دریای تشنه، تشنه دریا ۲. برگرفته از الخصائص العباسیه، ص ۱۳۸ ۳. برگرفته از ترجمه نفس المهموم، ص ۴۲۱ ••●✦✧✦✧✦●•• آید به جهان اگر حسین دگرے هیهـاتـــــــ... بـــــرادرے چو عبــــاس آید ━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ‌✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡ @Lashkar_sahebazzaman