eitaa logo
کانال لطمیات حب الحسین اصلی
1.7هزار دنبال‌کننده
14 عکس
379 ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی و ترجمه کامل (علمنی رحیلک) 👆🏻👆🏻
«مشينة» الـرادود : محمـد الجنامـی الشاعـر : حسين الساعي 🤍▪️🤍▪️🤍▪️🤍 مشینه و املنه نزور الغالي رهسپار شدیم و امید ما زیارت عزیز ماست ابعزمنه و دمعنه و علمنه العالي با عزم و اشک و پرچم برافراشته‌ی ما تصيح الوادم مردم فریاد می‌زنند نزور الکاظم امام کاظم را زیارت کنیم مشینه ... مشینه رهسپار شدیم ... رهسپار شدیم 🤍▪️🤍▪️🤍▪️🤍 رفرفت اعلامنه پرچم‌های ما به اهتزاز درآمد اتحقّقت احلامنه رویاهای ما محقق گشت من وحدها اجدامنه پاهای ما خود به خود مشت لابن الهادي سوی فرزند امام هادی حرکت کرد هذا باب الحاجه این باب الحوائج است و الصبر منهاجه و سیرت او صبر است الروح من تحتاجه جان که نیازمند او گردد تعتني الهالوادي سوی این سرزمین می‌آید الیرید السعاده السعاده ابّابه آن که دنبال خوشبختی است خوشبختی در آستانه بارگاه اوست یزور الغریب و یبوس اعتابه امام غریب را زیارت کند و بر آستانه‌اش بوسه زند ابعشگنه دائم با عشق دائمی ما نزور الکاظم امام کاظم را زیارت کنیم مشینه ... مشینه رهسپار شدیم ... رهسپار شدیم مشینه و املنه نزور الغالي رهسپار شدیم و امید ما زیارت عزیز ماست ابعزمنه و دمعنه و علمنه العالي با عزم و اشک و پرچم برافراشته‌ی ما تصيح الوادم مردم فریاد می‌زنند نزور الکاظم امام کاظم را زیارت کنیم مشینه ... مشینه رهسپار شدیم ... رهسپار شدیم 🤍▪️🤍▪️🤍▪️🤍 الشوگ بیّن روحه اشتیاق، خود را نشان داد الگلب عاف اجروحه دل زخم‌های خود را رها کرد ابونته و ابنوحه با ناله و زاری‌اش دنک اعله اعتابه در آستانه بارگاه سر خم کرد ارواحنه لهفانه جان‌های حسرت بار ما الشوفته عطشانه تشنه‌ی دیدار او هستند هوه یتلگانه او به استقبال ما می‌آید ویه الجواد ابابه همراه امام جواد در آستانه‌ی درب حرمش یصیحون للضیوف تهیا کلشی مهمان‌هایش را ندا می‌دهند، همه چیز برای شما آماده است هله بالگصدنه و اجانه یمشی خوش آمد می‌گوییم به زائری که پیاده سوی ما آمده است ابدمعنه الساجم با اشک‌های روان ما ... نزور الکاظم امام کاظم را زیارت کنیم مشینه ... مشینه رهسپار شدیم ... رهسپار شدیم مشینه و املنه نزور الغالي رهسپار شدیم و امید ما زیارت عزیز ماست ابعزمنه و دمعنه و علمنه العالي با عزم و اشک و پرچم برافراشته‌ی ما تصيح الوادم مردم فریاد می‌زنند نزور الکاظم امام کاظم را زیارت کنیم مشینه ... مشینه رهسپار شدیم ... رهسپار شدیم 🤍▪️🤍▪️🤍▪️🤍 نمشي و ابكل وادي حرکت می‌کنیم و در هر وادی چنها بت الهادي گویا دختر پیامبر حایره و اتنادي حیران ندا می‌دهد والدموع اتلالي و اشک‌هایش نمایان است اتصیح و تبچي اهوایه فریاد می‌زند و بسیار گریه می‌کند وینها المشایه کجا هستند زائران پیاده خل تجي الوفايه وفاداران بیایند اتشیل نعش الغالي جنازه عزیز را تشییع کنند نواسی الزچیه بمصاب المظلوم در مصیبت امام مظلوم با حضرت زهرا همدردی کنیم نشیعه و نودعه الغریب المسموم امام مسموم شده را تشییع کنیم و با او وداع گوییم ابحزنهه انساهم شریک غم‌هایش شویم نزور الکاظم امام کاظم را زیارت کنیم مشینه ... مشینه رهسپار شدیم ... رهسپار شدیم مستمر معروفه معرفت و بخشش او ادامه دارد کعبه و احنه انطوفه کعبه است و ما او را طواف می‌کنیم انموت بس منعوفه اگر جان دهیم هم او را ترک نخواهیم کرد والعدو منهابه و ترسی از دشمن نخواهیم داشت الزایر ابتسدیده زائر با مدد او یاخذ الّی ایریده به آنچه می‌خواهد می‌رسد و راح یترس ایده و دست او را پر خواهد کرد گبل لا ایدک بابه قبل از اینکه درب او را بکوبد بالجروح من اتروح دخیل الگبره چون با زخم‌هایت به قبر او پناه آوری یحضرک ینصرک حبیب الزهره عزیز فاطمه کنارت حاضر می‌شود و تو را یاری می‌دهد رغم کل ظالم به کوری چشم هر ظالمی نزور الکاظم امام کاظم را زیارت کنیم مشینه ... مشینه رهسپار شدیم ... رهسپار شدیم مشینه و املنه نزور الغالي رهسپار شدیم و امید ما زیارت عزیز ماست ابعزمنه و دمعنه و علمنه العالي با عزم و اشک و پرچم برافراشته‌ی ما تصيح الوادم مردم فریاد می‌زنند نزور الکاظم امام کاظم را زیارت کنیم مشینه ... مشینه رهسپار شدیم ... رهسپار شدیم 🤍▪️🤍▪️🤍▪️🤍
AUD-20220223-WA0032.mp3
11.26M
قصیدة ؛ مشینه الرادود ؛ ملامحمدالجنامي الشاعر ؛ حسین‌الساعی صوت✓متن✓فیلم👆👆👆
6.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😭یتامه یتامه صفینه یتامه 😭مشه الجان بوجوده نعیش بکرامه 😭وسافه علی راحح یدنیه بخضابه 😭کبل جنه نعتازنروح اعله بابه 😭صدک هسه صرنه یتامه بغیابه یتیم هستیم...یتییم هستیم.. دیگر یتیم گشتیم کسی که با وجودش در کرامت زندگی میکردیم از میانمان رفت وا اسفا که علی ازمیان ما با محاسن خضابش رفت قبلا محتاج بودیم که به بابش برویم واقعا الان در غیاب او یتیم گشتیم
«وین اخوته» الـرادود : محمـد الجنامـی الشاعـر : الشیخ وسام الشویلي 🖤🔸🖤🔸🖤🔸🖤 گلبي اعله موسی و غربته یحن ... یحن قلب من برای امام موسی‌بن‌جعفر و غربتش زاری می‌کند خلصت حیاته و انتهت سجن ... سجن عمر او در زندان به پایان رسید و خاتمه یافت الناعي صوته صدای ناعیِ عزا می‌گوید وین اخوته برادرانش کجا هستند؟ یوم موته در روز شهادتش ... وین اخوته برادرانش کجا هستند؟ 🖤🔸🖤🔸🖤🔸🖤 هذا دمعي الساجم این اشک جاری‌ام ... عالإمام الكاظم برای امام کاظم است هوه خیمتنه الچبیره و أسد بغداد او سرپناه بزرگ ما و شی بغداد است احچي عن امصابه از مصیبت او سخن می‌گویم ... الخلّه گلب احبابه مصیبتی که باعث شد قلب شیعیانش ینجرح و الجرح هذا ما إله اضماد زخمی گردد و این زخم درمانی ندارد ایامه جایبها تعب ما یوم مرتاح روزهای عمرش در سختی گذشت و روزی نبود که آسوده باشد واویلی من سجن السجن هیچ العمر راح واویلا که عمر او از زندانی به زندان دیگر سپری شد من عینه گد مابیه هضم دمّ الدمع طاح از بس که ستم بر او روا داشته شد، اشک خونین از چشمانش جاری شد دیره غریبه و ما إله أهل ... أهل در شهری غریب و کسی از خویشانش همراه او نیست بطاموره ظلمه و ضیّگه نزل ... نزل در زندانی تنگ و تاریک در زیر زمین قرار گرفت چنّه یونس وسط حوته به حضرت یونس در شکم ماهی شباهت دارد یوم موته در روز شهادتش ... وین اخوته برادرانش کجا هستند؟ 🖤🔸🖤🔸🖤🔸🖤 بالسجن و أهواله در زندان و وحشت آن ... صعبه اوصف الحاله سخت است بتوانم وصف حال او کنم ماکو خیط من الضوه کلّ الوکت لیل آنجا هیچ اثری از نور نیست، همیشه تاریکی و شب است من تضیگ انفاسه چون نفسش تنگ می‌شد گوّه یرفع راسه به سختی سر بالا می‌آورد تجي السطره علی عیونه و الدمه یسیل بر چشمانش سیلی می‌زدند و خون جاری می‌شد یندب الزهره فاطمه و یتذکر الصار یا زهرا می‌گوید و آنچه برای فاطمه روی داد را به یاد می‌آورد لمن سطرها الناصبي و الحیل منهار وقتی آن ناصبی او را سیلی زد و توانی برایش نماند هاي الهضیمه بمهجته تشبه البسمار و این ستمی که در جانش رخنه کرده، به آن میخ آهنین شباهت دارد یتعاله صوته و ینتخی هلي ... هلي صدایش بلند می‌شود و می‌گوید: خانواده‌ام کجا هستند محد اجاني و لا فزع الي ... الي کسی از آن‌ها به سراغ من نیامد و به مددم نشتافت ماکو واحد کسی نبود که ... رد نخوته فریادخواهی او را جواب دهد یوم موته در روز شهادتش ... وین اخوته برادرانش کجا هستند؟ 🖤🔸🖤🔸🖤🔸🖤 غصن چنه و ذابل گویا شاخه‌ای پژمرده گشته جسمه صایر ناحل بدنش بسیار لاغر شده من حلق ذاک الحدید الساگ مرضوض بر اثر آن بندهای آهنین سنگین ساق پایش شکسته است من ضرب سجّانه امورّمه درعانه از ضرب شلاق زندانبان، بازوانش متورم گشته صابر و أمر اصبر علمثله مفروض صبر پیشه کرده و صبوری بر مثل ایشان لازم است من وصلت الحد الشتم هالأمر میهون وقتی تا حد دشنام دادن رسید، پذیرفتن این امر آسان نیست مد ایده للباري و دعه بدموع العیون دست سوی خدا برد و با اشک جاری‌اش دعا کرد و گفت خلصني يا ربي اتعبت من سجن هارون خدایا مرا از این بند آزاد کن که دیگر از زندان هارون خسته شدم هاي النهايه و الصبر خلص ... خلص این پایان حکایت است و صبر تمام شده الکاظم حیاته یا خلگ غصص ... غصص ای مردم، زندگی امام کاظم لبریز از غصه و درد است وصل صبره حد سکوته صبر او تا سکوتش فرا رسید یوم موته در روز شهادتش ... وین اخوته برادرانش کجا هستند؟
خیانت قطعه قطعه و گداخته شده است یطلعونه جنازه جنازه‌اش را بیرون می‌آورند ماکو یمّه اعزازه و عزیزانش کنار او نیستند چنّه من تابوته یصرخ وین الأحباب گویا از تابوتش ندای [عزیزان کجا هستند] می‌آید الجسر مرمي یا وسف محّد اله یشیل افسوس جنازه‌اش روی پل رها شده و کسی نیست آن را بلند کند چا وین راحت شیعته وین البهالیل پس شیعیان او کجا هستند مردان غیور کجا هستند تالي یشیعونه وسف اربع حمامیل افسوس که در آخر فقط چهار حمل کننده تابوت او را بلند می‌کنند! فوگ الجنازه منرسم عتب ... عتب بر روی جنازه شکایت و ملامتی ترسیم شده است یمه عمامه ما اجوا عجب ... عجب عجیب است که بستگانش کنار او حاضر نشدند گلبه گطعوا اله ابتوته رگ‌های قلبش را بریدند ... یوم موته در روز شهادتش ... وین اخوته برادرانش کجا هستند؟ 🖤🔸🖤🔸🖤🔸🖤 هذا باب الحاجه این باب الحوائج است البالشدد نحتاجه امامی که هنگام سختی‌ها محتاج او می‌شویم هذا أبو گلب الحنین و حلو الأطباع این صاحب قلب مهربان و صفت‌های نیک است هذا ذخر الشیعه این پشتوانه‌ی شیعیان است خل نجي التشییعه بیایید برای تشییع دادن او بشتابیم نگصد الودع العزیز ابآخر اوداع برویم در آخرین وداع با عزیزمان خداحافظی کنیم ننصب عزانه اعله الگضه بالسجن مسموم برای او که در زندان با زهر کشنده شهید شد مجلس عزا بپا داریم مظلوم‌ عاش ابدنیته و من مات مظلوم مظلومانه در دنیا زیست و مظلومانه هم شهید شد واویلی واشحال الرضا بمصابه هالیوم واویلا، امروز حال امام رضا در از دست دادن پدرش چگونه است راح العزیز و ما بعد یرد ... یرد عزیز از دنیا رفت و دیگر باز نمی‌گردد وجه السعاده غیّبه لحد ... لحد قبر روی خوشبختی را در خود مخفی کرد الحزن خیم علی ابیوته غم و عزا بر خانه‌های او خیمه زد یوم موته در روز شهادتش ... وین اخوته برادرانش کجا هستند؟
4_5904484982843250195.mp3
23.04M
قصيدة [ وين اخوته ] اداء | محمد الجنامي الشاعر | وسام الشويلي ▪︎ عزاء جامع الرحمن ▪︎ المكان | العراق - بغداد - المنصور ▪︎ شهادة الإمام موسى الكاظم عليه السلام
«یا عید الفطر» الـرادود : محمـد الجنامـی الشاعـر : مصطفى العيساوي ذکری : ليلة استشهاد اميرالمؤمنين ١٤٤٢ هـ 🖤🔹🖤🔹🖤🔹🖤 یا عید الفطر المن بعد جای ای عید فطر دیگر برای چه نزد من آمده‌ای یاهو الراح ابوه خل یبچی ویای هر که پدرش را از دست داده باشد، بیاید با من گریه و زاری کند ویه اهل الهله الگطعت الضله از بازگشت عزیزان امید ما قطع شد صباح المگبره یا عید اهلنه صبح عید فطر، در قبرستان با اهل و عزیزانمان دیدار می‌کنیم 🖤🔹🖤🔹🖤🔹🖤 شلي بعمر مابي ابو، يا جرح ابوي الما طاب عمری که پدرم در آن نباشد را نمی‌خواهم، آه از زخم پدرم که درمان نیافت والموت خطار البشر، يدخل ابلا دگة باب و مرگ برای انسان، میهمانی است که بی‌خبر وارد خانه‌اش می‌شود في بيتي مو في الگبر چا ليش دفنوه بتراب سایه‌ی خانه‌ام، و نه سایه‌ی قبر ... پس چرا او را در خاک مدفون کردند! يا عيد باچر لا تجي یا عيد اهلك غياب ای عید فردا نیا... ای عید اهل عید از دنیا رفته‌اند علي شتگول زينب لليعيدون ای علی، زینب به آن‌ها که برای تبریک عید می‌آیند چه بگوید؟ گبل عيدك امبارك تبچي العيون قبل از گفتن عیدت مبارک چشم‌ها گریه می‌کند گلبي بحسرته يجذب الونه دل من با حسرت ناله می‌کند صباح المگبره ياعيد اهلنه صبح عید فطر، در قبرستان با اهل و عزیزانمان دیدار می‌کنیم یا عید الفطر المن بعد جای ای عید فطر دیگر برای چه نزد من آمده‌ای یاهو الراح ابوه خل یبچی ویای هر که پدرش را از دست داده باشد، بیاید با من گریه و زاری کند ویه اهل الهله الگطعت الضله از بازگشت عزیزان امید ما قطع شد صباح المگبره یا عید اهلنه صبح عید فطر، در قبرستان با اهل و عزیزانمان دیدار می‌کنیم 🖤🔹🖤🔹🖤🔹🖤 فگد الابو كلش صعب، ياهو اليعوضه لو مات از دست دادن پدر بسیار سخت است... پدر که از دنیا برود کسی نمی‌تواند جای او را پر کند محد يجي مثله بعد، و ياخذ مكانه هيهات دیگر مثل او یافت نخواهد شد و هرگز کسی جای او را نمی‌گیرد شمحلاته ابونه من يجي و تلتم عليه البنيات چه زیباست وقتی پدر ما بیاید و دخترانش پیرامون او جمع شوند خيمة البيت انوصفه، چان السند للشدات او را به سرپناه خانه توصیف می‌کنیم، او تکیه‌گاه ما هنگام سختی‌ها بود شدة غيبتك شده يكرار سختی جدایی تو بسیار سخت و جانکاه است ای حیدر کرار ماينطب بدونك موحش الدار خانه بدون تو وحشت‌آور است و نمی‌توان به راحتی وارد آن شد مثل خيط الفجر شيب المحنه مانند سپیدی صبح، موی سپید مهر و عاطفه است صباح المگبره ياعيد اهلنه صبح عید فطر، در قبرستان با اهل و عزیزانمان دیدار می‌کنیم یا عید الفطر المن بعد جای ای عید فطر دیگر برای چه نزد من آمده‌ای یاهو الراح ابوه خل یبچی ویای هر که پدرش را از دست داده باشد، بیاید با من گریه و زاری کند ویه اهل الهله الگطعت الضله از بازگشت عزیزان امید ما قطع شد صباح المگبره یا عید اهلنه صبح عید فطر، در قبرستان با اهل و عزیزانمان دیدار می‌کنیم 🖤🔹🖤🔹🖤🔹🖤 رمضان ظل مطلوب إلك ماكمل اوياك الصوم ماه رمضان به تو بدهکار ماند؟ روزه‌داری را همراه تو تمام نکرد بيتك علي وحشه صفى من رحت عنه الهاليوم ای علی خانه‌ات وحشت‌آور شد، از روزی که آن را ترک کردی تا به امروز من يوم طبروا هامتك ماشافت اعيوني النوم از روزی که فرق سرت را شکافتند، خواب سراغ چشمان من نیامد محد يحس بالمنجرح بس اليفارگ ملچوم هیچ کس حال زخم‌خورده را درک نمی‌کند، فقط کسی که عزیز از دست داده می‌داند اضم اجروحي خاف اتشوف شمات زخم‌هایم را پنهان می‌کنم مبادا شماتت کنندگان ببینند وأگول ابروحي عايش بعده ما مات و با خود می‌گویم پدرم زنده است هنوز از دنیا نرفته وأگل للروح من تسألني عنه و هر وقت جانم سراغ او را می‌گیرد می‌گویم: صباح المگبره ياعيد اهلنه صبح عید فطر، در قبرستان با اهل و عزیزانمان دیدار می‌کنیم یا عید الفطر المن بعد جای ای عید فطر دیگر برای چه نزد من آمده‌ای یاهو الراح ابوه خل یبچی ویای هر که پدرش را از دست داده باشد، بیاید با من گریه و زاری کند ویه اهل الهله الگطعت الضله از بازگشت عزیزان امید ما قطع شد صباح المگبره یا عید اهلنه صبح عید فطر، در قبرستان با اهل و عزیزانمان دیدار می‌کنیم