eitaa logo
لشکر زینبیون
2.6هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
642 ویدیو
32 فایل
کانال رسمی لشکر خط شکن زینبیون 📡اخبار جهان اسلام، جبهه مقاومت، سیره شهدای مدافع حرم زینبیون مجاهدان عارفی که شور حسینی دارند
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 در محاصره تکفیری‌ها آنطور که همرزمان پسرم گفتند در جریان یک عملیات در محاصره دشمن قرار می‌گیرند. آن محاصره چند روزی طول می‌کشد. اسلحه داشتند ولی غذا و آب نداشتند و ناچار بودند از خانه‌های خالی از سکنه اطراف خود، چیز‌هایی پیدا کنند و بخورند تا زنده بمانند. روزی هم می‌شد که بدون غذا بمانند. به طوری که از شدت گرسنگی حتی نمی‌توانستند بخوابند. تا اینکه تصمیم می‌گیرند محاصره را بشکنند. روز جمعه‌ای بود که با داعشی‌ها درگیر شدند. در جریان درگیری، تکفیری‌ها پسرم را هدف می‌گیرند و مورد اصابت گلوله قرار می‌دهند. خون زیادی از او می‌رود و همرزمانش هم، چون در محاصره بودند نمی‌توانستند او را به بیمارستان برسانند. سیدتهذیب همانجا شهید می‌شود. گفت‌و‌گو با مادر شهید سیدتهذیب‌الحسن | صغری خیل‌فرهنگ مرکز رسانه زینبیون در شبکه‌های اجتماعی 📸 instagram.com/lashkare.zainabyon 📱t.me/lashkarezainabyon 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon
📷 شهادت شهید مدافع حرم سید تهذیب الحسن 🔸 مادر شهید می گوید: آن طور که همرزمان پسرم گفتند در جریان یک عملیات در محاصره دشمن قرار می‌گیرند. آن محاصره چند روزی طول می‌کشد. اسلحه داشتند ولی غذا و آب نداشتند و ناچار بودند از خانه‌های خالی از سکنه اطراف خود، چیز‌هایی پیدا کنند و بخورند تا زنده بمانند. 🔹 روزی هم می‌شد که بدون غذا بمانند. به طوری که از شدت گرسنگی حتی نمی‌توانستند بخوابند. تا این که تصمیم می‌گیرند محاصره را بشکنند. روز جمعه‌ای بود که با داعشی‌ها درگیر شدند. 🔸 در جریان درگیری، تکفیری‌ها پسرم را هدف می‌گیرند و مورد اصابت گلوله قرار می‌دهند. از ناحیه‌ی جمجمه سر یعنی فرقش شکافته شده بود خون زیادی از او می‌رود و همرزمانش هم، چون در محاصره بودند نمی‌توانستند او را به بیمارستان برسانند. کتاب تذکرة الشهدای زینبیون تالیف: دکتر جواد بامری @lashkarezainabyon
شهید سید تهذیب الحسن (فارسی.pdf
حجم: 254.6K
ویژہ نامه |شهید مدافع حرم سید تھذیب الحسن 🔸 پاره ای از وصیت نامه: من یقین دارم که نظر لطف خداوند آل محمد همیشه همراه شما است. برای اینکه شما بر خلق خداوند متعال نظر لطف دارید. من نمیدانم از تصمیمی که بنده گرفتم راضی هستید یا نه، لکن قلبم مطمئن هست. به همین دلیل این تصمیم را میگیرم. در حق شما کوتاهی های زیادی کردم، از دستورات شما سرپیچی کردم، نافرمانی کردم، اما بازم نمیدانم چرا این حس را دارم که شما از من راضی هستید و نگاه لطف شما همیشه بر من بوده است. در تحصیل علم مشغول بودم که خبر اهانت یزیدیان زمان را شنیدم و تن و بدنم آتش گرفت. از ( اسم مکان آموزش بوده که خط زدند) دو ماه آموزش دیده و الآن برای رفتن آماده شده ام. شما به ما درس دادید که راه امام و عزاداری مقصد حیات ما است. گوشت و پوست تن ما حتی استخوان های ما هم از سهم امام شکل گرفته است. به همین دلیل وقتی که درباره معاویه زاده ها شنیدم نتوانستم تحمل کنم و برای وفای به عهدی که بسته بودیم راهی شدم. امیدوارم که در نماز شب های خودتان مرا فراموش نخواهید کرد. @lashkarezainabyon